eitaa logo
یه حبه قند / کوتاه نوشت های معرفتی
234 دنبال‌کننده
164 عکس
32 ویدیو
1 فایل
طاهررحیمی هستم، دکترای فلسفه اسلامی مدرس دانشگاه دغدغه ام فرهنگ، دین، خانواده ؛ هنر و سیاست است و به یاری حق در این کانال آنها را با شما به اشتراک خواهم گذاشت. آیدی: @yaser6424 صفحه اینستاگرام: s.y.taherrahimi
مشاهده در ایتا
دانلود
یه حبه قند / کوتاه نوشت های معرفتی
یه حبه قند هر چیزی جای خودش! گفت: واقعا بهتر نیست به جای روزه و تحمل گرسنگی و تشنگی به فقرا کمک کنیم یا سعی کنیم دروغ گویی یا ریا رو ترک کنیم واقعا خدا کدوم یکی رو می خواد؟ گفتم: تا حالا فکر کردی چرا خدا در عالم طبیعت این همه تنوع ایجاد کرده؟ تنوع در میوه ها؛ رنگ ها؛ غذاها؛ بوها؛ صداها و...واقعا اگر مثلا رنگ آبی یا سبز وجود نداشت میشد رنگ دیگه ای رو دقیقا جایگزین اون کرد؟ میشه چشم رو جایگزین گوش کرد؟ یا مثلا میشه جنس نر و ماده رو جایگزین هم کرد؟ یا شب و روز رو؟ سبزیجات دقیقا با لبنیات قابل جایگزینی است؟ خوب که نگاه میکنی در واقع هر موجودی توی این عالم یک «کارویژه» مخصوص داره و هیچ چیز رو نمیشه دقیقا و کاملا جایگزین چیز دیگه ای کرد همه انسان ها منحصر به فرد هستند دقیقا مثل اثر انگشتشون. حتی در «شنیدن» دوباره یک حرف؛ اثری هست که در «دانستن» همون مطلب نیست میخوام بگم در امور معنوی هم همینه واقعا نماز اثر ویژه ای در رشد بشر داره که هیچ کار خیر دیگه ای نداره همینطور روزه. کمک به فقیر و ترک دروغ و ریا و... همگی دستورات خداست و در همه سال لازم و واجبه و همگی اثری در رشد انسان داره اما هرگز جای روزه ماه رمضان رو نمی گیره. نکته بعدی اینکه که اگرچه هر کار خیری اثر خاص خودشو داره اما خدا به عنوان آگاه ترین و مهربان ترین مربی انسان بعضی کارها رو برای رسیدن بشر به مقصد نهاییش ضروری دونسته و اسم اونها رو گذاشته «واجب» این قاعده حتی در مورد رشد مادی انسان ها هم صادقه یعنی درسته که هیچ غذایی دقیقا اثر غذای دیگه رو نداره اما استفاده از بعضی چیزا خیلی ضروری تره مثلا آدم اگر هیچ وقت سیب نخوره شاید ضرر زیادی نکنه اما اگر شیر مادر نخوره خیلی ضرر میکنه بعضی کارها در وضعیت خاصی ضروری میشه و بعضی کارها مثل همون ترک دروغ، همیشه واجبه نمی دونم کارویژه روزه دقیقا چیه؛ تقویت اراده؟ تقویت اعتماد به نفس؟ تسلط بر غرایز؟ تلطیف روح؟ اما اینو میدونم که یکی از قواعد این عالم اینه که همیشه «جذب»؛ زمانی اتفاق می افته که یک خلا وجود داشته باشه برای جذب موهبت های الهی هم ابتدا باید جای خالی باز کرد و از هر چه امور زائد در روح یا جسم هست تهی شد... رها شد. خالی از نیت های پلید؛ خالی از مال حرام؛ خالی از زشتی های زبان؛ خالی از «دلم می خواد» ها و... به قول مولوی: این دهان ب‍‍ستی دهان‍‍ی باز ش‍‍د تا خورن‍‍دهٔ لق‍‍مه‌های راز ش‍‍د لب فروب‍‍ند از طعام و از شراب سوی خوان آسمانی ک‍‍ن شتاب گر تو ای‍‍ن ان‍‍بان ز نان خالی کن‍‍ی پر ز گوهرهای اج‍‍لالی کن‍‍ی به خدای حکیم و مهربانمان اعتماد کنیم https://eitaa.com/taherrahimi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بیَدکَ الخَیر... خیر به دست توست ۱۴۰۳
یه حبه قند / کوتاه نوشت های معرفتی
یه حبه قند لباس فصل! قرآن کریم در بیان معنادار و لطیفی نسبت زن و مردرا اینگونه بیان می کند : آنها(زنان) لباس شما و شما نیز لباس ایشانید به نظرم یکی از برداشت های که می توان از این تعبیر داشت و از قضا با حال و هوای این روزها هم متناسب است این است که لباس مطلوب؛ لباسی است که متناسب با فصل باشد! یا به تعبیر دقیق تر لباسی است که با توجه به فصل و وضعیت صاحب لباس؛ از سلامت و امنیت او محافظت کند. اگر کسی در تابستان گرم، کلاه پشمی و پالتو بپوشد گرما زده شده و حالش به هم می خورد یا چنانچه کسی در سرمای زمستان لباس نازکی بپوشد سینه پهلو شده و ممکن است حتی حیات خود را از دست بدهد. گاهی درون زن، تابستان است عصبی است نابسامان و بی حوصله است ... لباس خوب(مرد) باید چگونه باشد؟ باید خنک کننده باشد سبک باشد لطیف عمل کند تا شرایط او به حال تعادل برگردد مثل یک شربت معطر و خنک گاهی درون مرد، زمستان است؛ خسته است ناامید است غمناک و تیره است لباس خوب(زن) باید چگونه باشد؟ باید گرمابخشی کند دلگرمی دهد بپوشاند و مدارا کند انرژی دهد مثل یک فنجان چای گرم گاهی درون زن پاییز است دلشکسته است به اندازه کافی به او آفتاب نرسیده است یا از چیزی پشیمان است یا... لباس خوب باید چگونه باشد؟ ... وقتی خانم در ایام عادات ماهیانه است وقتی مرد غرورش شکسته و زخم خورده است وقتی فشار کارهای خانه زن را خسته کرده است وقتی عزیزی از دست رفته است وقتی فراقی رخ داده است وقتی خانواده درگیر تنش مالی و اقتصادی است وقتی یکی از طرفین نیازمند توجه به نیازهای غریزی است وقتی وقتی ... این «همسر» است که باید او را بیش و پیش از همه دریابد و از سرمای زمستان یا گرمای تابستان به اعتدال بهار برگرداند گردش فصول طبیعی است و چه بی قواره است کلاه پشمی بودن درتابستان! از خدا می خواهم و بخواهیم که به ما توفیق دهد که در شادی ها ؛ علت باشیم نه فقط شریک و در غم ها ، شریک باشیم نه علت بهار به کام https://eitaa.com/taherrahimi
یه حبه قند / کوتاه نوشت های معرفتی
یه حبه قند تبلیغ بهشت با زن دوستی پرسید مگر شما نمی گویید استفاده از جذابیت های زن برای تبلیغ کالا توهین به زن است پس چرا خدا در قرآن برای تبلیغ بهشت از حوریان بهشتی صحبت کرده است؟ دیدم سوال جالبی است و اما پاسخ: اولا کلمه حورالعین صرفا مونث نیست البته توصیفات قرآن از حوری معمولا مربوط به زنان بهشتی است شاید به این دلیل که مخاطب مستقیم آیات مربوطه مردان بوده اند و یا رعایت برخی ظرائف روانی و اقتضائات جنسیتی و اخلاقی دیگر. اما برخی آیات دیگر تلویحا [ما تَشتهیه الاَنفُس : هرآنچه میل بهشتیان «اعم از زن و مرد» بدان باشد] و در برخی روایات، روشن تر به وجود نعمتی مشابه، برای زنان نیز اشاره شده است؛ پس مساله، تبلیغ بهشت به وسیله زن نیست بلکه توصیف بهشت با انواع لذات جسمی و از جمله لذت جنسی است که نعمت مشترکی است بین زنان و مردان بهشتی. بین این دو فرق ظریفی است حال ممکن است کسی بپرسد آیا صرف اشاره به لذات جنسی در بهشت، مذموم نیست؟! اولا نعمات و لذات اصلی بهشت معنوی است نه مادی اما سوال این است: آیا اصل لذت جنسی به خودی خود امر مذمومی است؟ قطعا خیر، نه عقلا و نه شرعا. مرز رابطه پاک با ناپاک کجاست؟ جایی که یک فعل از جایگاه و هدف طبیعی، عقلی، فطری و الهی خارج می شود؛ مثلا غذاخوردن، خوب است به شرطی که از پول حلال باشد، برای بدن مضر نباشد، زیاده روی نشود و... پس مهم این است که هر فعلی در جای خود باشد. لذت جنسی هم یکی از لطیف ترین نعمات و هدایای الهی به بشر است به شرطی که در جایگاه معقول، طبیعی و الهی خود باشد لذا رابطه با همسر، خوب و مفید، مایه انس و لذت و حتی مستحق ثواب است اما «خودارضایی» ، «همجنس بازی» و «زنا» نامعقول، غیرطبیعی، آلوده و حرام. آنچه بهشت با آن تبلیغ شده آن اولی است نه دومی قرآن در توصیف حوریه مکررا بر مفاهیمی چون طهارت [ازواج مطهره]؛ پوشیدگی [لولو مکنون]، عفت و دلبستگی صرف نسبت به همسر [قاصرات الطرف/ اتراب]، حُسن سیرت درکنار حسن صورت [خیرات حسان]، دوشیزگی و پاکی [لم یطمثهن انس قبلهم و لا جان]، محفوظ بودن از نظر دیگران [مقصورات فی الخِیام] تاکید می ورزد. بنابر این سنخ تبلیغ و توصیف چنین نعمتی در قرآن (که اصل آن برای زن و مرد مشترک است) با آنچه امروزه برای تبلیغ کالاهای مصرفی در دنیای غرب رایج است کاملا متفاوت است در بهشت بر وصال خود حورالعین به عنوان یک زوجیت پاک ، «عفیفانه» ، خصوصی و همراه با عشق و انس تاکید می شود و در غرب جذابیت های اندام زن به شکل «هرزه وار» در «معرض عموم» گذاشته می شود برای اینکه تو را به وصال یک کالا برساند و آن زن و آن جذابیتها همگی واسطه و ابزارند برای پسندیده شدن یک شی دیگر و این یعنی https://eitaa.com/taherrahimi
قال امیرالمومنین علیه السلام: أَهْلَكَ اَلنَّاسَ اِثْنَانِ خَوْفُ اَلْفَقْرِ وَ طَلَبُ اَلْفَخْر دو چیز مردمان را هلاک ساخته است: ترس فقر و طلب فخر تحف العقول ج ۱ ص۲۱۵
یه حبه قند / کوتاه نوشت های معرفتی
یه حبه قند من مرکزی ما ما یک منِ مرکزی داریم که افق کلی حرکت ما در زندگی را تعیین می کند و منشأ همه نیت ها، افعال، اهداف و حتی غم ها و شادی های ماست آدم هایی که من آنها کوچک است اهداف و افق هایشان هم کوچک است نیت هایشان هم، غم ها و شادی هایشان هم؛ و برعکس، آدم های بزرگ کار اصلی دین هم با همین من مرکزی است همه آنچه ما در وجودمان درک یا شهود می کنیم در همه انواع و سطوح آن، کار همین من (نفس) است و همین نفس است که «عالم» هر انسانی را می سازد و همین نفس غیرمادی است که تنها بستر اتصال وجودی ما به ماوراء ماده است چون ارتباط با حقایق فرامادی، ابزاری غیرمادی می طلبد و تنها بخش غیرمادی وجود ما همین نفس ماست. هر نوری بخواهد به عالم انسان ورود کند از همینجاست. برای انسانی که اصالت ماده(ماتریالیسم) را عمیقاً پذیرفته و فراماده را موهوم و بی معنا می داند، خلوت با یک پدیده غریبه ی بی معنا که در ماده و متریال جا نمی شود و دائما از درون به وجدان انسان مشت می کوبد، ترسناک است. وقتی انسان در درون، معنا و هویتی برای منِ غیرمادی خود پیدا نکرد، منِ خود را در نسبت با افراد، اشیاء، ثروت و غیره می آفریند. اینجاست که فُرم، سرگرمی، مُد، تکثّر ، تَن، دیگران، جامعه و... در زندگی انسان نقشی اصیل پیدا می‌کند. یعنی اگر کسی زمین من خود را خالی و بی جهت، دید مجبور است برای آن، معنایی خلق کند و به آن جهتی بدهد حال یا با یک «من مجازی ساختگی» و یا با «من دیگری (یا دیگران)». اینگونه انسان دچار مغالطه هویتی می شود و دیگری را خود می گیرد. همواره وقتی نقش حقیقت های اصیل کمرنگ می شود، تکثّر امور اعتباری جای آن را می گیرد. از ریشه های تکیه زیاد به قانون برای سامان بخشی به زندگی همین گم شدن من اصیل در حیات بشر امروز است دین چه می‌کند؟ همه این مسیر را برعکس می رود. یعنی تلاش می‌کند انسان را به خلوت عمیق با این من معنادار بکشاند تا آدمی با فهم جوهر الهی نفس، تنها دریچه اتصال به ملکوت را به روی خود بگشاید این من مرکزی که به ماوراء متصل شد تازه جوهر نورانی خود را و عظمت آن را می شناسند بدین شکل نور به واسطه نفس، در تمام افعال، نیت ها؛ هدف ها، غم ها، شادی ها و حتی ارتباطات خارجی انسان جاری می شود و تمام ابعاد او را دربر گرفته و نظام می دهد این یک جهت شدن، هماهنگ شدن و یک رنگ شدن ابعاد مختلف وجود انسان، همان توحید عملی است. اینگونه حتی عادی ترین و غریزی ترین کارهای انسان نورانیت می آفریند. خلوت، خودآگاهی و خداخواهی با هم نسبت مستقیم دارند من عرف نفسه فقد عرف ربه نسو الله فانساهم انفسهم
آگاه باشيد! يقيناً يارى خدا نزديك است سوره بقره آیه ۲۱۴