🚨 اتّفاق عجیب هنگام غسل دادن آیتالله #بروجردی
✍️ آیتالله عبدالصاحب مرتضوى لنگرودى نقل میکند :یکى از آقایان مورد اطمینان مىگفت:
من از مقلدین آیتالله بروجردى بودم. وقتى که خبر فوت آقا به من رسید، مثل اینکه پدرى را از دست داده باشم خیلى ناراحت شدم، تصمیم گرفتم غسل و تکفین آقا را خودم به عهده بگیرم، لذا وقتى براى مراسم به بیت آقا رسیدم به اشخاص مربوط مراجعه کردم و گفتم: من مىخواهم آقا را غسل بدهم و آقا را تکفین کنم و این توفیق نصیب من شود. آنها نیز قبول کردند.
ایشان گفت: من و یکى از دوستانم وارد حمام خانه آقا شدیم، آقا را خواستیم غسل بدهیم و هنوز آبى نریخته بودم و غسل را شروع نکرده بودیم، دیدم چشم آقا این طرف و آن طرف را نگاه مىکند و چشمهایش حرکت مىکنند. به خودم گفتم: آیا چشمهاى من اشتباه مىبیند؟! یا اینکه آقا زنده است؟ و در ضمن گاهى مىدیدم که تبسم مىکردند و لبخند مىزدند، همین طور مات و مبهوت بودم. خلاصه! پیش خود گفتم حتما من اشتباه مىبینم و حتما به چشم من اینچنین مىآید به هر حال به رفیقم گفتم: آب بریز! او آب مىریخت و من غسل مىدادم. بعد از اینکه غسل آقا تمام شد، آقا را حرکت دادیم و جایى دیگر براى تکفین بردیم باز همین طور مىدیدم که چشمهاى آقا اطراف حمام را نگاه مىکند و گاهى تبسم مىفرمایند.
در حالت بهت و حیرت بودم که رفیقم به من گفت: چه شده است؟ گفتم: من چیز عجیبى را مىبینم، نمىدانم درست است یا نه؟ گفت: چشمهاى ایشان و تبسم ایشان را مىگویید؟ گفتم: بله! پس من اشتباه نمىبینم و شما هم همین را مىبینید. ایشان وقتى جریان را براى بنده تعریف مىکردند، گفتند: چطور مىشود شخصى که روح در بدن ندارد، چشمهایش حرکت کند و تبسم نماید گفتم آقا! خدا مىخواسته به شما نشان بدهد که این عالم ربانى چقدر بزرگوار است و چشم برزخى شما را باز کرده است و آن عالم برزخ ایشان بوده است، نه عالم ظاهر ایشان و شما چشم و لبخند زدن برزخى ایشان را مىدیدهاید، زیرا انسان به مجرد اینکه روح از بدنش خارج مىشود، در قالب مثالى مىرود و در واقع زنده است.
📙کتاب الگوی زعامت؛ سرگذشتهای ویژه حضرت آیتالله بروجردی
بازخوانی منشور روحانیت (17):
حال بحث این است که برای جلوگیری از تکرار آن حوادث تلخ و رسیدن به اطمینان از قطع نفوذ بیگانگان در حوزهها چه باید کرد؟ گر چه کار مشکل است ولی چاره چیست؟ باید فکری کرد.
اولین وظیفه شرعی و الهی آن است که اتحاد و #یکپارچگی_طلاب_و _وحانیت_انقلابی حفظ شود وگرنه شب تاریک در پیش است و بیم موج و گردابی چنین هایل. امروز هیچ دلیل شرعی و عقلی وجود ندارد که #اختلاف_سلیقهها و برداشتها و حتی #ضعف_مدیریت_ها دلیل به هم خوردن الفت و وحدت طلاب و علمای متعهد گردد.
ممکن است هر کس در فضای ذهن و ایدههای خود نسبت به عملکردها و مدیریتها و سلیقههای دیگران و مسئولین انتقادی داشته باشد، ولی #لحن و تعابیر نباید افکار جامعه و آیندگان را از مسیر #شناخت_دشمنان_واقعی و ابرقدرتها که همه مشکلات و نارساییها از آنان سرچشمه گرفته است، به طرف مسائل فرعی منحرف کند و خدای ناکرده همه ضعفها و مشکلات به حساب مدیریت و مسئولین گذاشته شود و از آن تفسیر انحصارطلبی گردد که این عمل کاملاً غیر منصفانه است و اعتبار مسئولین نظام را از بین میبرد و زمینه را برای #ورود_بی_تفاوتها و بیدردها به صحنه انقلاب آماده میکند.
من امروز بر این عقیدهام که #مقتدرترین_افراد در مصاف با آنهمه توطئهها و خصومتها و جنگافروزیهایی که در جهان علیه انقلاب اسلامی است، معلوم نبود #موفقیت_بیشتری از افراد موجود به دست میآوردند.
#منشور_روحانیت
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸حضور در جمع غافلین علت یأس از رحمت خدا🔸
در سورۀ حمد پس از بسم الله و بعد از «الحمد لله»، دوباره «الرحمن الرحیم» تکرار شده است. چرا؟ به این خاطر که رحمت، اساسیترین مسأله در حضور قلب و توجه انسان است و تا رحمت الهی شناخته نشود، دریچۀ قلب انسان باز نمیشود.
از دلایلی که انسان از رحمت خدا مأیوس میشود، نشست و برخاست با غافلین است. در دعای ابوحمزه میخوانیم که «اَوْ لَعَلَّكَ رَاَيتَني فِي الْغافِلينَ فَمِنْ رَحْمَتِكَ آيسْتَني»: «شاید در گروه غافلین من را دیدهای که از رحمتت مأیوسم کردهای»! اگر انسان با غافلین باشد از رحمت خدا مأیوس میشود و اگر متوجه رحمت خدا شود، ذاکر میگردد.