📖بازخوانی کتاب حماسه حسینی (3)
🔰صفحه سیاه و سفید عاشورا
🔺حادثه ی عاشورا و تاریخچه ی كربلا دو صفحه دارد: یك صفحه ی سفید و نورانی، و یك صفحه ی تاریك، سیاه و ظلمانی كه هر دو صفحه اش یا بی نظیر است و یا كم نظیر. اما صفحه ی سیاه و تاریكش از آن نظر سیاه و تاریك است كه در آن فقط جنایت بی نظیر و یا كم نظیر می بینیم. یك وقت حساب كردم و ظاهراً در حدود #بیست_و_یك نوع پستی و لئامت در این جنایت دیدم، و خیال هم نمی كنم در دنیا چنین جنایتی پیدا بشود كه تا این اندازه تنوّع داشته باشد.
🔺از این نظر حادثه ی كربلا یك جنایت و یك تراژدی است، یك #مصیبت است، یك رثاء است. این صفحه را كه نگاه می كنیم، در آن كشتن بی گناه می بینیم، كشتن جوان می بینیم، كشتن شیرخوار می بینیم، اسب بر بدن مرده تاختن می بینیم، آب ندادن به یك انسان می بینیم، زن و بچه را شلاّق زدن می بینیم، اسیر را بر شتر بی جهاز سوار كردن می بینیم. از این نظر قهرمان حادثه كیست؟ واضح است، وقتی كه حادثه را از جنبه ی جنایی نگاه كنیم، آن كه می خورد قهرمان نیست، آن #بیچاره_مظلوم است. #قهرمان_حادثه در این نگاه یزید بن معاویه است، عبید الله بن زیاد است، عمر سعد است، شمر بن ذی الجوشن است، خولی است و یك عده ی دیگر.
لذا وقتی كه صفحه ی سیاه این تاریخ را مطالعه می كنیم، فقط جنایت و رثاء بشریت را می بینیم.
🔺اما آیا تاریخچه ی عاشورا فقط همین یك صفحه است؟ آیا فقط رثاء است؟ فقط مصیبت است و چیز دیگری نیست؟ #اشتباه ما همین است. این تاریخچه یك صفحه ی دیگر هم دارد كه قهرمان آن صفحه، دیگر پسر معاویه نیست، پسر زیاد نیست، پسر سعد نیست، شمر نیست. در آنجا #قهرمان_حسین است. در آن صفحه، دیگر جنایت نیست، تراژدی نیست، بلكه #حماسه است، افتخار و نورانیت است، تجلی حقیقت و انسانیت است، تجلی حق پرستی است. آن صفحه را كه نگاه كنیم، می گوییم بشریت حق دارد به خودش ببالد. اما وقتی صفحه ی سیاهش را مطالعه می كنیم می بینیم كه بشریت سرافكنده است.
#کتاب_حماسه_حسینی ؛ شهید مرتضی مطهری. ناشر: انتشارات صدارا. نوبت چاپ: 34 ام. جلد یک صفحه 20-18.
#شهید_مرتضی_مطهری
#مصیبت_و_حماسه_عاشورا