کتاب آفات الطلاب (3)
یک: نداشتن انگیزه الهی ؛ قسمت اول
کسی که وارد #حوزه_علمیه میشود و در گروه طلاب علوم دینی قرار میگیرد و با آنها شرکت میکند، باید انگیزه او تحصیل علم دین، آنهم برای خدا و #خدمت به قرآن و اهلبیت پیامبر اکرم علیهمالسلام باشد؛ نه اینکه از روی #بیکاری آمده باشد، یا برای #فرار_از_خدمت_سربازی، یا #نداشتن_شغل، یا برای تصدی پستها و مسئولیتها به این علم و یا لباس نیازمند شده باشد، اینگونه امور از آفات طلبگی است.
قرآن کریم دو هدف روشن را برای طالبان علوم دینی بیان فرمودهاست، یکی تفقه در دین و دیگری ارشاد و انذار مردم. چنانچه میفرماید:
« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً ۚ فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » (سوره توبه آیه 122) شایسته نیست که همه مؤمنان از شهر خارج شوند و کوچ نمایند، چرا از هر گروهی طایفهای از آنان کوچ نمیکنند؟ (و طایفهای بمانند) تا در دین (و معارف و احکام اسلام) آگاهی پیدا کنند و بههنگام بازگشت (دوستانشان) به سوی قوم خود، آنها را انذار نمایند تا (از مخالفت فرمان پروردگار) بترسند و خودداری کنند.
پس در این آیه دو هدف مشخص شدهاست، یکی #دین_شناسی و دیگری #ارشاد_خلق. بنابراین انگیزههای دیگر باطل است و اگر طلبهای غیر از انگیزه الهی ، انگیزه دیگری داشته باشد، علاوه بر اینکه از #آفات_طلبگی محسوب میشود، طبق فرمایش امام محمد باقر علیهالسلام این شخص در #آتش _دوزخ جای دارد، آنجاکه میفرماید:
«هر کس علم و دانش را طلب کند و تا بر سایر علما مباهات کند یا بر نادانان فخر بفروشد و یا بدینوسیله مردم را به سوی خودش جذب کند، جایگاهش آتش است، زیرا که ریاست صلاح نیست مگر برای اهلش».
پس برای طلاب علوم دینی، انگیزه الهی لازم و واجب است، اگر #انگیزه_الهی نباشد به علم هم عمل نمیکنند و عالم بیعمل میشوند چنانکه حضرت رسول اکرم صلواتاللهعلیه میفرماید:
«أنَّ اَهلَ النَّارِ لَیَتَأذُّونَ مِن رِیحِ العالِمِ التَّارِکِ لِعِلمِهِ» (بحار، ج 2ص 34)
«همانا دوزخیان از بوی گند عالم بیعمل در اذیت و رنج اند.
ادامه دارد......
#کتاب_آفات_الطلاب ؛ صفحه 11-12.
#طلبه_تراز_انقلاب_اسلامی
.
کتاب آفات الطلاب (5)
دو: گناه سلب توفیق میکند؛ قسمت اول
یکی از مهمترین #آفات_طلبگی، #ترک_نکردن_گناهان است. زیرا گناه از طلبه #سلب_توفیق میکند و نمیگذارد به مقامات عالیه برسد. عرصه گناه در زندگی آدمی، مانند زمین لغزندهای که مانع میشود کسی بر روی آن بهراحتی راه برود یا بدود، مانع میشود طلبه بتواند #سیر_الی_لله داشته باشد و چهبسا بعضی از گناهان چنان آدمی را بر زمین میزنند که دیگر قادر به ایستادن دوباره نخواهد بود.
اگر کسی بخواهد بر روی #زمین_لغزنده؛ مانند زمینی که بر روی آن برف باریده و یا یخزده و منجمد شدهاست حرکت کند، بهناچار باید خود را مجهز به وسایلی کند که بهراحتی بتواند حرکت نماید. طلاب محترم حوزهها هم اگر بخواهند در این وادی حرکت کنند، بهناچار باید خود را مجهز به #اراده_قوی و توکل به خدای متعال و توسل به اهلبیت پیامبر علیهمالسلام کنند، تا با اطمینان بر این زمینهای لغزنده که علاوهبر لغزندگی آنها، دشمنانی مانند #نفس_اماره و #شیطان وجود دارند که در کمین آنها نشستهاند تا آنها را از مسیر اصلی منحرف و به #دره_سقوط_اخلاقی بیندازند، قدم بگذارند.
البته #قدرت_منحرف_کردن انسانها توسط #نفس_اماره، از شیطان قویتر است. اگر شیطان بخواهد کسی را منحرف کند و مثلاً او را امر به #چشم_چرانی نماید، آن شخص میتواند در مقابل شیطان مقاومت کند و چشمچرانی نکند؛ ولی با اینوجود، شیطان از او دست برنمیدارد و از راه دیگری وارد میشود. مثلاً او را وادار به #غیبت کردن میکند و اگر بازهم موفق نشد او را به گناه دیگری مجبور میکند تا بالاخره موفق گردد.
ولی نفس اماره چنین نیست. اگر او بخواهد به کسی امر کند که چشمچرانی کند، آنقدر پافشاری میکند تا موفق شود، گرچه سالها بگذرد، مگر اینکه با اراده قوی و توکل به خدا و توسل به اهلبیت علیهمالسلام مقاومت کند و خداوند هم چون #استقامت را در او ببیند بر او رحم نماید، هم چنانکه در قرآن فرمودهاست:
«إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي». «همانا نفس آدمی، بسیار به بدی امر میکند مگر آنچه را که پروردگارم رحم نماید» .
ولی در مورد شیطان خداوند در قرآن میفرماید: « إنَّ کَیدَ الشَّیطانِ کانَ ضَعیفًا » . همانا کید و مکر شیطان ضعیف است.
امیرمؤمنان علیهالسلام در حدیثی نفس و شیطان را که کدامیک قویتر است بیان میکند و میفرماید: "مَنْ خَالَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ غَلَبَ الشَّيْطَان" «هر کس با نفس خویش مخالفت کند بر شیطان غلبه یافتهاست» .
همچنین حدیثی از رسول اکرم صلواتاللهعلیه و آله و سلم نقلشده که نقل شدهاست که فرمودند: "أَعْدَى عَدُوِّكَ نَفْسُكَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْك" «دشمنترین دشمن تو، نفسی است که میان دو پهلویت قرار دارد» .
#کتاب_آفات_الطلاب ؛ صفحه 16-14.
#طلبه_تراز_انقلاب_اسلامی
.
📖کتاب آفات الطلاب (12)
🔰سه: خوب درس نخواندن ؛ قسمت اول
یکی از مواردی که به #طلبگی آسیب و زیان میرساند و جزء #آفات_طلبگی میباشد، خوب #درس_نخواندن است؛ زیرا اگر در درسخواندن جدی نباشی، کمکم از درسخواندن دلسرد میشوی و به خودت میگویی ای بابا چند وقت است که به مدرسه میآییم ولی چیزی نمیفهمیم؛ مثل اینکه ما به درد این کار نمیخوریم پس بهتر است #کار_دیگری را انتخاب کنیم و از این قبیل حرفها و البته #شیطان هم در این زمینه هم فکر تو و هم عقیدهی تو با توست و نظر تو را تأیید میکند.
زیرا او دوست ندارد که در دین #باسواد شوی. پیامبر اسلام صلواتاللهعلیه و آله و سلم فرمودند: «قسم به کسی که جان محمد در دست اوست، وجود یک عالم برای شیطان، سختتر از هزار عابد است؛ زیرا عابد در فکر اصلاح خودش است و عالم در اندیشهی اصلاح دیگران» .
ولی اگر برای درس وقت بگذاری و #ارزش قائل باشی، چون درس را میفهمی، لذا در کلاس درس #لذت میبری و بعدها خودت میتوانی کتابهایی را که خواندهای #تدریس کنی، و از تدریس دلهره و ترس نداشته باش و از شاگردهای دقیق و نکته بین نترس . مبادا از وجود چنین شاگردانی در کلاس درست ناراحت شوی، بلکه اینگونه شاگردان باعث ترقی تو خواهند بود.
میگویند یکی از رموز موفقیت مرحوم شیخ الفقها و المجتهدین حاج شیخ مرتضی انصاری، این بود که شاگردان قوی و درسخوان و بااستعدادی در کلاس درسش حاضر میشدند و مرتباً اشکال میکردند و همین امر باعث میشد که مرحوم شیخ با مطالعه بیشتری در کلاس درس حاضر شود.
شما هم اگر بدانی که چنین شاگردانی داری، هیچوقت #بدون_مطالعه در کلاس درس حاضر نخواهی شد و اگر شاگردان تو قوی و اشکال گیر نباشند، ممکن است که تو درس را خوب مطالعه نکرده و آن را با سهلانگاری به اتمام برسانی و همین امر به مرور زمان، هم شاگردانت را #بی_سواد و یا کمسواد میکند و هم خودت چندان بهرهای از تدریس نخواهی برد.
پس نتیجه خوب درس نخواندن؛ یا در کلاس درس منظم شرکت نکردن، علاوهبراین که نمیگذارد درس را خوب بفهمی و خوب تدریس کنی، چون پایههای علمی تو ضعیف است، بلکه در #ادامه_تحصیل تو هم مانع خواهد بود.
#کتاب_آفات_الطلاب ؛ صفحه 26-27.
#طلبه_تراز_انقلاب_اسلامی
.