eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
12.5هزار دنبال‌کننده
24.1هزار عکس
16.8هزار ویدیو
111 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
🏠 مردی خانه بزرگی خرید. مدتی نگذشت خانه اش گرفت 🔥 و سوخت. رفت و خانه دیگری با قرض و زحمت خرید. بعد از مدتی 🌊 در شهر برخاست و تمام سیلاب شهر به خانه او ریخت و خانه‌اش فرو ریخت. 🍃شیخ را ترس برداشت و سراغ عارف شهر رفت و راز این همه بدبیاری و را‌ سوال کرد. 🔻ابوسعید ابوالخیر گفت: خودت می‌دانی که اگر این همه مصیبت را الهی بدانیم، از توان تو خارج است و در ثانی آزمایش مخصوص بندگان نیک اوست. 🍃 شیخ گفت: تمام این بلاها به خاطر یک لحظه آرزوی بدی است که از دلت گذشت و خوشحالی ثانیه‌ای که بر تو وارد شده است. شیخ گفت: 🔻 روزی خانه مادرت بودی، از دلت گذشت که، خدایا مادرم شده است و عمر خود را کرده است، کاش می‌مرد و من مال پدرم را زودتر تصاحب می‌کردم. 🍃 زمانی هم که مادرت از دنیا رفت، برای لحظه‌ای شدی که می‌توانستی، خانه پدری‌ات را بفروشی و خانه بزرگتری بخری. تمام این بلاها به خاطر این افکار توست. 😭 مرد گریست و سر در سجده گذاشت و گفت: خدایا من فقط فکر شدن کردم، با من چنین کردی اگر می‌شدم چه می‌کردی⁉️!! سر بر سجده گذاشت و کرد. http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 🌹روزی دو دوست در بیابانی راه می رفتند. ناگهان بر سر اختلاف پیدا کردند و کار به کشید. یکی از آن ها از سر سیلی محکمی توی گوش دیگری زد. 🌹دوست سیلی خورده ؛ خون سرد روی های بیابان نوشت: امروز دوستم بر چهره ام سیلی زد . 🌹آن دو کنار یکدیگر به راه رفتن ادامه دادند تا به یک آبادی رسیدند. تصمیم گرفتند قدری آنجا بمانند و استراحت کنند 🌹ناگهان پای که سیلی خورده بود لغزید و داخل افتاد و چون بلد نبود نزدیک بود شود اما دوستش به کمک او شتافت و نجاتش داد . 🌹 فرد نجات یافته به سختی و روی سنگی نوشت: امروز دوستم مرا نجات داد . 🌹 دوستش با تعجب پرسید : آن روز تو مرا روی های بیابان نوشتی اما امروز به روی سنگ نجات دادنت را کردی ؟ 🌹 زد و گفت: وقتی کسی ما را آزار میدهد باید روی های صحرا بنویسیم تا باد های آن را کنند. ولی وقتی کسی به ما میکند باید آن را روی بنویسیم تا هیچ بادی نتواند آن را از یاد ما ببرد👌 🔴 به ما بپیوندید 👇 ╭═⊰🍃❣❣🍃⊱━╮ @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 🌹روزی دو دوست در بیابانی راه می رفتند. ناگهان بر سر اختلاف پیدا کردند و کار به کشید. یکی از آن ها از سر سیلی محکمی توی گوش دیگری زد. 🌹دوست سیلی خورده ؛ خون سرد روی های بیابان نوشت: امروز دوستم بر چهره ام سیلی زد . 🌹آن دو کنار یکدیگر به راه رفتن ادامه دادند تا به یک آبادی رسیدند. تصمیم گرفتند قدری آنجا بمانند و استراحت کنند 🌹ناگهان پای که سیلی خورده بود لغزید و داخل افتاد و چون بلد نبود نزدیک بود شود اما دوستش به کمک او شتافت و نجاتش داد . 🌹 فرد نجات یافته به سختی و روی سنگی نوشت: امروز دوستم مرا نجات داد . 🌹 دوستش با تعجب پرسید : آن روز تو مرا روی های بیابان نوشتی اما امروز به روی سنگ نجات دادنت را کردی ؟ 🌹 زد و گفت: وقتی کسی ما را آزار میدهد باید روی های صحرا بنویسیم تا باد های آن را کنند. ولی وقتی کسی به ما میکند باید آن را روی بنویسیم تا هیچ بادی نتواند آن را از یاد ما ببرد👌 🔴 به ما بپیوندید 👇 ╭═⊰🍃❣❣🍃⊱━╮ @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 🌹روزی دو دوست در بیابانی راه می رفتند. ناگهان بر سر اختلاف پیدا کردند و کار به کشید. یکی از آن ها از سر سیلی محکمی توی گوش دیگری زد. 🌹دوست سیلی خورده ؛ خون سرد روی های بیابان نوشت: امروز دوستم بر چهره ام سیلی زد . 🌹آن دو کنار یکدیگر به راه رفتن ادامه دادند تا به یک آبادی رسیدند. تصمیم گرفتند قدری آنجا بمانند و استراحت کنند 🌹ناگهان پای که سیلی خورده بود لغزید و داخل افتاد و چون بلد نبود نزدیک بود شود اما دوستش به کمک او شتافت و نجاتش داد . 🌹 فرد نجات یافته به سختی و روی سنگی نوشت: امروز دوستم مرا نجات داد . 🌹 دوستش با تعجب پرسید : آن روز تو مرا روی های بیابان نوشتی اما امروز به روی سنگ نجات دادنت را کردی ؟ 🌹 زد و گفت: وقتی کسی ما را آزار میدهد باید روی های صحرا بنویسیم تا باد های آن را کنند. ولی وقتی کسی به ما میکند باید آن را روی بنویسیم تا هیچ بادی نتواند آن را از یاد ما ببرد👌 🔴 به ما بپیوندید 👇 ╭═⊰🍃❣❣🍃⊱━╮ @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان