eitaa logo
شجر
1.2هزار دنبال‌کننده
772 عکس
38 ویدیو
1.6هزار فایل
شبکه جهادی رشد ⚡شتاب سابق💡 جهت کسب اطلاعات بیشتر با @ad_shajar در ارتباط باشید. ایتا eitaa.com/tahlil_shjr بله ble.ir/tahlil_shjr روبیکا rubika.ir/tahlil_shjr سروش splus.ir/tahlil_shjr تلگرام t.me/tahlil_shjr
مشاهده در ایتا
دانلود
سرنوشت حجاب چگونه خواهد بود؟ 🔶بررسی‌های گفتمانی در تحلیل تطورات معنای حجاب به‌وضوح نشان می‌دهد حجاب در صد سال گذشته، هرگز یک معنای ثابت نداشته و زمانی که از حجاب صحبت شود، بعید نیست که آن چه که در ذهن و قلب هر مخاطب شکل می‌گیرد با دیگران به‌کلی متفاوت باشد؛ لذا معلوم نیست مراد از الزامی بودن یا نبودن حجاب، الزام کدام معنای حجاب است. معنای حجاب در قرن گذشته، روبنای نزاع گفتمان‌هایی بوده که در زیربنا در مورد معنای زن با هم منازعه داشته و تا امروز یکی از پرمناقشه‌ترین مسائل را رقم زده‌اند. 🔶 دهه‌ی پنجاه و شصت دهه‌های بازیابی قدرت اجتماعی زن است. زن ایرانی پس از توفیق نسبی در نبردی پنجاه‌ساله با جریاناتی که در سطح روبنا، حجاب و در سطح زیربنا، حرمت زن را هتک می‌کردند، عامل پیروزی یکی از بزرگ‌ترین انقلاب‌های مردمی تاریخ شد. تغییر یک نظام سیاسی مستبد با پیشرانی زن را باید حاکی از قدرت اجتماعی او دانست. بر همین اساس، پس از وقوع انقلاب 57 در یک برآیند نسبی، هنوز گفتمان حجاب با مؤلفه‌های نظیر کرامت، شخصیت و جایگاه والای زن در جامعه مفصل‌بندی می‌شود. پذیرش عمومی قانون پوشش و عمومی نشدن مخالفت‌ها با آن در این فضا به‌ویژه مقارن با اتمسفر فرهنگی ناشی از جنگ تحمیلی قابل توضیح است. 🔶 اما سال‌های واپسین دهه‌ی شصت مصادف است با بروز برخوردهای خشن و تند مردمی با «بدحجاب‌ها» و متعاقباً دوباره مساله‌شدن حجاب. در دوره‌ی دوم دولت سازندگی و سپس دولت اصلاحات با تقبیح مواجهه‌ی قهری فضای تساهل فرهنگی در موضوع حجاب، فتح بابی برای جریان‌های مدگرا بود. مقارن با پایان جنگ، قرائت‌های سنتی و غیرسیاسی از زن، بر اساس همان تعریف ثانوی‌پندارانه، او را به حاشیه‌ی زندگی اجتماعی سوق می‌داد و هر چه می‌گذشت صحنه بیشتر به نزاع دو نیروی سیاسی نگران از بی‌بندوباری و مایل به آزادی در سبک‌زندگی (با تمایل به سبک زندگی غربی) رقم می‌خورد. در این فضا ما شاهد یک چرخش گفتمانی در حجاب هستیم. هر چه می‌گذرد در هم‌نشینی معنای حجاب، امر جنسی و فحشا، تحریک مردان و... قرار می‌گیرد. یک سوی میدان سیاست، حجاب زن را نه برای تشخص او بلکه برای کنترل تحریک مردانه معنا می‌کند و سوی دیگر این میدان پوشش زن را دقیقاً برای تزئین جهان مردانه توضیح می‌دهد. دست آخر محصول این نزاع مردانه‌ی «غرب‌ستیزی - غرب‌زدگی» فروکاست گفتمان حجاب از منظری هویتی و تشخصی (با دلالت‌های زنانه) به تنظیم‌گری امر جنسی (با دلالت‌های جنسی مردانه) بود. 🔶 در تجربه‌ی تاریخی دلالت‌های زنانه که ناظر به هویت و تنظیم جایگاه زن در جامعه بود، توفیقات گفتمانی متعددی کسب کرد (دهه‌ی پنجاه و شصت) اما هم‌زمان با توسعه و تورم ادبیات جنسی با دلالت‌ها و اصالت‌های مردانه از دهه‌ی هفتاد تا کنون شاهد ناکارآمدی گفتمان حجاب هستیم. در حالی‌که از منظر زنانه نه حجاب انگیزه‌ای جنسی دارد و نه کشف آن صرفاً با غایت‌های جنسی قابل تفهم است. 🔶 حوادث اخیر را نقطه‌ی معکوس شدن گفتمان اصیل حجاب می‌بینم. گفتمان جدید برخلاف گفتمان دهه شصتی این بار کشف حجاب را با مؤلفه‌هایی چون قدرت و تشخص زن را معنا می‌کند و طبیعتاً ذیل این گفتمان ساختارشکنی حتی در سطح خرد و هرآنچه که بوی مبارزه و قدرت‌ورزی بدهد امری بهنجار و هویت‌ساز (زیربنا) است. حال بیایید به آینده‌ی حجاب و زن ایرانی از منظر گفتمان حجاب فکر کنیم. مشخص است که گفتمان حجاب در دهه‌های اخیر جمهوری اسلامی ناکارآمد و معیوب است و این خلل از ناحیه‌ی تخلیه‌ی معناپردازی‌های زنانه و اصالت‌بخشی به قرائت‌های مردانه از حجاب زن و جوانب آن ایجاد شده است. در سرنوشت حجاب نزاع اصلی این است که زن قدرتمند چه تصویری دارد؟ باحجاب یا بی‌حجاب؟ درهرصورت آنچه که بدیهی است این است که زن غیرسیاسی، ضعیف و فاقد نسبت‌های روشن با سرنوشت تاریخی از این نزاع بیرون است. 🔸 : مهدی تکلو 🆔 @tahlil_shjr
کارشناس شبکه سعودی اینترنشنال: «واقعه کربلا مزخرف و پروپاگانداست!» 🔶 در این دو ماه رفتارشناسی ایرانیان خارج از کشور پیام‌ها و پیامدهای قابل توجهی دربردارد. سال‌ها مخالفین جمهوری اسلامی در غرب، تلاش داشتند از خود تصویری دموکرات، آزادی طلب و مهربان نشان دهند. چیزی شبیه به مهربانی آقامیری ها در ایران، اهل مدارا، اهل گفتگو، اهل تحمل مخالف، اهل احترام به عقاید و مذهب دیگران! در این دوماه تمام این تصویر برهم خورد. خشونت تجویز کردند، کشتن و آتش زدن را مشروع و توجیه کردند. فحش دادند، ناسزا گفتند. به دین و مذهب با رکیک ترین الفاظ توهین کردند. 🔶 اما پرسش من این است: آیا ایرانیان مقیم خارج (عضو گروهک ها و سازمان)، همین منوتو، همین سعودی نشنال، همان خانم شیرده، مصیح علینژاد، ابی، گوگوش، شاهین و... نماینده مطالبات مردم ایرانند؟ 🔶 مطالبات مردم داخل ایران چیست؟ امنیت اقتصادی و تامین معیشت، کنترل تورم، مبارزه با فقر و بالاتر از همه برپایی "عدالت" عدالت در توزیع، عدالت در فرصت، عدالت در قانون، مبارزه با فساد، رانت و آقازادگی، احترام به قانون و... 🔶 حال باید دنبال پاسخ بود.‌ بین آنچه ایرانیان خارج کشور فریاد می زنند و مطالبات بحق مردم ایران چه نسبتی وجود دارد؟ تقریبا هیچ! 🔶 پس نباید این گروهک ها و سازمان های فرقه گرا ساکن خارج از کشور را بعنوان نماینده مردم ایران معرفی کرد. این توهین به مقدسات که حال علنی بیان می کنند گواه بر این فاصله است.  در گذشته با این صراحت و جرات به عقاید میلیون‌ها ایرانی توهین نمیکردند و تلاش داشتند در لفافه به مبارزه با اعتقادات بپردازند. چه چیزی امروز به آنان جرات داده است تا نقاب بردارند؟ 🔸 :دکتر زادبر 🆔 @tahlil_shjr
بازندگان بلندمدت! 🔶 جمهوری اسلامی باید کلی هزینه می‌کرد تا نشان می‌داد دنیای پس از خودش چه جهنمی است، از درگیری‌های قومی و قبیله‌ای،از تجزیه‌طلبی و تکه تکه کردن کشور، از افتادن کشور به دست کسانی که حتی با دا‌..عش هم مرز روشنی ندارند، از کسانی که مخالفانشان را در گوشه خیابان شکنجه و سلاخی می‌کنند،از کسانی که در لباس نخبگی فحاشی می‌کنند و سلاح سرد وارد دانشگاه می‌کنند؛ کسانی که سریع خودشان را لو می‌دهند که کاری به اعتراضات مردم ندارند،بلکه هدفشان عادی سازی لخت شدن و همجنس گرایی است؛کسانی که خودشان هزار گروه‌اند که حتی نمی‌توانند حفظ ظاهر کنند و یک تجمع بدون درگیری برگزار کنند! 🔶 کسانی که حتی با پلیس انگلیس و فرانسه هم درگیر می‌شوند، آنها را مجروح می‌کنند و به آنها هم بی شرف بی شرف می‌گویند! کسانی که به اسم آزادی، چادر از سر زنان می‌کشند، عمامه از سر روحانی می‌پرانند و طلبه و پلیس را سلاخی می‌کنند! کسانیکه حتی با مهناز افشار و گوگوش و ساسی مانکن هم در می‌افتند و آنها را هم بی شرف خطاب می‌کنند... 🔶 نه رهبرشان معلوم است،نه برنامه‌شان برای اداره کشور! کلی آدم‌اند که هر کدام آویزان و بودجه بگیر و حرف شنوی یک یا چند دولت خارجی‌اند! برای مقاصد خود،طرفدار تحریم مردم‌اند و حتی از درخواست حمله دولت های خارجی به مردم کشورشان هم هیچ ابایی ندارند! 🔶 حالا حتی خیلی‌ها که به وضع کشور معترض‌اند، هم این روزها به این فکر می‌کنند که ما در کشور چند صدهزار طلبه داریم،چند میلیون حزب‌اللهی و مذهبی،چند هزار مسئول در ادارات و نهادهای نظامی،چند میلیون آدم معمولی داریم که مخالف رفتار براندازان هستند،چندصد هزار نفر خانواده شه..ید؛ایثارگر،رزمنده،مدافع امنیت و... این‌ جماعت که امروز بی‌هیچ قدرتی، عمامه می‌پرانند، چادر می‌کِشند، مخالفانشان را می‌کُشند، بر فرض که توهم‌شان درست بود و روزی اندک قدرتی در این کشور به دست می‌آوردند، چند میلیون نفر از این مخالفان را می‌کشتند؟ ۱۰ میلیون؟۲۰ میلیون؟۵۰ میلیون؟چه جویی از خون به راه می‌انداختند؟ در درگیری‌های سهم‌خواهانه خودشان با خودشان چند نفر را می‌کشتند؟ 🔶 امروز معترضان هم فهمیدند که فردای جمهوری اسلامی چه جهنمی است؛ و راهی نداریم جز تلاش برای اصلاح مشکلات درون همین نظام! 🔶 میلیاردها دلار هزینه جمهوری اسلامی هم نمی‌توانست این تصویر دقیق را بسازد! چند سخنرانی، چند برنامه تلویزیونی، چند گزارش و تحلیل و خبر و مستند و فیلم و سریال لازم بود که چهره اینها را به مردم نشان دهد؟ درست است که آنها در کوتاه مدت سر و صدایی می‌کنند، اما نهایتا بازندگان بلندمدت‌اند... 🔸 : علی صدری نیا 🆔 @tahlil_shjr
میدان داری سلبریتی ها در غیاب مصلحان اجتماعی 🔶 ما به چهره های وجیه المله و مصلح نیاز داریم. کسانی که وقتی میان گروه هایی از ملت و حاکمیت، چالشی، شبه قهری، برخوردی پیش می آید به میدان آیند و نظام خانه- کشور- را به تنظیمات اولیه مهر و رافت برگردانند. 🔶 علمای دین، دانشگاهیان صاحب نام، امرا و سرداران پیشکسوت، فرهیختگان اجتماعی و همه کسانی که در گذر زمان و به سابقه خدمت صادقانه، صاحب شان شده اند، در این شمارند و توقع این که با آبروی خویش بسان سرمایه ای موثر در میدان باشند و جلوی تند شدن فضا را بگیرند. 🔶 سرمایه اگر زایا نشود در خدمت جامعه، راکد خواهد ماند. از رکود هم جز رخوت و سستی نمی زاید. امروز وقت به میدان آمدن و دست گرفتن از مُلک و ملت است. مردم هم چنین توقعی دارند. 🔶 این را مکرر شنیده ام که سراغ بزرگان را می گیرند در روزگاری که "کوچک" ها میدان دار شده ومطالبات ملت را به حضیض کشانده اند. تنازل سطح کنشگران و خواسته هاشان، وزن ملی ما را سبک می کند. 🔶 وقت است بزرگان، میدان را از سبک وزنان بگیرند. به قول عزیزی اگر امروز به کمک نیایند پس که می خواهند بیایند؟ هرچند اززبان های دیگر هم شنیده ام که انگار گرفتار حساب و کتاب و سنجش سود و زیان اند که سکوت شان چنین دامنه دار شده است. 🔶 یاد آن شعر می افتد آدم که"ادعای انتظار" ما را به نقد می کشد ومی گوید؛ این جمعه نیا، امیرمان می آید / آن جمعه نیا وزیر مان می آید داریم حساب می کنیم آقا جان / با آمدنت چه گیرمان می آید! 🔶 انگار امروز هم درگیر حساب و کتاب اند و سنجه سود و زیان در دست دارند که نشسته اند و الا باید خیلی پیش تر برمی خواستند برای میدان داری "و اصلاح ذات البین" ملی..... 🔸 :عباس محمدیان 🆔 @tahlil_shjr
برای بازاریان! 🔸 این توییت مجری شبکه سلطنت طلب خطاب به بازاریان یک نمونه از صدها توییت و خطابه تهدیدآمیز علیه اصناف، اقشار مردم، ورزشکاران، هنرمندان است. اگر خوب نگاه کنید قاطبه و اکثریت مردم با وجود نارضایتی از وضع موجود حاضر به همراهی با جریانات اخیر نشدند. حتی در بین ورزشکاران و هنرمندان اگر کسی تحقیق کند و آمار دقیق ارائه کند اکثریت موضع گیری نداشته اند. نمیخواهم نام ببرم‌. خودتان نام ها را رصد کنید. اما آن تعدادی که در این ایام موضع گیری کردند با وجود کم بودن از نظر تعداد بیشتر تبلیغ شدند. اصلا کار سختی نیست میتوان اسامی را ردیف کرد. با این وجود سخن من چیز دیگری است. 🔸 چرا در این توییت و صدها پیام دیگر خطاب به مردم، اقشار و اصناف با لحن تهدید و تولید ترس صحبت می کنند؟ پاسخ اهمیت دارد. 🔸 انقلاب در هر جامعه ای، یک پدیده جمعی و عقلانی است‌. عقل جمعی جامعه باید به آن نقطه برسد. وقتی عقل جمعی جامعه به نقطه انقلاب نرسد، شما ناچارید با تهدید، ارعاب، ترس، خونریزی مردم را مجبور به حضور کنید.توده مردم با "زور و وحشت" به کف خیابان نمی آیند. 🔸 این جماعت بیسواد، این بلاگرها، این سلبریتی ها، این شبکه های خارجی چون درکی از مفهوم انقلاب و عقل جمعی ندارند، فکر می کنند شبیه به "شوآف" آنهاست! پس شما بفرمایید، مردم چه زمانی در یک جامعه به آن نقطه حضور خودجوش می رسند؟ 🔸 زمانیکه اقناع شوند. در انقلاب سال ۵۷ رهبر جامعه و جریانات فکری مردم را به نقطه "اقناع درونی" رساندند. وقتی جامعه اقناع شد، دیگر نیاز نیست با تهدید و تولید وحشت از بازاری‌ها بخواهید که به شما بپیوندند. شما خشونت کور بخرج دادید، شما موضع تان با تجزیه طلبان را مشخص نکردید، شما با هم اختلاف جدی و مبنایی دارید. شما سر در آخور و بودجه اجنبی دارید. جامعه هم اینها را دید و درک کرد، درک کرد آینده با شما را. 🔸 انقلاب لحظه اقناع جامعه ست، انقلاب عقل جمعی جامعه ست. 🔸 با ارعاب و تولید وحشت انقلاب شکل نمی گیرد‌. بزرگترین هنر امام‌خمینی و رهبران فکری انقلاب سال ۱۳۵۷ رساندن مردم به نقطه "اقناع" بود. جامعه وقتی قانع شود خودجوش حاضر به پرداخت هزینه است. دیگر نیاز نیست با توییت، با خونریزی، با آتش زدن نیروهای مدافع امنیت جامعه را برای انقلاب مجاب کنید. 🔸 :دکتر زادبر 🆔 @tahlil_shjr
✅  دوره فشرده انقلاب اسلامی 🔶 حوادث این روزها انگار، دوره فشرده انقلاب اسلامی است! برای کسانی که نتوانسته‌اند در دهه‌های گذشته این حوادث را ببینند... 🔶 ضدانقلاب هر نوع دشمنی‌‌ای که به تدریج و کم کم در طول این چهل و چند سال علیه این ملت انجام داده بود را حالا یکدفعه دوباره به میدان آورده! از تلاشش برای جلوگیری از پیروزی این ملت قبل از ۲۲ بهمن ۵۷ با هر روش و فشاری، تلاش برای تجزیه طلبی شهرها بلافاصله بعد از انقلاب، حمله مسلحانه، تر.ور هر کسی که چهره‌ای مذهبی داشت یا فکر می‌کردند طرفدار انقلاب است، تحریم، جنگ رسانه‌ای و عملیات روانی، سوءاستفاده سیاسی از دانشجویان، تلاش برای ایجاد دوقطبی در کشور و راه اندازی جن‌‌.گ داخلی و... هر کاری در چهار پنج دهه گذشته انجام داده بودند را در این دو ماه بصورت فشرده دوباره انجام داده‌اند... 🔶 چیزی که مشخص است این است که ما همچنان با همان دشمنان قدیمی طرفیم؛ پیچیده‌تر شده‌اند؛ نقابشان شیک‌تر شده؛ اما همانهایند! تلاش بسیاری می‌کنند که خودشان دیده نشوند، از زخم داخلی ما استفاده کنند، پشت معترضِ داخلی ما پنهان شوند و اعتراض او را به حاشیه ببرند و اهدافشان را دنبال کنند... اما هر کس اندکی تصاویر تاریخ انقلاب را در خاطر داشته باشد، شباهت های بسیار می‌بیند بین اتفاقات این روزها و حوادث دهه‌های گذشته... 🔸 :علی صدری نیا 🆔 @tahlil_shjr
مرحله به مرحله آشوب ها در کشور 🔶 اجازه بدهید یک مرور بکنیم. از منظر امنیتی در مرحله استمرار اجباری آشوب هستیم. طرف طراح، در حال سوزاندن دسترسی ها و سرمایه های بیست و گاهی ۳۰ ساله خود است، فقط برای اینکه بتواند آشوب را ولو یک روز بیشتر کش بدهد. 🔶 در شریف یک شبکه حداقل دو سه ساله خرج شد. در اوین شبکه بیش از ده ساله خود را سوزاندند. عبدالحمید در بلوچستان سرمایه ۳۰ ساله است. شبکه نفوذی در صدا وسیما خیلی قدیمی بود. ولی برایشان مهم نیست. دسترسی ها را می سوزانند و شبکه ها را قربانی می کنند چون کابوسی بدتر از خاموش شدن شعله آشوب برایشان قابل تصور نیست. 🔶 موساد در هفته های اول موقعیت جامعه ایران را انقلابی ارزیابی کرده بود. اکنون کمی ارزیابی را تصحیح کرده. می گویند ایران در 'آغاز' شکل گیری وضعیت انقلابی است. 🔶 طراحی این است که مستقل از هزینه، خیابان فعال بماند. تنها راه تحقق این هدف برای طرف طراح، وارد کردن نظام به 'چرخه خشونت افزایشی' است.این بازی را جمهوری اسلامی از همان ساعت نخست خوانده بود. تا امروز جمهوری اسلامی در مقابل سنگین ترین فشارها برای برخورد شدیدتر مقاومت کرده است. 🔶 فقط در دو روز ۷ نیروی نظامی و امنیتی به شهادت رسیده اند. استفاده از ظرفیت انتظامی در خیابان، صرفا در حد پراکندن تجمعات برای جلوگیری از رخ دادن فجایع امنیتی است. استعداد امنیتی اصلی کلافه است که تا کی باید صبر کند. 🔶 از حیث تکنیکی و تاکتیکی شاید نقدهای جدی به مهارت های ضد اغتشاش وارد باشد اما از جهت راهبردی نظام عمدا به سمت سرکوب حرکت نکرده و نخواهد کرد. تصمیم گیران می دانند که باید شهید بدهند اما کسی نباید کشته شود. برای مردانی که کالجبل الراسخ چهل سال جنگیده اند خیلی سخت است. ولی خب این جنگ را هم باید بجنگند و این یکی قانون خودش را دارد. 🔶 در این روزها من از نزدیک دیده ام ذهن سیستم بیش از آنکه درگیر سرکوب باشد، درگیر اصلاحاتی است که باید بکند. بحث های بسیار پر حرارتی در جریان است که بخشی از جامعه دیده نشده و باید بشود. بدون یک برنامه اجتماعی، تدبیر امنیتی عقیم می ماند. 🔶 از حیث شناختی هم در واقع با یک فیلم کارگردانی شده مواجهیم. در واقع خبری نیست. آشوب درست و درمانی هم نیست چه رسد به انقلاب‌. صحنه هایی خلق می شود فقط برای اینکه ویدئوهایی از آن وایرال شود. طرف طراح امیدوار است نهایتا مردم تصمیم بگیرند بازیگر این تئاتر بشوند. منتها مردم فقط موبایل که نمی بینند. خیابان هم می روند و مشاهده شکاف عمیق میان نهاده شناختی و داده فیزیکی به آنها می گوید یک جای این کار می لنگد. حتی بسیار معترضان کمتر آشوب می کنند. 🔶 شیوه فعلی طرف طراح را ناگزیر به سمت خشونت بیشتر خواهد بود. چاره ای ندارد. انقلاب که نشده، ولی زخم باید زده شود. ضمن اینکه ویدئو لازم دارند و ماشین تحریک مردم بیکار بماند، می میرد. همچنان امیدوارند سیستم یک جا کنترلش را از دست بدهد و احساساتی شود. اما نخواهد شد. پیام رهبر انقلاب برای شهدای شاه چراغ یا تصمیم شورای تامین سیستان درباره فرماندهی انتظامی زاهدان را ببینید. دل، گرم ولی ذهن سرد است. 🔶 نهایتا طرف طراح می داند ایران ایستادن و تماشا کردن یا خوردن و پاسخ ندادن بلد نیست. یک جایی معادله منطقه ای و بلکه جهانی خواهد شد. در نقطه ای از مسیر قرار نداریم که بتوان به عقب برگشت. 🔸 : مهدی محمدی 🆔 @tahlil_shjr
درباره رئیس ایرانی پارلمان نروژ چه می‌دانید؟ 🔶 تجزیه‌طلب هوادار منافقین را به اسم دموکراسی‌خواه جا نزنید! 🔶 «مسعود قره‌خانی» رئیس پارلمان نروژ در گفتگو با رسانه سعودی اینترنشنال در ادبیاتی که با گفتار سیاستمداران همخوانی ندارد، خطاب به جمهوری اسلامی ایران گفت: وقتش رسیده که بری! 🔶رئیس پارلمان نروژ «مسعود قره‌خانی» و ایرانی‌الاصل است که گفته می‌شود در کودکی به نروژ رفته است. او یکی از چند ایرانی عضو پارلمان‌های کشورهای حوزه اسکاندیناوی است که سال ۲۰۱۷ به مجلس رفت و حدود یک سال می‌باشد که رئیس شده است. 🔶 سخنان قره‌خانی فارغ از اینکه او چه هویتی دارد بیشتر به عنوان مواضع دولت نروژ شناخته می‌شود و این دست موضع‌گیری‌ها که از چارچوب رفتارهای سیاستمدارانه خارج است، جایگاه‌اش و دولتش را به حاشیه می‌برد؛ کمااینکه وزارت امور خارجه کشورمان در روزهای گذشته با فراخواندن سفیر آن کشور خواستار ارائه توضیحاتی در مورد اظهارات مداخله‌جویانه رئیس جوان پارلمان نروژ شده بود. 🔶او در روزهای گذشته در حمایت از ناآرامی‌ها در ایران، سخنان متعددی کرد. قره‌خانی گفت: اکنون وقت همبستگی است و همبستگی همان دموکراسی است. 🔶 پیش از قره‌خانی، منافقین در نروژ از تغییر دموکراسی! در ایران سخن گفته بودند. مریم رجوی سرکرده این فرقه سال ۸۵ با دعوت پارلمان نروژ به آن کشور سفر و در جلسه کمیته روابط خارجی مجلس سخنرانی کرد. گفته می‌شود یکی از مراکز تجمع منافقین در اروپا در کشور نروژ است. 🔶 قره‌خانی نیز بی‌ارتباط با گروهک‌ها و احزاب تجزیه‌طلب نیست. پدرش «بیژن قره‌خانی» عضو یکی از گروهک‌های چپ تجزیه‌طلب در کردستان بود که در دهه شصت پس از آزادی از زندان به اروپا رفت. پدرش پس از حضور در نروژ به عضویت حزب چپ کارگر نروژ که مرام و حتی پرچمش شبیه به حزب توده و چریک‌های فدایی خلق است، درآمد. 🔶 پسر نیز مسیر پدر را طی کرد و از حمایت‌های این حزب برخوردار شد؛ با این تفاوت که سرعتش در پیمودن مناصب بیشتر بود. به طوری که وقتی رئیس پارلمان نروژ شد، بسیاری از نروژی‌ها نسبت به انتخاب وی به عنوان رئیس پارلمان اعتراض کردند و او که این روزها از ناآرامی‌ها در ایران حمایت می‌کند و اغتشاشگران را انسان‌های «شجاع» می‌خواند، مخالفانش را گناهکار دانست و دعوت به توبه کرد! 🔶 مسعود قره‌خانی پس از اینکه به عنوان رئیس پارلمان نروژ انتخاب شد به دیدار پادشاه نروژ رفت و در تمجید از پادشاه گفت: من پادشاه را خیلی دوست دارم. این در حالی است که پدرش عضو یکی از احزاب ضد شاه در ایران بود و با رژیم پهلوی مبارزه می‌کرد. 🔶 البته این تناقض‌‌ در جای دیگری هم سر باز می‌کند. او این روزها در حالی خود را ایرانی‌ها می‌داند و مدعی است که در کنار هموطنان خود ایستاده است که یک سال قبل گفت: نروژ سرزمین من است! او حتی برای اینکه نشان بدهد سر تا پا نروژی شده است، گفت: من در درست کردن دنده (بریانی خوک) بسیار عالی هستم. 🆔 @tahlil_shjr
کالبدشکافی یک افول 🔰 قسمت اول 🔸فرانسیس فوکویاما اندیشمند سیاسی آمریکایی، در شماره دوم سال ۲۰۱۹ مجله فارن افرز، در توضیحی درباره کتاب هویت خود می‌نویسد: «لیبرال‌دموکراسی نمی‌تواند بدون هویت ملی که اشتراکات بین شهروندان را تعریف می‌کند، وجود داشته باشد.» علاوه بر نژاد و ریشه‌های هویتی مشترک، تاریخ مشترک نیز بن‌مایه و اساس شکل‌گیری هر ملتی است؛ اما همان گونه که دکتر جیل لپور، نویسنده کتاب این حقایق: تاریخ ایالات متحده می‌پرسد: «زمانی که ایالات متحده استقلال خود را در سال ۱۷۷۶ اعلام کرد، تبدیل به یک حکومت شد؛ اما آیا چیزی آن را به یک ملت تبدیل کرد؟» 🔸 به باور او، تا مدت‌های طولانی بعد از استقلال، اغلب آمریکایی‌ها ایالات متحده را «نه به‌عنوان یک ملت، بلکه همان طور که از نامش برمی‌آید، کنفدراسیونی از ایالت‌ها می‌دانستند.» ایالات متحده آمریکا، با حضور مهاجرانی شکل گرفت که هریک، از نژاد و ملیت اروپایی و -بعدها آسیاییِ- متفاوتی به قاره نو آمده بودند و ورود آنها به این سرزمین، مبدأ تاریخی است که از منظر مهاجران «فتح بهشت» و از منظر بومیان نسل‌کشی و کشتار و خون‌ریزی بود. در دوره‌های بعد نیز، ورود آفریقایی‌ها مبدأ تاریخی بود که ساکنان این سرزمین را به بردگان و برده‌داران تقسیم کرد. 🔸 : حمیدرضا غلام‌زاده، کارشناس مسائل آمریکا 🆔 @tahlil_shjr
کالبدشکافی یک افول 🔰 قسمت دوم 🔸قرن نوزدهم اوج افتراق در تاریخ آمریکاست. علاوه بر سرقت سرزمین‌های بومیان و مهاجرت اجباری آنان به غرب و علاوه بر مشقت‌های سیاهان و بردگان که رمان کلبه عمو تُم تصویرگر آن بود و هریت تابمن به اسطوره نجات آنان بدل شد، سفیدپوستان نیز در دو سوی متفاوت تاریخ، در مقابل یکدیگر قد برافراشتند و ژنرال رابرت لی از یک‌سو و ژنرال اولیس گرانت از سوی دیگر، فرماندهان این نبرد بودند. جان کالهون سیاستمدار آمریکایی، در سال ۱۸۴۸ دولت آمریکا را «دولت مردان سفیدپوست» معرفی می‌کرد و استفان داگلاس دیگر سیاستمدار آمریکایی، ده سال بعد اظهار داشت: "این کشور توسط پدران ما بر مبنای سفیدپوست‌بودن بنا شد. توسط مردان سفید، به‌نفع مردان سفید و نسل‌های آتی آنها ساخته شد." اما آبراهام لینکلن، کلید پیروزی در جنگ را مخالفت با این نگاه و به‌اذعان خود، در بیانیه لغو برده‌داری و آزادی بردگان می‌دید؛ اگرچه نه این بیانیه و متمم قانون اساسی مرتبط با آن و نه اهدای مجسمه آزادی به آمریکا، آزادی را در این قرن برای بردگان و سیاهان ایالات متحده به ارمغان نیاوردند. 🔸 دوگانگی‌هایی در عمق تاریخ آمریکا در واقع این گام، منجر به ریشه‌دواندن بیشتر دوگانگی‌ها و اختلافات در بطن جامعه آمریکا در قرن بعدی شد. قرن بیستم با رنگ‌باختن تدریجی دکترین مونرو و توجه بیشتر ایالات متحده به ایفای نقش بین‌المللی همراه بود که نهایتاً منجر به مداخله در جنگ جهانی دوم و تثبیت قدرت نظامی و سیاسی و اقتصادی واشنگتن شد. شکوفایی ایالات متحده در میانه این قرن، آن‌قدر چشمگیر بود که اصطلاح «قرن آمریکایی» را بر سر زبان‌ها بیندازد و در رقابت جنگ سرد با جماهیر شوروی، منجر به تسریع پیشرفت و توسعه امکانات آمریکایی شود؛ اما جامعه آمریکا نیز به‌صورت همگام با این تحولات پیش رفت و تلاش کرد تا شعارها و آرمان‌هایی را که می‌شنید، محقق نماید. جنبش حقوق مدنی، برگه تاریخ دوگانه را برگرداند و این بار، نژادپرستان به‌تدریج به حاشیه رانده شدند و سیاهان از حقوقی برخوردار شدند؛ اما همچنان تاریخ این تحولات، روایت تقابل و تضاد بود و نه تحقق اهداف مشترک. 🔸 فروپاشی شوروی در دهه پایانی این قرن، به‌قدری بر طبع «استثناگرایی آمریکایی» خوش آمد که فرانسیس فوکویاما، ابرقدرتی آمریکا و جهان تک‌قطبیِ پس از جنگ سرد را «پایان تاریخ» بنامد. 🔸 : حمیدرضا غلام‌زاده، کارشناس مسائل آمریکا 🆔 @tahlil_shjr
✅ کالبدشکافی یک افول 🔰 قسمت سوم 🔸بربادرفتن رؤیای آمریکایی 🔸 آغاز قرن ۲۱، سرآغاز واقع‌بینی در ابعاد مختلف ایالات متحده بود. آزادی‌های مدنی و برابری نژادی و جنسیتی به‌نحوی بودند که باراک اوباما در پنجاهمین سالگرد سخنرانیِ «رؤیای آمریکاییِ» مارتین لوتر کینگ، به محقق‌نشدن آنها اذعان کرد. جنبش‌های ناشی از فریادهای «نمی‌توانم نفس بکشم» و «زندگی سیاهان اهمیت دارد» تعبیر رؤیای تحقق این آرمان‌ها توسط یک رییس‌جمهور رنگین‌پوست بود. جنبش اشغال وال‌استریت در اعتراض به تبعیض اجتماعی و اقتصادی حاصل از وعده‌های سرمایه‌سالاری، با تقابل بانکداری سرمایه‌داران و خانه‌داری مردم شکل گرفت. مایکل لیند در کتاب جنگ طبقاتی جدید، معتقد است طبقه کارگر آمریکا، به مخالفت با «ابرطبقه» کوچک «خواص مدیر» برخاسته‌اند که افراد این طبقه، بین ۱۰ تا ۱۵ درصد جامعه را تشکیل می‌دهند؛ اما تأثیر بسیاری زیادی بر حاکمیت و اقتصاد و جامعه علمی دارند. 🔸 انگس دیتون، برنده نوبل اقتصاد و آن کیس، در کتاب اخیر خود با نام مرگ‌های ناامیدی نشان داده‌اند که چگونه سرمایه‌داری و کاپیتالیسم، فلسفه و معنای زندگی مردم آمریکا را پوچ کرده است و مردم برای کاهش فشارهای زندگی، به مصرف داروهای آرام‌بخش و الکل و موادمخدر روی آورده‌اند. همین رویکرد ناامیدانه، موجب افزایش خودکشی و مرگ‌های ناشی از مصرف بیش از حد مواد، به‌خصوص در میان طبقه متوسط سفیدپوست شده است. 🔸 : حمیدرضا غلام‌زاده، کارشناس مسائل آمریکا 🆔 @tahlil_shjr
کالبدشکافی یک افول 🔰 قسمت چهارم 🔸بربادرفتن رؤیای آمریکایی 🔸 انقلاب جنسی و آزادی‌های اجتماعی، منجر به افزایش روند نزولی ازدواج و روند صعودی طلاق و مهم‌تر از همه، کاهش زاد و ولد در ایالات متحده شده است. راس دوتات نویسنده کتاب جامعه انحطاط زده و نویسنده نیویورک تایمز، در کتاب خود، نقش کاهش موالید را در جهان غرب، یکی از عوامل انحطاط و افول قدرت آمریکا معرفی می‌کند. از دیگر عواملی که او به آن اشاره دارد: تصلب سیاسی، ناتوانی صنعت فرهنگی در خلق هویت‌ها و ایده‌های جدید و توقف نوآوری و پیشرفت‌های فناوری است. 🔸 مردمی که در نیمه دوم قرن بیستم در سینما و سیاست از «جنگ ستارگان» شنیده بودند و به‌دنبال رؤیای سفرهای فضایی اودیسه ۲۰۰۱ بودند، اکنون با مشکل آب آشامیدنی در فلینت و نیوآرک و چارلستون و میلواکی و... روبرو هستند. علاوه بر لوله‌کشی‌ها، جاده و پل و راه‌آهن و سایر زیرساخت‌ها نیز، به‌شکل محسوسی فرسوده شده‌اند. وخامت زیرساختی در دوران بحران کرونا به شفاف‌ترین و علنی‌ترین شکل ممکن، خود را آشکار کرد؛ اگرچه فضای سیاسی آمریکا تمام تقصیر کرونا را بر دوش دونالد ترامپ و مواضع عجیب او انداخت، اما کمبود تخت‌های بیمارستانی، نبود امکانات و تجهیزات ایمنی برای کادر درمانی و فقدان دستگاه ونتیلاتور و امثال آن در تمامی ایالاتِ دموکرات و جمهوری‌خواه و نهایتاً راهزنی‌کردنِ تجهیزات و وسایل از کشورهای دیگر، بیانگر ناتوانی ایالات متحده در تأمین نیازهای اولیه و امنیت شهروندان خود بود. 🔸 جورج پَکر در مقاله‌ای در آتلانتیک وضعیت ایالات متحده در کرونا را «حاکمیت شکست‌خورده» نامید و دکتر ایمی چوآ، استاد حقوق دانشگاه ییل و نویسنده کتاب قبایل سیاسی در مقاله خود در مجله فارن افرز تصریح می‌کند: «همه‌گیری بیماری کرونا، فاش نمود که ایالات متحده در حال رسیدن به نقطه شکست سیستمی است. در بحبوحه بحران، بیش از پیش به نظر می‌رسد این کشور در مسیر تنبیه سیاسی خشونت‌آمیزی قرار دارد.» 🔸 : حمیدرضا غلام‌زاده، کارشناس مسائل آمریکا 🆔 @tahlil_shjr