eitaa logo
یه حبه قند / کوتاه نوشت های معرفتی
226 دنبال‌کننده
160 عکس
32 ویدیو
1 فایل
طاهررحیمی هستم، دکترای فلسفه اسلامی مدرس دانشگاه دغدغه ام فرهنگ، دین، خانواده ؛ هنر و سیاست است و به یاری حق در این کانال آنها را با شما به اشتراک خواهم گذاشت. آیدی: @yaser6424 صفحه اینستاگرام: s.y.taherrahimi
مشاهده در ایتا
دانلود
یه حبه قند پوشش؛ تعادل و نشاط جنسی یک سوال ساده: حقیقتا اگر آزادی روابط و پوشش در کشورهای غربی باعث کمرنگ شدن جلب توجه های جنسی می‌شود پس چرا هنوز محور اصلی تبلیغات تجاری و خیلی از فیلم های سینمایی، استفاده از جذابیت های جنسی است؟ مگر اصلی ترین هدف در «تبلیغات»، جلب توجه نیست؟ یک مراجعه ساده به آمار بسیار بالای انواع تجاوزهای جنسی [آن هم در کشورهایی که تجاوز را به معنای رابطه ای می دانند که یک طرف رضایت ندارد! نه هر رابطه نامشروعی] به سادگی نشان می‌دهد که هرگز این طوری نیست که آزادی در پوشش باعث کمرنگ شدن نگاه‌های جنسی و کشش غریزی شود البته ممکن است شکلی‌ از برهنگی، عادی بشود اما غریزه خاموش نمی‌شود بلکه شکل های جدید و متنوعی را طلب می‌کند مثل رابطه با محارم، همجنس گرایی، و حتی ازدواج با حیوانات یا حتی اشیاء! اگر این امور نشان دهنده خروج جامعه از تعادل جنسی نیست پس نشانه چیست؟! اما همه ماجرا نیست؛ رهایی در پوشش و روابط علاوه بر این که جامعه را از حالت تعادل به سمت این قبیل افراط ها سوق میدهد باعث نوعی تفریط یا سردی جنسی هم می‌شود که به نظر می‌رسد از اولی مخرب تر است: اولا وقتی دسترسی جنسی افراد جامعه به یکدیگر به وفور و با کمترین هزینه و مسئولیت ممکن باشد مفاهیمی مثل جنسیت، زنانگی و رابطه جنسی ارزش و عمق خودش از دست می‌دهد و رابطه جنسی دیگر نماد و ثمره یک پیوند روحی، عاشقانه و هویت بخش نخواهد بود و تبدیل می‌شود به یک رابطه صرفا جسمی؛ سطحی، ابزاری و خالی از روح و معنا ؛ یعنی لذت جنسی و معنای آن تا حد لذت خوردن یک ساندویچ پایین می‌آید که از سر هر کوچه‌ ای می‌شود تهیه اش کرد! به عبارت دیگر کارکرد رابطه جنسی دیگر قوام بخشی به «انس و الفت» حقیقی نیست بلکه صرفا کسب لذت و اطفای نیاز جسم است. ثانیا آزادی در امر جنسی و به تعبیر بهتر رهایی جنسی باعث می‌شود قوای روحی و تمایلات سالم جنسی انسان به جای این که مثل آب پشت یک سد در کانال مشخصی هدایت و متمرکز شود و باعث تحرک و نشاط انسان‌ها گردد از چندین راه مختلف هرز برود یا مانند سیل، ایجاد آسیب و تخریب کند. ثمره این دو اتفاق یعنی افراط جنسی و سردی جنسی، چیزی جز پژمردگی، بی تفاوتی و خلأ معنا در امور جنسی نیست. کاری که حجاب، کنترل نگاه و محدودیت روابط می‌کند این است که به طور توأمان جلوی این افراط و تفریط را می‌گیرد یعنی از یک طرف با جلوگیری از تحریک جنسی جامعه مانع از جنسی شدن همه چیز و گسترش انواع انحرافات جنسی می‌شود و از طرف دیگر انگیزه ها و قوای جنسی انسان را در کانال خانواده و در خدمت ایجاد «انس و مهر » قرار داده و متمرکز می‌کند و این یعنی: هویت بخشی به مفاهیمی چون حرمت زن، خانواده، رابطه جنسی، و نیز محافظت از نشاط جنسی. https://eitaa.com/taherrahimi
یه حبه قند اگر تو نبودی... در برخی روایات نقل شده که هدف از خلقت هستی، وجود و اهل بیت ع است مثل حدیث قدسی مشهوری که فرمود: لولاک لما خلقت الافلاک ای پیامبر اگر تو نبودی افلاک را خلق نمی کردم سوال: واقعا دلیل خلقت این همه چیز و این همه آدم صرفا خلقت پیامبر و اهل بیت ع است؟ یعنی همه ما طفیلی هستیم؟ به نظرم این گونه روایات را به دوشکل می شود معنا کرد: طبق قرآن، خداوند، عالم را مسخر بشر قرار داده؛ هدف از خلقت انسان هم عبودیت است. معنای ساده ؛ همراستا شدن با جهت واقعی حرکت هستی و قرار گرفتن در مدارجاذبه الهی و رفتن تا خداست حال اگر خدا این عالم را خلق کند اما امکان تحقق هدفش از خلقت را فراهم نکند درواقع نقض غرض کرده است مثل کسی که دوستی را به منزلش دعوت کند اما آدرس خانه را به او ندهد پس خلقت عالم، بدون افرادی که نقشه وطریق عبودیت را به بشر برسانند، بی معنا است طبق قرآن همه ادیان، مراحل مختلف یک دین اند و نسخه نهایی دین نیز با مفهوم امامت کامل می شود به شکلی که بدون آن، گویی نبوت خاتم، اساسا عرضه نشده. و ان لم تفعل فمابلغت رسالته پس خلقت عالم بدون انسان وخلقت انسان بدون و نبی، و دین بدون ولایت و عبث است تحلیل دوم: نشان دادن راه، سخنی است و رسیدن و رساندن سخنی دیگر آیا هدف خدا صرفا این بود که عده ای راه را پیدا کنند یا اینکه حرکت کنند و به مقصد ؟ اگر هیچ کس عملا به نرسد آیا می توان گفت خلقت خدا به هدف و نتیجه غایی خود رسیده است؟خیر. آیا کسی که خود نرسیده می تواند برساند؟ خیر پیامبران و اولیاء دین و در رأسشان پیامبرخاتم همان عبدهای به مقصد رسیده ای هستند که علاوه بر ارائه نقشه راه میتوانند دست بشر را بگیرند و با هدایت باطنی، به صورت عملی و گام به گام بشر را به سوی مقصد ببرند نکته: ، دو بُعد هویتی، دو نوع و درنتیجه دو نوع دارد یک حیات و رشد فردی و یک حیات و رشد جمعی. اگرتحقق هدف خلقت در بعدحیات فردی اقتضا می کند که فرد یا افرادی از بشر به نقطه نهایی برسد تحقق هدف خلقت در بعد حیات جمعی انسان نیز اقتضا می کند که حداقل یک جامعه به هدف نهایی جمعی برسد پیامبر فرصت نکرد جامعه و حکومت ایده آل بسازد وتحقق این مهم، بر عهده امامان افتاد لذا تمام امامان به دنبال تشکیل حکومت ومقدمه سازی برای تحقق جامعه دینی حقیقی بودند واگر ظهور نهایی و تشکیل جامعه دینی نباشد نبوت نبی خاتم هم در رساندن همه جانبه بشر به مقصد ناقص می ماند و بشر در حیات اجتماعی خود به مقصدخلقت نمی‌رسد تحلیل افقهای بالاتر این مبحث دراین مجال نمی‌گنجد https://eitaa.com/taherrahimi
عنه صلى الله عليه و آله «يَصِفُ المؤمنَ» : لطيفُ الحَرَكاتِ، حُلْوُ المُشاهَدةِ ... يَطلُبُ مِن الاُمورِ أعلاها، ومِن الأخلاقِ أسْناها ... لا يَحيفُ على مَن يُبغِضُ، ولا يأثَمُ فيمَن يُحِبُّ ... قليلُ المؤونةِ، كثير المَعونةِ ... يُحسِنُ في عملِهِ كأنّهُ ناظرٌ إلَيهِ، غَضُّ الطَّرْفِ، سَخِيُّ الكَفِّ، لا يَرُدُّ سائلاً ... يَزِنُ كلامَهُ، ويُخْرِسُ لسانَهُ ... لا يَقبَلُ الباطلَ مِن صديقِهِ، ولا يَرُدُّ الحقَّ على عدوِّهِ، ولا يَتعلّمُ إلّا لِيَعْلمَ، ولا يَعلمُ إلّا لِيَعْملَ ... إن سلَكَ مَع أهلِ الدُّنيا كانَ أكيَسَهُم، وإنْ سَلكَ مَع أهلِ الآخرةِ كانَ أورَعَهُم. [بحار الأنوار ج ۶۴ ص ۳۱۰ ] پيامبر خدا صلى الله عليه و آله «در وصف مؤمن» فرمود: حركات و رفتارهايش ملايم و مهربان است و ديدارش شيرين ... از هر چيز عاليترين آن را مى جويد و از خويها والاترينشان را ... بر دشمنش ستم نمى كند و به خاطر كسى كه دوستش دارد مرتكب گناه نمى شود ... كم خرج و زحمت است و بسيار كمك و يارى مى رساند ... كارش را به خوبى انجام مى دهد به طورى كه گويى آن را مى بيند، چشمانش فروهشته است، دست بخشنده دارد، و دست رد به سينه سائل نمى زند ... سخنش را مى سنجد و زبان در كام مى كشد ... باطل را از دوستش نيز نمى پذيرد و حق را حتّى از دشمنش انكار نمى كند، دانش نمى آموزد مگر براى دانستن و نمى آموزد مگر براى عمل كردن ... اگر با دنياطلبان همراه شود زيركترين آنهاست و هرگاه با آخرت جويان برود پارساترين آنها https://eitaa.com/taherrahimi
سزد که بر سر خورشید سایه اندازیم کنون که سایه ی شمس الشموس بر سر ماست https://eitaa.com/taherrahimi
یه حبه قند: امن باش و اَمین از صفات مهم و بارز رسول اکرم امانت داری است هم در شهرت تاریخی و هم در توصیفاتی که از جانب معصومین به ما رسیده است: السلام علیک یا امین وحی الله جالب اینکه همین صفت اولین صفتی است که در زیارت معتبر امین الله، به امامان معصوم به ویژه امیرالمومنین نسبت داده می‌شود. البته این صفت نیز مانند بسیاری از صفات روحی و اخلاقی انسان مثل صدق، علم و اخلاص ذو مراتب است و در معنای دقیق و گسترده خود زوایای لطیفی را دربر می‌گیرد. امین کسی است که وجودش امن است لذا می تواند امانت دار باشد و چون چنین است می توان به او اعتماد کرد و در سایه امنیت او در امان ماند. وجودی که امین است «خیانت» نمی‌کند امین، امنیت دیگران را مخدوش نمی‌کند چه با ظاهرش چه با زبانش چه با رفتارش امین کسی است که نمی ترسی دائما در کارت تجسس کند یا با سوالات آزار دهنده تو را در منگنه قرار دهد امین، اَمن است نیش نمی‌زند؛ حیوان آزار نیست؛ نمی ترساند؛ تحقیر نمی کند؛ نمی شکند امین با ظاهرش امنیت ها را به خطر نمی اندازد، فریب نمی دهد، راهزن دل نیست، در مسیر رشد انسان ها سنگ راه نیست. امین، امانت دار است می توانی دخترت را به همسری او بدهی یا سرمایه ات را به او بسپاری امین، زن و فرزند و شاگرد را امانت می داند، امین، آغوش امنیت آفرین مادری خود را از فرزندش دریغ نمی‌کند و در آن کم نمی‌گذارد امانت داری حقیقتا صفت بزرگی است بسیار عمیق تر و دقیق تر از آموزه‌های روانشناسی های زرد امروزی است. هرچه ایمان، بیشتر در وجود انسان مستقر شود انسان امن تر، امین تر و امنیت ساز تر می شود. چقدر خوبند انسان های امن و چه صفت بهشتی زیبایی است امنیت؛ «ادخلوها بسلام آمنین» و چه جهنمی است دنیا و آخرتی که انسان های ناامن می سازند این حجم از ناامنی و جنایت که در جهان امروز می بینیم آیا محصول چیزی جز ناامنی انسان معاصر است؟ این بحران جهانی خانواده، این ناامنی جنسی گسترده و این حجم ولادت های نامشروعِ بی هویت که ریشه عمده بزهکاری‌ها و جنایت های امروز و آینده جوامع هستند آیا دلیلی غیر از خیانت در امانت عفت و پاکدامنی و یا خیانت در امانت ناموس و غیرت و مسئولیت دارد؟ و چقدر باید امن و امین و امانت دار باشی که خداوند عالم، ارزشمندترین و سنگین ترین حقایق این عالم را در سینه تو به ودیعه بسپارد و تو بشوی «امینَ وحیِ الله» چقدر باید وجودت با امنیت و امانت گره بخورد و مظهر صفات حق باشی که بشوی «امین الله» فی ارضه چقدر انسان ها محتاج پدران امن و امنیت ساز هستند و چقدر چشیدن امنیت پدران شیرین و رشد آفرین است و چه خوب است که محمد امین و علی امین الله، کهف حصین و پدران امن این امت اند که فرمود : انا و علی ابوا هذه الامه خدایا امام امین ما را برسان که بدون او دنیا روی امنیت حقیقی را به خود نخواهد دید. https://eitaa.com/taherrahimi
سفرت به خیر اما، تو و دوستی خدا را چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی به شکوفه ها، به باران، برسان سلام ما را
فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ و لَا يَسْتَخِفَّنَّكَ الَّذِينَ لَا يُوقِنُونَ ﭘﺲ ﺷﻜﻴﺒﺎﻳﻲ ﻛﻦ ﻛﻪ ﻳﻘﻴﻨﺎً ﻭﻋﺪﻩ ﺧﺪﺍ [ﻳﺎﺭﻱ ﻭ ﭘﻴﺮﻭﺯﻱ ﺗﻮ ] ﺣﻖ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﻳﻘﻴﻦ [ ﺑﻪ ﻭﻋﺪﻩ ﻫﺎﻱ ﺣﻖ ] ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﺎﺷﻜﻴﺒﺎﻳﻲ ﻭ ﺳﺒﻚ ﺳﺎﺭی ﻭﺍ ﺩﺍﺭﻧﺪ سوره روم آیه ۶۰ https://eitaa.com/taherrahimi
هدایت شده از حسین سوزنچی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«شرایط کنونی منطقه به گونه‌ای است که هم برای دشمن صهیونیستی شرایط مرگ و زندگی است و هم برای جبهه حق». اسرائیل با ریختن ۸۳ بمب یک تُنی در ۵ دقیقه در یکجا برای به شهادت رساندن یک نفر، شدت دیوانگی‌اش را نشان داد. می‌خواستتند با این جنون وضعیت منطقه را عوض کنند، اما وعده صادق۲ این معادله را به هم زد؛ اکنون چون خود را در وضعیت مرگ و زندگی می‌بیند چه‌بسا دست به هر کاری بزند. در این شرایط، حضور مهمترین هدف دشمن در مکان و زمان معین نماز جمعه چه توجیهی دارد؟ با دیدن کلیپ فوق شاید منطق او برای چنین اقدامی را دریابیم. کسی که از مرگ نترسد هم خودش عزیز می‌شود و هم عزت را در کل جامعه تسری خواهد داد. با محاسبات مادی، حتی چه‌بسا بر اساس برخی سنت‌های الهی*، وقوع حادثه‌ای بسیار تلخ برای فردا دور از انتظار نیست؛ اما مومن زندگی خود را با ایمان به غیب (باور به تدبیر الهی در ورای همه تدبیرها)، تنظیم می‌کند و می‌داند: «و قد مكروا مكرهم و عند الله مكرهم و إن كان مكرهم لتزول منه الجبال: و بى‏ترديد آنها مكرهاى خود را ورزیدند در حالی که مكرشان نزد [= جزیی از پازل] خداوند است، هر چند مكرشان به شدتى بود كه از آن كوه‏ها بركنده شود» (ابراهیم:46). ارمغان چنین وضعیت‌هایی، قطع تعلق از اسباب دنیا و درک اضطرار هرچه‌بیشتر به درگاه الهی است؛ پس در این شب و صبح جمعه استغاثه را جدی بگیریم؛ و نیز با صدقه دادن، ان شاء الله دفع بلا کنیم. *پی‌نوشت: از سنت‌های الهی است که وقتی مومنان به چیزی بشدت دل می‌بندند و فکر می‌کنند نزدیک قله هستند، خداوند بناگاه همه‌چیز رابه هم می‌زند، تا بفهمند به کسی جز خدا نباید امید بست. @souzanchi
رقصی چنین «میانه میدانم» آرزوست  انّ عقیدة و جهاد
یه حبه قند / کوتاه نوشت های معرفتی
یه حبه قند چرا استکبارستیزی؟ به جای شعار دادن بهتر نیست برویم به وضعیت معیشتی مردم و فقرا برسیم؟ اینقدر تنش با آمریکا چه سودی دارد؟ چند نکته: ✅ اولا تنگی معیشت در کشور ما بیش از هر چیز محصول ساختارهای غلط، سوءتدبیرها، اسراف کاری ها، سیاسی کاری ها و دزدی هاست، ثانیا به وضوح می بینیم هر کشور درحال توسعه ای که به امریکا اعتماد کرد سیلی خورد و دچار بحران شد مثال بارزش ، یاسرعرفات، حسنی مبارک، مُرسی؛ قذافی؛ . ما هم هرجا نرمش کرده ایم او لگد محکم تری به ما زده است. همان روزهایی که دولت ما از می گفت، آمریکا ما را نامید و کل صنعت هسته ای ما پلمب شد. ✅ حال سوال این است حقیقتا منشاء اصلی نزاع ما با آمریکا کجاست؟ نفت؟ سرزمین؟ آب؟ هیچکدام! نزاع اصلی بر سر یک چیز است: ؛ سخن این است که یا شما را چه از جنبه اقتصادی و چه از منظر سیاسی و فرهنگی به رهبری آمریکا می پذیرید و نقش خود را به عنوان یکی از پیچ و مهره های این ماشین بزرگ به درستی ایفا می کنید یا او با شما به مثابه یک عنصر مزاحم در پیدایش این نظم نوین [که آن را به عنوان مطلق تبلیغ می کند] برخورد می کند و هر نوع فشاری ایجاد می کند که یا تسلیم شوید یا بشکنید حال اگر شما ایده ای تازه، مستقل و الهام بخش برای ایجاد نظمی جدید در ساختار زندگی بشر در تقابل با نظم مدنظر او داشته باشید، نه فقط مزاحم که «خطرناک» خواهید بود چرا که صرف وجود مستقل و استمرار حیات شما خارج از قاعده تعریف شده یعنی زیر سوال رفتن و نفی «هویت» از رقیب؛ اینجاست که حتی اگر شما هیچ نزاعی با او نداشته باشید او با شما کار خواهد داشت چنانچه شما بر استقلال خود تاکید داشته باشید مجبور خواهید شد در مقابل زورگویی طرف مقابل بایستید و این ایستادگی همان است به همین دلیل است که مقابله با استکبار برای انقلابی که داعیه استقلال فکری دارد یکی از اصول هویتی خواهد بود. ✅ از اینجا معلوم می شود که چرا کنار گذاشتن استکبارستیزی به عنوان یک مولفه هویت بخش، نظام سیاسی ایران را به سرعت به سمت فروپاشی پیش خواهد برد؛ این اتفاق یک بار در رخ داد و درس بزرگی برای همه تاریخ شد، دعوای دو ابرقدرت شرق و دقیقا از همان جایی به نفع غرب غلبه پیدا کرد که شوروی اصول هویتی خود را که مبتنی بر و نفی مطلق بود تعدیل کرد و به سمت نظام سرمایه داری غربی متمایل شد. ✅ ما نیز دو راه بیشتر نداریم یا محکم بایستیم و با تکیه بر خود از مراحل سخت عبور کنیم یا هزینه بسیار سنگین تر بدهیم و بشویم آمریکا https://eitaa.com/taherrahimi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 اقدام مرحوم استاد علامه طباطبایی(ره) برای کمک به مردم فلسطین در بیان استاد مطهری (ره) ✅ کربلا یک روز نیست... 🔹۲۴ آبان، سالروز رحلت مرحوم استاد علامه طباطبایی قدّس سره https://eitaa.com/taherrahimi
یه حبه قند / کوتاه نوشت های معرفتی
یه حبه قند: غزه و لبنان چه ربطی به ما دارد؟ بعضی سوالات و ژست ها در ظاهر روشنفکرانه به نظر می رسد اما تحلیلش که می کنی می بینی اتفاقا حاکی از نوعی فقدان در فرد مدعی است. 🔺 این که چه چیزی به من «ربط» پیدا می کند و چه چیزی «ربط» پیدا نمی کند به این بستگی دارد که من کجا و در چه مختصاتی بایستم. به عبارت دیگر در هر ربطی دو طرف دارد. چیستی و چگونگیٍ ربط پدیده ها به من ، وابسته است به این که خود من به چه چیزهایی ربط پیدا می کنم. لذا گفته اند فرد را از رفیقانش بشناس. برخی انسان ها در افقی زندگی می کنند و در نقطه ای می ایستند که فقط چیزهایی که به شکم و شهوت آنها (اعم از فرد یا جامعه) مربوط می شود به آنها «ربط» پیدا می کند یعنی برای اینکه قانع شوند که برای چیزی حرکت یا هزینه کنند فقط باید برایشان با حساب و کتاب منفعت های مادی و ملموس دلیل بیاوری اگرنه احساس می کنند آن امور به آنها «ربطی» ندارد 🔺بله، حقیقت این است که امام حسین ع هم که شهید شد همه احساس نکردند این موضوع به آنها «ربط» دارد چون واقعا هم نداشت! چه رسد به غزه و لبنان اصلا همین دینی که خداوند آن را به همه بشریت عرضه می کند به دلیل تفاوت مختصات هویتی افراد عملا به همه «ربط» پیدا نمی کند دین، نقشه راهِ کسی است که هوای آسمان داشته باشد* کسی که به شیراز می رود نقشه تهران به چه کارش می آید؟ نقل است که فردی سرش را خم کرده بود و از جویی آب می خورد کسی رد می شد به او گفت این کار را نکن عقلت کم می شود او سرش را بالا آورد و پرسید «عقل» چیست؟! فرد هم گفت ببخشید مزاحم شدم شما بخور! 🔺مگر قرار است همه چیز به همه کس ربط پیدا کند؟ مگر لذت جنسی به کسی که به بلوغ جسمی نرسیده «ربط» پیدا می کند؟ کسی که به بلوغ روحی نرسیده است و حداکثر خواسته های او لذت و رفاه است مگر می تواند دغدغه حق و باطل را داشته باشد بدیهی است که این امور به جهانی که او در آن تنفس می کند «ربط» واقعی پیدا نمی کند 🔺برای این که به چیزهای بزرگ «ربط» پیدا کنیم و نسبت به آنها احساس «تعلّق» و «نیاز» کنیم باید بزرگ شویم و به بلوغ برسیم راه دیگری وجود ندارد. انسان های کوچک غم ها و شادی هایشان هم کوچک است هوس پرواز بر قله های مرتفع، سهم عقاب است نه مرغی که دائم زمین را نوک می زند تا مگر دانه ای بیابد اینجاست که برخی پرسش های اعتراضی در واقع حکایت گر وجود نوعی بی مایگی در فرد هستند 🔺برخی افراد فارغ از شعارهایی که می دهند، نه به اخلاق و انسانیت «ربط» پیدا می کنند؛ نه به غیرت و عزّت؛ نه به عشق و زیبایی؛ نه به عدالت؛ نه به دین؛ نه به غزه نه به لبنان -------- * لَّقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِر https://eitaa.com/taherrahimi
یه حبه قند: مدیریت کوثری در کشور ما کمبودها و نابسامانی های زیادی وجود دارد و این درحالی است که منابع و ثروت های بی شمار انسانی و طبیعی در اختیار ماست. مشکل کجاست؟ در عدم مدیریت صحیح منابع. 🔺مدیریت صحیح منابع یعنی استفاده بهینه از سرمایه ها برای رسیدن به اهداف. چرا با وجود گوهرهای عظیم معرفتی و معنوی و الگوهای کاملی چون اهل بیت ع این مقدار معضلات اخلاقی و اجتماعی و خانوادگی در جامعه و حتی دربین مذهبی هایمان داریم؟ یکی از عوامل مهمش همین است که ما از سرمایه های دینمان هم مشابه سرمایه های مادی مان بهره برداری میکنیم. یعنی از آنها به شکلی نامتقارن؛ کاریکاتوری؛ ناهماهنگ؛ بدون لحاظ اولویت ها و بدون بهره گیری از یک طرح جامع و هدفمند استفاده می کنیم این می‌شود که با این همه سرمایه و ثروت نه از دنیایمان بهره درستی می بریم و نه از دینمان 🔺از مهمترین ابعاد رفتاری اهل بیت ع که برای امروز ما به شدت مورد نیاز و درعین حال به شدت مغفول مانده است توجه به طرح کلی و منطق عملی ثابت (سیره) و نیز شیوه مدیریت منابع و سرمایه های مادی و معنوی است. ما معمولا دین را به صورت جزئی می فهمیم یا ابعاد مختلف را تا حدودی می بینیم اما نسبت ها و تناسب ها و اولویت ها را محاسبه نمی کنیم. امتیاز یک آشپزِ کاربلد در نوع ترکیب و تناسبی است که به کار می‌گیرد. با مدیریت عالمانه انرژی یک شمع؛ می توان گرمابه ای را گرم کرد؛ با سخنان هوشمندانه می شود با دست خالی ملّتی را به انقلاب رساند 🔺مدیریت اگر کوثری باشد از حداقل ها؛حداکثرهای ممکن با نسبت های متقارن و منتظم می آفریند و اگر تکاثری باشد توده های سرطانی خلق می کند چه در اقتصاد چه در فرهنگ و تربیت؛ چه در دین داری چه در دنیامداری 🔺مدیریت حضرت زهرا س مدیریت کوثری است لذا در حیات زناشویی نُه ساله خود با حداقل های اقتصادی، صاحب پنج فرزند می شود؛ در نقش مادری و تربیت چنان عمل می‌کند که بیت محقّر او مبدا سلسله امامت می شود؛ در نقش همسری چنان است که علی ع با آن همه درد و مسئولیت به حمایت عاطفی و روحی او تکیه می کند؛ در نقش فرزندی؛ امّ ابیهاست و در قامت یک مجاهد سیاسی سخن و سکوتش؛ مِهر و قهرش و حیات و مماتش را چنان تدبیر می کند که تا قیامت هرکس بخواهد بفهمد ماجرای خلافت و ولایت چه بود و چه شد بتواند حق را بیابد و این همه را در قامت یک زن و براساس الگویی زنانه و عفیفانه و در اوج عبودیت و اخلاص به منصه ظهور می‌رساند این ترکیب متوازن با نسبت ها و اولویت ها و وظیفه شناسی های درست و منطق کلی حاکم بر آن است که از او «کوثر» می سازد نه بخشی از این ترکیب. بقای اسلام و تشیّع مدیون مدیریت کوثری فاطمه س است. س https://eitaa.com/taherrahimi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یه حبه قند / کوتاه نوشت های معرفتی
یه حبه قند فاطمه «س»، فاطمه است چند نکته مختصر و مفید: 🔅 پیامبر اکرم خواب دید حیواناتی از منبر او بالا و پایین می روند، یعنی اجازه نمی دهند که دین او به نتیجه برسد.این خواب به رویای «شجره ملعونه» معروف شد. 🔅 جبریل بر پیامبر نازل شد و بشارت داد که خدا به جای هزار ماه حکومت بنی امیه [که طبق خواب پیامبر از منبر او بالا و پایین می رفتند] به تو شب قدر را داده که بهتر از هزار ماه است.جالب آنکه در روایت دیگری که در منابع اهل سنت نیز وجود دارد، آمده است که خدا به خاطر خواب پیامبر، سوره قدر و کوثر را به ایشان نازل کرد 🔅 امام صادق ع فرمود من عرف فاطمه حق معرفتها ادرک لیله القدر هرکس فاطمه را به درستی بشناسد «معنای شب قدر» را شناخته است 🔅 طبق مفاد سوره کوثر، این کوثر است که مانع ابتر ماندن دین پیامبر است و هنگامی که خدا حضرت فاطمه س را به پیامبر داد این سوره نازل شد. و می‌دانیم که ابتر ماندن و به ثمر نرسیدن دین پیامبر برای ایشان و دشمن ایشان مهمتر از ابتر بودن در نسل است ✅ نتیجه ۱ : حضرت فاطمه= شب قدر=کوثر= برتر از هزار ماه حکومت بنی امیه که قصد ابتر کردن و به نتیجه نرسیدن دین پیامبر را داشتند ✅ نتیجه ۲: قول و فعل فاطمه زهرا س حتی به همان مقدار که در منابع اهل سنت ثبت شده همین امروز یکی از رساترین وسیله ها برای " ابلاغ_ولایت " است. چرا؟ طبق روایت معروف که "هرکس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلی مرده است"، و نیز "خشم آشکار زهرای مرضیه نسبت به دو خلیفه اول تا آخر عمر"؛ در کنار عظمت حضرت زهرا در کلام پیامبر، همه چیز را برای اهل تحقیق روشن می‌کند. چرا که یا باید قائل بود که حضرت زهرا نعوذ بالله به مرگ جاهلی از دنیا رفته است یا باید گفت امامت ابوبکر بر جامعه اسلامی را قبول داشته و یا باید گفت خشنودی و خشم او در این موضوع حجیت شرعی و دینی ندارد. که پاسخ هر سه سوال به وضوح و طبق منابع موثق اهل سنت منفی است. آیا این امور، اثبات حقانیت و ابلاغ ولایت امیرمؤمنان ع نیست؟ و آیا "ابلاغ ولایت"، لازمه اکمال دین نیست؟ الیوم اکملت لکم دینکم.. . ✅ نتیجه ۳ : فاطمه زهرا س = کوثر= مانع ناتمام ماندن دین= ابلاغ ولایت؛ هم دیروز و هم امروز . 🔺کلام آخر و یک سوال: آیا [وانحر] در سوره کوثر اشاره به امام حسین ع و نقش ایشان در ابتر نماندن دین پیامبر نیست؟ که فرمود حسین منی و "انا من حسین" https://eitaa.com/taherrahimi
یه حبه قند مسلمان ایرانی؛ شعارها و الگوها یکی از امتیازات بسیار مهم دین جهان شمولی مثل اسلام این است که با کلیت هیچ فرهنگ اصیلی درگیر نمی شود این اشتباه بزرگیست که فکر کنیم مسلمان شدن یعنی پذیرفتن آداب و رسوم زندگی اعراب؛ خود اسلام هم مطلقا چنین انتظاری ندارد. یکی از نشانه های زیرکی تاریخی ایرانیها هم درک همین مسئله بود؛ وقتی اسلام وارد ایران شد ایرانی ها مسلمان شدند اما ایرانی مانند و زبان ؛ آداب و رسوم؛ سنت و هویت ایرانی خود را نیز حفظ کردند. اساسا خداوند تفاوت فرهنگ ها و وجود قبایل و ملیت های مختلف را از آیات خود و مقدمه شناخت بهتر ابنای بشر از یکدیگر و زمینه ساز رشد آنها معرفی می کند پس روشن است که به دنبال از بین بردن این تنوع زیبا و یکدست کردن آن نیست اما اینجا نکته مهم دیگری نیز وجود دارد: اسلام، دارای مجموعه ای اصول فکری و فرهنگی است که درعین حال که منافاتی با کلیات هیچ فرهنگی ندارد رنگ و بوی خاصی در زندگی انسان ایجاد می کند یکی از مهمترین راههای ایجاد این رنگ و بو و این سبک زندگی تعیین نمادها و شعارهایی است که به ظاهر زندگی آدمی مربوط می شود؛ مثلا شعار شروع کار در اسلام، گفتن بسم الله الرحمن الرحیم است، شعار مواجهه دو مسلمان، سلام علیکم است [نه درود بر شما]، شعار مواجه با مرگ انا لله و انا الیه راجعون است[ نه دو دقیقه سکوت!] ، اذان خود یکی از بزرگترین و مهمترین شعار هاست. مهمترین کارکرد این شعائر این است که برای انسان یک هویت مستقل فکری و دینی تعریف می کنند و مرزهای عقیدتی زندگی یک مسلمان را با یک غیرمسلمان روشن می کند. لذا شعائر درجای خود مهم اند و به منزله تابلوهایی هستند که مسیر کلی را یادآوری می کنند. وقتی نمادها و شعارهای اصیل از بین رفت و مرزها و تمایزها تخریب و کمرنگ شد همین تغییرات ظاهری، به تدریج زمینه ای می شود برای از بین رفتن روح دینی زندگی و در نهایت هضم شدن در نظام فکری مقابل. تاکید رسانه های غربی برای تغییر عادات و سبک زندگی بومی از طریق نمادسازی ها و خلق الگوهای مختلف، دقیقا به همین دلیل است. اینکه به لحاظ شرعی تشبّه به کفار در پوشش و غیره حرام شده و یک مسلمان از اختلاط با کفار به شکلی که در زندگی دو مسلمان وجود دارد منع شده به این دلیل است که در عین وجود تعاملات انسانی، مرزهای هویتی محفوظ بماند روز زن را ارج ننهیم ولنتاین رایج می شود، ولادت رسول اکرم ص را کمرنگ کنیم؛ کریسمس باب می شود، سلمان فارسی را برجسته نکنیم پادشاهان اسطوره ای بزرگ می شوند؛ نوروز و یلدا را جشن نگیریم پارتی و ... تکثیر می شود https://eitaa.com/taherrahimi
یه حبه قند: مادر باش!  این یک حقیقت محض است که اگر بخواهیم سطح اخلاق در یک جامعه تنزل یابد و به مرز بحران برسد و اگر بخواهیم گرمادهی و آرامش بخشی از نهاد خانواده رخت بربندد و اگر بخواهیم یکی از گوهری ترین بخش های هویت یک زن از او گرفته شود و او را درگیر بازی های فمینیستی کند فقط کافی است یک کار انجام دهیم: اهمیت، قداست و اولویت مادری را در یک فرهنگ کمرنگ کنیم؛ بقیه ویرانی ها خود به خود به وقوع خواهند پیوست و تا نابودی کامل یک تمدن به پیش خواهد رفت. در این میان چندان فرقی نمی کند که قالب مادری را بگیریم یا محتوای آن را؛ چه کاری کنیم که کسی مادر نشود چه کاری کنیم که مادری نکند! و این کار چه به تحمیل و جبر جامعه باشد و چه با تغییر فرهنگ و جابجایی اولویت ها به بهانه متمدن شدن! اگرچه دختران رحمت اند و زنان، برکت اما بهشت زیر پای دختران نیست زیر پای زنان هم نیست؛ بهشت زیر پای مادران است و مادر کسی است که مادری می کند نه کسی که صرفاً فرزندی را به دنیا می آورد. به گواهی علم و تجربه نقش مادری و به تبع آن خانواده، در هر تمدن بشری که از بین برود بی تردید آن تمدن، دیر یا زود محکوم به فروپاشی است اگرچه مردمانش آسمان هفتم علم را درنوردیده باشند و یا  هسته ریزترین اتم ها را نیز شکافته باشند. فاطمه «س» قبل از آنکه فرزندی به دنیا بیاورد، امّ ابیهاست و پس از آن، مادر یازده خورشید و اسوه ایشان؛ و خیری کثیر [کوثر] برای همه کائنات الی الابد اینگونه است که الگوی فاطمه س به عنوان کامل ترین و بی نقص ترین مظهر و تجلی مادری؛ خودبه تنهایی مانند ستونی است که حیات معنوی بشر و بقای تمدن انسانی وامدار تکیه بر قامت فکری و معنوی اوست.  آری فاطمه مادر بشریت است https://eitaa.com/taherrahimi