#صوت #تفسیر_آموزشی
#جلسه4
نیمه اول درس دوم از جلد 4 تفسیر آموزشی
آیات 98 و 99 آل عمران
پنجشنبه 15 آبان 99:
#مقاله
#منصوب_بنزع_خافض
#آیه99 #آل_عمران
#تبغونها_عوجا
#تفسیر_آموزشی
درس2 ج4 ص30 خط11
#نقد
تبغونها عوجاً
بغاه: طلَبهُ(الوسیط)
ها: مفعول به/ عوجا: حال از مفعول به: سبیل خدا را می طلبید در حالی که اعوجاج داشته باشد(یعنی آن را کج و معوج نشان می دهید)
قیل: عوجاً: مفعول به/ ها: منصوب به نزع «لام»: اعوجاج را طلب می کنید برای سبیل خدا.
وجه ضعف این قول اخیر این است که منصوب به نزع خافض سماعی، مقصور به سماع است و در قرآن کریم یا نداریم یا خیلی کم؛ لذا به راحتی نمی توان ادعای منصوب بنزع خافض کرد(البته در «أنّ و أن» قیاسی است و فراوان داریم مثل آیه 127 نساء و 2 ق).
التحریر و التنویر
و معنى تَبْغُونَها عِوَجاً:
1. يجوز أن يكون عوجا باقيا على معنى المصدرية، فيكون عِوَجاً مفعول تَبْغُونَها، و يكون ضمير النصب في تبغونها على نزع الخافض كما قالوا: شكرتك و بعتك كذا: أي شكرت لك و بعت لك، و التقدير: و تبغون لها عوجا، أي تتطلبون نسبة العوج إليها، و تصوّرونها باطلة زائغة.
2. و يجوز أن يكون عوجا، وصفا للسبيل على طريقة الوصف بالمصدر للمبالغة، أي تبغونها عوجاء شديدة العوج فيكون ضمير النصب في تَبْغُونَها مفعول تبغون، و يكون عوجا حالا من ضمير النّصب أي ترومونها معوجّة أي تبغون سبيلا معوجّة و هي سبيل الشرك.
دیروز در کلاس درس، متوجه شدم که مسأله #اسناد_فعل با #ارجاع_ضمیر برای برخی دوستان، در هم آمیخته.
این اشکال، شایع است
لذا نمودار مختصری برایش آماده شده که تقدیم می شود
لطفاً با دقت ملاحظه بفرمایید.
مطلب مهمی است:
#نمودار
#جدول
#مؤنث و #مذکر
#اسناد_فعل به چیزی
#ارجاع_ضمیر به چیزی
حاصل تحقیق در #صرف_ساده و چند کتاب دیگر
#راسل
هدایت شده از روح الله راسل
تحقیق یک برگی مرجع ضمیر و اسناد.pdf
228.5K
#تفاسیر_ادبی
#ادبی
#ادبیات_عرب #کاربردی
تلاش بفرمایید در طول هفته با قلم این کتاب ها آشنایی بیشتر حاصل شود
همه اینها در #جامع_التفاسیر اثر #علوم_اسلامی_نور #نور موجود است👇
دیروز در کلاس نظر ابوحیان درباره فعل «صدَّ» که در ص28 کتاب تفسیر آموزشی ج4 آمده بود مورد بررسی قرار گرفت.
ظاهر آن است که ادعای ابوحیان همان بود که به عرض رسید.
اما امروز فرصتی شد تا دوباره تحقیق بیشتری درباره فعل «صَدَّ» در لغت کنم.
حاصل تحقیق را تقدیم شما دوستان عزیز می کنم.
ظاهر آن است که ادعای ابوحیان اشکال داشته باشد.