eitaa logo
یه حبه قند / کوتاه نوشت های معرفتی
227 دنبال‌کننده
159 عکس
32 ویدیو
1 فایل
طاهررحیمی هستم، دکترای فلسفه اسلامی مدرس دانشگاه دغدغه ام فرهنگ، دین، خانواده ؛ هنر و سیاست است و به یاری حق در این کانال آنها را با شما به اشتراک خواهم گذاشت. آیدی: @yaser6424 صفحه اینستاگرام: s.y.taherrahimi
مشاهده در ایتا
دانلود
یه حبه قند / کوتاه نوشت های معرفتی
. ۱. یعنی برقراری رابطه سِلم با قواعد حاکم بر نظام هستی و سلم یعنی همراهی و هماهنگی یعنی نبود تنش و تضاد و تناقض. یعنی تنظیم و انطباق با در همه مراتبش؛ یعنی هماهنگی طبیعت؛ غریزه و فطرت؛ این است که قرآن در شب قدری نازل می شود که ظرف سلم و سلام و امنیت است آن هم ازمبدائی که یکی از نامهای مبارکش «السلام» است همو که مومنین را به «سُبل السلام» هدایت می کند (مائده۱۶) و نزد خود در «دارالسلام» جای می دهد(انعام ۱۲۷) و نسبت بهشتیانش با یکدیگر چیزی جز سلام نیست (واقعه ۲۶) ۲. پس مومن (مسلم) اهل سلم و سلامت است که فرمود المسلم من سَلم المسلمون من لسانه و یده و چنین است که هرگاه قامت می بندد و به می رود و یکتای ودود را زیارت می کند مهم ترین تحفه اش دربازگشت به عالم کثرات؛ سلام است آنجا که در بازگشت از مقام توحید دراولین گام به انسان کامل می رسد و به او می دهد السلام علیک ایها النبی؛ باز پائین ترمیآید وهمه بندگان صالح او را مخاطب خود می بیند و به ایشان نیز سلام می دهد و نهایتا همه مخلوقات او را پیش رویش می نشاند و به تمام عیال الله سلام میدهد السلام علیکم به خرم از آنم که.. ۳. نکته اینجاست که هماهنگی با حق و رسیدن به ساحل سلام و سلامتی؛ درعالمی چنین گسترده و پیچیده و چندلایه با تهدیدها و تحدیدهایی چنین خطیر و مهلک؛ در مسیری چنین ممتد و و با بضاعتی چنین محدود و پرآسیب، ممکن نیست مگر ازطریق اعتصام به حبلی که خود آویخته باشد نه افتاده؛ سفینه ای که دراین بحر طوفان زده پر اژدها، خودش ظرف سلامت و امنیت باشد؛ آرام باشد و ؛ خالی ازهر تضاد و تناقض وتردید، دور ازهر کندی و کژی و متصل به مبدا سلم. آری این قطب نما لاجرم باید عاری از باشد ۴. دو کوهنورد که کمرهای خود را با طنابی به هم می بندند؛ دو انگشت را که به هم می چسبانی؛ آن چند پاروزنی که با اشاره های دست مربی؛ همه با هم پارو ها را حرکت می دهند و... این به هم بستگی و این به هم پیوستگی و هم جبهگی و این تمسک و نامش می شود حال اگر این پیوستگی با ولی حق بود می شود ولایت حق اگرنه ولایت باطل که فرمود لاتتخذوا عدوی وعدوکم اولیا ۵. نظام تکوین(خلقت) و برهم منطبق و باهم هماهنگ است و دین؛ نرم افزار برقراری چنین نسبتی (سلم) با هستی است و آن و آن سفینه ؛ کتاب است و و نتیجه اش تشبّه و تقرب به همان مبداء سلام. پس از مهمترین مصادیق رابطه سلم با نظام هستی رابطه سلم با حق و پذیرش ولایت اوست ۶. دوباره بخوان: من کنت مولاه فهذا مولاه ومجدد آرزو کن: انی سلم لمن سالمکم https://eitaa.com/taherrahimi
یه حبه قند / کوتاه نوشت های معرفتی
یه حبه قند چرا نام علی ع در قرآن نیست؟ خیلی اوقات این سوال مطرح می‌شود که چرا در قرآن که بعضا از امور جزیی صحبت شده به صراحت نامی از ائمه مثلا علی ع برده نشده است. در پاسخ به این سوال، معمولا گفته می‌شود وقتی حدیثی به قطعیت و صراحت غدیر ، ثقلین، منزلت یا... در فرمایشات پیامبر هست طوری که اصل این روایت‌ها را هم شیعه و هم اهل سنت، متواتر و قطعی می دانند ؛ آمدن یا نیامدن اسم ائمه در قرآن چیزی را عوض نمی‌کند چون: اولاً طبق قرآن همه مومنین موظّف به اطاعت مطلق و همه جانبه از حکم پیامبرند [ ما آتاکم الرّسول فخذوه و ما نَهاکم عنه فنتهوا] ثانیا سخن پیامبر اکرم به استناد خود قرآن مبتنی بر وحی است: [ما ینطق عن الهوی ان هو الّا وحی یوحی او از روی هوس سخنی نمی گوید؛ بلکه هرچه هست وحی الهی است] بعضی ها هم معتقدند اگر اسم امامان به صراحت در قرآن می‌آمد قرآن توسط دشمنان اهل بیت دچار تحریف می‌شد و اگه حتی یک آیه از قرآن تحریف می‌شد دیگه کلش قابل استناد نبود. البته این حرفها غلط نیست اما من فکر می کنم این مسئله دلیل لطیف دیگری هم دارد: یکی از اسامی قرآن، فرقان است به معنی وسیله جدایی حق از باطل؛ خیلی ها ادعای ایمان کردند اما قرآن یک ملاک خیلی ظریف برای جدا کردن اهل ایمان واقعی از منافقان مطرح کرده که خیلی مهم است [ و اذا قیل لهم تعالوا الی ما اَنزل الله و الی الرسول رایت المنافقین یصدّون "عنک" صدودا. نسا آیه۶۱] ترجمه ساده این آیه یعنی ای پیامبر وقتی مطلبی از دین در قرآن می آید و در کنارش مطلبی را بدون این که در قرآن اشاره کنیم صرفا از زبان تو به مردم می رسانیم منافقین [ چون جرأت مقابله مستقیم با متن قرآن را ندارند] را می‌بینی که در مقابل بخشی از دین که صرفا از زبان تو بیان شده می ایستند؛ خیلی هم محکم می ایستند. چند نکته مهم این آیه: - مومن واقعی کسی است که ولایت رسول اکرم ص را قلبا و عملا قبول داشته باشد. - یکی از راههای شناخت منافق، جایی است که پیامبر حکمی بگوید که در قرآن نیست و او زیر بار آن حکم نرود. - خدا خودش زمینه و بهانه مخالفت منافق را فراهم می کنه. - پذیرش ولایت شخص [پیامبر یا ائمه] از پذیرش حکم خدا سخت تر است. - یادآوری می‌کنم که قرآن، فرقان است. نتیجه گیری با خود شما. تبصره ۱ : البته ما حساب برادران عزیز اهل سنت امروز را که تابع علمای خود هستند با کسانی که آگاهانه بعد از رحلت پیامبر سخن ایشان را زیرپا گذاشتند جدا می‌کنیم. تبصره ۲ : به جز آیاتی مثل مباهله، تطهیر، اکمال دین، ولایت [۵۵ مائده] و... که حقانیت اهل بیت ع را ثابت می‌کند برخی از محقّقین با شواهد محکمی معتقدند اتفاقاً نام علی ع به شکل ظریفی در همین قرآن آمده است که از محل بحث ما خارج است [آیه ۵۰ سوره مریم: لسان صدق علیا] https://eitaa.com/taherrahimi
یه حبه قند / کوتاه نوشت های معرفتی
یه حبه قند بر مدار امام ۱. تمام پدیده های عالم و روابطی که میان آنها وجود دارد بر محور حق استوار شده است؛ به این معنا که هیچ یک از اجزای هستی، لا اقتضا، بی جهت، رها و بی تفاوت نیستند بلکه دارای سمت و سو و باید و نبایدهای مشخصی هستند و نسبت به جهت خلاف آن، عکس العمل نشان می دهند. اینگونه نیست که طبع بشر هم با مشروب خواری سازگار باشد هم باضد آن «ماخلقنا السماوات و الارض ومابینهما الا بالحق» ؛ «ماخلقت هذا باطلا» ۲. از بین بردن روابط موجود میان پدیده ها یا خارج کردن آن ها از مدار حق، منتهی به می شود و انسان چون مختار است می تواند این مدارها و اتصالات و روابط حق را پاره کند؛ « و الذین ینقضون عهدالله من بعد میثاقه و ما امر الله به ان یوصل و فی الارض اولئک لهم اللعنه و لهم سو الدار» ۳. ، نرم افزار تنظیم روابط چهارگانه انسان بر مدار حق است: رابطه با خدا، خود، انسان ها، طبیعت ۴. ، آیات تشریع الهی است و ، آیات تکوین الهی این آیات همگی نمودهایی از جریان حق در هستی و کاملا بر هم منطبق اند. پس حق با معنای وسیع آن در عالم تکوین، همان حق در عالم تشریع است مثلا اگر آیات تشریع به زوجیت و حرمت زنا و همجنسبازی حکم می کند، طبیعت و نیز با آن منطبق است و به همین حکم می کند. اگر قرآن، را مسئول تامین نفقه و تکیه گاه خانواده می کند فطرت درونی او نیز همین را میخواهد اگر دین، وظایف مادری و همسری را به زن سپرده است طبیعت جسمی و روحی نیز خواهان و حتی نیازمند آن است ۵. پیامبر و امام، قرآن ناطق و تجلی حق مطلق و مطلق حق اند یعنی اگر محتوای قرآن را در قالب انسان بریزیم می شود پیامبر و امام و اگر امام و پیامبر را تبدیل به کتاب کنیم می شود قرآن.« مع الحق و الحق مع علی» به همین دلیل است که خود پیامبر و امام شاقول و مدارحق و باطل اند و تمامی روابط در عالم، باید بر مدار وجود ایشان شکل بگیرد تا هرچیزی درجای خود قرار گرفته و «عدل» به معنای عام آن محقق گردد. حرکت در غیر جهت امام خروج از مدار حق تکوینی و تشریعی است لذا به مقصد نمی رسد پس بزرگترین ، خارج کردن مدار حرکت فردی و اجتماعی بشر از مدار امام و پیامبر است ۶. خروج از مدار امام به گسستن بقیه روابط حق نیز منتهی می شود. نتیجه می شود نسبیت ، نیهیلیسم و بحران هویت درحوزه فردی، فروپاشی و رسمیت پیدا کردن هر نوع همباشی به هر شکل حتی با حیوانات، اصالت قدرت و رفاه در روابط اجتماعی و به هم ریختن طبیعت و پیدایش بحران ، عصر بازگشت به مدار است و اربعین آغاز این بازگشت به امام و محوریت اوست https://eitaa.com/taherrahimi
یه حبه قند چرا نام علی ع در قرآن نیست؟ خیلی اوقات این سوال مطرح می‌شود که چرا در قرآن که بعضا از امور جزیی صحبت شده به صراحت نامی از ائمه مثلا علی ع برده نشده است. در پاسخ به این سوال، معمولا گفته می‌شود وقتی حدیثی به قطعیت و صراحت غدیر ، ثقلین، منزلت یا... در فرمایشات پیامبر هست طوری که اصل این روایت‌ها را هم شیعه و هم اهل سنت، متواتر و قطعی می دانند ؛ آمدن یا نیامدن اسم ائمه در قرآن چیزی را عوض نمی‌کند چون: اولاً طبق قرآن همه مومنین موظّف به اطاعت مطلق و همه جانبه از حکم پیامبرند [ ما آتاکم الرّسول فخذوه و ما نَهاکم عنه فنتهوا] ثانیا سخن پیامبر اکرم به استناد خود قرآن مبتنی بر وحی است: [ما ینطق عن الهوی ان هو الّا وحی یوحی او از روی هوس سخنی نمی گوید؛ بلکه هرچه هست وحی الهی است] بعضی ها هم معتقدند اگر اسم امامان به صراحت در قرآن می‌آمد قرآن توسط دشمنان اهل بیت دچار تحریف می‌شد و اگه حتی یک آیه از قرآن تحریف می‌شد دیگه کلش قابل استناد نبود. البته این حرفها غلط نیست اما من فکر می کنم این مسئله دلیل لطیف دیگری هم دارد: یکی از اسامی قرآن، فرقان است به معنی وسیله جدایی حق از باطل؛ خیلی ها ادعای ایمان کردند اما قرآن یک ملاک خیلی ظریف برای جدا کردن اهل ایمان واقعی از منافقان مطرح کرده که خیلی مهم است [ و اذا قیل لهم تعالوا الی ما اَنزل الله و الی الرسول رایت المنافقین یصدّون "عنک" صدودا. نسا آیه۶۱] ترجمه ساده این آیه یعنی ای پیامبر وقتی مطلبی از دین در قرآن می آید و در کنارش مطلبی را بدون این که در قرآن اشاره کنیم صرفا از زبان تو به مردم می رسانیم منافقین [ چون جرأت مقابله مستقیم با متن قرآن را ندارند] را می‌بینی که در مقابل بخشی از دین که صرفا از زبان تو بیان شده می ایستند؛ خیلی هم محکم می ایستند. چند نکته مهم این آیه: - مومن واقعی کسی است که ولایت رسول اکرم ص را قلبا و عملا قبول داشته باشد. - یکی از راههای شناخت منافق، جایی است که پیامبر حکمی بگوید که در قرآن نیست و او زیر بار آن حکم نرود. - خدا خودش زمینه و بهانه مخالفت منافق را فراهم می کنه. - پذیرش ولایت شخص [پیامبر یا ائمه] از پذیرش حکم خدا سخت تر است. - یادآوری می‌کنم که قرآن، فرقان است. نتیجه گیری با خود شما. تبصره ۱ : البته ما حساب برادران عزیز اهل سنت امروز را که تابع علمای خود هستند با کسانی که آگاهانه بعد از رحلت پیامبر سخن ایشان را زیرپا گذاشتند جدا می‌کنیم. تبصره ۲ : به جز آیاتی مثل مباهله، تطهیر، اکمال دین، ولایت [۵۵ مائده] و... که حقانیت اهل بیت ع را ثابت می‌کند برخی از محقّقین با شواهد محکمی معتقدند اتفاقاً نام علی ع به شکل ظریفی در همین قرآن آمده است که از محل بحث ما خارج است [آیه ۵۰ سوره مریم: لسان صدق علیا] https://eitaa.com/taherrahimi