#زیِّ_طلبگی
🔅#لباس_روحانیت (قسمت اول)
درباره لباس روحانیت ـ كه عمدهترین نماد روحانیت و جلوه ظاهری اوست ـ سخن، فراوان است . برخی از طلاب، از تلبس به این لباس ابا دارند و ترجیح میدهند بدون استفاده از لباس رسمی، در زی روحانیت باشند.
شاید این ویژگی مرهون پارهای از عوامل زیر باشد:
1ـ ترس از تهمت خودنمایی و ریاكاری؛
2ـ نداشتن ایمان كامل به حقانیت اندیشهای كه این لباس نماد آن است؛
3ـ توهم نگاه اعتراضآمیز دیگران و نوعی احساس حقارت و خجالت؛
4ـ ترس از امتیاز منفی در ارتباط اول با مردم؛
5ـ عوامل مشابه.
اگر چنین باشد باید گفت:
طلبه یا راه پرشكوه طلبگی را با بصیرت انتخاب كرده و به آن عشق میورزد
و یا آنكه بدون اعتقاد و به تحمیل در این مسیر گام نهاده است.
اگر این راه را با بصیرت برگزیده باشد، بدان میبالد، آن را حق میداند، از آن بهره میبرد و خرسند است، برای تأثیری كه در جامعه میگذارد ارزش قایل است و انتخاب خود را مورد رضای خدا و امام عصر (عج) میداند؛ در این صورت چه بیم از اعلام این همه افتخار؟ چرا آنچه را با ایمان انتخاب كرده و از صمیم جان دوست دارد مخفی كند؟ چرا اعتقاد بحقّ خود را به دیگران نگوید و دائماً از اینكه دیگران متوجه هویت طلبگی او باشند، احساس نگرانی كند؟ ...
و اگر از تصمیم خود مطمئن نیست، یا پشیمان شده است و امیدی به آینده ندارد، یا مسئولیت طلبگی را درك نكرده، وجود خود را ارزشمند نمیداند و از اینكه دیگران بدانند او طلبه است، احساس شرم یا سرشكستگی میكند؛ در این صورت یا باید بدون درنگ به اصلاح خود بپردازد، یا طلبگی را ترك كند و از سنگینی این همه، برای همیشه رها شود وگرنه هر روز كه به این شیوه بگذرد، جراحت عمیقتری به شخصیت او وارد میآید.
اگر طلبه از گروه اول باشد، نه تنها به طلبگی افتخار میكند كه از اعماق وجود برای كسانی كه مفهوم طلبه را درك نمیكنند و رسالت او را نمیشناسند یا اهمیت مأموریتی را كه بر عهده گرفته نمیفهمند، دل میسوزاند و به حال و روز آنها تأسف میخورد ... اگر بتواند، در راه آگاهی آنها میكوشد و اگر نتواند برایشان دعا میكند:
اللهم اهد قومی فانهم لایعلمون؛ بارالها! قوم مرا هدایت كن، كه آنان نمیدانند.
ادامه دارد...
#ویژه_طلاب
#لباس_روحانیت
🔅#لباس_روحانیت (قسمت دوم)
سوال: آیا لباس روحانیت، لباس شهرت و خلاف عرف جامعه نیست؟ و روحانی، با این لباس در میان مردم انگشتنما نمیشود؟
این لباس، نظیر لباس نظامیان، پرستاران، كارگران و ورزشكاران یك نماد كاملاً شناخته شده و موجه برای یك گروه اجتماعی است؛
گروهی كه وجود آن در جامعه ضروری و جایگاه و رسالت آن بسیار پراهمیت است.
مشاهده این لباس، برای كسی كه با صنف روحانیت آشنا باشد، نه موجب شگفتی و نه مجوزی برای تمسخر و هتك حرمت است و كسی كه با این صنف آشنایی ندارد، باید به مرور آگاهی خود را افزایش دهد.
بنابراین، این لباس، خلاف عرف نیست، بلكه لباس یك «عرف خاص اجتماعی» است و به جهت مصالح فراوانی كه بر آن مترتب است، باید حفظ شود.
بله، اگر كسی لباس پاره، چرك، آشفته یا وارونه بر تن كند یا رنگ سرخ و زرد را برای عمامه، عبا و كفش انتخاب نماید، لباس شهرت پوشیده و شگفتی، نفرت و تمسخر مردم را برانگیخته است.
و نیز، اگر پارچه لباس، فوقالعاده گرانقیمت و نفیس باشد، به حدی كه از انواع متعارف میان مردم، فاصله زیادی داشته باشد و در نگاه اول چشمها را خیره كند، پوشیدن آن، عنوان «لباس شهرت» دارد و ممنوع است. اما لباس ویژه هر یك از اصناف در میان مردم، غریب و غیرعادی نیست؛ همانگونه كه لباسهای عمومی اقشار مردم نیز، در نوع و طرح و جنس و رنگ با هم متفاوت است، اما همه آنها لباس متعارف محسوب میشود.
بنابراین، لباس روحانیت حتی اگر برای برخی عجیب باشد؛ اما خلاف عرف یا زشت نیست.
ادامه دارد...