eitaa logo
شجر
1.4هزار دنبال‌کننده
840 عکس
97 ویدیو
1.7هزار فایل
شبکه جهادی رشد ⚡شتاب سابق💡 جهت کسب اطلاعات بیشتر با @ad_shajar در ارتباط باشید. ایتا eitaa.com/tahlil_shjr بله ble.ir/tahlil_shjr روبیکا rubika.ir/tahlil_shjr سروش splus.ir/tahlil_shjr تلگرام t.me/tahlil_shjr
مشاهده در ایتا
دانلود
انحطاط متحجّرانه؛ انعطاف‌پذیری متفکّرانه 🔰قسمت اول 🔶 مسائل زمان خودمان را مسائل زمان همۀ انبیاء بدانیم مسائل زمان خودمان را مسائل زمان همۀ انبیاء بدانیم، تا کتاب معرفت ما گسترده‌تر ‌شود و نگاه عمیق‌تری به دین پیدا ‌کنیم. اگر اینطوری نگاه بکنیم دایرۀ اسنادی که ما می‌توانیم از آن برای فهمیدن این دین نازنین، لذت بردن از آن و اشتباه نکردنِ دربارۀ این دین استفاده بکنیم، بسیار گسترده‌تر می‌شود. 🔶 معنای تحجر چیست؟ با توجه به آیه شریفه قرآن کریم (ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ فَهِيَ كَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهَارُ؛ سوره بقره، آیه 74) قلب مؤمنین معجزه‌دیده، قلب مؤمنین آب‌دیده در طوفان حوادث و قلب مؤمنین مشاهده‌کنندۀ آیات خدا ممکن است مانند سنگ بشود. به این تحجّر می‌گوییم. این جالب است که مؤمنین بعد از اینکه این معجزات الهی را دیدند قسی‌القلب و متحجر می‌شوند. 🔶 تحجر ممکن است تحجر فکری یا تحجر قلبی باشد. البته تحجر فکری هم وابسته به تحجر قلبی است. این که طرف یک حرف منطقی بزند و دیگری محکم می‌گوید نه نمی‌خواهم! نمی‌پذیرم! این تحجر فکری است، ببین قلبش چه خبر است؟! تحجر فکری ناشی از تحجر قلبی است. 🔶 اهمیت دور ماندن از تحجر در آیه دیگری می‌فرماید: «فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ» کسی که خدا بخواهد او را هدایت کند «يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ» سینۀ او را گشاده می‌کند برای اسلام «وَمَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ» و کسی را بخواهد گمراه کند، یعنی از دستش ناراحت است، می‌خواهد گمراهش کند، یک چیزی از او دیده و می‌خواهد نابودش کند؛ «يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقًا حَرَجًا»، خدا سینۀ او را تنگ و سخت قرار می‌دهد و مثل سنگ می‌کند. «كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي السَّمَاءِ» انگار می‌خواهد از شدت فشار منفجر شود و به آسمان برود. 🔶 بعد می‌فرماید «كَذَلِكَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ (انعام، 125)» این همان پلیدی است که خدا برای کسانی که ایمان نمی‌آورند، قرار می‌دهد. فکر نکنید ایمان نمی‌آورند، یعنی کلاً ایمان نمی‌آورند! نه، اینها زمانی ایمان آورده بودند و مثل ما هستند. اهمیت این بحث به چیست؟ در آیه بعد می‌فرماید: «وَهَذَا صِرَاطُ رَبِّكَ مُسْتَقِيمًا (انعام، 126)» این شرح صدر آن صراط مستقیم است. 🔶 دین یک جریان انعطاف‌پذیر و سیال است دین آن چیزی نیست که مجموعه‌ای از دستورات را بدهند و بعد کورکورانه بروی و این دستورات را اجرا کنی. باید دقت کنی که هر لحظه باید از کدام دستور دینی، دست برداری و کدام دستور را نسبت به کدام دستور ترجیح بدهی؟ هر دفعه کدام بی‌دینی را سخت‌ بگیری و کدام بی‌دینی را سخت نگیری؟ دین، انعطاف‌پذیر است. دین یک جریان سیال است که اگر سیالیّتش را درک نکنی با خود دین دچار قساوت می‌شوی، مثل سنگ می‌شوی. 🔶 تحجر، عامل بیشتر دین‌گریزی‌ها در جامعه واقعاً برخی از برداشت‌ها از دین غلط است و عامل بیشتر دین‌گریزی‌ها و تنفرها از دین در جامعۀ ما همین تحجر است! آنقدر که متحجرین حال بقیۀ را از دین به هم می‌زنند، هیچکس حال بقیه را از دین به هم نمی‌زند. دین خدا زیباست، جذاب و دوست‌داشتنی است، عشق است، آسان است، اصلاً دین خیلی فوق‌العاده است. 🔸 : حجت الاسلام علیرضا پناهیان 🆔 @tahlil_shjr
شجر
#معنویت_و_اخلاق #ولایت #انسان_شناسی #اسلام_ناب #گفتمان_سازی #انقلاب_اسلامی ✅ انحطاط متحجّرانه؛ ا
انحطاط متحجّرانه؛ انعطاف‌پذیری متفکّرانه 🔰قسمت دوم 🔶 تحجر، یکی از دلایل عاقبت به خیر نشدن یکی از دلایل عاقبت‌بخیر نشدن آدم‌ها، تحجر است. یکی از ریشه‌های تحجر این است که آدم به خاطر اینکه برحق است احساس تکبر، عُجب یا غرور بکند. مرحوم آیت الله شاه‌آبادی - استاد عرفان امام خمینی (ره)- مشکل جامعۀ مؤمنین را در غرور به حقانیت می‌دانستند. تعبیر غرور به حقانیت مربوط به زمانی است که مؤمنین غریب، ضعیف و مظلوم بودند و زیاد جای غرور نبوده است، ولی امروزه که آن غربت و ضعف برطرف شده، خیلی بیشتر باید نگران غرور به حقانیت بود. 🔶 غرور به حقانیت، عامل تحجر است از نظر زمانی ما بیشتر در معرض غرور نسبت به حقانیت هستیم. غرور نسبت به حقانیت، تصلّب و تحجّر ایجاد می‌کند. و دیگه نمی‌توان اطراف و اسرار پیچیدۀ همان حق را درک کرد؛ مخصوصاً وقتی که علم با دین آمیخته بشود. اهل علم به نوعی در معرض تکبر و تحجر هستند، اهل دین هم به نوعی دیگر در معرض تکبر هستند. عُجب یکی از وجوهِ تکبر است. عُجب آفت عبادت است و انسان طرفدار حق، عُجب پیدا می‌کند. 🔶 شادی همراه با تکبر و سرمستی، یکی از عوامل تحجر قرآن کریم در سورۀ غافر (آیه 83) می‌فرماید: «فَلَمَّا جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَرِحُوا بِما عِنْدَهُمْ مِنَ الْعِلْمِ وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ». فرح در قرآن شادی محض نیست. فرح، شادی توأم با تکبر است، شادی توأم با بدمستی و نفهمی است، شادی توأم با بی‌دقتی است، الکی خوش‌بودن است. آیه می‌فرماید چون اینها یک علمی از انبیاء گذشته داشتند، یک فرحی در آنها ایجاد شده و نتوانستند حق را بپذیرند، دیگر حتی نتوانستند بفهمند این پیامبر، ادامۀ آن انبیاء گذشته است که قصه‌هایش را بلد بودند. 🔶 داشته‌ها و بهره‌ها از حقیقت، می‌تواند باعث تحجر شود تحجر یک مسئلۀ عام‌البلوی است. بر اساس آیات قرآن وقتی معنای تحجر را توسعه بدهید، همان کسانی دعوت پیامبر اکرم را نپذیرفتند که در اطراف مکه منتظر آخرین پیامبر بودند و می‌دانستند آنجا ظهور می‌کند و علائمش چیست. ولی وقتی آخرین پیامبر آمد، اینها که باید اعوان و انصارش می‌شدند، بدترین دشمنانش شدند. این افراد یک چیزی داشتند، اگر چیزی نداشته باشند که مقاومت نمی‌کنند. در مقابل امام زمان(عج) هم عده‌ای با قرآن می‌آیند! یعنی هم رسول خدا (ص) با نوعی تحجر مواجه بودند و هم امام زمان (عج). امیرالمؤمنین (ع) و امام حسین (ع) نیز با نوعی تحجر مواجه بودند. تحجر مسئلۀ ساده‌ای نیست. 🔶 ما با خطر تحجر مواجه هستیم. تحجر می‌تواند با دارایی‌هایی که داریم، ایجاد شود؛ حتی دارایی عاطفی و معنوی خوب! دارایی عاطفی خوب مانند کسانی که در کربلا بودند و در موردشان گفتند که «قلوبهم معک و سیوفهم علیک»؛ دلشان با امام حسین (ع) است ولی شمشیرشان علیه ایشان است. ما باید از این عبرت بگیریم. 🔶 تحجر، مسأله‌ای فراگیر و عمومی ما باید مسئلۀ تحجر را یک مسئلۀ فراگیر و برای هرکسی بدانیم که با یک حقی آشنا می‌شود. ما باید با معنای توسعۀیافتۀ تحجر ارتباط برقرار کنیم. یکی از ایرادهای شناختی ما اساساً این است که فکر می‌کنیم تحجر حتماً برای قوم مخصوصی بوده که آدم‌های عجیب و غریبی بوده‌اند. این مسأله، عام‌البلوی است. چنانکه وقتی صحبت از کفر و بت‌پرستی می‌شود، ما هم در معرض این خطرها هستیم. 🔶 تأثیر تقوا بر دوری از تحجر قرآن کریم روشی دارد که همه را به تقوا دعوت می‌کند ولی خود تقوا و رسیدن به آن مبهم است. طرح واقعاً فوق‌العاده‌ای است. مثلاً می‌فرماید روزه بگیرید، شاید به تقوا برسید. اگر شما اهل عبادت بشوی، لزوماً اهل تقوایی؟ نه! معلوم نیست. اگر در مسائل اجتماعی، عدالت‌خواه بشویم، تمام است؟ نه! صبر کن. «اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوى‌ (مائده، 8)» عدالت بورزید، این به تقوا نزدیک‌تر است. آن تقوا چیست؟ آن را به ما بگو! با انجام کلی عبادت، روزه و کار خوب، می‌فرماید ان‌شاءالله که با تقوا بشوی! من اگر نمازخوان دیدم نمی‌تونم قاطعانه بگویم این حتماً با تقوا است. این رویکرد به تقوا یعنی چی؟ یعنی خدا عنصری را نگه داشته که تو هیچ‌وقت مغرور نشوی. بعد می‌فرماید: «إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ (مائده، 27)» خدا از باتقواها قبول می‌کند. خب ما الآن این کار را انجام دادیم چی؟ می‌فرماید آن که معلوم نیست بر اساس تقوا بوده است یا نه. غرورت را می‌شکند، توی دلت، ترس می‌اندازد. این ترس تو را همیشه به بازنگری خودت وادار می‌کند و مانع تحجر می‌شود. 🔸 : حجت الاسلام علیرضا پناهیان 🆔 @tahlil_shjr
شجر
#معنویت_و_اخلاق #ولایت #انسان_شناسی #اسلام_ناب #گفتمان_سازی #انقلاب_اسلامی ✅ انحطاط متحجّرانه؛ ا
انحطاط متحجّرانه؛ انعطاف‌پذیری متفکّرانه 🔰قسمت سوم 🔶 ما متهم به تحجر هستیم ولی باید رفع اتهام کرد ما در جبهۀ انقلاب و در جامعۀ دینداران، بیش از اینکه در معرض تحجر باشیم و بیش از آنکه به تحجر مبتلا باشیم، به تحجر متهم هستیم. لذا باید تحجر را شناخت و از مظاهر آن فاصله گرفت و از دینداران دربارۀ تحجر رفع اتهام کرد تا بسیاری از افراد دلشان با اسلام، انقلاب و با مذهبی‌گری مهربان شود. برای جامعۀ دینی ما زشت است که هنوز در جامعه، دینداران متهم به تحجر بشوند. 🔶 ضربه‌ای که انقلاب از تحجر خورده، از دشمنان نخورده است ما نه‌تنها می‌خواهیم از جامعۀ دینی رفع‌ اتهام بکنیم که این جامعه دچار تحجر نیست بلکه می‌خواهیم خودمان هم علیه تحجر مدعی باشیم. ضربه‌ای که دین از تحجر خورده، ضربه‌ای که امام این انقلاب از تحجر خورده، از دشمنان انقلاب نخورده است. یکی از اهداف این بحث این است که خودمان هم حواس‌مان باشد طوری رفتار نکنیم که بوی تحجر به مشام دیگران برسد، ولی متأسفانه این‌طوری رفتار می‌کنیم. 🔶 ضرورت انعطاف‌پذیری انقلابی‌ها ما باید طوری رفتار کنیم که بگویند انقلابی‌ها فوق‌العاده انعطاف‌پذیر هستند. و به خودشان فوق‌العاده سخت‌گیر هستند که مبادا دچار تحجر بشوند. من و شما نباید طوری رفتار بکنیم که بوی تحجر از ما به مشام برسد. قرآن اینطوری رفتار نمی‌کند! روایات اهل‌بیت (ع) اینطوری رفتار نمی‌کنند. ابدا! شما هرگز از امیرالمؤمنین علی (ع) بوی تحجر استشمام نمی‌کنید، مگر ایشان ارزش‌مدار نبودند؟! مگر ایشان بر اصول‌شان پایدار نبودند؟! مگر شما از ایشان سخت‌گیرتر در دینداری می‌بینید؟! 🔶 تحجر، نابودکننده است تحجر نباید شعار کسی از غیرانقلابی‌ها علیه انقلابی‌ها باشد، ما خودمان بیشتر علیه تحجر فریاد می‌زنیم. تحجر بسیار کم هم ضرر دارد و نابودکننده است. تحجر کم برای کلّ انقلاب، کشور، نظام و تاریخ پیروزمندانه و شکوه‌مندانۀ انقلاب هزینه تولید می‌کند. 🔶 سه هدف مهم در بحث از تحجر در بحث از تحجر به دنبال این هستیم که اولاً خودمان به تحجر آلوده نباشیم چرا که کسانی که اهل دیانت هستند و معرفت دینی دارند، بیشتر در معرض تحجر هستند؛ ثانیاً اگر تحجر نداریم، رفتار و گفتاری که بوی تحجر بدهد هم نداشته باشیم؛ ثالثاً کسی هم نتواند ما را به تحجر متهم بکند. 🔶 نمونه‌ای از دفاع متحجرانه در موضوع ولایت چرا ما گاهی متحجرانه در مورد ولایت صحبت می‌کنیم؟ وقتی که کسی داد می‌زند که «ولایت را باید اطاعت کرد»، این کلام باعث سوءبرداشت از مفهوم و کارکرد ولایت می‌شود. آنقدری که ولایت می‌خواهد ما به قدرت تشخیص برسیم، آنقدر اصرار ندارد که ما اطاعتش بکنیم. چرا عده‌ای بد حرف می‌زنند؟ اصلاً ولایت مگر چقدر دستور داده که تو بخواهی اطاعت کنی؟ ولیّ خدا همان حسینی (ع) است که شب عاشورا هم دستور نداد و اصحاب خودشان تشخیص دادند که همراه ولایت بمانند. 🔶 نقش ولایت در رسیدن مردم به قدرت تشخیص در کنار کلمۀ ولایت، باید بیشتر از «تشخیص» سخن گفت نه از «تکلیف» تا برداشت غلط ایجاد نشود. آیا ولایت، اطاعت از خودش را می‌خواهد یا رسیدن مردم به قدرت تشخیص را؟ ولایت، ایستاده است تا قدرت تشخیص مردم بالا برود. کلمات دیگری که در کنار ولایت به کار رفته را ببینید. امیرالمؤمنین (ع) می‌فرماید «لا یَحْمِلَ هذَا الْعَلَمَ اِلَّا اَهْلُ الْبَصَرِ وَ الْصَّبْرِ (نهج البلاغه، خطبه 173)». عَلَم ولایتمداری را کسی به دوش نمی‌تواند بکِشد، مگر کسی که اهل صبر و بصیرت باشد و قدرت روحی بالا داشته باشد. این یعنی چی؟ خب امیرالمؤمنین (ع) اگر می‌خواست اینطور می‌گفت که کسی نمی‌تواند این عَلَم ولایت را به دوش بکِشد، مگر کسی که مطیع امر ولایت باشد. 🔸 : حجت الاسلام علیرضا پناهیان 🆔 @tahlil_shjr
کدام امام حسین (ع)؟ 1⃣ امام حسین (ع) تاریخی: یک شخصیت برجسته و قهرمان که صاحب مرام و مروت است اما در صحنه تاریخی مظلوم واقع شده است. نگاه به این امام حسین (ع) نگاه در تاریخ ماندن است. این دیدگاه نمی‌خواهد امام حسین (ع) از دل تاریخ به روز و مسائل جاری حیات انسانی تسری یابد. محور باشد. تعیین کننده و تنظیم گر روابط سیاسی اجتماعی انسان باشد. در واقع اینجا کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا معنا ندارد. یک پدیده یا واقعه معلق در تاریخ است. 2⃣ امام حسین (ع) مناسکی: در این تفسیر و رویکرد غلبه بر احساسات و عواطف است. یک امام معصوم مورد ظلم واقع شده و باید هر سال طی مناسکی یاد او را صرفا گرامی نگاه داشت. غایت در اینجا همان انجام مناسک عزاداری است. مناسکی که در طول تاریخ بنا بر فرهنگ و آداب رسوم هر منطقه پیش رفته است. در اینجا نیز کل یوم عاشورا نیست. عاشورا تمام شده است. یکبار بوده، تکرار نمیشود. اینجا هم امام حسین (ع) تعیین کننده روابط در جامعه نیست. آدم خوب و مظلوم قصه است. باید احترامش حفظ شود. امام حسین (ع) را برای خود میخواهد. ارادت دارد. 3⃣ امام حسین (ع) هدفی: اینجا تفسیر متفاوت است. هدف امام حسین (ع) اهمیت دارد و غلبه بر احساس و مناسک پیدا می‌کند. اینجا دیگر کل یوم عاشوراست. اینجا امام حسین (ع) صرفا یک مظلوم محبوب کنج تاریخ نیست. اینجا امام ضدظلم، قیام کننده و معترض است. عدالت را طلب می‌کند. ضدحاکم طاغوت است. مقاوم است‌. کوتاه نمی آید حتی اگر کمتر از صد نفر باشد. تعیین کننده و تنظیم گر حیات اجتماعی جامعه بشری برای تمام عرصه هاست. عین عقلانیت است. در اوج عواطف، عقلانیت را ملاک و مبنا قرار میدهد. این نگاه به امام حسین (ع) حرکت آفرین است. 🔶 اشک و سنت های عزاداری بنا بود و هست که هدف قیام امام حسین (ع) برای تمام عصرها زنده نگاه دارند. غایت و هدف مطلق صرف عزاداری نیست. عزاداری مهم است. مناسک اهمیت دارند اما از لابه لای آن عزاداری و مناسک باید به هدف قیام رسید و گرنه مسعود رجوی هم در آن تفسیر غلط خودش را پیرو امام حسین (ع) می دانست و پیش از شروع عملیات متوسل می شد! 🔸 : آقای دکتر علیرضا زادبر 🆔 @tahlil_shjr
دستگاه سیدالشهدا دوگانه‌هایی دارد که باید تکلیف خودمان را با آن روشن کنیم 🔶 به صحنه عاشورا نگاه کنیم؛ می‌توانی برادر سیدالشهدا باشی و در کربلا نباشی ولی وهب نصرانی باشی و در کربلا باشی! می‌توانی فرمانده باشی، استاد اخلاق و تفسیر و ... باشی و در کربلا نباشی، اما غلام سیاه امام حسین باشی و در کربلا باشی! جون، غلام امام حسین نام پدر و مادرش را نمی‌دانست، اما در کربلا بود و جزو اصحاب امام حسین در کربلا شهید شد. 🔶 جون را ابوذر به امام حسین (ع) هدیه کرد و امام هم او را آزاد کرد، اما وقتی دید سیدالشهدا به کربلا می‌رود، گفت امامم را رها نمی‌کنم و با شما می‌آیم. امام فرمود به یک شرط می‌آیی ... جون شمشیر را خیلی خوب تیز می‌کرد و آمد تا خدمات سلاح به سپاه سیدالشهدا بدهد. روز عاشورا هم حضرت به او اذن میدان نمی‌داد، چون با او شرط کرده بود. جون چند بار رفت و آمد ولی سیدالشهدا اذن نمی‌داد تا دفعه آخر فکر کرد چیزی بگوید تا دل امام حسین (ع) را به دست بیاورد. به حضرت گفت حق داری نگذاری به میدان بروم، چون سیاهم و بدبو هستم، اجازه نمی‌دهی بروم؟! امام اشک چشمانش را گرفت و گفت برو ... 🔶 یکی از کسانی که امام هنگام شهادت بالای سرش آمد و سر او را روی زانوی خود گذاشت، همین جون بود که امام دعا کرد بدنش خوشبو شود و در تاریخ هم وارد شده هر کس به مکانی که او بود وارد میشد، بوی خوش بلند میشد ... شب آزمون ما کجا می‌ایستیم؟! 🔸 : آقای حمید کثیری 🆔 @tahlil_shjr
راز جنایت خان یونس چیست؟ 🔶 ماجرا از جایی آغاز شد که حماس در مذاکرات آتش‌بس، یک انعطاف در موضع خود داشت و بر این تاکید کرد که به جای ذکر پایان جنگ در متن توافق، ذکر شود که تا مذاکرات ادامه داشته باشد، آتش‌بس نیز برقرار است و بر سر کلمه آن اختلاف وجود داشت. 🔶 همین مسئله باعث شد تا نتانیاهو اینگونه برداشت کند که "انعطاف حماس، ناشی از فشار بر مقاومت در غزه است." این محاسبه خطرناک البته نه باعث انعطاف طرف مقابل شد که با این تلقی که "فشار جواب می‌دهد" نتانیاهو نیز بر برخی خواسته‌های کلیدی خود پافشاری کرد هر چند کلیت مذاکرات به شکل مثبت پیش می‌رفت. 🔶 این مسئله باعث شکل‌گیری دو روند شد: 1️⃣ نیاز رژیم به خلق تصویر پیروزی در غزه تا راه برای قبول آتش‌بس از سوی تل‌آویو هموار شود. 2️⃣ افزایش فشار به حماس برای عقب‌نشینی هر چه بیشتر در مذاکرات. 🔶 بنابراین به نظر می‌رسد رژیم در عملیات امروز خان یونس که با هدف ترور ابوخالد و رافع سلامه صورت گرفت، همزمان به دنبال افزایش فشار بر حماس و البته ساخت پیروزی برای قبول آتش‌بس بوده است. 🔸 : محلل 🆔 @tahlil_shjr
شجر
#معنویت_و_اخلاق #ولایت #انسان_شناسی #اسلام_ناب #گفتمان_سازی #انقلاب_اسلامی ✅ انحطاط متحجّرانه؛ ا
انحطاط متحجّرانه؛ انعطاف‌پذیری متفکّرانه 🔰قسمت چهارم 🔶 فضای دین، چه تأثیری بر دوری از تحجر دارد؟ فضای دین ما، فضایی است که به این سادگی کسی نمی‌تواند با اطمینان از حقانیت خودش و از حقانیت تشخیص خودش حرف بزند. این عدم اطمینان از خود در موضوع عاقبت‌بخیری هم مطرح است که مسأله‌ای بسیار مهم است. از طرف دیگر قرآن کریم می‌فرماید «فَلا تُزَکُّوا أَنْفُسَکُمْ (نجم، 32)»؛ کسی خودش را پاک نداند، بعد می‌فرماید: خدا آگاه‌تر است به این که چه کسی با تقوا است «هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقى‌». همچنین خود توصیه به تقوا هم که بسیار پرتعداد است، توصیۀ مبهمی است. تقوا یک امر پیچیده و پنهان است. کسی نمی‌تواند خیالش از گذشته و آینده‌اش راحت باشد. این فضای دین ماست. دین، آدم مغرور تربیت نمی‌کند. دین، آدمی که دیگران را به راحتی تخطئه بکند؛ تربیت نمی‌کند. 🔶 انعطاف‌پذیری متفکرانه، نقطه مقابل تحجر تحجر یک نوع ایستایی است. یک نوع تصلّب و سخت‌گیری بی‌دلیل است. نوعی تکبر و غرور به دینداری و یک نوع خودحق‌پنداری مطلق است. نقطۀ مقابل تحجر، نوعی نرمی و انعطاف‌پذیری است. مؤمن متحجر نیست، یعنی موضعش فرق می‌‌کند و انعطاف‌پذیر است. البته انعطاف‌پذیری انواع و اقسامی دارد. انعطاف‌پذیری مؤمن، انعطاف‌پذیری متفکرانه است. مؤمن، انعطاف‌پذیری منافقانه و مُزوِرانه ندارد. اگر دیدید کسی انعطاف‌پذیری نداشت و برای حق هم انعطاف‌پذیری قائل نبود، او دچار تحجر است. 🔶 تحجر در میان روشن‌فکران چگونه است؟ تحجر در میان غیرمذهبی‌ها هم وجود دارد. آدم لامذهب با آدم مذهبی فرقی نمی‌کند؛ کسی که متحجر است، متحجر است. در غیرمذهبی‌ها تحجر چگونه است؟ مثلاً فرد معلومات اندکی را از یک اندیشمند غربی یاد گرفته و حاضر نیست از آن عبور کند. در حالی که آن اندیشمند غربی، خودش هم آنقدر نظر خویش را جدی نگرفته است. آن قدر متصلبانه و خشک به علم او استناد می‌کند و محکم آن را گرفته که حاضر نیست نقد آن اندیشه را بشنود. بعضی‌ها با لیبرال دموکراسی غربی، چنین برخوردی دارند. تحجر در فضای روشن‌فکری هم هست. هر کسی نقدپذیر نباشد، ممکن است متحجر شود. 🔶 ضرورت تعلیم دانش‌آموزان برای دور شدن از تحجر معلم‌های ارجمند من دست شما را می‌بوسم، نگذارید این دانش‌آموزها متحجر شوند. خواهش می‌کنم! تمنا می‌کنم! گاهی پیش بچه‌ها بگویید من اشتباه کردم! من نمی‌دانم! شاید این‌طور باشد! گاهی از اوقات دانش‌آموزی را تشویق بکنید که اشتباه خودش را می‌پذیرد. گاهی از اوقات یک حرفی به دانش‌آموز بزنید و بعد این حرف را پس بگیرید و حرف دیگری بزنید. به قرآن کریم توجه بفرمایید. خدا هم در قرآن آیات ناسخ و منسوخ دارد و گویی حرفش را عوض ‌کرده است. می‌خواهد تحجرشکنی بکند. 🔶 انعطاف‌پذیری مؤمن، شبیه به خوشه گندم است البته مؤمن نباید در همه چیز انعطاف‌پذیر باشد و انعطاف‌پذیری مؤمن یقیناً باید متفکرانه باشد. رسول خدا (ص) می‌فرماید: «مَثَلُ اَلْمُؤْمِنِ كَمَثَلِ اَلسُّنْبُلَةِ تَخِرُّ مَرَّةً وَ تَسْتَقِيمُ مَرَّةً (تحف العقول، جلد۱، ص۳۸)». مؤمن شبیه خوشۀ گندم است. خوشۀ گندم را دیده‌اید چقدر نرم است؟ جریان باد که روی خوشۀ گندم می‌وزد، موج برمی‌دارد. باد که می‌آید، خوشه‌ها به زمین نزدیک می‌شوند و دوباره بلند می‌شوند؛ خوشه گندم این قدر انعطاف‌پذیر است. برای اینکه انعطاف‌پذیری مؤمن روشن بشود، نقطه مقابل آن را توضیح می‌دهد و می‌فرماید «وَ مَثَلُ اَلْكَافِرِ مَثَلُ اَلْأَرْزَةِ لاَ يَزَالُ مُسْتَقِيماً لاَ يَشْعُو»، کافر مانند یک درخت خشکیده‌ای است که پابرجاست و هیچ‌وقت انعطاف ندارد. 🔸 : حجت الاسلام علیرضا پناهیان 🆔 @tahlil_shjr
حوادث زندگیِ فردی و اجتماعی ما اتفاقی و مبتنی بر تصادف نیست، بلکه مقدراتی است که با دست تقدیر الهی رقم خورده است. 🔶 "قرار گرفتنِ مسئولیتِ «خدمتِ به آستان اهل بیت (ع) و سربازی امام زمان (عج)» بر دوش اشخاص، با دستِ تقدیرِ خداوند متعال رقم می‌خورد و ناشی از تصادف نیست. خداوند متعال در قرآن کریم وقتی ماجرای یوسف صدیق را بیان می‌کند می‌فرماید که برادران یوسف، او را در چاه انداختند و ماجراهایی پیش آمد تا آنجا که به خانۀ یکی از بزرگان مصر راه پیدا کرد. این بزرگ مصر، وقتی یوسف را از بازار خرید، عظمت و بزرگی را در چهره او دید و به همسرش که فرزندی نداشت گفت "[وَقَالَ الَّذِي اشْتَرَاهُ مِنْ مِصْرَ لِامْرَأَتِهِ] أَكْرِمِي مَثْوَاهُ عَسَىٰ أَنْ يَنْفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا" 🔶 گفت: برده‌وار با او برخورد نکن، او شخصیت بزرگی است و روزی به کارمان می‌آید. و اصولاً او را به عنوان فرزند خودش انتخاب کرد و از آن جا بود که حضرت یوسف به عنوانِ فرزندخواندۀ یکی از بزرگان مصر شد، در حالی که در چند روز قبل، او یک کودک افتاده در چاه، در یک بیابان بود. 🔶 اگر یک قصه‌نویس بخواهد این داستان را روایت کند، همه ماجرا را بر اساس تصادفات تحلیل می‌کند: تصادفاً برادرانِ یوسف، او را در چاه انداختند، تصادفاً کاروان تشنه‌ای که مسیرش هیچ‌گاه از این‌جا عبور می‌کرد، گذرش به این جا افتاد، تصادفاً در اینجا تشنه شدند، تصادفاً رفتند آب بیاورند و آب نبود و به‌خاطر تشنگی، مجبور شدند که از آبِ تلخِ چاهی که حضرت یوسف در آن بود استفاده کنند، تصادفاً از این چاه آب برداشتند و تصادفاً یوسف صدیق بالا آمد، تصادفاً ماجرا چنین پیش رفت که او را ببرند و بفروشند، تصادفاً در مصر فروختند، تصادفاً یکی از بزرگان مصر، مشتریِ یوسف شد، تصادفاً عظمت را از چهره او فهمید و دانست که آینده روشنی دارد، تصادفاً خدا به آن‌ها بچه نداده بود، و تصادفاً حضرت یوسف را به عنوانِ فرزندخوانده انتخاب کردند... و تصادفات دیگر... . 🔶 ما مقدرات الهی را این‌گونه تحلیل می‌کنیم!ولی خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید «وَكَذَٰلِكَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ فِي الْأَرْض»؛ ما به یوسف مکنت دادیم. و تازه، این اولِ تقدیری است که ما با این بنده خوب انجام دادیم، «وَلِنُعَلِّمَهُ مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحَادِيثِ ۚ وَاللَّهُ غَالِبٌ عَلَىٰ أَمْرِهِ». 🔶 این درس بزرگی است: «وَاللَّهُ غَالِبٌ عَلَىٰ أَمْرِهِ». خداوند بر کار خود غالب است و هر کاری را که بخواهد، انجام می‌دهد. خداوند یک گِله‌ای هم از ما می‌کند «وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ»، اگر مردم این را می‌دانستند، به درِ هیچ خانۀ دیگری نمی‌رفتند. 🔶 این نکته را عرض کردم که ما تلقی نکنیم که تصادف شده و تصادفات دست به دست هم داده و ما آمده‌ایم و اینجا نشسته‌ایم! خیر! بلکه تقدیری پشت‌سرِ این امر هست. یک دستی ما را به اینجا آورده است و فقط یک طرفِ ماجرا ما هستیم، طرفِ اصلیِ ماجرا خداوند متعال و ولیّ او وجود مقدس امام زمان (ارواحنا فداه) است. 🔶 بنابراین، فرصت‌ها را باید یک نعمت الهی تلقی کرد.‌ نعمت‌های الهی وقتی به سراغ انسان می‌آید، با «شکر» و «کفرِ» انسان است که این نعمت، یا افزون می‌شود یا از دست می‌رود." (کتاب تربیت ولایی، ص۵۳) 🔸 : آیت الله سید محمد مهدی میرباقری 🆔 @tahlil_shjr
(ع) و شهید، قلب تاریخ است... 🔶 كسانی كه مرگ سرخ را به دست خويش به عنوان نشان دادن عشق خويش به حقيقتی كه دارد می‌ميرد و به عنوان تنها سلاح برای جهاد در راه ارزش‌های بزرگی كه دارد مسخ می‌شود انتخاب می‌كنند، شهيدند حی و حاضر و شاهد و ناظرند، نه تنها در پيشگاه خدا كه در پيشگاه خلق نيز و در هر عصری و قرنی و هر زمان و زمينی. 🔶 و آنها كه تن به هر ذلتی می‌دهند تا زنده بمانند، مرده‌های خاموش و پليد تاريخند، و ببينيد كه آيا كسانی كه سخاوتمندانه با حسين «ع» به قتلگاه خويش آمده‌اند و مرگ خويش را انتخاب كرده‌اند، در حالی كه صدها گريزگاه آبرومندانه برای ماندنشان بود، و صدها توجيه شرعی و دينی برای زنده ماندنشان بود، توجيه و تأويل نكرده‌اند و مرده‌اند، اينها زنده هستند؟ آيا آنها كه برای ماندنشان تن به ذلت و پستی رها كردن حسين «ع» و تحمل كردن يزيد دادند؟ كدام هنوز زنده‌اند؟ هركس زنده بودن را فقط در يك لش متحرك نمی‌بيند، زنده بودن و شاهد بودن حسين «ع» را با همه وجودش می‌بيند، حس می‌كند و مرگ كسانی را كه به ذلت‌ها تن داده‌اند، تا زنده بمانند، می‌بيند. 🔶 آنها نشان دادند، شهيد نشان می‌دهد و می‌آموزد و پيام می‌دهد كه در برابر ظلم و ستم، ای كسانی كه می‌پنداريد: «نتوانستن از جهاد معاف می‌كند»، و ای كسانی كه می‌گوييد: «پيروزی بر خصم هنگامی تحقق دارد كه بر خصم غلبه شود»، نه! شهيد، انسانی است كه در عصر نتوانستن و غلبه نيافتن، با مرگ خويش بر دشمن پيروز می‌شود و اگر دشمنش را نمی‌كشد، رسوا می‌كند. 🔶 و شهيد، قلب تاريخ است، همچنان‌كه قلب به رگ‌های خشك اندام، خون، حيات و زندگی می‌دهد. جامعه‌ای كه رو به مردن می‌رود، جامعه‌ای كه فرزندانش ايمان خويش را به خويش از دست داده‌اند و جامعه‌ای كه به مرگ تدريجی گرفتار است، جامعه‌ای كه تسليم را تمكين كرده است، جامعه‌ای كه احساس مسئوليت را از ياد برده است، و جامعه‌ای كه اعتقاد به انسان بودن را در خود باخته است، و تاريخي كه از حيات و جنبش و حركت و زايش بازمانده است، شهيد همچون قلبی، به اندام‌های خشك مرده بی‌رمق اين جامعه، خون خويش را می‌رساند و بزرگ‌ترين معجزه شهادتش اين است كه به يك نسل،‌ ايمان جديد به خويشتن را می‌بخشد. شهيد حاضر است و هميشه جاويد. [اما] کی غايب است؟! 🔸 : آقای دکتر علی شریعتی 🆔 @tahlil_shjr
(ع) از محرم و هیئت تا تبیین و ترویج 🔰 قسمت اول 🔶 دوباره محرم آمد و نوبت عاشورا و تاسوعا رسید، ماهی که از همان ابتدای آغازین روز‌های پر التهابش تا آخرین روزش که به ماه صفر متصل میشود و ادامه عزاداری‌های سیدالشهدا و خاندان و یاران شهیدشان پر است از درس‌ها و عبرت‌ها نه برای این برهه از زمان بلکه برای همه دوران‌ها و برای همه مردمان این کره خاکی. 🔶 حالا قرنهاست از قیام امام حسین (ع) و یاران باوفایشان که در راه جلوگیری از فراموش شدن مکتب نجات‌بخش اسلام از خون خود گذشته و پرچم حق علیه باطل به دست گرفته و وارد جاودانه‌ترین کارزار بر ضد جهالت زمان شدند، می‌گذرد. اما امروز دامنه این قیام در جای جای دنیا طنین‌انداز شده و باید از این فرصت در جهت ترویج و تبلیغ حقایق این نهضت بهره برد. 🔶 لزوم نهادینه کردن اخلاق حسینی نباید این فرصت ارزشمند آلوده به بدعت و خرافات شده و اصل موضوع قیام به فراموشی سپرده شود. نهادینه کردن اخلاق حسینی از ضروریات اساسی جامعه امروزی است در این راستا فرهنگ عاشورایی فرهنگی غنی و گسترده است که اگر بر طبق آن در جامعه رفتار شود ما جامعه‌ای سالم و اصیل خواهیم داشت، فرهنگی که امام حسین (ع) بر آن استوار بودند شامل اداره کرد جامعه‌ای با صداقت، عدالت، به دور از فریب و نیرنگ و امانتداری بود که لازم و ضروری است این ارکان مهم در جامعه امروزی ما جاری و ساری شود. 🔶 لزوم تبیین و ترویج در جامعه این باید‌ها و این الزامات تنها در سایه تبیین و ترویج رخ می‌دهد تبیین و ترویجی به دور از بدعت‌ها؛ جامعه ما امروز با توجه به هجمه‌های دشمنان نظام و اسلام نیازمند به ترویج و تبلیغ صحیح آموزه‌های دینی به ویژه واقعه عظیم کربلا است. 🔸 : آقای علی رسولی 🆔 @tahlil_shjr
شجر
#معنویت_و_اخلاق #امام_حسین(ع) #محرم #جهاد_تبیین #اسلام_ناب #فلسطین ✅ از محرم و هیئت تا تبیین و ترو
(ع) از محرم و هیئت تا تبیین و ترویج 🔰 قسمت دوم 🔶 یکی از راه‌های تبیین و ترویج فرهنگ حسینی هیات‌های عزاداری سیدالشهدا هستند؛ هیات‌هایی که دیر زمانی است این مسئولیت خطیر را بر عهده داشته و دارند. برای همین است که رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند: «هیات سکولار نداریم. هیات‌ها نمی‌توانند سکولار باشند؛ هیاتِ امام حسینِ سکولار ما نداریم! هرکس علاقه‌مند به امام حسین است، یعنی علاقه‌مند به اسلام سیاسی است، اسلام مجاهد است، اسلام مقاتله است، اسلام خون دادن است، اسلام جان دادن است؛ معنای اعتقاد به امام حسین (ع) این است. اینکه آدم در یک مجلس روضه یا هیات عزاداری مراقب باشد که مبادا وارد مباحث اسلام سیاسی بشود، این غلط است. البتّه معنای این حرف این نیست که هر حادثه‌ی سیاسی در کشور اتّفاق میافتد، ما باید حتماً در مجلس روضه آن را با یک گرایش خاصّی - حالا یا این طرف، یا آن طرف - بیان کنیم و احیاناً با یک چیز‌هایی هم همراه باشد؛ نه، امّا فکر انقلاب، فکر اسلام، خطّ مبارکی که امام (ره) در این مملکت ترسیم کردند و باقی گذاشتند، این‌ها بایستی در مجموعه‌ها و مانند این‌ها حضور داشته باشد.» 🔶 کارکرد‌های هیات عزادار حسینی رهبر معظم انقلاب به خوبی تبیین و ترویج فرهنگ حسینی را از کارکرد‌های هیات‌های مذهبی عنوان می‌کنند. هیات‌هایی که می‌توانند فلسفه قیام و تشنه‌کامی‌های خاندان رسول خدا از سیدالشهدا تا نوزاد ۶ ماهه را به دور از هر بدعتی به گونه‌ای تعریف کرده و عزاداری کنند که عاشورا و تاسوعا به نقطه ثقل زمین مبدل شود، قیامی که ۱۴۰۰ سال است اسلام و آموزه‌های آن را از هرگونه تحریف و تغییر حفاظت کرده است. چنانچه امام (ره) هم معتقد بودند که عاشورا و تاسوعا است که اسلام را زنده نگه داشته است. 🔶 هیات‌های مذهبی از عاشورا تا دفاع از حرم هیات‌های مذهبی بر محور عشق به ائمه اطهار (ع) در طول تاریخ به خصوص در طول تاریخ تشیع در ایران، عامل اصلی گسترش فرهنگ اسلامی در بین مردم و نهادینه کردن آن بوده اند، در طول دورانِ شکل‌گیری و پیروزی انقلاب اسلامی هیات‌های مذهبی علاوه بر حفظ کارکرد‌های سنتی، کارکرد‌های جدید سیاسی و نظامی، فرهنگی و هنری، اجتماعی و اقتصادی را نیز برعهده داشتند. بررسی دقیق زیارت عاشورا علاوه بر ابراز ارادت به عاشوراییان و کربلائیان، درس بزرگی که به انسان عزادار و هیات عزا محور می‌دهد این است که باید با دشمنان امام حسین (ع) دشمن باشیم و در برابرشان بایستیم. یزیدیان و شامیان ظالم و ستمگر و جنایت کار امروز صهیونیست‌ها، آمریکا و سیاست‌گذاران غربی هستند. هیات باید روح حماسه و تحقق ارزش‌ها و آرمان‌ها را در میدان محقق کند. 🔶 تبیین فلسفه قیام کربلا فلسفه اصلی قیام خونین کربلا این است که زندگی با ظالم، جز خواری چیزی را به همراه ندارد و مرگ در راه خدا جز سعادت و شهادت ندارد لذا هیات باید به فرموده رهبر معظم انقلاب جهاد تبیین را عملی کند. فرهنگ عاشورا می‌گوید بایستی در برابر ظلم و ستم و تجاوز و تعدی یزیدیان ایستاد. این فرهنگ سازنده پیروزی رزمندگان در جنگ تحمیلی، دوران سخت خرابکاری منافقان و دفاع از حرم بوده است و حالا هم با دفاع از مردم مظلوم غزه و فلسطین باید راه نجات‌بخش کربلا ادامه یابد. 🔸 : آقای علی رسولی 🆔 @tahlil_shjr
به این پرچم بنگرید! 🔶 امروز تاسوعای حسینی است و متعلق به عزای پر از غم حضرت ابوالفضل العباس (ع) است. بالای یکی از سر درهای حرم باصفای قمر بنی‌هاشم (ع) نوشته شده است: «السَّلامُ عَلَیْکَ یا مَن مَضَی عَلَی بَصِیرَهٍ مِنْ أَمْرِه»، بالای در بعدی نگاشته شده است: «السلام علیک یا من وفی ببیعته». 🔶 بعد از واقعه عاشورا، لشکریان عمرسعد، وسایل غارت شده شهدای کربلا را به مجلس یزید بردند. در میان آن وسایل، پرچم بزرگی بود. یزید، وزیران و مشاوران، همه نسبت به این پرچم بهت زده بودند. همه جای چوبه پرچم آسیب دیده بود و تنها جای یک دست بر روی چوبه آن سالم بود. یزید از روی حیرت و تعجب پرسید: «این پرچم را چه کسی حمل می‌کرده است؟» گفتند: «عباس‌بن‌علی» (ع). یزید از روی تحیر و تعجب سه بار برخاست و نشست. رو به حاضران کرد و گفت: به این پرچم بنگرید که بر اثر صدمه‌ها و ضربه‌ها، هیچ جایش سالم نمانده است، جز جای دست علمدار! این نشان از وفاداری علمداری دارد که تحت هیچ شرایطی، علم را رها نکرده است. ولایتمداری قمر بنی‌هاشم در تمامی مأموریت‌هایی که بر عهده داشت، اعم از علمداری، سقایی و حافظ جان اباعبدالله بودن الگوی همگان، به ویژه در شرایط سخت و دشوار امروز جامعه ماست. 🔶 یاد شهید رئیسی عزیز به خیر، در دعاهایش از خدا می‌خواست سرباز ولایتی از جنس سرباز ولایت ابوالفضل (ع) برای امام حسین (ع) باشد. رضایت رهبر معظم انقلاب از رئیس‌جمهور شهید و حکمرانی درسایه اخلاقش، نمره قبولی بالایی است که تمجیدهای صورت پذیرفته پیام‌های روشنی برای الگوگیری همه مسئولان به همراه دارد. عدم تفسیر به رأی بیانات رهبری، درک و عمل بهنگام نسبت به امر ولی و هزینه نکردن ولی فقیه برای طرح‌های خسارت‌ بار، نکات تأمل برانگیزی است که رعایت نکردن آنها در برخی دولت‌ها، آسیب‌های جبران‌ناپذیری را به بار آورده است. رئیس‌جمهور منتخب طی این شب‌ها و روزها، برنامه‌های پرحجم و پر کاری را داشته و خواهد داشت. در این برنامه‌ها، طرح سیاست‌ها و تدابیر رهبری در قلم و زبان رئیس‌جمهور منتخب پررنگ و زبانزد عام و خاص شده است. 🔶 طبیعی است آنچه در اولین گام، این قلم و زبان را می‌تواند ضمانت و صداقت بخشد، عمل و رفتار ایشان در وزن و چارچوب توصیه‌های رهبری خواهد بود: «با خداوند خودتان عهد کنید که اگر موفق شدید، کارگزاران خود را از کسانی قرار ندهید که ذره‌ای با انقلاب زاویه دارند.» 🆔 @tahlil_shjr