#با_این_ستاره_ها [۲۲]
🌷#شهید علی اصغر خنکدار
♦️وقتی قایق ها بسمت فاو حرکت کردند، در میان تلاطم خروشان اروند، اصغر ناگهان ازجا برخاست و گفت: بچه ها سوگند به خدا من کربلا را میبینم...بچه ها بلند شید اباعبدالله را میبینم...بچه ها بلند شید کربلا را ببینید!
سخانش که تمام شد گلوله ای آمد و درست نشست روی پیشانی اش؛ آرام وسط قایق زانو زد. خشک مان زده بود. بصورتش خیره شدم مثل قرص ماه می درخشید و خون موهایش را خضاب کرده بود...
#شهید_علی_اصغر_خنکدار
#شب_جمعه
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات
🆔 @tahzibiravane