روسیه و جنجالی دیگر!
✍صابر گل_عنبری
💥روسیه برای بار دوم در شش ماه اخیر از موضع امارات در بند 45 بیانیه پایانی مجمع هم عربی روسی در مراکش مبنی بر "حل و فصل مسالمتآمیز" مناقشه جزایر سه گانه «بر اساس اصول حقوق بینالملل و منشور سازمان ملل از جمله مذاکرات دو جانبه و یا مراجعه به دیوان بینالمللی دادگستری" حمایت کرده است.
در مطلع این بند مفاد بیانیه مشترک جی سی سی رو روسیه در تیر ماه نیز با وجود اعتراض قبلی تهران مورد تاکید قرار گرفته، اما تفاوت متن بند جزایر سه گانه در بیانیه مراکش با بیانیه مسکو در اضافه کردن قید «در صورت اتفاق نظر طرفها» (درباره راه حلهای پیشنهادی) است.
نکته مهم دیگر در بیانیه عربی روسی در مراکش که دیده نشد، مخالفت با حملات به کشتیهای اسرائیلی و یا کشتیهای عازم اسرائیل در دریای سرخ، باب المندب و دریای عمان است. بیانیه در بند 46 بدون اشاره به این حملات و انصار الله بر ضرورت حفظ امنیت و سلامت کشتیراتی در خلیج فارس (البته در بیانیه خلیج عربی قید شده)، دریای عمان، تنگه هرمز، دریای سرخ و باب المندب و مخالفت با "هر گونه اعمال علیه امنیت و سلامت کشتیرانی و...." تاکید دارد. در حالی بیانیه به این آبراهها اشاره میکند که در بیانیههای مشترک قبلی با آمریکا و روسیه و طرفهای دیگر غالبا عبارت کلی ضرورت حفاظت از امنیت کشتیرانی در منطقه به کار میرفت، اما این بار پر واضح است که ذکر نام دریای سرخ و باب المندب در این شرایط با چه دلیل و انگیزهای است.
ناگفته هم نماند که کرملین در واکنش به ائتلاف نظامی آمریکا در دریای سرخ موضع اعلامی مخالفی اتخاذ نکرده و تنها گفته است که در آن شرکت نمیکند.
اما به مناقشه جزایر سه گانه که برگردیم، واقعیت این است که تکرار موضع روسیه با وجود افزودن قید "توافق همه طرفها" و در سایه اعتراضات قبلی ایران یک نوع دهن کجی آشکار و تاکیدی بر این گزاره است که نگارنده قبلا در چند یادداشت به آن اشار کرده است؛ مبنی بر این که مسکو در بیشتر مسائل اختلافی منطقهای با طرفیت ایران فارغ از مواضع اعلامی کلی، معمولا «چه مستقیم و چه غیر مستقیم» چه در خاورمیانه چه در قفقاز جنوبی جانب طرف یا طرفهای مقابل قرار گرفته و میگیرد.
هر چند ایران و روسیه با نظم بینالملل کنونی زاویه و تنش دارند، اما ماهیت بازیگری دو کشور در نظام بینالملل متفاوت است.
در این منظومه، ایران تقریبا بازیگری «عصیانگر» است اما روسیه که وارث شوروی از بنیانگذاران این نظام است، بازیگری «ناراضی» است نه عصیانگر. در بازیگری عصیانگرانه در نظام بینالملل -به علت قِلّت بازیگران دولتی عصیانگر- معمولا توان اجماعسازی و بازیگری در سطوح دولتی و رسمی محدود است. اما در مقابل، همچنان صحنه بازی و کنشگری بازیگران ناراضی در چارچوب همان نظام و نظم بینالملل است و به همین خاطر دست آنها بازتر است.
در این میان هم چون ایران در منطقه به عبارتی تنها بازیگر عصیانگر علیه نظم بینالملل است، روسیهی ناراضی بر این باور است که در هر حالی همراهی بازیگر ایرانی را دارد و در کل آن را فاقد انتخابی جز نزدیکی و همکاری با مسکو میپندارد. تا زمانی که چنین ادراکی بر ذهنیت کرملین چیره است، نمیتوان انتظار زیادی داشت.
پارامتر دیگر که به نوعی در پیوند با عامل پیشگفته نیز هست، این که روسیه مناسبات خود با دول عربی منطقه چه چند جانبه چه دو جانبه (با کشورهای مهم) را واجد منافع بیشتری میپندارد و به تبع آن، این نوع مغازلههای ضد ایرانی کاتالیزور و تسهیلگر تحقق بیشتر آن منافع است، اما در عین حال هم آن را واجد خطری جدی برای منافع خود با ایران نمیداند.
حجم مبادلات تجاری روسیه و جهان عرب بیش از 20 میلیارد دلار است که نیمی از آن با امارات است؛ در حالی که تجارت ایران و روسیه حدود 4 میلیاد دلار است. در کنار آن هم طی دو سال اخیر وزنه کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به ویژه امارات در سیاست خارجی روسیه پس از جنگ اوکراین افزایش چشمگیری یافته و اقتصاد بین المللی شده امارات به محمل مهمی برای روسیه جهت دور زدن تحریمها و جذب سرمایههای روسها تبدیل شده است.
اما علت دیگر که موجب جنجالیتر شدن این گونه سیاستورزیهای روسیه شده، زیادهروی برخی رسانهها و مقامات در توصیف ماهیت روابط ایران و روسیه است. قبلا نیز گفته شده که وجود و توسعه این روابط به دلایل متعدد یک ضرورت است؛ اما سطح روابط دو کشور نه منعکس کننده "اتحادی راهبردی" و نه روابط به معنای واقعی کلمه "راهبردی" است.
با این حال، توصیف نادرست، مکرر و یک سویه ماهیت این روابط هم مولّد انتظاراتی خاص در جامعه ایرانی و منطقه بوده و همین نه تنها برای حاکمیت دردسرساز شده، بلکه موجد خوانشی هم در کرملین شده که ایران را ىر مقام طرف نیازمندتر به این مناسبات و فاقد انتخاب دیگری دانسته که همین هم پیامدهای خاص خود را دارد.
@tahlilisiyasiseraat
چند کلمه درباره ترور شهید سید رضی موسوی
✍مهدی محمدی
در غزه، رژیم ناچار باید به سطح متفاوتی از درگیری منتقل شود چون سطح فعلی دیگر قابل تداوم در طولانی مدت نیست. شدت تلفات خصوصا در ۱۰ روز اخیر و غیرقابل دست یابی بودن اهداف اعلامی، دو عاملی است که تغییر نوع جنگ را برای اسراییل اجباری کرده است. اساسا باور رژیم این است که اگر کل مقاومت غزه را هم منهدم کند باز توازن از دست رفته در ۷ اکتبر احیا نخواهد شد چه رسد به اینکه دریافته همین هدف هم دست نیافتنی است. بنابراین تصمیم گرفته تا حدی ریل را عوض کند. فعلا دم دست ترین اقدام برای رژیم راه اندازی کمپین ترور و عملیات های اطلاعاتی است. شهادت سید رضی در آستانه سالروز شهادت شهید سلیمانی علامتی از افزایش تنش در سایر جبهه ها به موازات جدی تر شدن کاهش تنش در غزه است. این جنگ جدید، دفاع جدید می خواهد.
به کانال تخصصی تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇
@tahlilisiyasiseraat
@seraat_tahlil_siyasi
.
✍دکتر احمد قدیری
شبکه پشتیبان
موساد و دیگر سرویسها و گروهکهای پشتیبان حسن روحانی میخواهند با ترور، خرابکاری و تشنجآفرینی اقتصادی و سیاسی، ضمن تضعیف کشور، نظام را از خوف «دوگانه خانه و خیابان» وادار به تأیید صلاحیت نفوذی بزرگ و عقبنشینی از #محاکمه_روحانی کنند و در انتخابات وی را ناجی بحران خودساخته نمایند.
🗳 بدترین سناریو
بدترین سناریوی ممکن برای انتخابات پیشرو این است که روحانی تأیید صلاحت شود تا اعتبار شورای نگهبان و اعتماد و اقبال مردم به انتخابات کاهش یابد و آنگاه او خود بنابر مأموریت، معترضانه از حضور در خبرگان انصراف دهد تا اینگونه دومین ضربه را نیز به حیثیت شورای نگهبان و نظام وارد آورد.
تغییر راهبرد
اسرائیل تلاش داشت تا حقارت نظامی و اطلاعاتی خود را با کودک کشی و جنایت در غزه جبران نماید که عایدی جز طغیان جهان نداشت.
اکنون اما با ترور سردار سیدرضی موسوی، بیش از هرچیز میخواهد ننگ تلفات سنگین میدانی را جبران و پای ایران و آمریکا را به جنگ باز کند که پاسخی دقیق و قاطع میطلبد.
به کانال تخصصی تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇
@tahlilisiyasiseraat
@seraat_tahlil_siyasi
ترور در فقدان موازنه!
✍صابر_گل_عنبری
دیروز ظرف کمتر از یک ماه و در بحبوبه جنگ غزه سومین فرمانده ایرانی و البته ارشدترین آنها در سوریه به وسیله اسرائیل ترور شد. خط تحلیلی غالب، ترور سردار موسوی را تلاش اسرائیل برای کشاندن ایران به درگیری مستقیم و گسترش جنگ در منطقه میداند.
اما این تحلیل چندان واقعبینانه به نظر نمیرسد و روند تحولات جنگ غزه طی 80 روز گذشته عکس آن را نشان میدهد. اتفاقا تشدید حملات به سوریه و این ترورها معطوف به نوعی اطمینان خاطر اسرائیل است که منجر به گسترش جنگ نمیشود. نه تل آویو و نه آمریکا در این شرایط، گسترش دامنه جنگ را به مصلحت خود نمیدانند.
اگر تل آویو در صرافت گسترش جنگ در منطقه بود، بهانه و مستمسک آن که هم اکنون هم با لبنان و یمن فراهم است و با افزایش سطح آتش و تغییر قواعد درگیری مدیریت شده با حزب الله این امر به راحتی محقق میشود. حال، وقتی اسرائیل تا این اندازه از ورود به جنگ با حزب الله پرهیز میکند و یا واکنش به حملات حوثیها در دریای سرخ را به آمریکا موکول کرده و آمریکا نیز از بیم گسترش جنگ در منطقه تاکنون اقدام خاصی نکرده است، سخن گفتن از برنامه اسرائیل برای کشاندن ایران به درگیری مستقیم محلی از اعراب ندارد.
در همین لبنان که حزب الله هم اکنون در سطحی مشخص وارد درگیری با اسرائیل شده و شاهد حملات روزانه دو طرف به یکدیگر اما کنترل شده و مدیریت شده هستیم، برخی رهبران شناخته شده حماس روزانه در این جنگ کنفرانس خبری برگزار میکنند؛ اما در حالی که اسرائیل بارها تهدید به ترور آنها در داخل و خارج از غزه کرده است؛ چرا تاکنون اقدامی علیه آنها و همچنین رهبران و فرماندهان حزب الله در لبنان انجام نمیدهد؟ پاسخ روشن است. به این دلیل که این امر میتواند قواعد درگیری کنونی را از کنترل خارج و منجر به جنگی گسترده شود که اسرائیل نمیخواهد. کما این که حزب الله هم تمایلی به آن ندارد و گرنه سطح آتش را در واکنش به تحولات غزه به نحوی افزایش میداد که تل آویو ناگزیر از ورود به جنگ شود.
علت در اینجا در وجود سطحی از موازنه وحشت میان اسرائیل و حزب الله نهفته است، در حالی که هنوز چنین موازنهای میان راس هرم محور یعنی ایران با اسرائیل در جبهه سوریه و به نوعی در سطح خرابکاریها و ترورها در داخل خود ایران نیز شکل نگرفته و همین خود دست تل آویو را باز گذاشته تا در چنین شرایطی که در میدان جنگ زمینی در نوار غزه با دشواریهای خاصی در جهت تحقق اهداف جنگ از جمله در سطح ترور رهبران و فرماندهان تراز اول حماس یعنی یحیی سنوار، محمد ضیف و مروان عیسی روبرو است؛ در مقابل اما ترور فرمانده ایرانی این فرصت را در اختیار نتانیاهو قرار میدهد تا به عنوان دستاوردی دندان گیر و یک پیروزی ترویج دهد.
البته تحلیل پیشگفته نسخه پیچی و تجویزی برای واکنشی تند و مستقیم که ممکن است سطح درگیریها را افزایش دهد نیست. کما این که این موازنه و بازدارندگی یک شبه خلق نمیشود و رسیدن به این نقطه در سوریه قبلا چه بسا آسانتر بود؛ اما به نظر میرسد که گذشت زمان تحقق آن را دشوارتر کرده است.
موضع روسیه که روشن است و تجربه این چند سال نشان میدهد که تمایلی برای متوقف کردن حملات اسرائیل به اهداف ایرانی در سوریه ندارد و چه بسا آن را هم در راستای حذف رقیب ایرانی در این جغرافیا پس از تحقق هدف مشترک به نفع منافع خود هم بپندارد.
به نظر میرسد دولت سوریه نیز تمایلی به همکاری در این زمینه و تبدیل شدن این کشور به عرصه جنگ میان ایران و اسرائیل ندارد. این را میشود در عدم موضعگیری خاص دمشق تا این لحظه نسبت به این ترور صورت گرفته در سوریه با وجود گذشت یک روز از آن مشاهده کرد. همچنین تا این لحظه این واقعه بازتاب چندانی در رسانههای دولتی سوریه از جمله خبرگزاری سانا نداشته است.
در طول این جنگ هم که نه تنها برای حماس بلکه برای کلیت محور سرنوشت ساز است، سوریه غایب بزرگ آن است و جز یکی دو بار موضعگیری اعلامی معمولی در سطحی کمتر از حتی عربستان، مصر و اردن تحرکی دیپلماتیک نداشته و عامل بیعملی در این سطح را نباید به تنش قبلی دمشق با حماس فروکاست.
بر کسی پوشیده نیست که واکنش به چنین حملاتی در عمل معذوریتها و محدودیتهای خاص خود را دارد، اما آنچه مشکل را بغرنجتر و بیشتر بازدارندگی ایران را آسیبپذیر کرده و میکند، مواجهه اعلامی شعاری و سطحی با پروندههای حساس و متعاقب آن زیاده روی در تهدید و وعد و عید از جمله از روز نخست همین جنگ تاکنون است که اساسا "تهدید" را از حیز انتفاع انداخته و همین رویه به بازدارندگی نرم و سخت ایران آسیب زده است. کما این که همین ادبیات به مرور زمان انتظاراتی ایجاد کرده که بیپاسخ ماندن آنها حتی برای قشر هوادار محور چه در داخل چه در منطقه پرسشبرانگیز شده است.
@tahlilisiyasiseraat
@seraat_tahlil_siyasi
ایران چرا انتقام نمیگیرد؟!
✍عبدالرحیم_انصاری
💥روزهای اول که امیرعبداللهیان مرتبا تکرار میکرد اگر کودک کشی متوقف نشود جنگ گسترش می یابد، بعضی از همین خودی ها میگفتند آقای وزیر فقط بلوف میزند و هیچ کاری نمیکند. کم کم حزب الله حملات را بیشتر کرد، عراقی ها فعالتر شدند و یمن گلوی اسرائیل را گرفت، اما دیگر کسی نیامد بگوید امیرعبداللهیان تو درست میگفتی!
🔹همین اتفاق زمان رجزخوانی های الهام علی اف هم افتاد. باز عده ای ناله میکردند که ای وای اسرائیل در حال تهدید ایران است و علی اف قرار است در معیت صهیونیست ها چنین کند و چنان. وزارت خارجه آن روزها هرچه باکو میگفت را از این گوش میشنید و از آن گوش خارج میکرد. اصلا محلی از اِعراب نداشتند خاندان اُف! گاهی در سطح سخنگو به رئیس جمهورشان اشاره کوچکی میشد، گویی که باکو اصلا در معادلات جمهوری اسلامی نمیگنجد. همینطور هم بود. ایران همان زمان هم عامل اصلی را اسرائیل میدانست و امروز نفسش را بریده است!
🔹وقتی طالبان قدرت را در افغانستان به دست گرفت، یا حاشیه هایی که بعدا سر حقابه هیرمند ایجاد شد؛ آن حواشی که با امارات وجود داشت، یا آن زمانی که عربستان منم منم میکرد، و حتی آنگاه که اسرائیل از مرگ با هزاران چاقو سخن به میان آورده بود، همیشه عده ای بودند که سیاست های اصولی نظام را زیر سوال ببرند؛ بعضیها از دلسوزی، و بعضیها مغرضانه.
🔹اما هر بار، گذشتِ زمان ثابت کرد ناخدای باخدایی که سکان کشتی انقلاب را به دست دارد، خوب میداند آن را چگونه از خطرات دریاهای پرتلاطم عبور دهد. بله شهید داده ایم، اما حوزه های نظامی و امنیتی همواره نقاط قوت ایران بوده و هستند.
🔹جمهوری اسلامی ترامپ را هم بکشد، نه جبران خون حاج قاسم میشود و نه هیچ شهید عزیز دیگری! پس زیاد دنبال دل خوش کنک هایی چون زدن چهار سرباز و ژنرال آمریکایی و اسرائیلی نباشید. بگذار راحتت کنم! ایران دو هدف عمده دارد و تا آن دو محقق نشوند هیچ چیز دیگری انتقام خون شهدای ما نمیشود.
🔹اولی اخراج آمریکا از منطقه است و دومی سپردن سرنوشت فلسطین به دست فلسطینی ها و آزادی قدس شریف. فرماندهان ایرانی هدف های بزرگتری از زدن چند سرباز اسرائیلی در سر میپرورانند، و برای رسیدن به آن اهداف بزرگ خود را چندان معطل خواسته های کوچک نمیکنند.
🔹حالا شما هی بگویید ایران چرا انتقام نمیگیرد! انتقام اگر آنگونه است که شما فکر میکنید، روزی چندین فرمانده اسرائیلی در غزه کشته میشوند، و چندین نفر آمریکایی هم در عراق و سوریه و اوکراین! جمهوری اسلامی پشت مرزهای فلسطین اشغالی است، از چند جهت اسرائیل را محاصره کرده، از آن سو خود را به مدیترانه رسانده، از این سو باب المندب و دریای سرخ را در تسلط خود دارد، باز هم میگویند چرا انتقام نمیگیرد! اصلا هم فکر نمیکنند ایران تنها کشوری است که روزانه بر سر آمریکا و اسرائیل میکوبد و آنها هیچ کاری نمیتوانند بکنند!
🔹بلایی که ایران بر سر آمریکا آورده را روسیه و چین حتی جرئت فکر کردن به آن هم ندارند. اما باز میگویند ایران چرا کاری نمیکند. عزیز من! امروز دیگر در جهان حرفی از آلمان و فرانسه و انگلیس در حوزه های نظامی و استراتژیک نیست، اما همه جا از ایران حرف میزنند. امروز وقتی حرف از نظم نوین جهانی میشود تمام تحلیلگران عالم چهار کشور را نام میبرند و خوشتان بیاید یا نیاید از مهمترین و تاثیرگذارترینشان ایران است.
🔹ایران است که سر آزادراه انرژی دنیا عوارضی زده؛ ایران است که حتی روسیه و چین و آمریکا بدون در نظر گرفتن خواسته اش به موفقیتی در غرب آسیا نخواهند رسید؛ ایران است که دیگر هیچ پروژه ای بدون رضایتش در خاورمیانه به سرانجام نمیرسد. هرچه را نخواهد نمیشود، تمام!
🔹کریدور هند، اعراب، اسرائیل، مدیترانه کو؟ پیمان ابراهیم کو؟ خاورمیانه جدید کو؟ در عوض اما یمن قوی روی کار آمد، غزه استوار خودنمایی کرد، اسد همچنان ایستاده، حزب الله میدرخشد، و هرآنچه ایران خواست شد! ایران نمیتواند؟!
به کانال تخصصی تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇
@tahlilisiyasiseraat
@seraat_tahlil_siyasi
کانال تحلیلی سیاسی صراط
تعیین تکلیف بچه های انقلاب!
.
تعیین تکلیف بچههای انقلاب!
✍سیدامیرحسین حسینی
نمیتوانی در سیاست مخالف برجام و فضاحت ظریف و روحانی آخوندی و زنگنه و نعمتزاده باشی اما در اقتصاد جانفدای آنان شوی!
نمیتوانی تشکل دانشجویی باشی و عصرها جلوی اتاق بازرگانی تجمع کنی اما شبها در رسانه از مطالب دنیای اقتصاد حمایت کنی!
نمیشود بچه انقلابی باشی و کف خیابان در سختترین روزهای آشوب خیابانی کتک بخوری اما شبها سینهات مملو از اندیشههای اقتصادی رسانه اقتصادی ضدانقلاب باشد..
نمیشود مسکن بزرگترین رنج و هزینه زندگیات باشد اما از اندیشه و رسانه عباس آخوندی حمایت کنی!
نمیشود دبیر نگارش برنامه هفتم و مسئول اجرای سند تحول دولت بود اما برای رسانه برانداز اقتصادی نامه فدایت شوم نوشت..
نمیشود بچههای انقلابی کرمان و اصفهان و مرودشت باشید اما همپیمانان روحانی و همتی و دنیای اقتصادها را به مجلس بفرستید!
رفقا
نمیشود این همآغوشی سلاحورزی و نیلی و غنینژاد و مشایخی و ظریف و ناطق و همتی و جهانگیری و دار و دسته مفسدین را دید و از آن متنفر بود اما در اقتصاد با افتخار از اندیشه آنان حمایت کرد..
باید تکلیف خود را با اقتصاد روشن کنیم..
باید تکلیف خود را یکبار برای همیشه با اقتصاد مقاومتی و قانون اساسی امام و رهبری و بهشتی و مطهری و اندیشمندان بزرگ انقلاب اسلامی روشن کنید..
باید انتخاب کنید.
باید دوست و دشمن را شناخت و تولی و تبری را در اقتصاد پیش گرفت..
رفقای انقلابی
وقتی جنگ، جنگ اقتصادی و جهاد، جهاد تبیین است؛
نمیتوانید وقتی حامی دشمن هستید در جبهه خودی بجنگید..
نمیتوانید تا نقشه دشمن را شناسایی نکردید، جهاد تبیین کنید..
مطلب مرتبط 👇
https://eitaa.com/hamraah_ba_tahlil/335
به کانال تخصصی تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇
@tahlilisiyasiseraat
@seraat_tahlil_siyasi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صحبت های عجیب سخنگو!
صحبت های عجیب آقای رمضان شریف
✍ابوقاسم
سخنگوی سپاه پاسداران مبنی بر اینکه عملیات طوفان الاقصی یکی از انتقام های ترور شهید قاسم سلیمانی توسط آمریکا بود جنجالی ترین موضع ممکن از سوی یک مقام رسمی کشور بود که گرفته شد.
صحبت های آقای رمضان شریف عملا جهت گیری کلی حاکمیت در عملیات طوفان الاقصی را زیر سوال برد و مسئولیت عملیات طوفان الاقصی در ۷ اکتبر را برعهده ایران گذاشت
رهبرانقلاب اسلامی و سایر جریان های حاکمیتی با منطق و استراتژی هوشمندانه، عملیات طوفان الاقصی را تصمیمی کاملا فلسطینی خواندند ،تا با این استراتژی راحت تر بتوانند در عرصه سیاسی و امنیتی و نظامی به جبهه مقاومت در داخل فلسطین کمک کنند.
اما صحبت های آقای رمضان شریف به تصورات و برخی تحلیل های عربی مبنی بر اینکه ایران از مساله فلسطین استفاده ابزاری میکند قوت بخشیده و این موضوع در حال وایرال وسیع در جهان عرب هست.
موضع سخنگوی سپاه با واکنش صریح حماس روبه رو شد و آن را تکذیب کرد تا از تبعات روانی آن در فلسطین که زیر آماج حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی قرار دارند جلوگیری کنند.
طبیعتا این موضعگیری نسنجیده باعث می شود اختلافات نیمه گفتمانی برخی در نوار غزه با مقاومت حماس و برخی اختلافات که میان ایران و حماس در سوریه بود احیا شود،فقط به خاطر مشاوره غلط و کج سلیقگی!
📌همان طور که عرض کردم گروه های مخالف حماس در حال سوء استفاده از صحبت های نسنجیده اخیر سخنگوی سپاه است
این بیانیه جنبش فتح هست ،گروهی که در تاریخ موجودیتش فقط به فلسطین خیانت کرد:
حماس سازمانی فلسطینی است و امیدواریم از ائتلافهای منطقهای که رویکردشان سو استفاده از وضعیت فلسطین است خارج شود
بخشی از جوانان عرب فریب شعارهای ایران را خوردهاند و باید خطر این کشور را درک کنند
حماس باید به سوالات جدی ساکنان غزه درباره فایده این جنگ پاسخ دهد
همچین موضعگیری هایی که هرچند اصلاح شده است اما آثار روانی بسیار سنگینی برای جبهه مقاومت و به صورت خاص برای حماس در افکار عمومی داخل فلسطین داشته است.
آن هم در این شرایط تاریخی و حساسی که مردم و مقاومت غزه در آن قرار دارند
موضعگیری اخیر بدون تردید باعث تضعیف مقاومت حماس و تقویت ادبیات و ادعاهای جریان سازشکار فتح در افکار عمومی داخلی فلسطین و غزه شده است
به کانال تخصصی تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇
@tahlilisiyasiseraat
@seraat_tahlil_siyasi
هدایت شده از گاه نویس// یداله یاسینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گلایه های رئیس سازمان بازرسی کل کشور و سه نکته!
✍یداله یاسینی
یکم) به راستی چرا یک دستگاه نظارتی نمیتواند بررسی کند که بانکها به چه کسانی وام دادهاند؟!
دوم) اساساً تعریف و وظیفه دستگاه نظارتی چیست ؟!
سوم) علت سکوت مجلس و دولت در این خصوص چیست و چه کسی باید پاسخگوی افکار عمومی باشد؟!
🤔تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!
#سازمان_بازرسی
#دستگاه_نظارتی
#مجلس
#دولت
به کانالِ #همراه_با_تحلیل بپیوندید 👇
@hamraah_ba_tahlil
مسیر وزیر شدن زنان هموار میشود؟
✍کبری آسوپار
💥انتخاب وزیر زن از شعارهای حداقل دو رئیسجمهور اخیر ایران بوده است. با این حال، وزیر شدن زنان در این دو دولت محقق نشده و در سطحی کلیتر، باید گفت که وزیر شدن زنان در ایران همیشه با چالشهایی همراه بوده است، حتی همان وقتی هم که از سرانجام یک زن وزیر شد (دولت دوم محمود احمدینژاد) خالی از کشمکشهای سیاسی و فقهی و اجتماعی نبود.
🔻چالشهایی که اغلب به عرصه رسانه و بروز رسانهای هم نمیرسید، اما در تصمیم نهایی دولتها یا حداقل بهانه آفرینی آنها برای آنکه خلاف وعدههای انتخاباتی خود عمل کنند، مؤثر بود.
🔻دیدار روز گذشته رهبری را میتوان یک فصلالخطاب در این زمینه دانست، گرچه طبعاً نمیتواند به طور کامل اختلاف نظرها پیرامون وزارت زنان را برطرف کند. با این حال حداقل آن است که بهانه را از دست رؤسای جمهور میگیرد.
🔻حضرت آقا روز گذشته در دیدار بانوان که در آستانه میلاد حضرت زهرا سلامالله علیها برگزار شد، عرصه مدیریتی و برعهده گرفتن مناصب دولتی را از مواردی دانستند که جنسیت در آن دخیل نیست و صرفاً «شایسته سالاری» باید مورد توجه قرار بگیرد: «یک مسئله، مسئله مشاغل اجتماعی و مدیریتهاست که این را از من سؤال کردند. در مشاغل مختلف مدیریتی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی حضور زنان هیچ محدودیتی ندارد. در عرصه مدیریتی مسئله جنسیت مطرح نیست... یک جایی یک بانوی باسواد مجرب و کارآمد بهتر از آن مردی است که در این زمینه نامزد وزارت شده است. این زن باید وزیر شود.»
🔻مواضع رهبری درباره زنان همیشه مترقیتر از نگاهی بوده که به شکل سنتی از یک عالم دینی انتظار میرفته است. در موضوع وزارت زنان هم میتوان گفت ایشان با نگاههای سنتی غالب موافق نیستند. در سالهای گذشته بخشی از چالشها پیرامون انتخاب وزیر زن، در حوزه فقه مطرح میشد و مباحثات در این زمینه به بنبست میرسید. «الرجال قوامون علی النساء» را به میان میآوردند و وزارت زنان را تخطئه میکردند. حال اهمیت موضع روز گذشته رهبری بیشتر رخ مینماید.
🔻البته رهبری هیچ گاه مخالفتی هم با وزیر شدن زنان نداشتند و باز هم البته که بروز این نگاه رهبری صرفاً موضعگیری دیروز نبود و پیش از این هم، البته نه با این صراحت، ولی به نحوی که برای عموم قابل دریافت باشد، بیان کردهاند. از جمله شهریور سال ۹۲ و در دیدار جمعی از بانوان فرهیخته حوزوی و دانشگاهی فرمودند که «از اینکه این بانوان در این مناصب اجرایی باشند من هیچ مشکلی ندارم؛ یعنی منع نمیکنم، نفی نمیکنم، ایرادی هم برایش قائل نیستم - فرض کنید وزیر بهداشت ما یک خانم بود، یا معاونین رئیسجمهور مثلاً یا بخشهای مختلف در بینشان بانوان هستند، این از نظر من اشکالی ندارد- آنچه اشکال دارد، افتخار به این است؛ که ما به رخ دنیا بکشیم که ببینید، ما در بخشهای اجرایی اینقدر زن داریم!...»
🔻حال که صراحتاً هم فرمودهاند، به مصداق همان مزاحی که سالها قبل به گلایههای یک شاعر کردند و در باب دیدارها فرمودند «از این طرف که منم راه کاروان باز است»، باید گفت از آن طرف که ولی فقیه و رهبر جامعه است، راه باز است و میماند دو سوی اصلی دیگر؛ یکی دولتها و آنهایی که بر مسند ریاست جمهوری مینشینند که با این حمایت «باید وزیر شود» رهبر، دیگر جای بهانهچینی برایشان باقی نمیماند و اگر مخالفتی هم بشود، از یک نفر در جایگاه رئیس دولت و آن هم با پشتوانه موضع رهبری انتظار ایستادگی میرود؛ دومی هم خود زنان که همت کنند و از خود شخصیتی در دنیای مدیریت و سیاست بسازند و نشان دهند، که کسی نتواند آنها را (خصوصاً باز هم به پشتوانه موضع رهبری) نادیده بگیرد.
با این سخنان آیا میتوان گفت مسیر وزیر شدن زنان دیگر هموار شده است و در دولتهای آینده، زنان با کمترین چالش مربوط به جنسیت خود میتوانند بر مسند وزارت قرار بگیرند؟
به کانال تخصصی تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇
@tahlilisiyasiseraat
@seraat_tahlil_siyasi
موالید و جمعیت
✍دکتر باوری
⛔️سال ۱۴۰۵، در #تله_جمعیتی گیر میکنیم،⚠️این وحشتناک است
۱۳۰ سال طول می کشه که کشور پیر ما دوباره جوان شود
سال ۱۴۸۰ کشوری با ۳۱ میلیون (تقریبا یک سوم الان) داریم با ۶۵٪ که سن آنها بالای ۷۰ سال خواهد بود.
یعنی جوانی نیست که کاری برای پیران انجام بدهد، آنقدر این قضیه مهم است که رهبر انقلاب چند جمله عجیب فرمودند:
- تن انسان میلرزه
- من هم مقصر بودم
- خبر پیری کشور دهشتناکه
- بابت این موضوع شب خوابم نمیبره
- هر کس قدمی در راستای برداره، در نماز دعایش میکنم.
- تلاش برای جوانی خانواده یکی از ضروریترین فرائض مسئولان و آحاد مردمه.
نکته اول: برای جوانی جمعیت این همه تأکید کردیم، در عین حال نتایج، خیلی نتایجِ دلگرم کنندهای نیست.
مشاور امنیت ملی نتانیاهو در کنگره اسرائیل میگه: ایران ادعا میکنه اسرائیل ۲۵ سال آینده را نخواهد دید، اما من با آمار و ارقام اثبات میکنم، ایران خودش ۲۵ سال آینده را نخواهد دید!!.
مشاور جرج بوش سالها پیش گفته بود: لازم نیست به ایران حمله کنید، چون ایران خودش در بحران جمعیت نابود میشه، اگر خواستید به عراق حمله کنید.
فاجعه اینه که نرخ رشد ما الان زیر ۱٪ و نزدیک صفره.
اون هم مربوط به اهل سنت در استان سیستان و بلوچستان و استان آذربایجان غربی میشه
چند عامل موثر در تشدید این بحران:
۱- افزایش سن ازدواج
۲- کاهش تمایل به ازدواج
۳- افزایش نرخ طلاق
۴- افزایش نرخ ناباروری
۵- جلوگیری و کاهش تمایل به فرزند آوری
نکته دوم: قطعا اغلب اطرافیان شما، خواسته یا ناخواسته، حداقل درگیر یکی از موارد بالا هستند
لازمه یادآوری کنم، که از فرزند چهارم به بعد روی رشد جمعیت تاثیر داره، دو تای اولی (جانشین والدین) که نرخ رشد روی صفره، یعنی افزایش جمعیت محاسبه نمیشه
پیری کشور
در سال ۱۳۹۶ جزو ۷۷ کشور جوان بودیم
سال ۱۴۰۱ جزو ۱۱۱ کشور میانسال شدیم
سال ۱۴۰۵ میفتیم داخل تله جمعیتی و جزو ۱۱ کشور پیر میشیم
سال ۱۴۲۰ سومین کشور پیر دنیا سال ۱۴۸۰ جمعیت ایران ۳۱ میلیون
همین الان هم اوضاع خیلی افتضاحی داریم الان ما ۴۱ میلیون زن داریم که
۶۳٪ یائیسه اند، از ۳۷٪ باقیمانده، یک پنجم نابارور قطعی و یک پنجم هم نابارور ثانویه هستند
یعنی فقط ۲۲٪ از زنان ما توانایی باروری دارند . اونا هم خیلیاشون به دلایل مختلف بچه نمیارن بدلیل اشتغال، بی حوصلگی، سختی زایمان فرار از مسئولیت، مشکلات اقتصادی، مشکلات خانوادگی
بیایید ببینیم چطور دشمن با برنامهریزی، خودمون رو توسط خودمون نابود میکند
صهیونیستهای انگلستان ۱۰۰ سال پیش روی کاهش جمعیت کشورهای اسلامی مطالعه و برنامهریزی کردند
سال ۱۲۹۷ با ایجاد سربازی و مدرسه دارالفنون، جوانها را مشغول درس و سربازی کردند، که سن ازدواج بالا بره،
سال ۱۳۴۰ یک زن از سازمان بهداشت جهانی مامور پیادهسازی سیاستهای کاهش جمعیت شد
نکته سوم: دهه ۷۰ وقتی دولت رفسنجانی از بانک جهانی استقراض کرد، شرط کردند باید جمعیت ایران کاهش پیدا کند.
کنترل جمعیت با بزرگترین بسیج اجرایی و تبلیغی انجام شد
حتی روستاهایی که امکانات اولیه آب و برق و گاز نداشتند دفتر بهداشت داشتند، که وسایل پیشگیری از بارداری را توزیع کنند.
شعار «فرزند کمتر زندگی بهتر» به صورت گسترده تبلیغ شد
کاری که قرار بود در ۲۰ سال با یک شیب ملایم اتفاق بیفته با نفوذ جاسوسان و مزدوران با سرعت عجیبی اتفاق افتاد
سال ۷۸ ایران رتبه اول جهان در کنترل جمعیت شد و اسرائیل رتبه آخر را پیدا کرد
۱۰ سال بعد، اواخر دهه ۸۰ کارشناسان متوجه شدن چه کلاه گشادی سرمون رفته
رهبر انقلاب از همان سالها بارها درباره این بحران صحبت کردند، اما هرچه جلوتر رفتیم فهمیدیم اوضاع وخیمتر و راه جبران سختتر شده است
البته این وضعیت برای همه کشورهای اسلامی اتفاق افتاده.
کشور بحرین و لبنان که وضعیت بدتری نسبت به ایران دارند.
بعد از آن هم عراق و...
اما راهکار؟
کارشناسان میگن تا سال ۱۴۰۵ اگر ۱۴ میلیون زایمان موفق داشته باشیم در تله نمی افتیم
یعنی از ۴۱ میلیون زن ایرانی که فقط ۹ میلیون توانایی باروری دارن، اگر هر زنی که نابارور و یائسه نشده باشه، در این ۳ سال باقی مانده ۲ فرزند بیاره، ما در تله گیر نمی کنیم.
#امید_به_آینده
به کانال تخصصی تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇
@tahlilisiyasiseraat
@seraat_tahlil_siyasi
۹ دی؛ فراتر از افکار عمومی
✍محسن مهدیان
یکم. اول قصهٔ ۹ دی را در چند جمله مرور کنیم.
ماجرا چه بود؟: "دروغ گفتند". یعنی آنها که اتفاقا شعار قانونگرایی داشتند، مشخص شد که سختترین دشمنی را با قانون دارند. با قانون انتخابات وارد رقابت شدند و وقتی شکست خوردند، زیر میز زدند و گفتند قانون را قبول نداریم. همانها که شعار انتخاباتیشان علیه دروغ بود، مشخص شد که دروغ میگفتند که شعارمان قانون است.
اما ماجرا به اینجا ختم نشد. برای اینکه زیر میز بزنند گفتند تقلب شده است. عدهای هم باور کردند و به خیابانها ریختند. حق داشتند. واقعا فکر میکردند تقلب شده است. اما ماجرا جایی نگرانکننده شد که گفتند داور را قبول نداریم. قضاوت برای تقلب با خودمان است، نه قانون.
آتش شعله گرفت. جماعتی به خیابانها ریختند. شعار دادند. کمکم اعتراضات تند و بیپروا شد. سطل آشغال آتش زدند. شیشهٔ بانک شکستند. راه را بستند و غیره. تا اینکه ضدانقلاب مثل همیشه میداندار شد و کار کشید به نه غزه و نه لبنان و توهین به سیدالشهدا و آدمکشی...
و اینجا بود که گویی پردهها افتاد. مردم متوجه شدند باطن ادعای تقلب، تجزیهطلبی است و آدمکشی. بعدها ماجرا روشنتر هم شد. وقتی که همه دیدند سختترین تحریمهای اقتصادی در همان روزها کلید خورده است.
یعنی پشت پردهٔ فتنهٔ ۸۸ همانها بودند که پشت پردهٔ کوچک کردن سفرهٔ مردم شدند و همانها بودند که پشت پردهٔ تجزیهطلبی و همانها بودند که پشت پردهٔ ترور و همانها بودند که پشت پردهٔ بیحجابی اجباری شدند تا رسید به اغتشاشات ۱۴۰۱ و حالا پشت پردهٔ همهٔ آن فتنهها، درگیر کودککشی است...
و اما این یک درس بزرگ است؛ درسی که حقیقت ملت ایران را توضیح میدهد. برای همهٔ آنها که ظاهرگرا هستند و نمیتوانند باطن حقیقی این ملت را ببینند.
دوم. در مرور قصهٔ ۹ دی دقت کردید؟ مردم کجا جدا شدند؟ وقتی باطن آن شعارها و ادعاها مشخص شد... این باطن چه بود؟ ضدیت با هویت ایمانی مردم. وقتی با ایمان مردم مقابله شد، ۹ دی خلق شد.
هویت ایمانی مردم امری فراتر از افکار عمومی است. افکار عمومی لایهٔ شناخت مردم است. ایمان لایهٔ باورهای عمیق مردم است. دستکاری شناخت مؤثر است، اما دستکاری ایمان مردم به این سادگیها میسر نیست.
مردمی که به جهت افکار عمومی سال ۸۸ رنگینکمانی بودند، به جهت ایمانی در ۹ دی یکرنگ شدند. و این ناگفتهٔ شنیدنی و شیرین انقلاب اسلامی است. این مردم با هر سلیقهای و هر شکلی، به جهت ایمانی یکصدا هستند و یکپارچه.
این دارایی را دشمن نمیداند که هیچ؛ اما برخی خودیها و انقلابیها و مسؤولین نیز بدان جاهلاند و در ظواهر متوقفاند.
به کانال تخصصی تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇
@tahlilisiyasiseraat
@seraat_tahlil_siyasi
روحانی محبوبیت ندارد
اطلاعات غلط به او ندهید
✍محمد ایمانی
💥یک روزنامه اصلاحطلب از روحانی خواست گرفتار مغالطهها و اطلاعات گمراهکننده اطرافیان نشود چرا که محبوبیتی میان مردم ندارد؟
روزنامه آفتاب یزد مینویسد: حسن روحانی، رئیسجمهور سابق، به بهانه انتخابات خبرگان فعال شده است. او بعد از یک دوره سکوت این روزها بیشتر در رسانهها دیده میشود.
چهرههای شاخص سیاسی بعد از خروج از قدرت مدتی سکوت میکنند تا شرایط را برای بازگشت بسنجند. آنان اگر شرایط را مساعد ببینند کمکم از لاک خود خارج شده و به اظهار نظر میپردازند و بسان یک دولت در سایه عمل میکنند.
روحانی به دنبال چیست؟ از فحوای کلام این روزهای روحانی میتوان متوجه شد که وی برنامهای که در سر دارد مختص به انتخابات خبرگان نیست و در حال زمینهچینی برای انتخاباتهای دیگر است.
اما سؤال کلیدی این است که آیا حسن روحانی در زمان مناسبی سکوت خود را شکسته ؟ یعنی با توجه به آنچه گفته شد آیا رئیسجمهور سابق در جامعه دارای پایگاه اجتماعی لازم است؟
البته معمولا در عالم سیاستُ اطرافیان چهرههای شاخص سیاسی، با اطلاعات غلط آنان را به خطا میاندازند. به نظر میرسد اشتباهی در این میان رخ داده که لازم است حداقل حسن روحانی در این زمینه هوشیار باشد.
برخی از اطرافیان رئیسجمهور سابق، تصور میکنند به دلیل عملکرد دولت فعلی، روحانی در جامعه به محبوبیت قابل توجهی رسیده است. برای مثال چندی پیش، یکی از نزدیکان او در شبکه ایکس نوشت: «به دکتر روحانی گفتم نگران تبلیغات و ستاد تبلیغات نباشید، عملکرد آقای رئیسی و دولتش ستاد انتخاباتی ماست.». این دقیقا مغلطه آشکاری است که میتواند حسن روحانی را به اشتباه بیندازد.
برخلاف آنچه برخی از اطرافیان روحانی اشاره میکنند باید گفت که با علم به نظرسنجیهای انجام شده، وی کماکان در جامعهُ چهره سیاسی محبوبی نیست. دلیل، کارنامه پرغلط دولت تدبیر و امید در ۴سال دوم است.
همین امروز هم حسن روحانی در زمره چهرههای سیاسی محبوب تلقی نمیشود.
به کانال تخصصی تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇
@tahlilisiyasiseraat
@seraat_tahlil_siyasi
روسیه و اسرائیل؛ در بر همان پاشنه است!
✍صابر_گل_عنبری
اظهارات پنجشنبه وزیر خارجه روسیه در گفتگو با خبرگزاری "نووستی" و شبکه "روسیه 24" نشان داد که انتقادات نسبتا بیسابقه مسکو از کشتار غیرنظامیان و محاصره غزه در طول سه ماه اخیر، برخاسته از تحولی محتوایی در قبال این ابرمناقشه خاورمیانه نیست.
لاوروف در این مصاحبه همپوشانی در هدف "ریشهکنی نازیسم" در دو جنگ اوکراین و غزه را مطرح و از نتانیاهو به خاطر عدم انتقاد از روسیه ستایش کرد. در حالی که تهران با روسیه درباره انگیزه حمله به اوکراین همدلی کرده بود، اما مسکو این گونه اهداف خود در این جنگ را به اهداف اسرائیل در جنگ غزه پیوند زد!
در یک اتفاق نادر، در تحلیل جنگ غزه برخی عمدتا با گرایش ضد روسی و برخی روسوفیلها به یک نقطه تلاقی رسیدند و آن هم گمان «ضد اسرائیلی شدن سیاست روسیه در خاورمیانه» است. بدین ترتیب که از یک طرف، برخی "طوفان الاقصی" حماس را به روسیه و عامل "جنگ انرژی" آن منتسب کردند که مفروض این تحلیل ضد اسرائیلی شدن سیاست خاورمیانهای روسیه و اتحاد آن با محور ایران است و از دیگر سو نیز همین پیشفرض نیز خروجي تحلیل برخى روسوفيلها از انتقادات روسیه از اسرائیل در طول جنگ غزه است که برخی کارشناسان آن را نشانه دوری روسیه از تل آویو و نزدیکی به "محور مقاومت" پنداشتند.
اما به نظر میرسد که هیچ تحول مبنایی در سیاست کرملین در قبال اسرائیل رخ نداده است. بله! روسیه تا حدودی از منتفعان جنگ غزه است و آن هم به علت پدیدار شدن مشغله و اولویت دیگری برای ناتو یعنی آمریکا و تشتت در تمرکز غرب بر جنگ اوکراین است؛ اما این انتفاع لزوما به معنای دست داشتن روسیه در "طوفان الاقصی" نیست. اگر به طور سطحی به مسائل نگاه شود که باید جنگ اوکراین را هم کار محمد بن سلمان بدانیم! چون او را از انزوای ناشی از قتل خاشقچی خارج ساخت و وزنه ریاض را در معادلات جهانی بالا برد.
در پس طرح گمانه پیشگفته بیاطلاعی از نفوذ لابی یهودی در روسبه و ساختار قدرت در آن نيز نهفته است که اگر مسکو چنین نقشی داشت حمله هفتم اکتبر قبل از اجرا خنثی میشد.
تحولات 83 روز جنگ نیز نشان میدهد که طرح عامل انرژی در ورای "طوفان الاقصی" و سخن گفتن از تلاش روسیه برای حذف اسرائیل از بازار انرژی اروپا تا چه اندازه ناصواب است. همین عامل روسی در صورت صحت میطلبید که روسیه حماس را قبلا مجهز به موشکها و تجهیزاتی میکرد که با هدف قرار دادن میادین گازی اسرائیل در دریای مدیترانه، آن هدف گازی روسیه را تحقق ببخشند؛ اما این میادین هیچ آسیبی ندیدند. دلیلش هم ساده است؛ چون حماس هیچ امکاناتی برای حمله به آنها در اختیار نداشت.
برخی دیگر از جمله روسوفیلها نیز به شکل دیگری در تحلیل مواضع روسیه در این جنگ با سخن گفتن از تحول در سیاست روسیه در قبال مناقشه خاورمیانه و اسرائیل دچار خطای ادراکی شدند. چنان که قبلا نیز گفته شد این انتقادات تند بیشتر با هدف ارسال پیامی هشدارآمیز به اسرائیل برای خودداری از کمک نظامی به کییف و همچنین مچگیری از آمریکا و فشار بر آن در پرونده اوکراین مطرح شد و البته اهداف دیگری هم چون تعمیق نفوذ نرم روسیه در دو جهان عرب و اسلام و منطقه در پس آن نهفته است.
هر چند سیاست مسکو در قبال منازعه فلسطین با غرب تفاوتهایی دارد و روسیه مانند آمریکا و بعضا اروپا حامی پروپاقرص اسرائیل نیست، اما سیاست اعمالی مسکو در منطقه در دوره پساجنگ سرد بیشتر در جهت همسویی با اسرائیل و منافع با آن تعریف شده است که حضور نزدیک به دو میلیون یهودی روس تبار در اسرائیل، مراودات بیشتر آنها با روسیه و همچنین در هم تنیدگی منافع برخی زرسالاران یهود با اصحاب قدرت در روسیه، این منافع را فربهتر کرده است.
به عنوان مثال، حملات اسرائیل به اهداف ایرانی در سوریه و تداوم آن که بدون قسمی همکاری و حداقل چراغ سبز مسکو امکانپذیر به نظر نمیرسد، خود برونداد صورت بندی امنیت اسرائیل به عنوان اولویت سیاست و منافع خاورمیانهای روسیه است که لاوروف در شهریور 1400 بر این اولویت تاکید کرد و در این جنگ نیز گفت که کشورش هیچ توافقی را که به امنیت اسرائیل ضربه بزند، نخواهد پذیرفت و اشاره به تشکیل کشور فلسطین هم از اهمیت آن مولفه در سیاست منطقهای کرملین نمیکاهد.
در این میان نیز به نظر میرسد که این رویکرد روسیه در سوریه میرود که برگردانی سوری نیز در جهت مخالف منافع ایران پیدا کند و پیش نشانههای آن را میتوان در موضع سست دمشق و بدون تحرکی دیپلماتیک در قبال جنگ غزه، سکوت چند روزه در قبال ترور سردار موسوی و سپس اکتفا به بیانیه وزارت خارجه، آن هم سه روز پس از ترور و نپرداختن به این مساله در رسانهها و تریبونهای رسمی سوریه دید. ناگفته هم نماند که محکومیتی نیز از جانب روسیه صورت نگرفت.
@tahlilisiyasiseraat
@seraat_tahlil_siyasi
اسلامیت نظام و انتخابات
✍دکتر عبدالله گنجی
"جمهوریت و اسلامیت نظام هر دو به انتخابات وابسته است، چراکه تحقق جمهوریت و مردمسالاری و حاکمیت مردم در اداره کشور هیچ راهی جز برگزاری انتخابات ندارد». بعد از این بیان رهبر معظم انقلاب، افراد زیادی سؤال میکنند جمهوریت را متوجه هستیم، اما اسلامیت نظام که از ناحیه وحی است، چگونه با انتخابات گره میخورد.
طبیعی است که منظور رهبری محتوای اسلام نیست، بلکه تحقق حاکمیت اسلام است و امروزه که حکومت اسلامی نداریم با جمهوریت معنا مییابد. برای فهم این مهم باید از سه منظر به اسلامیت نظام نگریست تا سامان ذهنی پیوند اسلامیت و جمهوریت برقرار شود. اینجا وزندهی صورت نمیگیرد بلکه «امکان امر واقع» موضوعیت دارد.
منظر اول: در اندیشه سیاسی امام خمینی (ره) اسلامیت و جمهوریت از دو مسیر متفاوت به هم نمیپیوندد که در صورت لزوم بشود به امتزاج آنان پایان داد و به قول سکولارها و غربگراها به تفکیک دین و سیاست روی آورد. در اندیشه امام دین خود زایشگاه سیاست است و این سیاست از درون دین متولد میشود که مثال نمادین آن جمله معروف شهید مدرس است که «سیاست ما عین دیانت و دیانت ما عین سیاست ماست». مسائلی مانند جهاد، اجرای حدود قضایی و احکام اجتماعی اسلام صرفاً در صلاحیت نظام اسلامی است.
بنابراین، وحدت دین و سیاست امری تدبیری نیست؛ مقولهای ذاتی است که در ایران از سال ۹۰۷ هجری (شروع صفویه) تا کنون این مهم چنان در هم تنیده شده است که اسلام تشیع جزو عناصر اختصاصی هویتی ایرانیان محسوب میشود. حال آنکه اسلام اهل سنت خصوصیتی عام برای همه مسلمانان و همه کشورهای مسلمان است.
منظر دوم: بالفعل شدن حاکمیت دین در عرصه سیاسی به اراده مردم بستگی دارد. حتی حکومت امیرالمؤمنین که طبق باور امامیه منصوب است، به واسطه به میدان نیامدن مردم بالقوه ماند. خود امام در بیعت عمومی سال ۳۵ هجری در مدینه نیز به نصب خود اشاره نمیکند، بلکه میفرماید: «لولا حُضُورُ الحاضِرِ، و قِیامُ الحُجَّه بِوُجودِ الناصِرِ، و ما أخَذَ اللّه ُ عَلَى العُلَماءِ أن لا یُقارُّوا على کِظَّه ظالِمٍ، و لا سَغَبِ مَظلومٍ، لأَلقَیتُ حَبلَها على غاربِهِا؛ اگر نبود فراوانی بیعتکنندگان (اکثریت) و تمام شدن حجت با وجود یار و یاور، و اگر نبود که خداوند از علما (اسلامیت) پیمان گرفته است که به سیری ستمگران و گرسنگی ستمدیده رضایت ندهند، هر آینه مهار شتر خلافت را بر شانهاش میانداختم».
حکومت علی (ع) مشروع بود، اما بالفعل نبود و در سال ۳۵ با ۲۵ سال تأخیر بالفعل شد. آن یار و آن یاوری که امام اشاره میکند نقطه عطف برای بالفعل شدن حکومت است. اکنون نیز اینگونه است. اینکه میگویند هر انتخابات یک رفراندوم به جمهوری اسلامی نیز است، یعنی همین، یعنی مردم فرد را برمیگزینند، اما این گزینش یعنی استمرار نظام جمهوری اسلامی و معنای والاتر آن یعنی استمرار ماهیت حقیقی آن در ساختار حقوقی، پس اگر مردم به میدان نیایند حاکمانی که اسلامیت را به پیش ببرند نیز وجود نخواهند داشت و اگر باشند و شایستگی هم داشته باشند بالقوه خواهند ماند.
منظر سوم: رهبری نظام جمهوری اسلامی نگهبان و قبلهنمای اسلامیت نظام است. بالاترین مرجعیت صیانت از سیرت و صورت دین در جامعه اسلامی است و بالفعل شدن چنین رهبری در عصر حاضر با معماری بینظیر امام در نظامسازی، به انتخاب مردم سپرده شده است. شخصاً از مرحوم آیتالله مصباح یزدی در دانشگاه تهران پرسیدم نسبت ولایت فقیه و جمهوریت را چگونه توجیه میکنید؟ و او دقیقاً چنین پاسخ داد «اگر مردم نخواهند، ولی فقیه وجود دارد، اما بالقوه میماند و حکومتش شکل نمیگیرد»؛ بنابراین انتخابات امسال از جهت انتخابات مجلس خبرگان نیز انتخاب اسلامیت است. نه اینکه اسلام وجود ندارد یا مردم محتوای دین را کم و زیاد میکنند بلکه مردم متولیان امر دین سیاسی و اجتماعی را انتخاب میکنند، تثبیت و استمرار میبخشند و این چفت و بست بومی و زیبا که مستقل از قرارداد اجتماعی غرب است مدیون معماری آن رهبر حکیم و بزرگ تاریخ معاصر ما یعنی امام خمینی (ره) است که هم دین را به میدان اجتماع و سیاست آورد و هم مردم را وارد صحنه کرد و هویت بخشید.
به کانال تخصصی تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇
@tahlilisiyasiseraat
@seraat_tahlil_siyasi
💵 «تثبیت ارزی در دنیا»
✍طاهر رحیمی
🔖 حدود ۷۰٪ کشورهای دنیا با ادبیات ما «رژیم تثبیت ارز» دارند
🔖 تثبیت ارز رژیم ارزی نامتعارف و عجیبی نیست، بلکه مستلزم جعبهابزارهای مشخص پولی، مالی و ارزی است
🔖 نقد فعلی به بانک مرکزی نه به تثبیت ارزی بلکه به «عدم تدارک ابزارهای لازم» برای تثبیت باز میگردد.
🔖 ممکن است عزیزانی این تثبیت ارزی را فقط به کنترل تورم از مسیر کنترل رشد نقدینگی نسبت دهند که واضحا آمارهای متعددی خلاف این مدعا را نشان میدهد.
📍نمونه اول: انگلیس طی ۴۰ اخیر
رشد نقدینگی M2: حدود ۲۱ برابری(۲۰۰۰٪)
تورم(بر اساس CPI): ۱۶۰٪
رشد اقتصادی: حدود ۱۲۰٪
📍نمونه دوم: مکزیک طی بیش از ۳۰ سال اخیر
رشد نقدینگی: ۴۰۰۰٪
رشد اقتصادی: ۸۰٪
تورم: ۱۰۰۰٪
📍نمونه سوم: نروژ طی بیش از ۳ دهه اخیر
رشد نقدینگی: بیش از ۵۰۰٪
رشد اقتصادی: ۸۰٪
تورم: ۱۰۰٪
📍نمونه چهارم: کرهجنوبی طی بیش از ۳۰ سال اخیر
رشد نقدینگی: ۳۳۰۰٪
رشد اقتصادی: ۴۰۰٪
تورم: ۱۷۵٪
📌 بنابراین:
1⃣ تثبیت ارز نه یک کار پوپولیستی و سرکوبگرایانه بلکه یک سیاست ابزارگرایانه است
2⃣ جعبه ابزار «حکمرانی پولی، مالی و ارزی» تثبیت ارز را ممکن میکند
3⃣ ارز مخصوصا برای کشورهای که لنگر انتظارات تورمی است صرفا یک کالا نیست که بگوییم باید با نقدینگی یا تورم رشد کند بلکه پیشرانِ « فشار هزینه بر اقتصاد، تعادل عرضه و تقاضای کالا و خدمات، بهره انتظاری و عرضه و تقاضای نقدینگی» است.
به کانال تخصصی تحلیل و تبیین مسائل سیاسی ایران و جهان بپیوندید 👇
@tahlilisiyasiseraat
@seraat_tahlil_siyasi