🕊 تفسیر آیه ۱۶ تا ۱۹ سوره قیامت 🕊
🍃 لَا تُحَرِّكْ بِهِ لِسَانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ (۱۶)🍃
🍃إِنَّ عَلَيْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ (۱۷)🍃
🍃فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ (۱۸)🍃
🍃ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ (۱۹)🍃
ترجمه :
🍃 (اى پيامبر! به هنگام نزول وحى،) زبان خود را به حركت در نياور تا نسبت به تلاوت آن شتاب كنى.🍃
🍃همانا گردآوردن و خواندن آن (بر تو) بر عهده ماست.🍃
🍃پس چون آن را خوانديم، قرائت آن را دنبال كن.🍃
🍃آنگاه بيان (حقايق و اسرار و توضيح) آن بر عهده ماست.🍃
در آيه ۱۱۴ سوره طه نيز مشابه اين آيات را خوانديم: «لا تعجل بالقرآن من قبل ان يقضى اليك وحيه» قبل از پايان وحى در تلاوت آن عجله نكن.
قرآن در شب قدر به طور يك جا بر پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله نازل شد و سپس در مدّت ۲۳ سال پيامبرى آن حضرت، بار ديگر در مناسبت هاى مختلف به تدريج بر ايشان نازل گرديد. لذا آيه «لا تحرّك به لسانك» نشان آن است كه پيامبر اكرم آيات قرآن را از پيش مى دانسته و به همين دليل خداوند مى فرمايد: در تلاوت آن عجله نكن و پس از خواندن ما آن را دنبال كن. «فاذا قرأناه فاتبع قرآنه»
بخشى از آيات قرآن درباره نحوه نزول وحى بر پيامبر و تلاوت آن بر مردم است. در اين آيات نيز خداوند به پيامبرش مى فرمايد: به هنگام نزول وحى، پيش از كامل شدن آيات، اقدام به خواندن آن مكن. و در سخن من شتاب مكن و نگران مباش كه شايد از خاطرت بيرون برود و آن را فراموش كنى، زيرا حفظ آن نيز بر عهده ماست. پس بگذار نزول وحى كامل شود، آنگاه آن آيات را قرائت كن.
📌 پیام ها
🌿 سخن شنيدن آدابى دارد، حتى تكرار سخن گوينده روا نيست. «لا تحرّك به...»
🌿 قرآن، مصون از هر گونه تحريف و تغيير است. «انّ علينا جمعه...»
🌿 الفاظ قرآن از جانب خداوند است. «قرأناه»
🌿 تبيين و توضيح وحى براى پيامبر، به عهده خداوند است. «انّ علينا بيانه»
🕊️🍃🕊️🍃🕊️
https://eitaa.com/tafsir_audio_Quran_1402
https://ble.ir/tafsir_audio_quran_1402
🕊 تفسیر آیه ۲۰ تا ۲۵ سوره قیامت 🕊
🍃 كَلَّا بَلْ تُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ (۲۰)🍃
🍃وَتَذَرُونَ الْآخِرَةَ (۲۱)🍃
🍃وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ (۲۲)🍃
🍃إِلَي رَبِّهَا نَاظِرَةٌ (۲۳)🍃
🍃وَوُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ بَاسِرَةٌ (۲۴)🍃
🍃تَظُنُّ أَن يُفْعَلَ بِهَا فَاقِرَةٌ (۲۵)🍃
ترجمه :
🍃 چنين نيست (كه مى پنداريد) بلكه به اين دنياى زودگذر دل بسته ايد.🍃
🍃و آخرت را رها كرده ايد.🍃
🍃چهره هايى در آن روز شاداب و با طراوت است🍃
🍃و به (لطف و پاداش) پروردگارشان چشم دوخته اند.🍃
🍃و چهره هايى در آن روز گرفته است.🍃
🍃زيرا مى داند مورد عذابى كمر شكن قرار مى گيرد.🍃
«ناضرة» شادابى ناشى از دريافت نعمت هاى فراوان است. چنانكه در جاى ديگر فرمود: «نضرة النعيم»
شايد مراد از «ناظرة» انتظار دريافت نعمت باشد. چنانكه در روايتى از امام رضا عليه السلام آمده است: «مشرقة تنتظر ثواب ربّها» آنان در انتظار پاداش پروردگارشان هستند.
گرچه اين آيه مى فرمايد: «الى ربّها ناظرة» مردم به سوى پروردگارشان نظر مى كنند. امّا بر اساس آيه اى كه مى فرمايد: «لا تدركه الابصار» ديدگان تو را در نيابند، خداوند با چشم سر ديده نمى شود و در قيامت مردم به لطف پروردگار نظر دارند.
«باسرة» به معناى گرفتگى چهره است.
«فاقرة» از «فقار» به معناى ستون فقرات است. فقير نيز از همين ريشه و به معناى كسى است كه به خاطر نادارى گويا ستون فقراتش شكسته است. مراد از فاقره كمرشكن است.
📌 پیام ها
🌿 سؤال و پرسش روانكاوى لازم دارد؛ زير سؤال بردن قيامت به خاطر دلبستگى به دنياست. «يسئل ايّان يوم القيامة...كلاّ بل تحبّون العاجلة»
🌿 علاقه به دنيا زمانى بد و قابل سرزنش است كه يا شديد باشد: «لحبّ الخير لشديد» و يا ملازم رها كردن قيامت باشد. «تحبّون العاجلة و تذرون الآخرة»
🌿 علاقه به دنيا بسترى براى انكار معاد است. «تحبّون العاجلة و تذرون الآخرة»
🌿 دنيا زودگذر است. گويا دنيا براى به آخر رسيدن عجله دارد و به سرعت سپرى مى شود. «تحبّون العاجلة»
🌿 يك دل، دو دوستى برنمى دارد. «تحبّون العاجلة و تذرون الآخرة»
🌿 انسان از عَجَل آفريده شده: «خلق الانسان من عجل»، اگر با عقل و وحى خود را مهار نكند، تنها به فكر دنياى عاجل است. «تحبّون العاجلة»
🌿 يكى از شيوه هاى تربيت مقايسه بين كفر و پاداش است: «وجوه يومئذ ناضرة - وجوهٌ يومئذ باسرة»
🌿 مسايل روحى و روانى در چهره انسان اثر مى گذارند. رنگ رخساره خبر مى دهد از سّر ضمير. «وجوهٌ يومئذ ناضرة - وجوهٌ يومئذ باسرة»
🌿 كسانى كه در دنيا تنها خداوند را عبادت كردند: «فادعوا اللّه مخلصين»، تنها به او توكّل كردند: «عليه توكّلنا»، تنها نسبت به او خاشع بودند و از احدى نهراسيدند: «لا يخشون احداً»، تنها از او كمك خواستند: «ايّاك نستعين» و...، در آن روز نيز تنها به او نظر دارند. «الى ربّها ناظرة»
🌿 دلبستگى به دنيا و رها كردن آخرت سبب اندوه و گرفتگى چهره در قيامت است. «تحبّون العاجلة... وجوهٌ يومئذ باسرة»
🕊️🍃🕊️🍃🕊️
https://eitaa.com/tafsir_audio_Quran_1402
https://ble.ir/tafsir_audio_quran_1402
🕊 تفسیر آیه ۲۶ تا ۳۵ سوره قیامت 🕊
🍃 كَلَّا إِذَا بَلَغَتْ التَّرَاقِيَ (۲۶)🍃
🍃وَقِيلَ مَنْ رَاقٍ (۲۷)🍃
🍃وَظَنَّ أَنَّهُ الْفِرَاقُ (۲۸)🍃
🍃وَالْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاقِ (۲۹)🍃
🍃إِلَي رَبِّكَ يَوْمَئِذٍ الْمَسَاقُ (۳۰)🍃
🍃فَلَا صَدَّقَ وَلَا صَلَّي (۳۱)🍃
🍃وَلَكِن كَذَّبَ وَتَوَلَّي (۳۲)🍃
🍃ثُمَّ ذَهَبَ إِلَي أَهْلِهِ يَتَمَطَّي (۳۳)🍃
🍃أَوْلَي لَكَ فَأَوْلَي (۳۴)🍃
🍃ثُمَّ أَوْلَي لَكَ فَأَوْلَي (۳۵)🍃
ترجمه :
🍃 چنين نيست (كه انسان مى پندارد) آنگاه كه (در آستانه مرگ) جان به گلوگاه رسد.🍃
🍃و گفته شود: چه كسى شفادهنده است؟🍃
🍃و (محتضر) بداند كه هنگام جدايى است.🍃
🍃و ساق پا به ساق ديگر بچسبد (و ديگر حركتى نكند) در آن روز به سوى پروردگارت سوق داده شود.🍃
🍃او كه نه حق را تصديق كرد و نه نماز گزارد.🍃
🍃بلكه تكذيب كرد و روى گردانيد.🍃
🍃و سپس با كبر و غرور به سوى اهلش رفت.🍃
🍃(عذاب الهى) براى تو شايسته تر است، شايسته تر.🍃
🍃باز هم شايسته تر است، شايسته تر.🍃
«تراقى» جمع «ترقوة» به معناى استخوانى است كه دور گلو را فراگرفته است.
«راقٍ» در اصل «راقى»، اسم فاعل از «رَقى» است. به اوراد و اذكارى كه موجب شفاى مريض مى شود، «رُقية» گويند. پس «راقٍ»: هرچيزى كه مايه نجات بيمار از مرگ است.
كلمه «ظنّ» گاهى به معناى علم مى آيد، همان گونه كه در اين آيه آمده است: انسان در حال احتضار به جدا شدن و فراق يقين پيدا مى كند.
در روايت آمده است كه در لحظه مرگ، مال و اولاد و اعمال در نظر انسان مى آيند. مال مى گويد: من از دسترس تو خارج هستم، فرزند مى گويد: من تا قبر با تو هستم ولى اعمال مى گويند: من تا ابد با تو هستم.
«الى ربّك يومئذ المساق» سوق داده شدن، گاهى توسط فرشتگان رحمت و به سوى بهشت است و گاهى توسط فرشتگان عذاب و به سوى دوزخ است.
در حديث مى خوانيم: «مَن ترك الصلاة معتمّداً فقد كفر»، هركس با توجّه و از روى عمد نماز را ترك كند، كافر است. قرآن نيز ترك نماز را ثمره كفر مى داند. «فلا صدّق و لاصلّى»
بعضى مفسّران شأن زول آيات ۳۱ به بعد اين سوره را اشاره به تكّبر و غرور ابوجهل دانسته اند، ولى بر فرض صحّت آن، ضررى به كلّيت موضوع نمى زند.
كلمه «يتمطّى» يا از «مطّ» به معناى دراز كردن پا و يا از مطاء به معناى پشت كردن است كه هر دو كنايه از تكّبر و تبختر است.
اين آيات، ترسيم صحنه جان دادن منحرفان است و گرنه به فرموده امام صادق عليه السلام، جان دادن مؤمن مانند بوييدن بهترين بوييدنى هاست.
در حديث مى خوانيم: ياد مرگ شهوات را مى ميراند، غفلت را ريشه كن مى كند، دل را به وعده هاى الهى تقويت مى كند، طبيعت انسان را لطيف و قساوت زدايى مى كند، آتش حرص را خاموش مى كند، دنيا را نزد انسان پايين مى آورد و اين معناى سخن و كلام پيامبرصلى الله عليه وآله است كه فرمود: «فكر ساعة خير من عبادة سنة».
حضرت على عليه السلام، آخرين لحظات عمر انسان و هنگام مرگ را اين گونه ترسيم كرده است:
در لحظه مرگ صحنه اى پيش مى آيد كه برگشت و رجوعى در آن نيست، آنچه در تمام عمر از آن بى خبر بودند، چگونه در آن لحظه بر آنان وارد مى شود، جدايى از دنيايى را كه نسبت به آن مطمئن بودند به سراغشان آمده، به آخرتى كه پيوسته به خطرات آن تهديد مى شدند، رو مى نمايند و آنچه بر آنان فرود آيد وصف ناشدنى است.
سختى جان دادن و حسرت از دست دادن دنيا (و آنچه در آن است)، به آنان هجوم مى آورد، بدن ها سست و رنگ ها دگرگون مى شود، مرگ آرام آرام همه اندامشان را فرامى گيرد، پس زبانش از كار مى افتد، در ميان خانواده اش افتاده، چشم و گوش و عقل او كار مى كند، در آن لحظه در فكر آن است كه عمر خود را در چه چيزى از دست داده و زندگى را در كجا مصرف نموده است.
به ياد اموالى مى افتد كه در عمرش جمع آورى كرده، همان اموالى كه در به دست آوردن آنها چشم خود را بسته و دقّت نكرده كه از حلال و حرام و شبهه ناك گردآورى كرده است، اكنون گناه جمع آورى آنها بر دوش اوست و بايد از آن اموال جدا شود و آنها را براى وارثان بگذارد تا بهره مند شوند، راحتى و خوشى اموال براى ديگران و درد سر آن براى اوست و خودش را در گرو آنها قرار داده است، پس او از پشيمانى و غصه دست خود را به دندان مى گزد، ... .
كم كم روح از گوش و سپس چشم او نيز گرفته مى شود و روح از بدنش خارج مى شود و همچون مردارى در ميان بستگان بر زمين مى ماند، كه وحشت زده از او دور مى شوند. نه سوگواران را يارى مى كند و نه پاسخى به ناله هاى آنان مى دهد.
سپس او را به سوى قبر و منزلگاهش حمل كرده و دفن مى كنند و به دست عملش مى سپارند و مى روند.