"تفسیر نور (محسن قرائتی)
سيماى سوره اسراء
سوره «اسراء»، يكصد و يازده آيه دارد و بنابر قول مشهور مكّى است. البتّه بعضى پنج آيه 26، 32، 33، 57 و 78 را مدنى مى دانند. اين سوره؛ به جهت كلمه اوّل آن، «سبحان» وبه خاطر ماجراى معراج، «اسراء» و به سبب بازگويى داستان بنى اسرائيل، «بنى اسرائيل» نامگذارى شده است.
در اين سوره همچون ديگر سوره هاى مكّى، موضوعاتى از قبيل: توحيد، معاد، نصايح سودمند و مبارزه با هرگونه شرك، ظلم و انحراف، سنّتها وقوانين فردى واجتماعى در تاريخ، تاريخچه آدم و ابليس، پيامبر اسلام و موقعيّت آن حضرت در مكّه، بيان شده است. از مسائل عمده و قابل توجّه در اين سوره، معراج حضرت رسول صلى الله عليه و آله است.
شروع سوره با «تسبيح» خداست و پايان آن با «حمد» و ستايش او.
در روايات به تلاوت اين سوره در شبهاى جمعه سفارش شده و از جمله فوائد آن، ديدار امام زمان عليه السلام دانسته شده است. «1»
(1). امام صادق عليه السلام فرمودند: «من قرء سورة بنى اسرائيل فى كل ليلة جمعة لم يمت حتّى يدرك القائم و يكون من اصحابه». تفسير نمونه.
تفسير نور، ج5، ص: 14
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
«1» سُبْحانَ الَّذِي أَسْرى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بارَكْنا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آياتِنا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ
پاك و منزّه است آن (خدايى) كه بندهاش را از مسجدالحرام تا مسجدالاقصى كه اطرافش را بركت دادهايم شبانه بُرد، تا از نشانههاى خود به او نشان دهيم. همانا او شنوا و بيناست.
نکته ها
معراج، مقدّسترين سفر در طول تاريخ است، مسافرش پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله، فرودگاهش مسجدالحرام، گذرگاهش مسجد الاقصى، ميزبانش خدا، هدف آن ديدن آيات الهى، سوغاتىاش اخبار آسمانها و ملكوت و بالا بردن سطح فهم بشر از اين دنياى مادّى بوده است. «1»
بر اساس روايات، پيامبر يك سال قبل از هجرت، پس از نماز مغرب در مسجدالحرام، از طريق مسجدالاقصى به وسيلهى «بُراق» «2» به آسمانها رفت و چون بازگشت، نماز صبح را در مسجدالحرام خواند. «3»
«1». در تفسير فرقان آمده است: شب ميلاد، شب معراج، شب بعثت، شب هجرت، شب ورود به مدينه و شب رحلت پيامبر، همه، شب دوشنبه بوده است.
«2». تفسير نورالثقلين.
«3». بحار، ج 18، ص 389.
جلد 5 - صفحه 15
معراج پيامبر، جسمانى و در بيدارى بوده، نه در خواب و با روح! و اصل آن از ضروريات دين و مورد اتّفاق همهى فرقههاى اسلامى است. «1»
روايات متواتر «2» و برخى دعاها و زيارتنامهها هم به اين مسأله اشاره دارد و در برخى احاديث، منكر آن كافر معرّفى شده است.
خداوند، حضرت آدم را از آسمان به زمين آورد، ولى حضرت رسول صلى الله عليه و آله را از زمين به آسمان برد. «3» پيامبر در آن شب، عوالم بالا، ملكوت آسمانها و عجائب آفرينش را ديده «4» و با انبيا ملاقات كردند. «5» و احاديث قدسى در اين سفر بر آن حضرت وارد شده است، و رهبرى و ولايت على عليه السلام مطرح شد.
در اين سفر، حضرت رسول، بهشت و جهنّم را ديد، وضعيّت بهشتيان و نعمتهايشان و دوزخيان و عذابهايشان از مشاهدات ديگر پيامبر بود. وقتى پيامبر داستان معراج را بيان فرمود، بعضى مردم كمظرفيّت از دين برگشتند. «6»
اشكال و جواب:
بعضى در مورد معراج و سفر آسمانى پيامبر صلى الله عليه و آله، سؤالها يا شبهههايى را مطرح مىكنند، از قبيل اينكه: در فضاى بيرون جوّ، هوا نيست، گرماى سوزان و سرماى كشنده هست، مشكل بىوزنى وجود دارد، اشعّههاى كيهانى خطرناك است، يك شب براى سير در آسمانها كوتاه است و اگر كسى بخواهد در فضا سير كند، بايد سرعتى شبيه سرعت نور يا بيشتر داشته باشد، براى فرار از جاذبه بايد سرعتى معادل 40000 كيلومتر در ساعت داشتو امثال اينها.
پاسخ اجمالى شبهات اين است: اصل معراج در قرآن وروايات متواتر آمده «7» و آنچه مهم
«1». اين آيه و آيات 8 تا 18 سورهى نجم، بر اين مطلب دلالت دارد.
«2». متواتر، به رواياتى مىگويند كه افراد بسيارى آنرا نقل كرده باشند وجايى براى شبهه نباشد.
«3». تفسير كشفالاسرار.
«4». تفسير نورالثقلين.
«5». كافى، ج 8، ص 121.
«6». تفسير طبرى.
«7». بحار، ج 18، ص 282- 410.
جلد 5 - صفحه 16
است، ايمان به اصل آن است وايمان به جزئيّاتش ضرورى نيست. «1» از طرفى معجزه بايد عقلًا محال نباشد وچون معراج از معجزات پيامبراسلام صلى الله عليه و آله است، مشمول قواعد كلّى همهى معجزات مىشود.
بقيّهى مشكلات وشبهات نيز با توجّه به قدرت الهى قابل حلّ است. علاوه برآنكه امروزه كه انسان، هواپيما و قمرمصنوعى وسفينههاى فضايى به كرات ديگر مىفرستد، پذيرفتن معراج آسان است.
چنانكه قرآن، جابهجايى تخت بلقيس را از كشورى به كشور ديگر در يك چشم به هم زدن مطرح مىكند كه اين مسأله، مشكل طىّ مسا
فت را حلّ مىكند.
پیام ها
1- معراج، لغو نيست، بلكه اسرارى قابل توجّه دارد. سُبْحانَ الَّذِي أَسْرى ...
2- معراج، اردوى خصوصى و بازديد علمى پيامبر بود، وگرنه خداوند بىمكان است. سُبْحانَ الَّذِي أَسْرى ...
3- عبوديّت، مقدّمهى پرواز است و عروج، بىخروج از صفات رذيله، ممكن نيست. «أَسْرى بِعَبْدِهِ»
4- انسان اگر هم به معراج برود، باز «عبد» است. پس دربارهى اولياى خدا غلوّ نكنيم. «أَسْرى بِعَبْدِهِ»
5- عبوديّت، از افتخارات پيامبر و زمينهى دريافتهاى الهى اوست. «بِعَبْدِهِ»
6- پيامبرى كه امتّش در آينده از فضانوردان نيز خواهند بود، لازم است به معراج و سفر آسمانى رفته باشد. «أَسْرى بِعَبْدِهِ»
7- براى قرب به خدا، شب بهترين وقت است. «2» أَسْرى ... لَيْلًا
«1». البتّه بعضى روايات، مجعول است، مثل مشاهدهى خدا در حال جسم بودن، و برخى قابلقبول است با توجيه و تأويل، مانند: ديدار اهل بهشت و جهنّم و برخى هم بدون تأويل، پذيرفتنى است.
«2». «سُرى» به معناى سير و حركت شبانه است.
جلد 5 - صفحه 17
8- شب معراج، شب بسيار مهمى است. «لَيْلًا» نكره آمده است.
9- اگر استعداد وشايستگى باشد، پرواز يكشبه انجام مىگيرد. «أَسْرى بِعَبْدِهِ لَيْلًا»
10- مسجد، بهترين سكوى پرواز معنوى مؤمن است. «مِنَ الْمَسْجِدِ»
11- مسجد بايد محور كارهاى ما باشد. «مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى»
12- حركتهاى مقدّس، بايد از راههاى مقدّس باشد. أَسْرى ... مِنَ الْمَسْجِدِ
13- سرسبزى و بركات، بايد بر محور مسجد باشد. الْمَسْجِدِ ... بارَكْنا حَوْلَهُ
14- بيت المقدّس و حوالى آن، محلّ نزول بركات آسمانى، مقّر پيامبران و فرودگاه فرشتگان در تاريخ بوده است. «بارَكْنا حَوْلَهُ»
15- ظرفيّت علمى انسان، از دانستنىهاى زمين بيشتر و شگفتىهاى آسمان نيز از زمين بيشتر است. أَسْرى ... لِنُرِيَهُ مِنْ آياتِنا
16- هدف معراج، كسب معرفت و رشد معنوى بود. «لِنُرِيَهُ مِنْ آياتِنا»
17- آيات الهى آن قدر بىانتهاست كه رسول خدا نيز توان دستيابى به همهى آنها را ندارد. «مِنْ آياتِنا» «1»
18- خداوند، به مخالفان هشدار مىدهد كه آنان را مىبيند و سخنانشان را مىشنود. «السَّمِيعُ الْبَصِيرُ»
«1». در جاى ديگر آمده است: «لقد رأى من آيات ربّه الكبرى» نجم، 18."
#تفسیر_سوره_اسرا_آیه_۱جز۱۵
#سوره_مبارکه_اسرا
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ وَ جَعَلْناهُ هُدىً لِبَنِي إِسْرائِيلَ أَلَّا تَتَّخِذُوا مِنْ دُونِي وَكِيلًا «2»
ما بهموسى كتاب (آسمانى) داديم واو را هدايتگر بنىاسرائيل قرارداديم، كه غير از من تكيهگاه و كارسازى نگيريد.
نکته ها
در قرآن، بارها سفارش به توكّل بر خدا و دورى از توكّل به غير او شده و در كنار فرمان به توكّل،
جلد 5 - صفحه 18
دليل آن نيز بيان شده است. مثلًا در سوره اعراف مىفرمايد: چون خداوند علم بىنهايت دارد، بر او توكّل كن. «1» و در سوره يوسف مىفرمايد: چون حكومت بدست اوست، پس بر او توكّل كن. «2» و يا در سوره نساء مىفرمايد: چون مالك بىچون و چرا اوست، پس او را وكيل خود بگير. «3»
رسالت حضرت موسى جهانى بوده است، هر چند در اين آيه، موسى عليه السلام را براى بنىاسرائيل هادى مىداند، ولى در جاى ديگر او را برگزيده و هادى تمام مردم مىداند:
«نُوراً وَ هُدىً لِلنَّاسِ» «4»، «اصْطَفَيْتُكَ عَلَى النَّاسِ» «5».
پیام ها
1- در تبليغ، گاهى هموطن وهمشهرى بودنِ مبلّغ با مخاطبان تاثير دارد. «هُدىً لِبَنِي إِسْرائِيلَ»
2- عصارهى دعوت پيامبران، توحيد است. آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ ... أَلَّا تَتَّخِذُوا
3- انسان نياز به تكيهگاه دارد، و انبيا، خداوند را تكيهگاه واقعى او معرّفى مىكنند.
«1». اعراف، 89.
«2». يوسف، 68.
«3». نساء، 131.
«4». انعام، 91.
«5». اعراف، 144.
#تفسیر_سوره_اسرا_آیه_۲_جز۱۵
#سوره_مبارکه_اسرا
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
ذُرِّيَّةَ مَنْ حَمَلْنا مَعَ نُوحٍ إِنَّهُ كانَ عَبْداً شَكُوراً «3»
(اى بنىاسرائيل!) اى فرزندانِ كسانى كه آنان را همراه نوح، سوار (بر كشتى) كرديم و (نجات داديم!) همانا نوح، بندهاى بسيار شكرگزار بود (شما هم مثل او باشيد، تا نجات يابيد).
نکته ها
حضرت نوح را «پدر دوّم» انسان گفتهاند، چون در طوفان نوح، همهى مردم غرق شدند، جز آنان كه در كشتى همراه نوح بودند. از اين رو معناى «ذُرِّيَّةَ مَنْ حَمَلْنا» همانند جملهى «يا بَنِي آدَمَ» است.
جلد 5 - صفحه 19
حضرت نوح در ميان پيامبران، بيش از همه عمر كرد و همواره گرفتار اذيّت و آزار كفّار و لجوجان بود، ولى بندهاى بسيار شاكر بود. «1» خداوند نيز براى حضرت نوح، حساب ويژهاى باز كرده و سلام مخصوص به او داده است. «2»
پیام ها
1- در مكتب انبيا بودن و همراهى با آنان، رمز نجات و بقاى انسان است. «ذُرِّيَّةَ مَنْ حَمَلْنا مَعَ نُوحٍ»
2- تاريخِ گذشتگان، عامل تربيت و هشدار براى آيندگان است. «ذُرِّيَّةَ مَنْ حَمَلْنا»
3- توجّه دادن فرزندان به شرافت و ايمان نياكان، راهى عاطفى براى تربيت و پذيرش دعوت و مسئوليّت آنان است. «ذُرِّيَّةَ مَنْ حَمَلْنا»
4- عبوديّت وبندگى خدا، زمينه ايمنى از حوادث و مهالك است. «حَمَلْنا مَعَ نُوحٍ إِنَّهُ كانَ عَبْداً شَكُوراً»
5- تجليل از مردان والا و اسوه، از عوامل تربيت است. «كانَ عَبْداً شَكُوراً»
6- يكى از بركات شكور بودن، ذرّيه پايدار داشتن است. ذُرِّيَّةَ مَنْ ... عَبْداً شَكُوراً
«1». گوشهاى از دعاها و شكرهاى آن حضرت در تفسير مجمع البيان و اطيب البيان آمده است.
«2». «سلام على نوحٍ فى العالمين» صافّات، 79."
#تفسیر_سوره_اسرا_آیه_۳جز۱۵
#سوره_مبارکه_اسرا
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام