هدایت شده از ندای تهذیب
#اسوه_های_اخلاق / علامه طباطبایی (ره)
شماره 3
*آشنایی بیشتر با علامه طباطبایی (ره) / قسمت دوم / یادگارهای ماندگار
«انبوه دانش » و «كیمیای ایمان » علامه آثاری گرانبها و جاودانه بسان مشعلی فروزان فرا راه دانش پژهان آفرید كتابهایی چون :
1.. تفسیرالمیزان
دائرة المعارفی از معارف و در بردارنده بحثهای اعتقادی ، تاریخی ، فلسفی ، اجتماعی و... با تكیه بر قرآن كریم . اثری سترگ كه استاد شهید مطهری 60 سال یا100 سال دیگر زمان درك عمق و ارزش این كتاب می داند. (911) این كتاب ثمرهای كم نظیر از بیست سال تلاش شبانه روزی علامه است . نقطه آغازین این تاءلیف به بركت غور و ژرف نگری در روایات بحارالانوار بود علامه سبك این تفسیر را از مرحوم قاضی آموخت و در قم عملی ساخت .
2. بدایة الحكمة
كتابی كه یك دوره تدریس فشرده برای دوستداران علوم عقلی در قم و سپس دانشگاههای كشور گردید.
3. نهایة الحكمة
این اثر برای تدریس فلسفه با توضیحی بیشتر، عمقی افزونتر و سطحی عالی تر تدوین شده است .
4. اصول فلسفه و روش رئالیسم
بینش علامه پیرامون نظرات مادیون و ماتریالیستها باعث فراهم آوردن این اثر گردید بركت این كتاب موجب هدایت بسیاری از جوانان مسلمان و نجات آنان از هلاكت كفر و الحاد شد. اثری كه پاورقیهای استاد مطهری عنایتی افزون بدان بخشیده است .
5. حاشیه بر كفایه
كتابی اصولی پیرامون قوانین استنباط است كه بتازگی چاپ شده است .
6. شیعه در اسلام
دوره ای كامل از اعتقادات و معارف شیعه در این اثر نفیس به چشم می خورد.
7. مجموعه مذاكرات با پروفسور هانری كربن
او كه محققی فرانسوی است پیرامون چگونگی شیعه و مباحث اعتقادی و... مذاكراتی با علامه داشته كه در این كتاب وجود دارد.
8. خلاصه تعالیم اسلام
خلاصه آنچه هر مسلمان متعهد باید از آن آگاهی داشته و خود را بدان زینت دهد، در این اثر بیان شده است .
9. روابط اجتماعی در اسلام
انسان و اجتماعی و رشد اجتماعی او، پایه زندگی اجتماعی ، آزادی در اسلام و... مباحثی است كه در این كتاب بدانها پرداخته شده است .
10. بررسیهای اسلامی
مجموعه ای است زرین از مقالات استاد كه بسان دائره المعارفی از معارف ناب اسلامی جمع آوری شده است .
11. آموزش دین
كتابی در قلم روان و مطالبی لازم و ضروری است كه برای دانش آموزان نوشته شده است .
12 و 13 و 14. رساله انسان قلب از دنیا، در دنیا و بعد از دنیا
این كتاب كه اكنون با نام ((انسان از آغاز تا انجام )) ترجمه شده است مباحثی مفید از عوالم سه گانه ماده ، مثال و عقل مطرح كرده و پیرامون شبهات و دغدغه خاطر جوانان مطالبی بسیار مفید و لازم ارائه كرده است .
15 تا 41.
رساله هایی گوناگون درباره قوم و فعل ، صفات ، افعال الله ، وسائط، نجو، صرف ،... این مجموعه 26 رساله است كه بنا به ضرورت و نیاز جامعه توسط علامه نگاشته شده است .
42. دیوان شعر فارسی
مجموعه ای از اشعار چشمگیر و عمیق علامه كه طی سالیان متمادی سروده شده است .
43. . سنن النبی
سیره و روش رسول الله صلی الله علیه و آله در بین مردم و همراه خانواده در این اثر به چشم می خورد.
44. لب اللباب
مجموعه درسهای اخلاق استاد كه از سالهای 1368 تا 1369 قمری برای برخی از فضلای حوزه قم بیان فرموده اند.
45. حاشیه بر اسفار
نظرات استاد فرزانه علامه طباطبایی بر اسفار در این كتاب جمع آوری شده است .
#شاگردان
«همای همت » علامه ، باعث تربیت «مه گونه هایی » شده تا آنگاه كه خورشید وجودش رخ در نقاب خاك می كشد، اینان چون ماهتاب هدایت نورافشانی كنند.
شاگردان علامه ، دهها نفر از بزرگان و فرهیختگان كنونی در حوزه های علمیه می باشند كه به تنی چند از آنان اشاره می شود. حضرات آیات و حجج اسلام :
1. شهید مرتضی مطهری ، 2. شهید سید محمد حسینی بهشتی 3. امام موسی صدر 4. ناصر مكارم شیرازی 5. شهید محمد مفتح 6. شیخ عباس ایزدی 7. سید عبدالكریم موسوی اردبیلی 8. عزالدین زنجانی 9. محمد تقی مصباح یزدی 10. ابراهیم امینی 11. یحیی انصاری 12. سید جلال الدین آشتیانی 13. سید محمد باقر ابطحی 14. سید محمد علی ابطحی 15. سید محمد حسین كاله زاری 16. حسین نوری همدانی 17. حسن حسن زاده آملی 18. سید مهدی روحانی 19. علی احمدی میانجی 20. عبدالله جوادی آملی و...
#علامه_طباطبایی
#ندای_تهذیب
💐 @nedaye_tahzib
🌱 tahzib-howzeh.com
هدایت شده از ندای تهذیب
#اسوه_های_اخلاق / علامه طباطبایی (ره)
شماره 4
#مردی_برای_صد_سال
در مورد شخصیّت علامه از زبان شاگرد بزرگوارش، آیت الله مطهری این گونه آمده است:
این مرد، واقعاً یکی از خدمتگزاران بسیار، بسیار بزرگ اسلام است. او به راستی مجسمه تقوا و معنویت است. در تهذیب نفس و تقوا، مقامات بسیار عالی طی کرده، کتاب تفسیر المیزان ایشان، یکی از بهترین تفاسیری است که برای قرآن مجید نوشته شده است. من می توانم ادعا کنم بهترین تفسیری است که میان شیعه و سنی از صدر اسلام تا به امروز نوشته شده است. او بسیار بسیار مرد عظیم و جلیل القدری است. مردی است که صد سال دیگر تازه باید بنشینند و افکار او را تجزیه و تحلیل کنند و به ارزش او پی ببرند... .
(منبع: مجله امان مهر و آبان 1386، شماره 7)
#نکات_اخلاقی_از_علامه_طباطبایی
برای موفق شدن لازم است: همتی برآورده و توبه نموده، سپس به مراقبه و محاسبه بپردازید به این نحو که:
1.. هر روز صبح که از خواب بیدار میشوید، قصد جدی کنید که: هر عملی که پیش آید، رضای خدا، عز اسمه را مراعات خواهم کرد. آن وقت در هر کاری که میخواهید انجام دهید، نفع آخرت را منظور خواهید داشت و همین حال را تا شب، وقت خواب، ادامه خواهید داد.
2.. وقت خواب، چهار - پنج دقیقهای در کارهایی که روز انجام دادهاید، فکر کرده و یکی یکی از نظر خواهید گذرانید، هر کدام مطابق رضای خدا انجام یافته، شکر بکنید و هر کدام، تخلف شده استغفار بکنید و این رویه را هر روز ادامه دهید. این روش اگر چه سخت و در ذائقه نفس تلخ میباشد، ولی کلید نجات و رستگاری است .
3.. هر شب، پیش از خواب، اگر توانستید، سور مسبحات یعنی: سوره حدید، حشر، صف، جمعه و تغابن را بخوانید و اگر نتوانستید، تنها سوره حشر را بخوانید.
- اگر یک کاه برداری، در همه عالم(هستی) اثر می گذارد!»؛ (پس گناه کردن چه اثری بر هستی می گذارد؟)
- ما بزرگ ترین و مهم ترین کاری که در عالم داریم و هیچ کاری از اطوار و شئون زندگی ما مهمتر از آن نیست، این است که خودمان را درست بسازیم.
- درس اخلاق، گفتنی نیست، عمل است.
-گاهی یک عصبانیت، بیست سال انسان را به عقب می اندازد. عناوین دنیوی، اگر وفا و دوام داشته باشند تا لب گورند و نوعاً هم، بیوفا هستند، بعد از آن مائیم و ابد ما.
- ما هرچه داریم از اهل بیت پیامبر (علیهم السلام) داریم... ما همه آبروی خود را از محمد و آل محمد (علیهم السلام) کسب کردهایم.
- باطن دنیا، صلوات بر محمد و آل محمد (صلوات الله علیهم اجمعین) است.
- ای کاش بنده یک مرثیه خوان حضرت سیدالشهدا(ع) بودم! همه سال هایی که سرگرم درس و بحث بودهام، با یک مرثیه خوانی امام حسین(ع) برابری نمی کند!
- در دوازده سالی که نجف بودم، به جز عاشورا، هیچ روزی درس را تعطیل نکردم. یک سال عاشورا درس را تعطیل نکرده بودم که به چشم درد شدیدی گرفتار شدم! طوری که نزدیک بود کور شوم. از عظمت امام حسین(ع) ترسیدم و از آن پس تصمیم گرفتم روز عاشورا را تعطیل کنم.
- همه امامان (علیهم السلام) لطف دارند، اما لطف حضرت رضا(ع) محسوس است. همه امامان معصوم (علیهم السلام) رئوف هستند، اما رأفت حضرت امام رضا(ع) ظاهر است. انسان هنگامی که وارد حرم رضوی(ع) می شود، مشاهده می کند که از در و دیوار حرم آن امام(ع) رأفت میبارد. جز مشهد کجاست که آدم بتواند دردهایش را بگوید و درمانش را بگیرد. ما از پناه امام هشتم جای دیگر نمیرویم. طبیب برای چه مطب باز میکند؟ برای اینکه بیماران به وی مراجعه کنند و با نسخه او تندرستی خود را بیابند. این جا هم دارالشفای آل محمد (علیهم السلام) است. امام رضا(ع) طبیب الأطباء است. من به حال این مردم که این طور عاشقانه ضریح را می بوسند، غبطه می خورم.... اگر منع مردم نبود، من از دم مسجد گوهرشاد تا ضریح، زمین را می بوسیدم.
- بشر باید عاطفه داشته باشد کسی که عاطفه ندارد، یعنی با قرآن دوست نیست.
- توجه !توجه! و این، فراتر از «تذکر» و «تفکر» است.
- رفتن به قبرستان در سازندگی انسان موثر است
- «فاذکرونی اذکرکم؛ به یاد من باشید تا من به یاد شما باشم.»[ سوره بقره آیه152] به یاد خدا باش تا خدا به یادت باشد، اگر خدا به یاد انسان بود، از جهل رهایی مییابد و اگر در کاری مانده است خداوند نمیگذارد عاجز شود و اگر در مشکل اخلاقی گیر کرد خدایی که دارای اسماء حسنی است و متصف به صفات عالیه، البته به یاد انسان خواهد بود.
- تخم سعادت، مراقبت است. مراقبت یعنی کشیک نفس کشیدن. یعنی حریم دل را پاسبانی کردن. یعنی سر را از تصرفات شیطانی حفظ داشتن. پاسبان حرم دل بودن. این تخم سعادت را باید در مزرعه دل کاشت و بعد به اعمال صالحه و آداب و دستورات قرآنی، این نهال سعادت را پروراند.
(منبع: سایت http://pajoohe.ir/)
💐 @nedaye_tahzib
🌱 tahzib-howzeh.com
هدایت شده از ندای تهذیب
#اسوه_های_اخلاق / آیة الله العظمی مرعشی نجفی / قسمت اول
شماره 5
(متولد 1315-متوفی 1411 ه.ق)
مرجع عالیقدر و فقیه اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام)،آیة الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی،یکی از بزرگان فقه و فقاهت و یکی ازمجتهدین نام آور عصر حاضر به شمار می آید.
ولادت ایشان در روز بیستم صفر 1315 ه.ق در نجف اشرف در یک خانواده علم و فضیلت رخ داد و در محیط تربیتی آن خانواده رشد و نما یافت و بالندگی گرفت و به عنوان یکی از مشعلداران فقاهت و زعامت اسلامی درآمد.آن بزرگوار یکی ازاستوانه های فقهی جهان اسلام و یکی از دانشمندان عاشق کتاب و مطالعه بود و در اکثرعلوم و معارف اسلامی متبحر و صاحب نظر بود.تدریس بیش از هشتاد سال در حوزه علمیه نجف،تهران و قم،و تربیت هزاران شاگرد خداجوی که خود هر یک از زمره بزرگان اسلام بوده و می باشند،او را به عنوان یک شاخص فقاهت،در آفاق و اکناف جهان،مشار الیه بالبنان نموده بود.
#خدمات_ارزشمند
بنیاد چندین مدرسه علمی و دینی و تاسیس چندین مسجد و حسینیه و کتابخانه و مراکز فرهنگی و رفاهی و درمانی در قم و دیگر شهرستانها،در داخل و خارج کشور،احیاء و اشاعه آثار دانشمندان متقدم اسلامی و همچنین تالیف،تصنیف و مقدمه نگاری به بیش از یکصد اثر در معارف مختلف اسلامی،به ویژه فقه،اصول،کلام،تفسیر،رجال،درایه،انساب،ادبیات و تاریخ خود گواهی صادق از تلاشهای ربانی این فقیه وارسته می باشد.
دریافت بیش از دویست اجازه روایتی از علمای بزرگ شیعه و اهل سنت وزیدیه،خود گواه صادق بر جامعیت آن بزرگ مرد الهی در رشته های مختلف علوم اسلامی است که در یکی دو سده اخیر،چنین علاقه و جامعیت در کسی سراغ نیست.
علاقه خارج از وصف آن مرحوم به مطالعه و جمع آوری آثار گذشتگان به مقصد حفظو نگهداری از ضایع شدن و حراست از تاراج و یغماگری،یکی از اختصاصات آن بزرگ مرجع اسلامی بود.او از روزگارانی که در نجف اشرف به تحصیل و تدریس وتدرس اشتغال داشته است،پیوسته در گردآوری کتابهای نفیس و خطی از هر فرصتی استفاده می نمود.هر چند در مقابل انجام صوم و صلاة استیجاری و انجام کارهای شاق و پرزحمت،مانند کار در کارگاه برنج کوبی در شبها و اکتفاء به یک وعده غذا در 24ساعت به دست آمده باشد.او برخی از کتابها را به این طریق به دست آورده و در اواخرعمر،وقف امت اسلامی خداجوی و حوزه علمیه قم نمود که هم اکنون مورد استفاده میلیونها انسان شیفته علم و معرفت،در ایران و اکناف جهان می باشد.
#تاسیس_کتابخانه
در نتیجه آن تلاشهای مستمر،اکنون شاهد حضور کتابخانه بس نفیس و عظیمی در قلب حوزه علمیه قم هستیم که می توان گفت نبض علمی و فکری حوزه علمیه قم والهام بخش مطالعات و تغذیه های فکری و علمی علماء و دانشمندان جهان اسلام می باشد.محصول تلاشهای خداپسندانه او و فرزند ارجمندش،حجة الاسلام و المسلمین،آقای حاج سید محمود مرعشی،اکنون حوزه علمیه اهل بیت(ع)شاهدکتابخانه عظیمی است که بخشها و واحدهای آن در برگیرنده دهها هزار مجلد کتاب چاپی،عکسی و میکرو فیلم،و دارای 25 هزار نسخه خطی نفیس و منحصر به فردی است که در تمام جهان اسلام بی نظیر است و کتابهای آن دارای پنجاه هزار عنوان می باشد که اغلب به خطوط دانشمندان بزرگ و مشهور اسلامی به رشته تحریر درآمده است که خود آن خطوط،امروز از ذخایر و میراثهای ارزشمند جهان علم و اندیشه وهنر می باشد.
#ندای_تهذیب
💐 @nedaye_tahzib
🌱 tahzib-howzeh.com
هدایت شده از ندای تهذیب
#اسوه_های_اخلاق / آیة الله العظمی مرعشی نجفی / قسمت اول
شماره 5
(متولد 1315-متوفی 1411 ه.ق)
مرجع عالیقدر و فقیه اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام)،آیة الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی،یکی از بزرگان فقه و فقاهت و یکی ازمجتهدین نام آور عصر حاضر به شمار می آید.
ولادت ایشان در روز بیستم صفر 1315 ه.ق در نجف اشرف در یک خانواده علم و فضیلت رخ داد و در محیط تربیتی آن خانواده رشد و نما یافت و بالندگی گرفت و به عنوان یکی از مشعلداران فقاهت و زعامت اسلامی درآمد.آن بزرگوار یکی ازاستوانه های فقهی جهان اسلام و یکی از دانشمندان عاشق کتاب و مطالعه بود و در اکثرعلوم و معارف اسلامی متبحر و صاحب نظر بود.تدریس بیش از هشتاد سال در حوزه علمیه نجف،تهران و قم،و تربیت هزاران شاگرد خداجوی که خود هر یک از زمره بزرگان اسلام بوده و می باشند،او را به عنوان یک شاخص فقاهت،در آفاق و اکناف جهان،مشار الیه بالبنان نموده بود.
#خدمات_ارزشمند
بنیاد چندین مدرسه علمی و دینی و تاسیس چندین مسجد و حسینیه و کتابخانه و مراکز فرهنگی و رفاهی و درمانی در قم و دیگر شهرستانها،در داخل و خارج کشور،احیاء و اشاعه آثار دانشمندان متقدم اسلامی و همچنین تالیف،تصنیف و مقدمه نگاری به بیش از یکصد اثر در معارف مختلف اسلامی،به ویژه فقه،اصول،کلام،تفسیر،رجال،درایه،انساب،ادبیات و تاریخ خود گواهی صادق از تلاشهای ربانی این فقیه وارسته می باشد.
دریافت بیش از دویست اجازه روایتی از علمای بزرگ شیعه و اهل سنت وزیدیه،خود گواه صادق بر جامعیت آن بزرگ مرد الهی در رشته های مختلف علوم اسلامی است که در یکی دو سده اخیر،چنین علاقه و جامعیت در کسی سراغ نیست.
علاقه خارج از وصف آن مرحوم به مطالعه و جمع آوری آثار گذشتگان به مقصد حفظو نگهداری از ضایع شدن و حراست از تاراج و یغماگری،یکی از اختصاصات آن بزرگ مرجع اسلامی بود.او از روزگارانی که در نجف اشرف به تحصیل و تدریس وتدرس اشتغال داشته است،پیوسته در گردآوری کتابهای نفیس و خطی از هر فرصتی استفاده می نمود.هر چند در مقابل انجام صوم و صلاة استیجاری و انجام کارهای شاق و پرزحمت،مانند کار در کارگاه برنج کوبی در شبها و اکتفاء به یک وعده غذا در 24ساعت به دست آمده باشد.او برخی از کتابها را به این طریق به دست آورده و در اواخرعمر،وقف امت اسلامی خداجوی و حوزه علمیه قم نمود که هم اکنون مورد استفاده میلیونها انسان شیفته علم و معرفت،در ایران و اکناف جهان می باشد.
#تاسیس_کتابخانه
در نتیجه آن تلاشهای مستمر،اکنون شاهد حضور کتابخانه بس نفیس و عظیمی در قلب حوزه علمیه قم هستیم که می توان گفت نبض علمی و فکری حوزه علمیه قم والهام بخش مطالعات و تغذیه های فکری و علمی علماء و دانشمندان جهان اسلام می باشد.محصول تلاشهای خداپسندانه او و فرزند ارجمندش،حجة الاسلام و المسلمین،آقای حاج سید محمود مرعشی،اکنون حوزه علمیه اهل بیت(ع)شاهدکتابخانه عظیمی است که بخشها و واحدهای آن در برگیرنده دهها هزار مجلد کتاب چاپی،عکسی و میکرو فیلم،و دارای 25 هزار نسخه خطی نفیس و منحصر به فردی است که در تمام جهان اسلام بی نظیر است و کتابهای آن دارای پنجاه هزار عنوان می باشد که اغلب به خطوط دانشمندان بزرگ و مشهور اسلامی به رشته تحریر درآمده است که خود آن خطوط،امروز از ذخایر و میراثهای ارزشمند جهان علم و اندیشه وهنر می باشد.
#ندای_تهذیب
💐 @nedaye_tahzib
🌱 tahzib-howzeh.com
هدایت شده از ندای تهذیب
#اسوه_های_اخلاق
شماره 5
آیة الله العظمی مرعشی نجفی / قسمت دوم
#خصوصیات_اخلاقی:
بخشی از مصاحبه روزنامه اطلاعات در سالگرد رحلت آن فقیه راحل جهان شیعه، با حجة الاسلام و المسلمین،آقای دکتر سید محمود مرعشی نجفی
1.. #ساده_زیستن:
یکی از خصوصیات برجسته ایشان ساده زیستی و عدم توجه به مسائل مادی وزخارف دنیوی بود. ایشان پس از اقامت در قم و ازدواج با والده ما از نظر مالی مدتها دروضعیت بدی به سر می بردند و مدتها اجاره نشین بودند تا اینکه کم کم با تهیه یک زمین کوچک در آن خانه ای ساختند و تا آخر عمرشان نیز در آن زندگی کردند. ایشان هیچوقت از وضعیت مالی مطلوبی برخوردار نبودند و هر آنچه به دست می آوردند، درراه رفع حوایج مردم مصرف نموده، یا وقف می کردند و هیچ گاه مالی را به خودشان اختصاص نداده اند. می فرمودند:
«من شب که می خوابم هیچ پولی،هیچ اندوخته ای درجیب من نباشد، چون ما عامل هستیم.ما باید از این دست بگیریم و با دست دیگربدهیم به فقرا، ایتام، نیازمندان و کمک کنیم به مراکز علمی، دینی و فرهنگی، اینها مال مانیست!» و تا آخر عمر نیز چنین بودند. شب آخری که ایشان رحلت فرمودند،همان شب به بنده می فرمودند:
«من خیلی بارم سبک است و هیچ نگرانی ندارم، تنها یک چیزمرا زجر می دهد و آن این است که می ترسم در ایام زندگیم نوشته من یا صحبتهای من در هر موردی باعث شده باشد که حقی ناحق شود، یا در همسایگی ما گرسنه ای بوده باشد و ما غذای سیر خورده باشیم که و الله و بالله و تالله اگر چنین چیزی بوده من آگاهی نداشته ام و نصیحت می فرمودند که شما هم بارتان را سبک کنید و از تجمل پرستی وخانه بزرگ و...بپرهیزید،که همه چیز ظرف چند دقیقه نابود می شود.»و روزی که ایشان از دنیا رفتند،یک قبا داشتند که مشکی بود و در ایام محرم و صفر می پوشیدند ومجموع پولی که در جیب ایشان بود،هشتصد تومان بود و هیچ اندوخته ای،زمینی یاملکی نداشتند و هر آنچه به دستشان می رسید،در موارد فوق الذکر مصرف می کردند.
2.. #عشق_به_کمال_و_علم:
یکی دیگر از خصوصیات ایشان علاقه و عشق بی حد و حصر نسبت به کسب علم و دانش بود.یک وقتی ایشان نقل می فرمودند:
«زمانی که ما در نجف اشرف به تحصیل اشتغال داشتیم،گاهی می شد که ما تا 40 روز اصلا گوشت گیرمان نمی آمد که بخوریم،خوب آقازاده هم بودیم و رویمان نمی شد برویم پیش اعلام و بزرگان آن وقت و دست دراز کنیم و گاهی آنقدر سرگرم درس بودیم که تا 24 ساعت گرسنه می ماندیم ولی اصلا توجه به این مسائل نداشتیم.»
می فرمودند:«زمانی که من در مدرسه قوام در نزدیکیهای صحن مطهر مولی امیر المؤمنین در نجف اشرف به تحصیل اشتغال داشتم،با مرحوم آیة الله حاج سیدابو القاسم ارسنجانی شیرازی که از علماء بزرگ شیراز بودند،هم حجره بودم.ما گاهی گرسنه می شدیم و هیچ چیز نداشتیم بخوریم.بعضی از اعیان و اشراف آن روز هم فرزندان خود را می فرستادند به نجف اشرف که درس بخوانند،ولی اینها معمولامی آمدند و درس نمی خواندند و آش و پلویی راه می انداختند و عده ای هم از این افرادی که دنبال دنیا بودند،دور اینها را می گرفتند و ارتزاق می کردند،گاهی اینها کاهوی زیادی می خریدند و می آمدند در کنار حوض و برگهای زیادی را می ریختند در حاشیه حوض و ساقه های وسطش را می بریدند و می خوردند.و من و آن رفیق هم حجره ام باهم می رفتیم این برگهای اضافی کاهوها را مخفیانه جمع می کردیم و با آنها سد جوع می کردیم و هیچگاه هم به خودمان اجازه نمی دادیم که برای کسی بازگو کنیم،ولی آنی از تحصیل و تدریس غافل نبودیم.»
3.. #استفاده_از_امکانات_داخلی:
حضرت آیة الله خصوصیت دیگری که داشتند،می فرمودند:
«من از روز اولی که خودم را شناختم و روی پای خودم ایستادم، از البسه خارجی استفاده نکرده ام.»و تاآخر عمرشان هم همینطور بودند و می فرمودند:«این یک راه مبارزه با استعمار واستعمارگران است.» حتی یک وقتی من هنوز کوچک بودم،خیاط آمد و به ایشان گفت:
آقا دکمه از خارج می آید و برای قبا ناچاریم از آن استفاده کنیم،ایشان اجازه ندادند ومدتی در این فکر بودند که چه بکنند،بعد یکی گفت بعضی از خانمها در خانه از این قیطانهایی که به لب عبا می دوزند،شبیه دگمه درست می کنند و شما می توانید این را به خیاط بدهید و لذا لباسهای ایشان هیچ وقت دگمه نداشت و از همین قیطانهایی که درداخل تولید می شد استفاده می کردند.
#ندای_تهذیب
💐 @nedaye_tahzib
🌱 tahzib-howzeh.com
هدایت شده از ندای تهذیب
#اسوه_های_اخلاق
شماره 6
آیة الله العظمی مرعشی نجفی / #خصوصیات_اخلاقی (قسمت دوم)
ادامه مباحث گذشته.........
بخشی از مصاحبه روزنامه اطلاعات در سالگرد رحلت آن فقیه راحل جهان شیعه، با حجة الاسلام و المسلمین،آقای دکتر سید محمود مرعشی نجفی
4- #مداومت_بر_نماز_جماعت:
خصوصیت دیگر ایشان، پایبندی ایشان به اقامه جماعت در حرم مطهر حضرت معصومه (س) بود.از همان زمان قدیم، نزدیک به 60 سال پیش ایشان مرتب سه وعده مشرف می شدند به حرم مطهر و در آنجا اقامه جماعت می فرمودند.صبحها نخستین زائر حضرت معصومه (س) ایشان بودند، گاهی یک ساعت قبل از اذان تشریف می بردند پشت درب صحن و آنجا می نشستند تا فراش حرم بیاید درب را باز کند و ایشان نخستین زائر حرم باشند.در زمستانهای خیلی سرد، تا آن زمان می گفتند برف زیادی می بارید که گاهی ارتفاع برف به 80، 90 سانتی متر می رسید، ایشان قبل از اذان صبح، پارویی به دست می گرفتند و از منزل تا حرم مطهر مسیر را برای مردم باز می کردند و هرگاه هم کسی می گفت آقا شما این کار را نکنید، می فرمود: من می خواهم ثواب کنم.
5- #ارادت_به_اهل_بیت (ع) :
یکی دیگر از بارزترین خصوصیات اخلاقی ایشان، علاقه و اظهار ارادت و توسل و تضرع شدید نسبت به ائمه معصومین (ع) بود. ایشان می فرمودند از روزی که خودم روی پای خودم ایستادم، هرگاه لباس نوی می دوختم، نخستین بار می بردم در حرمهای ائمه (ع) و با مالیدن به ضریح، آن را متبرک نموده، بعد از آن استفاده می کردم، ساختمان کتابخانه، مدرسه، حسینیه و یا هر ساختمانی که مستقیم زیر نظر ایشان ساخته می شد، وقتی گودبرداری می کردند، ایشان مقداری از تربت سید الشهداء (ع) را در پی های آن می ریختند و می فرمودند با این تربت من اینجا را بیمه می کنم.و به خصوص هر وقت مشرف می شدند به حرم، در آستانه حرم هنگام ورود خودشان را روی زمین می انداختند و محاسنشان را روی خاکهای درب ورودی حرم می مالیدند و به ما می گفتند شماها مثل اینکه خجالت می کشید این کار را انجام دهید، این خجالت باعث می شود شما از در خانه اینها دور شوید و شما باید کاری کنید که دیگران هم تاسی کنند، علاوه بر این در مجالس روضه خوانی هر کجا نام مبارک ائمه معصومین (ع) برده می شد، ایشان واقعا بی اختیار اشک می ریختند و آن زمان که حالشان مساعد بود، به طور ناشناس شبهای عاشورا کرارا در میان جمعیتهای عزادار می رفتند و به سینه زنی می پرداختند و می فرمودند من با این سینه زنی خودم را در طول سال بیمه می کنم.
همچنین می فرمودند من در این مدتی که در قم هستم، هر گاه مشکلی داشتم می رفتم حرم مطهر حضرت معصومه (س) و چند ساعت در آنجا دخیل می شدم و معمولا گره گشایی می شد.ایشان از روی عشق و علاقه خاصی که به ائمه معصومین (ع) داشتند، سعی می کردند خودشان را خادم ائمه اطهار (ع) بدانند و سعی هم داشتند که از طریق مکتوب باشد، یعنی واقعا خادم آنجا باشند.لذا دارای چندین حکم افتخاری در حرمهای مشاهد مشرفه شامل منصب تدریس و خدمت افتخاری در حرم مطهر فاطمه معصومه (س) در قم، منصب خدمت افتخاری در حرم حضرت ثامن الحجج (ع)، منصب تدریس و خدمت افتخاری در حرم سید الشهداء (ع) در کربلا، منصب تدریس و نقابت سادات و خدمت افتخاری در حرم حضرت ابوالفضل العباس (ع) منصب خدمت افتخاری در حرم احمد بن الامام موسی بن جعفر (ع) معروف به شاه چراغ در شیراز، منصب خدمت افتخاری در حرم حضرت عبد العظیم حسنی در شهر ری، منصب خدمت افتخاری در بقعه سید جلال الدین اشرف از احفاد امام موسی بن جعفر (ع) در آستانه اشرفیه گیلان، و منصب خدمت افتخاری در حرم علی بن الامام محمد باقر (ع) در مشهد اردهال کاشان بودند.لذا همیشه در پایان دستنوشته هایشان مرقوم می فرمودند: «خادم علوم آل محمد (ص)» ، «خادم اهلبیت عصمت و طهارت » .
مرحوم والد با وجود کسالتهایی که داشتند و با وجود کهولت سن، در سن 96 سالگی هیچ گاه از خدمت به مردم غفلت نمی نمودند و همین اواخر عمر و حتی در همین سال آخر، روزی یک مرتبه می رفتند در حرم مطهر و آنجا درس می دادند.هر چه ما خواهش می کردیم آقا شما این درس را در منزل برگزار کنید، نمی پذیرفتند و حتی ایشان همیشه با تاکسی به حرم مشرف می شدند.من این اواخر به ایشان عرض کردم آقا یک اتومبیل پیکان را الآن بسیاری از مردم دارند و اگر شما بخواهید سوار شوید مساله ای نیست.
ایشان می فرمودند: «می دانم، ولی من روزی دو سه ساعت بیشتر با ماشین کار ندارم، برای چه یک ماشین و یک راننده را اسیر کنم؟ من زمانی سوار اتومبیل شخصی می شوم که همه بتوانند از آن استفاده کنند.»
#مرعشی_نجفی
#ندای_تهذیب
💐 @nedaye_tahzib
🌱 tahzib-howzeh.com
هدایت شده از ندای تهذیب
#اسوه_های_اخلاق
شماره 6
آیت ا... بروجردی / قسمت اول
آیت ا... حاج آقا حسین طباطبایی ( 1380 –1292 ه..ق.) از علمای مشهور و مراجع شیعه در قرن 14 در یکی از خانوادههای اصیل شیعه در شهر بروجرد متولد شد. پدرش حاج سید علی از علمای بروجرد بودهاند. ازهفت سالگی به مکتب فرستاده شد و قرائت قرآن وادبیات و منطق را به سرعت فرا گرفت، سپس در سن 17 سالگی به سال 1310 ه..ق. به اصفهان عزیمت کرد و از محضر میرزا ابوالمعالی کلباسی و سید محمد باقر درچهای و میرزا محمد تقی مدرس و در فن علوم عقلی از محضر آخوند ملا محمد کاشانی و جهانگیرخان قشقایی استفاده کرد.
همزمان با تحصیل در اصفهان به تدریس فقه و اصول پرداخت. حدود سال 1320 ه..ق. به نجف اشرف رهسپار شد و در درس استوانههای علم همچون آخوند ملا محمد کاظم خراسانی و شیخ الشریعه اصفهانی و سید محمد کاظم یزدی حضور یافت.
در اواخر سال 1328 بنا به اصرار پدر به دیار خود رفت و در آن جا با تشکیل کلاسهای درس و جمعآوری طلاب فاضل، سنگ بنای حوزهای را گذارد که طی سالیان متمادی ثمرات و نتایج ارزندهای به بار آورد.
از کارهای دیگراو در بروجرد تنظیم حاشیهای بر کتاب العروة الوثقی اثر مرحوم سید محمد کاظم یزدی و مبارزه منطقی و جدی علیه فرقه ضاله بهائی و ریشه کن کردن آنها از آن خطه بود.
در سال 1364 ه..ق. بر اثر کسالت برای معالجه به بیمارستان فیروزآبادی تهران منتقل گشت و پس از بهبود بر اثر اصرار فراوان علما و بزرگان حوزه علمیه قم، برای اقامت در این شهر و سرپرستی حوزه علمیة قم به این دیار رهسپار گردید.
#اسوه_اخلاق
#ندای_تهذیب
🌹 @nedaye_tahzib
☘️ tahzib-howzeh.com
هدایت شده از ندای تهذیب
#اسوه_های_اخلاق
شماره 7
آیت ا... بروجردی / قسمت دوم / ویژگیهای اخلاقی
#توجه_به_ستم_دیدگان
آیت الله بروجردی به سبب داشتن روحی بلند و دردآشنا، پیوسته در اندیشه محرومیت زدایی از جامعه بود و در این راه از هیچ کوششی فروگذار نمی کرد.
آیت الله سید جلال الدین علوی بروجردی می گوید: «در یکی از روزهای سخت قحطی بروجرد که آقا از مسجد سلطانی پس از اقامه نماز جماعت برمی گشت، با منظره ای روبه رو می شوند که بسیار ایشان را متأثر و ناراحت می کند. زنی در حالی که بچه شیرخواری در بغل و دست چند بچه قد و نیم قد را هم به دست گرفته و یک شی سیاه رنگ را که به نام نان به مردم می دادند، در دست داشت، جلوی آقا را گرفته و در حالی که اشک از دیده او و اطفال بی جان و بی رمقش بر روی گونه هایشان سرازیر بود، با زبان ساده، ولی مؤثر گفت: آقا شما جانشین امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف هستی. این نان را این بچه ها چه طور بخورند؟ اگر شما به داد ما نرسی، پس ما کجا برویم؟ من بعد از چند ساعت معطلی این نان را با قیمت گران به دست آورده ام، ولی بچه هایم نمی توانند آن را بخورند. آقای بروجردی در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود، بعد از دادن مقداری پول به آن زن فرمود: «امیدوارم بتوانم برای عموم فقرا کاری بکنم.» بعد مستقیما به خانه آمدند و در حالی که بسیار متأثر بودند، جمعی از بزرگان شهر و تجار و متمکنین را به خانه خود دعوت کردند و با بیانات دل نشین خود حس رأفت و عطوفت آنها را تحریک و مردم را تشویق به کمک کردن به بیچارگان نمود. در نتیجه، سرمایه ای فراهم و گندمی خریداری می کند و نان ارزان قیمت در اختیار فقرا قرار می گیرد و با کمک های مردمی یک کارگاه بافندگی دستی خوبی هم تأسیس و بی کاران را هم در آنجا به کار گماردند و با این تدبیر و توجه، جمع کثیری که در معرض تلف بودند، نجات پیدا کرده و زندگانی بعضی از آنها هم اداره شد (الگوی زعامت، ص 35)»
در یکی از سال های گرانی که مردم بروجرد از نظر زندگی، سخت در تنگنا بودند، آقای بروجردی خانه خودشان را فروخت و به مصرف فقرا رساند. به علاوه، املاک زیادی که از پدرشان به ارث برده بود، به مرور ایام فروخت و صرف فقیران کرد. یکی از نزدیکان ایشان می گفت: «املاک ایشان در اطراف شهر بروجرد بود و معروف به قصبه. یک روز از آنجا گذشتیم و دیدیم از آن همه املاک، دیگر حتی یک وجب هم برایشان باقی نمانده است (زندگانی آیت الله بروجردی، ص 176)»
ادامه دارد...
#اسوه_اخلاق
#آیت_الله_بروجردی
#ندای_تهذیب
🌹 @nedaye_tahzib
☘️ tahzib-howzeh.com
هدایت شده از ندای تهذیب
#اسوه_های_اخلاق
شماره 8
آیت ا... بروجردی / قسمت سوم / ویژگیهای اخلاقی
#ساده_زیستی
آیت الله بروجردی در تمام دوران زندگی، ساده زیستی را اختیار کرده بود هرچند ایشان از خانواده ای ثروتمند بود و اموال پدری بسیار داشت ولی در زمان جوانی و پیری و حتی زمانی که در بروجرد به سر می برد و نیز هنگامی که یگانه مرجع شیعیان جهان بود، هیچ گونه تغییری در برنامه زندگی و خوراک و پوشاک ایشان پیدا نشد. لباس های ایشان همه ساده بود. غذای ایشان نیز ساده بود و بیشتر به خوردن سبزیجات و لبنیات بسنده می کرد. به گفته یکی از پزشکان ایشان، راز طول عمر و سلامت مزاج او نیز در همین غذای ساده نهفته بود. یکی از علما در حضور فرزندان آیت الله می گفت:
روزی به خدمت ایشان رسیدم، دیدم مشغول صرف ناهار هستند و نان و آب دوغ خیار میل می کنند. عرض کردم: شما در این سن و با این همه کار، چرا غذای بهتر میل نمی کنید؟ فرمود: هشتاد سال است من این طور سر کرده ام. حالا شما می خواهید مرا عوض کنید؟ فرزندان آیت الله فقید ضمن تأیید این مطلب فرمودند ایشان اصولاً چنین بودند و اصلاً توجهی به دنیا نداشتند و ما نمی توانستیم تغییری در وضع ایشان بدهیم ( زندگانی آیت الله بروجردی، ص ص 177)
☘️یک روز پیش از رحلت آیت الله بروجردی، یکی از خبرنگاران معروف خارجی به نام «تنیا» به قم می آید و به وسیله پزشک مخصوص آیت الله به منزل ایشان راه می یابد، ولی چون آقا از ملاقات ممنوع بوده اند، توفیق ملاقات پیدا نمی کند. خبرنگار وقتی می بیند نمی تواند آقا را ملاقات کند، به آقای علوی، داماد ایشان می گوید: «اگر ممکن است چند کتاب انگلیسی که راجع به اسلام نوشته شده است، به من معرفی کنید تا مطالعه کنم.» آقای علوی جواب مثبت می دهد. کیفیت و سادگی و بی تکلفی منزل آیت الله که هیچ گونه تشریفات نداشته، طوری او را تحت تأثیر قرار می دهد که بی اختیار به در و دیوار آن می نگرد و قیافه تعجب آمیزی به خود می گیرد و در آخر می گوید: «اسلام تبلیغات نمی خواهد. بزرگ ترین تبلیغات برای اسلام همین زندگی ساده رهبران آن است؛ مردی که خبر کسالت او دنیا را متوجه قم و خانه او کرد. خانه او قدیمی و بسیار ساده است. وقتی انسان این خانه ساده را با خانه مجلل و تشکیلات مفصل و تشریفات دربار پاپ مقایسه می نماید، تعجب می کند که چگونه مردی با این همه نفوذ و قدرت در چنین خانه ساده ای زندگی می کند.» آن خبرنگار خارجی و شاید بیشتر کسانی که به خانه آیت الله بروجردی آمده اند، شاید نمی دانستند که خانه ایشان در عرض شانزده سالی که بر دنیای شیعه رهبری می کرد، استیجاری بود ( زندگانی آیت الله بروجردی، ص ص 187)
#ندای_تهذیب
💐 @nedaye_tahzib
🌱 tahzib-howzeh.com
#اسوه_های_اخلاق
شماره 9
آیت ا... بروجردی / قسمت جهارم / نظم در برنامه زندگی
بدون شک _ یکی از رموز موفقیت آیت الله بروجردی در اداره امور مسلمانان و انجام کارهای بی شمار مربوط به آنان، نظم در زندگی شخصی ایشان بود.
ایشان همیشه دو ساعت پیش از اذان صبح از بستر خواب برمی خاست و به راز و نیاز با پروردگار خویش مشغول می گشت. پس از خواندن نماز شب، مدتی به مطالعه می پرداخت. سپس هنگام اذان صبح، نماز صبح را به جای می آورد. پس از تعقیبات نماز و خواندن قرآن، به مطالعه کتاب های مختلف مشغول می شد. آن گاه صبحانه مختصری که چیزی بیشتر از نان و پنیر نبود، می خورد و پس از آن به کتاب خانه شخصی خود می رفت و تا هنگام شروع تدریس خود که بیشتر اوقات از ساعت 10 صبح آغاز می شد، در مورد درس آن روز به مطالعه می پرداخت و در این زمان هیچ کس را به حضور نمی پذیرفت.
نزدیک ساعت 10 صبح در مجلس درسی که بیشتر در حرم و صحن حضرت معصومه علیهاالسلام و همچنین مسجد اعظم برگزار می شد، حضور می یافت. در مجلس درسی که در حدود هزار نفر از دانشمندان بزرگ و فضلای مستعد حضور داشتند و آماده بهره گیری از محضر پرفیض آن علامه بزرگ بودند. ایشان یک ساعت روی منبر می نشست و به حاضران درس می آموخت. با دقت به اشکال های دانشمندان گوش فرا می داد و پاسخ آنها را بیان می فرمود.
پس از درس به خانه برمی گشت و ملاقات عمومی داشت، به گونه ای که اشخاص و اقشار مختلف می توانستند به حضورشان برسند و درخواست های خود را بازگو کنند یا آنها که به قصد دیدار ایشان آمده بودند و تنها می خواستند مرجع تقلید خود را ببینند، به این کار موفق می شدند. موضوع های گوناگونی در این جلسه ها بیان می شد و ایشان شخصا به همه آنها رسیدگی می کرد و دستورهای لازم را می داد. هنگام ظهر مجلس عمومی به پایان می رسید. در این زمان ایشان به اندرونی می رفت و خود را برای نماز ظهر آماده می ساخت. پیش از آنکه وضو بگیرد و همچنین پس از آن و در میان وضو، آیاتی چند از قرآن کریم می خواند و سپس نماز ظهر و عصر خویش را به جای می آورد و پس از تعقیبات نماز، به خوردن ناهار مشغول می شد.
ناهار ایشان هم مانند صبحانه، مختصر و بسیار ساده بود. پس از صرف ناهار، به نامه های رسیده که به صورت متوسط روزانه بین هفتاد تا هشتاد یا صد نامه بود، شخصا رسیدگی می کرد. پس از مطالعه نامه ها و تلگراف های رسیده، روی پاکت آنها می نوشت مربوط به فلان موضوع است تا هنگام رسیدگی مجدد، کار به سهولت انجام گیرد. یک روز را به پاسخ نامه های رسیده و یک روز را هم برای پاسخ به استفتائات اختصاص داده بود. جواب نامه ها را منشی مخصوص ایشان، آقای حاج محمدحسین احسن می نوشت، سپس آقا مطالعه می کرد و اگر عبارات آن نیاز به اصلاح داشت، آن را اصلاح و گاهی خودشان املا و سپس پایان آن را مُهر یا امضا می کرد.
ایشان به قدری درباره نامه ها و مطالب و پاسخ آنها دقت می کرد که گاهی اگر پنج روز یا ده روز پیش نامه ای را خوانده بود، هنگامی که جواب آن را می خواست مُهر کند، می گفت این جواب فلان نامه نیست یا این جواب نسبت به آن موضوع که در نامه نوشته بود، مناسب و کافی نیست و دستور می داد که آن را تغییر دهند. این موضوع سبب شگفتی همگان شده بود و همه از حافظه قوی و هوش سرشار آن پیشوای شایسته اظهار تعجب می کردند.
چون وقت غروب می رسید، وضو می گرفت و نماز مغرب و عشا را در صحن بزرگ حضرت معصومه علیهاالسلام به جماعت می گزارد. در ماه مبارک رمضان نیز ظهرها را در مسجد جامع واقع در پایین شهر قم و اواخر در مسجد اعظم به جماعت می خواند. پس از نماز عشا، شام مختصری میل می کرد و بعد از آن مشغول مطالعه می شد و این کار تا ساعت دوازده شب به طول می انجامید. آن گاه به بستر خواب می رفت و سه ساعت و کمی بیشتر می خوابید و خواب شبانه روز ایشان به طور کلی به پنج ساعت نمی رسید.
در ماه مبارک رمضان بیشتر وقت ها اول نماز می خواند و بعد افطار می کرد و گاهی نیز در بین دو نماز افطار می کرد
#ندای_تهذیب
💐 @nedaye_tahzib
🌱 tahzib-howzeh.com
#اسوه_های_اخلاق
شماره 11
🌺آیت ا... بروجردی / قسمت پنجم / توجه به جوانان🌺
#توجه_به_جوانان
آیت الله محسنی ملایری در این باره می گوید: «ایشان نسبت به شاگردان خود احترام فراوانی قائل می شدند. به عنوان نمونه، آقای موسی صدر _ که نوجوان بودند _ به درس ایشان می آمدند و هرگاه می خواستند که اشکالی را مطرح نمایند، مرحوم آیت الله بروجردی می فرمود: «سکوت کنید تا ببینم آقا چه می گویند» و یا نسبت به آقای فاضل و یا شیخ مهدی حائری و بعضی دیگر که از جوانان حاضر در درس ایشان اعتراض می کردند، آقا نظر داشتند که این آقایان، امید آینده هستند... باید مورد تعظیم و تکریم باشند. من در بین کسانی که برخورد کردم، تحمل و تواضع ایشان نسبت به شاگردان به خصوص طبقه جوان را منحصر به فرد یافتم».
مجله حوزه، ش 43 و 44، ص 286
#اراده_قوی
آیت الله شیخ لطف الله صافی گلپایگانی در این باره بیان می دارد: «آقای بروجردی برای جلوگیری از خشم خود نذر کرده بودند که اگر بعد از این ناراحت شوند، یک سال روزه بگیرند. اتفاقا یک مورد هم عصبانی شده بودند... ایشان تمام آن سال را غیر از روزهایی که حرام بود، روزه گرفتند. آری، تمام یک سال را»
همان، ص 132.
#ندای_نهذیب
💐 @nedaye_tahzib
🌱 tahzib-howzeh.com