#اسوههایاخلاق
🌺بمناسبت: درگذشت علامه محمد تقی جعفری، مفسر نهج البلاغه و فیلسوف مسلمان (1377 ه.ش) / قسمت اول🌺
زندگی نامه استاد
استاد جعفری در این باره خود می گوید: من در مرداد ماه سال 1304 (ه . ش) در کانون گرم خانواده ای با صفا، اما پایین از نظر سطح اقتصادی متولد شدم . پدرم درس نخوانده بود . ولی از نظر وارستگی و تقوی و صدق نمونه بود . از پیرمردهای تبریز شنیدم که می گفتند: از پدرم دروغ نشنیده بودند . این را روزی از پدرم پرسیدم . ایشان گفت: بله یادم نمی آید از سن بلوغ به این سو دروغ گفته باشم . . . . مادرم از سادات علوی یکی از خاندان بزرگ تبریز به شمار می آمد . . . او، بر خلاف پدرم، با سواد بود نخستین بار وی قرآن را به من یاد داد . حدود شش ساله بودم که به مدرسه رفتم . تحصیلات ابتدایی را در دبستان اعتماد آغاز کردم و از آن جا که قبل از ورود به مدرسه نزد مادر مقداری درس خوانده بودم، آمادگی برای رفتن به کلاس بالاتر را داشتم . بنابراین، در کلاس اول امتحانی از من گرفتند و مرا به کلاس سوم فرستادند . کلاس چهارم و پنجم را نیز در همین مدرسه گذراندم . ولی پیش از ورود به کلاس ششم، مسائلی پیش آمد که مجبور شدم دبستان را رها کنم . (1) پس از رها کردن درس، گویا یک شب در خواب صحبت می کردم که پدرم بیدار بود و می شنود که من شعری خواندم که مضمون آن این بود: «مراد و هدف و مقصود ما را که علم بود، روزگار از دست ما گرفت » وقتی بیدار شدم . پدرم گفت: «در خواب چه می دیدی؟» گفتم: در خواب از این که از درس محروم شدم ناراحتی داشتم، پدرم گفت: با برادر بزرگت بروید درستان را ادامه بدهید . چون مدتی بود که از نظر روحی به دروس الهی و معنوی علاقه بیش تری پیدا کرده بودم، به مدرسه «طالبیه » رفتیم . در آن جا دروس سطح مقدماتی حوزه و ادبیات را در نزد استادان بزرگواری چون سید حسن شربیانی، میرزا علی اکبر اهری، میرزا ابوالفضل سرابی و . . . خواندم . در این ایام، هم کار می کردم، هم درس می خواندم . مدت ها تا ظهر کار می کردم وبعد از ظهرها به مدرسه طالبیه می رفتم . و گاهی به عکس، بعد از ظهر کار می کردم، صبح ها درس می خواندم . (2)
پس از مدتی تحصیل در مدرسه طالبیه تبریز، علاقه عجیبی به هستی شناسی پیدا کردم و چون در تبریز به حد کافی نبود، به تهران آمدم . مقداری از متن رسائل و مکاسب مانده بود که در تهران خواندم . هم چنین در درس های مرحوم آیت الله آقا شیخ محمد رضا تنکابنی و آقا میرزا مهدی آشتیانی، و . . . شرکت می کردم . (3)
در سال 1320 (ه . ش) به اصرار آیت الله میرزا فتاح شهیدی رهسپار نجف می گردد
در نجف، استاد علامه جعفری به مدرسه صدر وارد می شود و بار دیگر، جلد دوم کفایه آخوند خراسانی را مطالعه و بحث می کند و در درس های خارج آیات عظام شیخ محمد کاظم شیرازی، آیت الله خویی، آیت الله سید محمود شاهرودی، آیت الله حکیم و آیت الله سید جمال گلپایگانی و آیت الله سید عبد الهادی شیرازی و آیت الله میلانی شرکت می کند و به موازات شرکت در درس های خارج، اصول و فقه، در محضر استادان بزرگی چون آقا شیخ صدرا قفقازی و آقا شیخ مرتضی طالقانی به فراگیری دروس فلسفی و عرفانی مشغول می شود .
پس از سه سال تحصیل در نجف اشرف، در سن 23 سالگی موفق به دریافت درجه اجتهاد از سوی آیت الله شیخ کاظم شیرازی می شود (4)
پی نوشت:
1 . ماهنامه رشد، ش 113، ص 5 .
2 . همان، ص 6 .
3 . همان، ص 6 .
4. آفاق مرزبانی، ص 43
#اسوههایاخلاق
#تهذیبوتربیتحقانی
🌺بمناسبت: درگذشت علامه محمد تقی جعفری، مفسر نهج البلاغه و فیلسوف مسلمان (1377 ه.ش) / قسمت دوم🌺
آثار علمی:
علامه محمدتقی جعفری در کنار تدریس، به تألیف و تحقیق نیز همت داشت. وی آثار گران سنگی از خود به یادگار گذاشته است که در این بخش به برخی از آن ها اشاره می کنیم:
1 ـ الأمر بین الأمرین: این کتاب برگرفته از درس های آیة الله خوئی است که در سال 1371 هجری قمری در نجف به چاپ رسید.
2 ـ جبر اختیار: این کتاب در سال 1344 شمسی در ایران به زیور طبع آراسته شد.
3 ـ رضاع: این کتاب درس خارج فقه آیةالله عبدالهادی شیرازی است که در سال 1373 هجری قمری در نجف به چاپ رسید.
4 ـ ارتباط انسان و جهان: پایه این کتاب در نجف گذاشته شده، ولی در ایران نگارش یافت و در سال 1378 هجری چاپ شد.
5 ـ وجدان.
6 ـ آفرینش انسان.
7 ـ علم در خدمت انسان.
8 ـ اخلاق و مذهب.
9 ـ فیزیک و متافیزیک.
10 ـ رابطه علم و حقیقت.
11 ـ نیایش حسین در عرفات.
12 ـ منافع فقه.
13 ـ انسان از دیدگاه قرآن.
14 ـ نگاهی به امام علی (ع).
15 ـ ایده آل زندگی و زندگی ایده آل.
16 ـ مولوی و جهان بینی.
17 ـ فلسفه و هدف زندگی.
18 ـ تفسیر، نقد و تحلیل مثنوی.
19 ـ تفسیر نهج البلاغه.
نعره زد عشق که خونین جگری پیدا شد
حسن لرزید که صاحب نظری پیدا شد
آرزو بی خبر از خویش به آغوش حیات
چشم وا کرد و جهان دگری پیدا شد
#تهذیبوتربیتحقانی
#استاد_در_نگاه_بزرگان
🔰هنوز جامعه و نسل جوان و جامعه ى فرهنگى و علمى ما، به دانستن همان مطالبى که آن بزرگوار از زبان و قلمش فیضان کرد
و در اختیار امت اسلام گذاشت، محتاجند.
💬#امام_خامنه ای
📚سخنرانی درجمع کثیری ازکارگران و معلمان سراسرکشور ۱۳۷۰/۲/۱۱
13950809_18517_192k.mp3
3.39M
#کلیپصوتی
#هفتهکتابوکتابخوانی
جای کتاب را هیچ چیز نمیگیرد / #بیاناتامامخامنهای
#تهذیبوتربیتحقانی
#راهورسمطلبگی
موضوع: 🌷پرداختن به راهکارهای تربیتی به جای برخوردهای حقوقی
قسمت چهارم
ابراز اعتماد و رفع تلقّی تحقیر و توهین🌷
ابراز اعتماد و رفع تلقّی تحقیر و توهین
اجرای کامل قانون حضور و غیاب، براساس نظر توده طلاب جوان، گونهای توهین و تحقیر تلقی میشود و در آن نوعی «بیاعتمادی» مشاهده میگردد. طلبه احساس میکند، پیش از هر جلسه غیبت یا پس از آن، یک بار باید به دفتر مدرسه مراجعه کند؛ در مقابل مدیر مدرسه قرار گیرد و توضیحی ارائه دهد. پیش از غیبت، چانهزنی کند و منتّی بکشد یا پس از غیبت بازخواست شود؛ مدارک معتبری تقدیم کند و پاسخگو باشد!
نفس این «احساس بیاعتمادی» فضای روابط را بر هم میزند؛ این در حالی است که محیط حوزه باید محیط اعتماد، محبّت و صداقت باشد.
اجرای نظم نئوپانی شاید در محیطهای غیردینی لازم باشد و موجب انتظام امور گردد، اما در فضای طلبگی که فضای برادری، صمیمیت، محبت و اعتماد است، زیبنده و شایسته نیست. در چنین فضایی باید اصل بر پاکی، درستی، صداقت و احساس مسئولیت قرار داده شود و اگر استثنایی مشاهده میشود، با حسن سلیقه تربیتی اصلاح و درمان شود.
بر این اساس، روابط مدیر مدرسه با طلبه باید بر محور «اعتماد متقابل» بگردد. زیرا نفس #ابراز_اعتماد در سازندگی شخصیت طلبه (و بلکه مطلق جوان) تأثیر فراوان دارد و فرایند قانونگذاری نباید ما را از این برکات فراوان تربیتی محروم سازد. گویا حد وسط میان «قانون موجود» و «اعتماد صد در صد به طلبه» که اکنون غیرعملی به نظر میرسد، ابراز اعتماد قانونی در دایرهای محدود باشد؛ چیزی شبیه امر بین الامرین که حد وسط میان جبر و تفویض است.
در تأیید این فراز، از پیام پرنور نبوی (ص) بهره بگیریم:
الوَلَدُ سَیدٌ سَبعَ سِنینَ وَ عَبدٌ سَبعَ سِنینَ وَ وَزیرٌ سَبعَ سِنینَ.. . ؛[مکارم الأخلاق , جلد۱ , صفحه۲۲۲ ]
فرزند 7 سال سید و سالار است و هفت سال برده و فرمانبردار و هفت سال وزیر و مشاور و یاور.
در این حدیث، «سید» نماد موجودی است که نظراً و عملاً نسبت به بندگان خود استقلال و اختیار تام دارد و خود را در رأی و حکم صائب میبیند، نه با بندگان خود، در امور مشورت میکند و نه عمل خود را مطابق آرا و امیال آنها تنظیم میکند و از آنها دستور میگیرد.
همیشه خود را نسبت به زیردستان برتر دیده و صاحب اختیار میداند؛ لذا انتظار اطاعت بیچون و چرای فوری از بندگان خویش دارد و هیچگونه تخلّف و سرپیچی را برنمیتابد.
«عبد» سمبل انسانی است که نه در عمل استقلال دارد و نه رأی او صائب و مقبول است. از این جهت، هیچگاه به صورت جدی طرف مشورت قرار نمیگیرد و تنها از او انتظار اطاعت و امتثال کامل میرود. عبد هر چه بیشتر مطیع و سربهراه باشد و فرمان برد، کاملتر است. او خود را در صورت نافرمانی، مستحق تنبیه و شایسته ملامت و مجازات میبیند و پذیرای تربیت مستقیم و امر و نهی صریح است.
«وزیر» نماینده موجودی است که رأی او مسموع و نظر او مورد احترام و شایستة دقت است، اما استقلال عملی نداشته و حکم او نافذ نیست. وزیر خود را سزاوار مشاوره و نظرخواهی میداند و رأی مستقل میدهد و به هیچ روی، تحمّل پرخاش و بیاحترامی را ندارد و امر و نهی صریح و مستقیم را برنمیتابد. در فرزانگی برای خود شخصیت و شأنی همسنگ حاکم و امیر قائل است؛ گرچه نهایتاً تابع و مطیع اوامر او است.
در این مرحله از زندگی که سنین 14 تا 21 سال را در برمیگیرد، نوجوان خود را ثقه و مورد اعتماد دیگران تصور میکند و فطرتاً انتظار دارد که دیگران به او اطمینان نموده و کارهایی خطیر را بر عهده او بگذارند و ابداً نمیپسندد که غلام فرمانبرداری تلقی شود که دائماً تحت نظارت و کنترل باشد و وظیفه بله قربانگویی را اجرا کند.
«وزیر»، گرچه تحت ولایت حاکم و تابع او است، اما مورد اعتماد و نماینده او محسوب میشود و دارای اختیارات زیادی است. «وزیر» هیچگاه کنترل بیش از اندازه و صریح را تحمل نمیکند و انتظار ندارد که سلطان، دائماً در جزئیات اعمال او دخالت نموده، اظهار نظر نماید. او خود را در مقام و منزلت، تقریباً همشأن حاکم میبیند و از اینکه حاکم را ناظر و مراقب دائمی خود بیابد، به ستوه میآید.
نکته بسیار مهم در فرایند قانونگذاری برای طلاب مبتدی همین واقعیت است که طلبه، در سنین 14 تا 21 قرار گرفته و همه مقتضیات جوانی که در این حدیث به نحو اعجازآمیزی بیان شده، درباره او صادق است؛ آیا قانونی که برای چنین مخاطبی نوشته میشود، نباید با قوانین عمومی تفاوت جوهری و با مقتضیات سنی و روحی آن مخاطب تناسب کامل داشته باشد؟
#راهورسمطلبگی
#تهذیبوتربیتحقانی