#داستانهای_بحارالانوار ✨
برکت مهمان 🌹
زنی بود که مهمان دوست نداشت...!!
روزی همسر او به نزد حضرت محمد(صل الله علیه و آله وسلم)میرود و بازگو میکند که همسر من مهمان دوست ندارد...!!!
حضرت محمد به مرد میگوید:
برو و به همسرت بگو من فردا مهمان شما هستم...
فردای آنرور حضرت محمد مهمان آن زن و مرد میشود...
هنگام رفتن از آن خانه زن میبیند که پشت عبای حضرت محمد(ص) پر از مار و عقرب است.
زن فریاد میزند یا محمد(ص)
عبای خود را بیرون بیاورید...
حضرت محمد(ص)* می فرمایند "...
اینها قضا و بلای خانه شما است که من می برم...
پس مهمان حبیب خداست و از روزی اهل خانه کم نمیشود و قضا و بلای اهل خانه را با خود می برد...
╔═ ⚘════⚘ ═╗
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_انرژی_مثبت👆
╚═ ⚘════⚘ ═╝
إِلَهِي🙏
إِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ أَوْلَى مِنْكَ بِالْعَفْوِ
خدايا🙏
اگر گذشت كني،
پس سزاوارتر از وجود تو به گذشت كيست⁉️
📚دعای ابوحمزه ثمالی
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆
ﻧﺎﺻﺮ ﺧﺴﺮﻭ ﺗﺎ ﭼﻬﻞ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﺷﺮﺍﺏ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﺩ ...
ﺩﺭ ﭼﻬﻞ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺧﻮﺍﺏ ﺣﺞ دید ﻭ ﻣﺮﺩ ﺩﯾﻦ شد ﻭ ﺑﻪ ﺳﻔﺮ ﺣﺞ رفت ...
ﭘﻨﺞ ﺑﺎﺭ ﺑﻪ ﺳﻔﺮ ﺣﺞ رفت ﮐﻪ ﺟﻤﻌﺎ 15 ﺳﺎﻝ ﺍﺯ ﻋﻤﺮﺵ ﺭﻭ ﺩﺭ ﺳﻔﺮ ﺣﺞ ﮔﺬﺭاند ...
ﭘﺲ ﺍﺯ 5 ﺳﻔﺮ ، ﺩﯾﮕﻪ ﺑﻪ ﺣﺞ ﻧﺮﻓﺖ !
ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﻧﺎﺻﺮ ﺧﺴﺮﻭ گفتند ﭼﺮﺍ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﻪ ﺣﺞ ﻧﻤﯿﺮوی ؟
ﮔﻔﺖ : ﺩﺭ ﺳﻔﺮ ﺁﺧﺮﻡ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺭﻓﺘﻦ ﺑﻪ ﺣﺞ ،
ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻧﻪ ی ﺭﺍﻩ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻫﻤﺴﻔﺮﺍﻥ ﻏﺬﺍ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﻭ ﺭﻭﯾَﺶ ﻧﻤﯿﺸﺪ ﺗﺎ ﺍﺯ ﮐﺴﯽ ﻏﺬﺍﯾﯽ ﻃﻠﺐ ﮐﻨﺪ ...
ﺩﯾﺪﻡ ﺑﻪ ﯾﮑﺒﺎﺭﻩ ﺍﺯ ﺷﺪﺕ ﺿﻌﻒ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻣﻮﺕ ﺍﺳﺖ ؛
ﺧﺮﻣﺎﯾﯽ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﺍﺩﻡ ﻭ ﺣﺎﻟﺶ ﺑﻬﺒﻮﺩﯼ ﯾﺎﻓﺖ ...
"ﺩﺭ ﺁﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﺑﻪ ﻧﺎﮔﺎﻩ ﮔﻤﺎﻥ ﮐﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﮐﻌﺒﻪ ﺭﺍ ﻃﻮﺍﻑ ﻣﯿﮑﻨﻢ ..."
🗞
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆
هدایت شده از خانواده بهشتی
#آی_پارا
#پارت_صدوپنج
انگار یه لحظه متوجه حال خرابم شدن . چون تایماز سریع از پشت میز بلند شد و اومد طرفم. دستم رو گرفت و گفت : خوبی؟ چرااینقدر سردی؟ از همون جا داد زد: ص فورا ؟؟؟ صفورا خانوم فوری خودش رو رسوند و گفت : بله آقا؟ تا چشمش به من افتاد سریع دویید طرفم و گفت : وای خدا مرگم بده . چی شده خانوم ؟ آیناز گفت : برو سریع به سید علی بگو ؛ بره دکتر علوی رو با خودش بیاره . صفورا به چشمی گفت و رفت . تایماز گفت : بلند شو ببرمت تو اتاق . میت شرف داشت به حال اون لحظه ی من . سرم شدیدگیج میرفت . همه ی وزنم رو انداخته بودم رو تایماز. نمی دونم چطوری رفتم بالا و اصلا یادم نیست چطور خوابیدم و کی دکتر معاینم کرد . وقتی چشمام رو باز کردم ، دیدم کسی تو اتاق نیست . اما صدای حرف زدن تایماز رو با یه مرد شنیدم . حتما دکتر بود .حرفاشون واضح نبود .منم اونقدری حالم خوب نبود که بتونم دقت کنم . ناخودآگاه چشمام رو هم افتاد. اما بیدار بودم .نای باز کردن چشمام رو نداشتم . در اتاق باز شد . حتما تایماز بود .خواستم چشمام رو باز کنم اما انگار یکی بهم گفت : بذار بسته باشه . چند لحظه گذشت که دوباره در باز و بسته شد . تایماز گفت : چطور اومدی بالا؟آیناز - چرخ رو سید علی آورد . منم ، صفورا و اکرم کمک کردن . تایماز با صدای دلخور گفت : خوب می گفتی خودم می آوردمت . آیناز چرخش رو حرکت داد و اومد نزدیکتر و گفت : تو از کجا فهمیدی یاشار مرده ؟ تایماز بعد از چند لحظه سکوت گفت : آسلان واسم یه نامه فرستاده . نامرد ، کثافت تو نامه گفته بود که یاشار مرده . در ضمن . در ضمن.. آیناز با نگرانی پرسید: در ضمن چی ؟ اون چیه که اینطوری پریشونت کرده ؟ گفت: احمق زدل نوشته که یاشار به آی پارا دست درازی کرده و بعدش آی پارا کشتنش. آیناز با صدای جیغ مانندی گفت این امکان نداره . آی پارا گفت ؛ هیچ اتفاقی براش نیفتاده و قبل از اینکه یاشار به هدفش برسه ، اونو زخمی کرده . تایماز با صدایی که استیصال توش موج می زد گفت : نمیدونم آیناز .گیج گیجم . من حرف آی پارا رو باور دارم . اما این لعنتی تخم شک رو کاشته تو دلم . یعنی واقعا تو اون سه روز کسی با آی پارا کاری نداشته ؟ حق بده شک کنم !!! كم نبود فرصت برای اینکار. خیلی پریشونم . این حرف دکتر هم دیگه بدتر داره دقم میده. الان بدترین موقع واسه این اتفاق بود.آیناز با ترس و تردید پرسید : کدوم حرف ؟چه اتفاقی ؟ سکوت بود سکوت . دلم می خواست حالم خوب بود و شجاعت اینو داشتم که بلند شم و با فریاد بگم : روح و جسم من ، فقط مال شوهرم بوده و کسی بهش تعرضی نکرده . اما مگه من شاهدی هم داشتم ؟ چرا حرف من نباید به اندازه ی نامه ی اون کثافت ، سندیت داشته باشه . یعنی من دروغ می گم و آسان راست ؟ میدونستم من اینقدر ها هم خوش شانس نیستم که به همچین اتفاقی برام بیفته و من بتونم بی هیچ مشکلی اونو پشت سر بذارم . چقدر دلم از قضاوت تایماز گرفت . پس بگو چرا از سر شب اینقدر کسله !!! تازه یادش اومده باید به اون سه روز شک کنه . همه ی اون یه ذره توانم هم ازم گرفته شد. خیلی تلخه مردت بهت اعتماد نداشته باشه . حالا که طوری نشده ، اون اینطوری بی اعتماده ، وای به روزی که واقعا برام اتفاقی بیفته . مردی که باید مأمن درد و رنج من باشه و اگه برام مشکلی پیش بیاد ، بیاد جلوی جماعت سینه سپر کنه و بگه من به پاکی زنم ایمان دارم ، با به نامه از طرف کسی که همه به نیتش آگاهن ، از این رو به اون رو شده . چقدر دلم گرفت چقدر دلم شکست. تایماز بعد به سکوت طولانی بلاخره ، لب از لب باز کرد و گفت : دکتر گفت؛ امکان داره حالات امروز آی پارا مربوط به آبستنی باشه . این همه شک تو یه روز برام خیلی سنگین بود . بغض بدجور نشست تو گلوم . بگو چرا این بدتر شده . الان با خودش میگه حتما این بچه ، بچه ی یاشاره !!! دیگه نتونستم جلوی اشکام رو بگیرم و اونا بی صدا غلطیدن رو گونم . آیناز گفت : اگه واقعا آی پارا حامله باشه ، مطمئنم بچه ی توه تایماز . آی پارا اهل دروغ و دغل نیست . با شناختی که ازش دارم ، می دونم اگه یاشار بهش تعرضی می کرد، مرد و مردونه می گفت . ما که می دونیم این آسلان ازش خوشش نمی یاد . دیده نقششون نقش بر آب شد و نتونستن کاری بکن و در ضمن یاشار مرده ، گفته ؛ یه سنگه تو تاریکی . میندازم شاید به هدف خورد . اون میخواد زنت رو پیش چشمت حقیر کنه . به آی پارا شک نکن داداش!!! باز گلی به جمال آیناز که حداقل اگه هم شک داشته باشه ، بازم دهنش به تهمت باز نمی شه . خدایا ببین کارم به کجا کشیده که خواهر شوهرم باید ضمانت دامن پاک من رو پیش شوهرم بکنه و بچم، بچه ای که هنوز نمیدونم هست یا نه ، هنوز نیومده باید پیش چشم پدرش محکوم به ولد زنا باشه. این همه تحقیر واسه دختر یکی یکدانه ی یوسف خان ، خیلی ثقیل بود .
-------------------
••••●❥JOiN👇🏾
@tafakornab
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پیام_سلامتے
برای این که بین روز ناگهان انرژیتان ته نکشد آلوخشک، زردآلوی خشک یا کشمش میل کنید.
این میوههای خشک سرشار از آهن هستند و مانند یک مادهی ضدخستگی عمل میکنند
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#ضرب_المثل
✳️ اصطلاحات وضرب المثلها #سالی_كه_نكوست_از_بهارش_پیداست!
این ضرب المثل درمواقعی به کارمی رود که درانجام کاری ازابتدا مشخص است که چه اتفاقی می افتدودر واقع شروع کارپایان آن رانشان می دهد.
این ضرب المثل به خاطروضع آب و هوادرفصل بهار بوجود آمده است. اگردرفصل بهار بارندگی خوب وکافی باشد می گویند سال خوبی است اما اگر بارندگی نباشد و هوا خشک و گرم باشد می گویند سال خوبی نیست و در واقع «سالی که نکوست از بهارش پیداست.»
در ادامه این ضرب المثل جمله ی دیگری هم هست که امروزه کمتر استفاده می شود و بیشتر مانند یک ضرب المثل جداگانه کاربرد دارد:
«سالی که نکوست از بهارش پیداست، ماستی که تُرشه از تغارش پیداست»
قسمت دوم ضرب المثل هم، مانند بخش اولش همان معنا را دارد. در گذشته که ماست را در تغار (ظرف سفالی بزرگی که در آن ماست نگه می داشتند) درست می کردند، اگر ماست بد بود و چربی اضافه پیدا کرده بود، هم ارزان تر بود و هم باید فقط در تغار نگهداری و فروخته می شد و قیمت نازلی داشت وخریداران چندانی جز افرادفقیر وتهیدست نداشت. بنابراین تغاری بودن ماست به معنی بد بودن آن بود.
@tafakornab
@shamimrezvan
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨
✨ #پندانـــــــهـــ
محبت تجارت
پایاپای نیست!
چرتکہ نیندازیم
کہ من چہ
کردم و درمقابل
تو چہ کردی!
بیشمار محبت کنیم
حتی اگربه هردلیلی
کفہ ترازویدیگران سبکتر بود.
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🌷🕊
سه شنبه های جمکرانی
تقصیر دلم
چیسٺ اگر روے تو زیباسٺ
حاجٺ بہ بیان
نیسٺ ڪه از روے تو پیداسٺ
من ٺشنه ے یڪ
لحظہ تماشاے تو هسٺم
افسوس ڪه یڪ
لحظہ تماشاے تو رویاسٺ
🌼اللهم عجل لولیک الفرج 🌼
#شبتون_امام_زمانی
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◾️خدایا به تو توکل میکنم
🔹و حس داشتنت
◾️پناهگاهی میشود همیشگی
🔹در اوج سختیهایم
◾️روزهایم را با رحمتت به خیر بگردان..
◾️بنام خدایی که تسکین دهنده
🔹دردها وآرامش دهنده قلبهاست
💙بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم💙
💎الــهــی بــه امــیــد تـــو💎
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀 خدایا
به حق پهلوی شکسته
حضرت زهرا سلام الله
🥀پناه مظلومان باش
و درد و غصه را از
دل همه پاک بفرما
و در دل همه ی ما
امید وشادی قرار ده
🥀خدایـا
به حرمت بی بی دو عالم
حضـرت فاطمه زهرا (س)
بنت رسول الله (ص)
🥀و این ایام فاطمیه،خودت
نگهدار همه مادرها باش
تا که حال و هوای هیچ خانه ای
زمستانی و سرد نگردد
آمین_یارب_العالمین
🥀برای شادی همه مادران آسمانی
و سلامتی مادر گل خودتون صلوات
🥀الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ
وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🥀
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔ناحلة الجسم یعنی
نحیف ودل شکسته میری
جوونی اما مادر پیری
بهونه ی سفر میگیری
باکیة العین یعنی
بارون غصه ها می باره
چشای مادر ما تاره
دیگه علی شده بیچاره
منهدة الرکن یعنی
توون برات نمونده بانو
کی قلبتو سوزونده بانو
کی بالتو شکونده بانو
معصبة الراس یعنی
بستی سری رو که پر درده
رنگ رخ تو مادر زرده
تو کوچه کی جسارت کرده؟😔
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
▪ #سلام_امام_زمانم
🥀آجرک الله یا صاحب الزمان🥀
به احترام غم مادرت بیا مهدی
به قدر عمر کم مادرت بیا مهدی
به چادری که شده پرچم عزاداری
به پرچم علم مادرت بیا مهدی
به قامتی که قیامت نموددرمسجد
قسم به قدخم مادرت بیا مهدی
به آنکه هرچه به کف داشت در ره حق داد
به اینهمه کرم مادرت بیا مهدی
به ناله ای که فراخواندپشت درب نامت
به صوت دم به دم مادرت بیا مهدی
به حق قسم که نمانده بهانه ای دیگر
به گمشده حرم مادرت بیا مهدی
▪اللهم عجل لولیک الفرج▪️