"تفسیر نور (محسن قرائتی)
ما كانَ لِلنَّبِيِّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا أَنْ يَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِكِينَ وَ لَوْ كانُوا أُولِي قُرْبى مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحابُ الْجَحِيمِ «113»
براى پيامبر و كسانىكه ايمان آوردهاند، سزاوار نيست كه براى مشركان، پس از آنكه برايشان آشكار گرديد كه آنان اهل دوزخند، طلب آمرزش كنند، هر چند خويشاوند آنان باشند.
نکته ها
برخى مفسّران به بعضى رواياتِ جعلى از راويانِ ناسالم استناد كرده و اين آيه را دربارهى ابوطالب دانستهاند! در حالى كه دهها دليل و روايت بر ايمان ابوطالب داريم. سعيدبن مسيّب كه راوىِ اين روايت است، دشمن علىبن ابىطالب عليهما السلام است و گناهِ ابوطالب هم اين است كه پدر على عليه السلام است!
پیام ها
1- پيامبر و ديگر مسلمانان، در برابر قانون يكساناند. «ما كانَ لِلنَّبِيِّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا»
2- شرك، گناهى نابخشودنى است و حتّى استغفار پيامبر براى مشركان بىاثر است. ما كانَ ... أَنْ يَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِكِينَ
3- پيوندهاى مكتبى، مهمتر از پيوندهاى عاطفى است. نبايد عواطف فاميلى بر مكتب غالب شود. ما كانَ ... وَ لَوْ كانُوا أُولِي قُرْبى
4- خويشاوندى با پيامبر، مانع دوزخ نيست. «وَ لَوْ كانُوا أُولِي قُرْبى»
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 512"
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ ما كانَ اسْتِغْفارُ إِبْراهِيمَ لِأَبِيهِ إِلَّا عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَها إِيَّاهُ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْراهِيمَ لَأَوَّاهٌ حَلِيمٌ «114»
و آمرزشخواهى ابراهيم براى پدرش (عموى مشركش كه سرپرستى او را به عهده داشت)، فقط به خاطر وعدهاى بود كه به او داده بود، (آن هنگام كه از هدايتش نااميد نبود،) پس هنگامى كه برايش روشن شد، او دشمن خداست، از او بيزارى جست. همانا ابراهيم، اهل آه وناله (از ترس خدا) و بردبار بود.
نکته ها
در آيهى قبل، سخن از اين بود كه پيامبر و مؤمنان حقّ دعا كردن براى مشركان را ندارند، هرچند از خويشاوندانشان باشند. اين آيه، پاسخ شبههاى را مىدهد كه پس چرا حضرت ابراهيم، به عموى مشرك خود دعا كرد و به او وعدهى استغفار داد؛ «سَأَسْتَغْفِرُ لَكَ رَبِّي» «1»، اين آيه مىفرمايد، وعدهى ابراهيم به اميد هدايت او بود. امّا چون عمو در حال شرك مرد، ابراهيم هم استغفار را رها كرد.
سؤال: چرا حضرت ابراهيم پس از مرگ عمو هم براى او دعا مىكرد؟ «ربّنا اغفر لى ولوالدىّ»؟ «2»
پاسخ: والد به پدر واقعى گفته مىشود، ولى اب، به پدر، معلّم، عمو، پدر زن، و جدّ هم گفته مىشود. دعاى ابراهيم براى پدر واقعىاش بوده، نه عموى مشركش.
قرآن در يازده آيه، از عموى ابراهيم تعبير به «أب» كرده است، تا بفهماند ابراهيم عليه السلام تحت سرپرستى چه كسى بوده، ولى تحت تأثير قرار نگرفته است.
امام صادق عليه السلام فرمود: ابراهيم عليه السلام اهل دعا وگريههاى بسيار و «اواه» بود. «3»
پیام ها
1- آنچه سبب بدگمانى به اولياى خداست، بايد برطرف شود و توجيه صحيح ارائه گردد. «مَوْعِدَةٍ وَعَدَها»
«1». مريم، 47.
«2». ابراهيم، 41.
«3». تفسير نورالثقلين.
جلد 3 - صفحه 513
2- وفاى به عهد، حتّى نسبت به كافر هم لازم است. «مَوْعِدَةٍ وَعَدَها»
3- علم انبيا محدود است. فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ ...
4- در برابر رفتار تند كافران، حلم خود را از دست ندهيم. «1» تَبَرَّأَ مِنْهُ ... لَأَوَّاهٌ حَلِيمٌ
5- برائت از عمو به خاطر خدا، نشانهى عشق و خشوع ابراهيم نسبت به خداوند است. «اواه»
«1». عموى ابراهيم او راى تهديد مىكرد كه سنگسارت خواهم كرد؛ لئنلمتنته لأرجمّنك (مريم، 46) ولى ابراهيم همچنان بردبار بود"
#تفسیر_سوره_توبه_آیه_۱۱۴_جز۱۱
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام