{ ﷽ }
شب به شب
با مرور خاطرات اربعین
_بهترینِ روزهای این زمین_
از خودش سوال میکند
عاشقانه سوی جاده میرود؟
در مسیر آسمان پیاده میرود؟
در دلش،
بطریِ
داغدار آب
_یاد دستهای ناامید آفتاب_
رود رود گریه میکند...
بند بند پیکرش
روضه خوان شدهست:
"یک نفر عبا بیاورد
لحظههای ابری اذان شدهست... "
گیره های مو
در شب سیاه جیب های او
گریههای دختریست
مو به مو
تار و پود او
دستهی عزا شده
سینه اش پر از غمِ
کربلا شده
کولهپشتیام
گوشهی کمد
بغض کرده است...
کربلا نمیرود؟!!!
#طاهره_سادات_ملکی
#اربعین
@tahere_sadat_maleki