eitaa logo
معاونت تهذیب حوزه علمیه کرمان
720 دنبال‌کننده
12.6هزار عکس
7.1هزار ویدیو
728 فایل
جهت ارتباط با معاون تهذیب @Amomen313 جهت ارتباط در مورد فعالیتها و شبهات قرآنی @ghadirmohyi جهت ارتباط با ادمین محتوایی کانال @boreshha_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید مهدی طیاری مرخصی هم که می آمد برای ما نبود. همیشه به نیروهایش سر می زد و مثلا اگر یکی شان می خواست خانه ای بسازد، خودش را به آب و آتش می زد، تا برایش مصالح و سایر وسایل مورد نیاز را فراهم کند. همیشه به سر می زد و به کارهای شان رسیدگی می کرد. همسر شهیدی برایم نقل کرد که روزی شهید طیاری به منزل ما آمد و دو فرزندم را روی پایش گذاشت. روی سرشان دست می کشید و گریه می کرد. می گفت: هر کاری دارید، به من بگویید تا انجام دهم. بعد از شهادت مهدی هم، سر مزارش نشسته بودم و در حال خودم بود. همسر یکی از شهدای جیرفت آمد سر قبر شهید و شروع کرد به گریه کردن. طوری گریه می کرد که گویی برادرش باشد. به من گفت: شما برای شهید طیاری گریه نکن؛ بگذار من گریه کنم. گفتم: چطور؟ گفت: شهید هر وقت که از جبهه به مرخصی می آمد به خانه ما سر می زد و حال بچه ها را می پرسید و مبلغی پول هم می آورد. راوی: سوسن شاهرخی؛ همسر شهید ؛ خاطرات شهید مهدی طیاری، نوشته: علی اصغر جعفریان، ناشر: لشکر ۴۱ ثار الله کرمان، نوبت چاپ: دوم-۱۳۸۸٫ صفحه ۵۹ و ۱۳۸.
🔰احساس امام حسین علیه‌السلام بود و این احساسات لطیف آن حضرت، بر رفتار دوستان و یارانش نیز تاثیر گذاشته و آن‌ها را به کانونی از احساسات تبدیل کرده بود. در این‌جا به چند نمونه اشاره می‌کنیم: ▪️یک عده‌ای از بصره برای یاری امام ع حرکت کردند که در بین راه خبر شهادت امام را شنیدند. این خبر و این‌که نتوانسته و نتوانسته بودند امام علیه‌السلام را یاری کنند، به‌شدت آن‌ها را ناراحت کرد و شروع به ناله و فریاد کردند. ▪️وقتی هلال بن نافع با گروهی بیست و سه‌نفره و به‌اتفاق علیه‌السلام برای آوردن آب، شبانه اعزام شدند، نگهبان دشمنی که از آب پاسداری می‌کرد، حلال را شناخت و به او اجازه داد که آبی بنوشد ولی حلال گفت: «به خدا قسم! من قطره‌ای از این آب نمی‌نوشند نمی‌نوشم درحالی‌که حسین و اصحابش تشنه باشند» . ▪️احساسات لطیف امام حسین علیه‌السلام: 🔺یک. گریه امام: هنگامی‌که او می‌خواست از مدینه خارج شود، با محمد ابن حنفیه (برادرش) خداحافظی کرد و هر دو برادر گریستند. همچنین امام هنگام خداحافظی با مسلم، معانقه و گریه نمود. 🔺دو: رفتار محبت‌آمیز امام حسین علیه‌السلام با : هنگامی‌که مسلم مسلم‌بن‌عقیل شهید شد، امام حسین ع به دختر مسلم فرمود: «دخترم! من پدر تو و دخترانم خواهران تو هستند» . 🔺سه: علاقه به کودکان: امام حسین علیه‌السلام دخترش را دوست‌داشت و به او ابراز محبت می‌کرد، طوری که در غوغای جنگ او را به سینه می‌چسباند و بین دو چشمش را می‌بوسید و اشک‌هایش را پاک می‌کرد. 🔺چهار: گریه به حال دشمن: امام حسین علیه‌السلام به‌عنوان یک مربی و هدایتگر، تمام تلاش خود را برای هدایت مردم به کار می‌برد و هنگامی‌که مؤثر واقع نشد، آن‌قدر ناراحت شد که به حال افراد گمراه گریه کرد. او ناراحت بود که چرا مردم کافر می‌شوند و از ثواب الهی دوری می‌کنند. ؛ از مدینه مدینه تا کربلا ، نوشته احمد قلی‌زاده ص 13-15.