"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ عَلَى الَّذِينَ هادُوا حَرَّمْنا ما قَصَصْنا عَلَيْكَ مِنْ قَبْلُ وَ ما ظَلَمْناهُمْ وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ «118»
و بر كسانىكه يهودى بودند آنچه را كه پيش از اين بر تو نقل كرديم حرام كرديم، (در سوره انعام كه قبل از نحل نازل شده، علاوه بر مردار و خون، چيزهاى ديگرى بخاطر گوشمالى يهوديان، حرام شده است.) و (لى ما با تحريم) ظلمى بر آنان نكرديم، وليكن (تحريم ما كيفر) ستمى بود كه آنان بر خويش رواداشته بودند.
نکته ها
در چند آيه قبل خوانديم: «إِنَّما حَرَّمَ»، يعنى تنها چهار چيز بر شما حرام است؛ مردار، خون، گوشت خوك، حيوانى كه به نام وبراى غير خدا ذبح شده باشد. در اينجا سؤالى به ذهن مىرسد كه اگر غذاهاى حرام منحصر در چهار چيز است پس چرا در سورهى انعام آيه 146 كه قبل از نحل نازل شده، حيوانات ناخندار و پيه گاو و گوسفند بر يهوديان حرام شد؟!
گويا اين آيه در پاسخ مىفرمايد: آنچه بر يهوديان حرام شد به عنوان محاصره اقتصادى و براى تنبيه وگوشمالى آنها بوده نه آنكه واقعاً حرام بوده است.
در اسلام دو نوع تحريم وممنوعيّت وجود دارد؛ يكى تحريم دايمى وبراى عموم مردم.
وديگرى تحريم موقت وبراى گروه خاص. حَرَّمْنا ... كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ
پیام ها
1- محاصره اقتصادى از راه تحريم برخى خوردنىها، يكى از كيفرها و عقوبتهاى الهى براى امّتهاى پيشين بوده است. «حَرَّمْنا ... كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ»
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 596"
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۱۱۸_جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ عَمِلُوا السُّوءَ بِجَهالَةٍ ثُمَّ تابُوا مِنْ بَعْدِ ذلِكَ وَ أَصْلَحُوا إِنَّ رَبَّكَ مِنْ بَعْدِها لَغَفُورٌ رَحِيمٌ «119»
سپس البتّه پروردگار تو براى كسانى كه از روى نادانى كار بدى كردند آنگاه از پس آن توبه كرده و به كار شايسته پرداختند همانا پروردگارت پس از آن توبه، قطعاً بخشنده مهربان است.
نکته ها
جهل به معناى ندانستن است، ولى جهالت در موردى كه انسان مىداند، ولى هوى و هوس بر او غالب مىشود نيز بكار مىرود. در سوره انعام آيه 54 كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ سُوءاً بِجَهالَةٍ ثُمَّ تابَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَصْلَحَ ... و نساء آيه 17 نيز جهالت به اين معناست. إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِنْ قَرِيبٍ ...
امام صادق فرمود: هرگناهى كه از بنده سر مىزند گرچه از روى عمد باشد، جهالت ناميده مىشود، زيرا نادانى بنده او را وادار به گناه كرده و گناه را در نظر او زيبا جلوه داده است.
پیام ها
1- اسلام بنبست ندارد و راه بازسازى را براى انسان باز گذاشته است. «ثُمَّ تابُوا»
2- پذيرفتن توبه از شئون ربوبيّت الهى و شيوههاى تربيت است. «رَبَّكَ»
3- توبه واقعى، همراه با اصلاح وجبران خلافها مىباشد. تابُوا* ... وَ أَصْلَحُوا
4- راه توبه بر روى همه باز است. «لِلَّذِينَ»
5- گناهانى كه بخاطر غلبهى هوس باشد نه انكار و عناد، به پذيرش توبه نزديك است. «عَمِلُوا السُّوءَ بِجَهالَةٍ ثُمَّ تابُوا»
6- پذيرفتن توبه از جانب پروردگار قطعى است. (انّ- لغفورٌ- جمله اسميه)
7- علاوه بر پذيرش خلافكار، خداوند نسبت به او مهربان است. «لَغَفُورٌ رَحِيمٌ»
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 597"
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۱۱۹جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّ إِبْراهِيمَ كانَ أُمَّةً قانِتاً لِلَّهِ حَنِيفاً وَ لَمْ يَكُ مِنَ الْمُشْرِكِينَ «120»
همانا ابراهيم (به تنهايى) يك امّت بود، در برابر خدا خاضع و فرمانبر و حقگرا بود، و از مشركان نبود.
نکته ها
در اين آيه خداوند ابراهيم را به تنهايى يك امّت دانسته است و هر يك از مفسران براى تحليل و تفسير اين جمله سخنى گفتهاند، از جمله:
1. چون ابراهيم بر مكتبى بود كه احدى بر آن نبود، پس يك امّت بود. «1»
2. او به اندازه يك امّت خير و خوبى و كمال داشت نظير شعرى كه مىگويد:
آنچه خوبان همه دارند تو تنها دارى. «2»
3. كلمه امّت به معناى معلّم خير است او معلّم خوبىها بود. «3»
4. مراد از امّت يعنى رهبر و مقصود و امام تمام خداپرستان. «4»
5. شخصيّت و شعاع وجود او به اندازه يك امّت بود. «5»
6. چون قوام امّت به او بود.
7. چون عالم بود و عالم امّتى را راهنمايى مىكند.
8. چون حركت آفريد كار يك امّت را انجام داد، يارى نداشت ويكتنه قيام كرد. «6»
پیام ها
1- تجليل از مردان خدا و معرّفى الگوها و قهرمانان توحيد يك شيوه تربيتى است. «إِنَّ إِبْراهِيمَ»
2- تعداد و كميّت مهم نيست، بلكه كيفيّت و حركت آفرينى مهم است. «أُمَّةً»
3- در راه حقّ از تنهايى نهراسيد. «إِنَّ إِبْراهِيمَ كانَ أُمَّةً»
4- انسان محكوم محيط وجامعه و تاريخ نيست. «وَ لَمْ يَكُ مِنَ الْمُشْرِكِينَ»
«1». تفسير صافى.
«2». تفسير مراغى.
«3». تفسير طبرى.
«4». تفسير فرقان.
«5». تفسير نمونه.
«6». تفسير مجمع البيان.
جلد 4 - صفحه 598
5- ابراهيم هم در عمل خالص بود، «حَنِيفاً» هم در عقيده. «وَ لَمْ يَكُ مِنَ الْمُشْرِكِينَ»
6- برخوردهاى مماشاتى ضررى به توحيد انسان نمىزند. (با آنكه ابراهيم در ميان خورشيد وستارهپرستان لحظاتى با آنان مدارا و مماشات كرد و گفت:
پروردگار من همينهاست، ولى همين كه ناپديد شدند، فرمود: من غروب كنندگان را دوست ندارم. با اين حال در اين آيه خداوند مىفرمايد: او لحظهاى مشرك نبود.) «لَمْ يَكُ مِنَ الْمُشْرِكِينَ»
7- آنچه به انسان ارزش مىدهد عبادت و اطاعت آگاهانه از خدا «قانِتاً» همراه با اعتدال و نداشتن انحراف «حَنِيفاً» و خلوص است. «وَ لَمْ يَكُ مِنَ الْمُشْرِكِينَ»"
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۱۲٠جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
شاكِراً لِأَنْعُمِهِ اجْتَباهُ وَ هَداهُ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ «121»
او نسبت به نعمتهاى خداوند شكرگزار بود، (خدا) او را برگزيد و به راهى مستقيم هدايتش كرد.
وَ آتَيْناهُ فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ إِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ «122»
ودر دنيا به او نيكى داديم و قطعاً او در آخرت (نيز) از صالحان و شايستگان است.
نکته ها
«اجتبى» از «جبابة» به معناى جمعآورى و متمركز كردن است، اجتباء خداوند يعنى افرادى را از تشتت و گرايشهاى گوناگون حفظ و براى خود متمركز و خالص مىكند.
نام نيك، ذريّه طيبه، بناى كعبه، عمر طولانى، دعاى مستجاب، مال زياد از نمونههاى حسنه در دنياست. «آتَيْناهُ فِي الدُّنْيا حَسَنَةً»
در اين آيات، خداوند پنج كمال براى ابراهيم عليه السلام برمىشمرد و سپس پنج مقام به او مىدهد؛ امّا پنج كمال: (امة- قانتاً- لم يك من المشركين- حنيفاً- شاكراً) امّا پنج مقام و لطف از طرف خداوند: (اجتباه- هداه- فىالدنيا حسنة- فى الآخرة لمن الصّالحين- اتّبع ملة ابراهيم كه در آيه بعد است.)
جلد 4 - صفحه 599
پیام ها
1- انتخاب خداوند، بر اساس شايستگى انسان است. «قانِتاً، حَنِيفاً، شاكِراً، اجْتَباهُ»
2- آن را كه خدا برگزيند، به مقصدش مىرساند. اجْتَباهُ ... هَداهُ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ
3- دعاى انبيا مستجاب است. (ابراهيم از خداوند درخواست كرده بود كه به صالحان ملحق شود، «رَبِّ هَبْ لِي حُكْماً وَ أَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ» «1» در اين آيه خداوند مىفرمايد: «إِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ»
«1». شعراء، 83."
#تفسیر_سوره_نحل_آیه_۱۲۱_۱۲۲جز۱۴
#سوره_مبارکه_نحل
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام