eitaa logo
کانال طاهره سادات ملکی
368 دنبال‌کننده
114 عکس
66 ویدیو
0 فایل
به یک نگاه تو تطهیر می شود دل من... تنها دارایی‌ام کلمه‌هایی‌ست که امید دارم روزی که دیگر نیستم، آبرویم باشند... دانشجوی دکترای مطالعات زنان طلبه سطح سه من اینجام👇 @TSadatmaleki
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اندک اندک جمع مستان می‌رسد...😍 دشت من از نمایشگاه کتاب...
هیچ چیزی تو این دنیا لذت بخش تر از خوندن کتاب نیست و خب تموم کردنش لذت بخش تر ... 😍
و چی قشنگتر از یه شروع تازه .... ایشونم تازه از نمایشگاه اومدن😍
4.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فضیلت امشب(شب دحوالارض)🕋🌊 اگه دنبال یه خلوت عاشقانه با خدا هستی امشب رو از دست نده @tahere_sadat_maleki
Shahid Aviny@qazahrm.AV.mp3
زمان: حجم: 1.48M
🎼 دکلمه شهید آوینی با عنوان " خرمشهر، شقایق خون رنگ " 🎙شهید آوینی 📻رادیو فکرت @tahere_sadat_maleki
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بریم که معرفی کتاب داشته باشیم
بسم الله الرحمن الرحیم مثل وقتی که سر یک امتحان سخت نشسته ای و چیزی بلد نیستی و چشم میچرخانی تا سِیر کنی همکلاسی هایت چکاره اند؟ و تا می‌بینی آن ها هم چیزی نمی‌نویسند، یک خوشحالی ریزِ خبیثانه‌ای می‌نشیند تهِ دلت و آرام میشوی، بعد از به دنیا آمدن امیرحسین و حال و هوای روحی دربه داغانم، به دنبال یک نفر شبیه خودم بودم تا آرام شوم. یک نفر که چند قدم بیشتر تا رسیدن به خط پایان نداشته باشد و داور سوت بزند که "اِستُپ" و باید بایستد و زل بزند به آنها که از او عقب‌تر بودند تا جلو بزنند و روبان قرمز را پاره کنند و آن یک نفر سرتاپا نگاه باشد. من برای آرامش خودم به دنبال آدم هایی از این جنس بودم. توی فیلم ها، کتاب ها، اتوبوس، حرم، مسجد، بازار و ... دلم می‌خواست بروم از تک تک آدم‌ها بپرسم: "یک نفر شبیه من ندیدید؟ یکی که شب و روزش دست خودش نیست" چه روزها که به مقاله های ننوشته فکر کردم و چه شبها که به یاد کتاب‌های خوانده نشده خوابیدم. بعد دنیا چرخید و چرخید تا کتابِ مثل نهنگ نفس تازه میکنم را خواندم و بالاخره یک نفر مثل خودم را پیدا کردم و فکر کردم نویسنده چقدر با من آشنا بوده که انقدر ریز و ظریف زندگی‌ام را روایت کرده. دلم میخواست کتاب را ببلعم، طوری سطرسطرش را می‌خواندم که انگار قرار است از روی آن تست کنکور بزنم. منِ قبل از کتاب با منِ بعد از کتاب تومَنی صنّار توفیر داشت. تا قبل از این کتاب‌های توسعه فردی زیاد میخواندم. کتابهایی که می‌گفتند باید صبح زود بیدار شوی، دوش بگیری، چک لیستت را تیک بزنی، روتین روزانه داشته باشی و ... خودت باشی و دنیای خودت و این کتاب‌ها هرچند تا قبل از به دنیا آمدن امیرحسین زندگی‌ام را منظم کرد اما حالا از من انرژی میگرفت. کتاب مثل نهنگ نفس تازه میکنم روایت یک زن پر تلاش و فعال اجتماعی است که بعد از بارداری خانه نشین می شود و در ذهنش هزارجور کنکاش و مسئله دارد و مثل حل شدن شکر در چای، آرام آرام قند مادری را مزه می‌کند. دمِ نویسنده گرم که نوشت برای من و ما و لحظه‌های بی‌قراری‌مان تا یادمان بیاورد حرف‌هایی را که بلد بودیم اما شاید به خاطر مشغله ها و فکرهای درهم برهم در پستوی ذهنمان پنهان شده بودند. حالا من آرامم از مادری کردن لذت می‌برم بدون اینکه ذره‌ای حس گناه داشته باشم از کم‌کاری‌هایم و امید دارم به خدایی که خودش وعده داده همه چیز را جبران می‌کند. ✍طاهره سادات ملکی @tahere_sadat_maleki
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از رخ
24.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برگزار می‎کند: تماشا و نقد فیلم "Daddio" 📌ناقد: خانم دکتر سمیه خراسانی 📆تاریخ: دوشنبه 1404/3/12 🕰زمان: ساعت ۱۵ الی ۱۸ 🌏مکان: قم، پردیسان، دانشگاه باقرالعلوم، تالار امام حسن علیه السلام 🟢جلسه نقد به صورت مجازی نیز برگزار می‌گردد. 🆔 ثبت نام: @Mirhoo 🔸@familyevent
هدایت شده از فاطمه عارف‌نژاد
یه کیف زرشکی… یه کفش کتونی… یه پیراهن آبیِ آسمونی… می‌گشتم تو آوار و با گریه تند تند هی از تو به مردم می‌دادم نشونی تا پیدات کردم دلم تنگ‌تر شد بغل کردمت با لباسای خونی مامان رفت… بابا رفت… نگا کن چه تنهام! بگو بعد اونا تو پیشم می‌مونی؟ تو هم درد داری دقیقا مث من تو هم زخم داری رو قلب و پیشونی تو هم بس که توی گلوت بغض داری نمی‌افتی رو دور شیرین‌زبونی نشد وا بشی غنچهٔ ناز من… حیف تو هم مث من زردی، زاری، خزونی دیدی؟ چیزی از خونه باقی نمونده دیگه کو خوشی‌های خونه‌تکونی؟ دیگه کو واسه بچه‌ها جای امنی؟ دیگه کو واسه جوجه‌ها آشیونی؟ اصلا خوش نداشت خنده‌هامونو انگار چه دنیای بی‌رحمِ نامهربونی! منم آخرش مهمون ابرا می‌شم فقط کاش پیدا کنم نردبونی… سر ساکتا داد بزن وقتی رفتم صداتو بلند کن عروسک! می‌تونی؟ | @fatemeh_arefnejad