eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
12.5هزار دنبال‌کننده
24.1هزار عکس
16.8هزار ویدیو
111 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
ادامه درس 👆 💖💜💖💜💖 💜💖💜💖 💖💜💖 💜💖 💖 👇👇👇 💖برای جمع آوری و نوشتن مطالب و ها وقت گذاشته می شود درس 💖 آیه : ۱۳ وبعد در ایه ۱۳ /سوره نور پس از به همدردی با یکدیگر به حکم فقهی واجرایی تهمت پرداخته می گوید 💖لَوْلا جاؤا عَلَیهِ بِارْبَعةِآآیه شُهَداءَآ فَاذْ لَمْ یأْتوا بِالشُّهَداءِ فَاولئِک عِنْدَ اللهِ هُمُ الْکاذِبونَ‏. چرا برآن چهار شاهد نیاوردید؟ پس حالا که شاهدان را نیاوردند ، اینان خود در پیشگاه خدا دروغگویند 💖شما در کارتان قانون و حساب دارید، برای شما وظیفه معین کرده؛ وظیفه دارید که هر تهمتی نسبت به یک شنیدید مادام که بینه شرعی اقامه نشده است بگویید دروغ است، 💖"تکلیف ما در مواجهه با افکها و ها تکلیف بسیار روشنی است. 💖 بعد از این ما باید بدانیم اگر فردی درباره فردی یا مؤسسه‌ای حرفی زد ما چه وظیفه‌ای داریم. 💖آیا وظیفه داریم سکوت کنیم؟ نه 💖آیا وظیفه داریم حتی بگوییم «ما که نمی‌دانیم، عالم است»، «من چه می‌دانم، شاید باشد شاید نباشد»؟ نه. 💖 آیا وظیفه داریم در مجالس کنیم، بگوییم «چنین چیزی می‌گویند»؟ به طریق اولی‏ نه. 💖 پس وظیفه‏ مان چیست؟ 🤔 💖 مهم : 👇 مادام که بینه شرعی اقامه نشده و بر ما ثابت نشده است، باید بگوییم است. فقط وقتی که ثابت شد و یقین پیدا کردیم‏ 💖مثلًا در مورد چهار شاهد عادل و در مورد زنا دو شاهد عادل دادند که به چشم خودمان دیدیم یا به گوش خودمان شنیدیم‏ آنگاه مبارزه داریم. 💖مادام که بینه شرعی نیست، ویقین واقعی ندارید نه حق داریم بازگو کنیم، نه حق داریم بگوییم «نمی‌دانیم، چه می‌دانیم، شاید هست، شاید نیست» و نه حق داریم کنیم، بلکه وظیفه داریم بگوییم است .💖 هر وقت ثابت شد، آنوقت وظیفه ما مبارزه کردن است. 💖البته در هر موردی وظیفه‌ای داریم. در بعضی از مسائل، ما باید مبارزه کنیم، در بعضی از مسائل شرعی باید وظیفه‌اش را انجام بدهد. ( این درس ادامه دارد 👆)
👌👌با ظاهر سازی کسی به بزرگی نمیرسه 💫شغالی بـه درونِ خم رنگ‌آمیزی رفت و بعد از ساعتی بیرون آمد, رنگش عوض شده بود. وقتی آفتاب بـه او می‌تابید رنگها می‌درخشید و رنگارنگ میشد. سبز و سرخ و آبی و زرد و. .. شغال مغرور شد و گفت مـن طاووس بهشتی‌ام, پیش شغالان رفت. و مغرورانه ایستاد. شغالان پرسیدند, 💫چـه شده کـه مغرور و شادکام هستی؟ غرورداری و از مـا دوری میکنی؟ این تکبّر و غرور برای چیست؟ 💫یکی از شغالان گفت: اي شغالک آیا مکر و حیله‌اي در کار داری؟ یا واقعاً پاک و زیبا شده‌اي؟ آیا قصدِ فریب مردم را داری؟ 💫شغال گفت: در رنگ هاي زیبای مـن نگاه کن, مانند گلستان صد رنگ و پرنشاط هستم. مرا ستایش کنید. و گوش بـه فرمان مـن باشید. مـن افتخار دنیا و اساس دین هستم. مـن نشانه لطف خدا هستم, زیبایی مـن تفسیر عظمت خداوند اسـت. دیگر بـه مـن شغال نگویید. کدام شغال اینقدر زیبایی دارد. 💫شغالان دور او جمع شدند وی را ستایش کردند و گفتند اي والای زیبا, تـو را چـه بنامیم؟ گفت مـن طاووس نر هستم. شغالان گفتند: آیا صدایت مثل طاووس اسـت؟ گفت: نه, نیست. گفتند: پس طاووس نیستی. دروغ می گویي زیبایی و صدای طاووس هدیه خدایی اسـت. تـو از ظاهر سازی و ادعا بـه بزرگی نمی رسي. http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆