eitaa logo
معاونت تهذیب حوزه علمیه کرمان
720 دنبال‌کننده
12.4هزار عکس
7هزار ویدیو
725 فایل
جهت ارتباط با معاون تهذیب @Amomen313 جهت ارتباط در مورد فعالیتها و شبهات قرآنی @ghadirmohyi جهت ارتباط با ادمین محتوایی کانال @boreshha_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
پرسش و پاسخ1.mp3
1.21M
🔉 پرسش و پاسخ از حضرت آیت اللَّه‏ خوشوقت ره 🏴 اللَّهُمَّ الْعَنْ أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تَابِعٍ لَهُ عَلَى ذَلِكَ ❓چرا به گفته میشود ؟ ❓آیا کسی از ع برگشت ؟ ❓این که حضرت خودشان را برداشتند از آنها برداشته میشد ؟ ❓آیا هم اصحاب را میکرد؟ ❓این جمله صحیح است که میگویند را به ع داده و او است؟
🔰ذکری از علی اصغر شهید 🔺حسین بن علی علیه السلام در گویی رنگ‌آمیزی می‌کند؛ اما رنگ‌آمیزی با خون، برای اینکه رنگی که از هر رنگ دیگر در تاریخ ثابت‏‌تر است همین رنگ است. تاریخِ خودش را با خون می‏‌نویسد. ... امام حسین علیه السلام پیام خود را نه روی سنگی نوشت و نه حجّاری کرد. آنچه او گفت، در هوای لرزان و در گوش افراد طنین انداخت؛ اما در دلها ثبت شد به طوری که از دلها گرفتنی نیست. و خودش کاملاً به این حقیقت آگاه بود؛ را درست می‌دید که بعد از این، حسین کشته شدنی نیست و هرگز کشته نخواهد شد. شما ببینید آیا اینها می‌تواند تصادف باشد؟ 🔻ابا عبدالله در روز عاشورا در آن ساعات و لحظات آخر استنصار می‌کرد، باز هم یاور می‌خواست، یاورهایی که بیایند نه‏ یاورهایی که بیایند نجاتش بدهند. امام حسین، دیگر بعد از کشته شدن اصحاب و برادران و فرزندانش بدون شک نمی‌خواهد زنده بماند؛ ولی یاور می‌خواست که باز هم بیاید کشته بشود. این است که حضرت‏ «هَلْ مِنْ ناصِرٍ ینْصُرُنی» می‌فرمود. صدایشان به خیمه‌ها رسید. زنها گریستند، فریاد گریه‌‏شان بلند شد. 🔺امام حسین علیه السلام برادرشان حضرت ابوالفضل و یک نفر دیگر از اهل بیت را فرستادند، فرمودند: بروید زنها را ساکت کنید. آنها آمدند و ساکت کردند. بعد خودشان برگشتند به خیام حرم. اینجاست که شان را به دست ایشان می‌دهند. این طفل در بغل عمه‌‏اش زینب، خواهر مقدس اباعبدالله است. حضرت این طفل را در بغل می‌گیرد. اباعبدالله نفرمود خواهر جان! چرا در میان این بلوا، در فضایی که هیچ امنیتی ندارد و از آن طرف تیر پرتاب می‌شود و دشمن کمین کرده، این طفل را آوردی، بلکه او را در بغل گرفت و در همین حال تیری از سوی دشمن می‌آید و به گلوی طفل مقدس اصابت می‌کند. اباعبدالله چه می‌کند؟ 🔺ببینید چگونه است؟ تا این طفل این چنین شهید می‌شود، دست می‌برد و پر می‌کند و به طرف آسمان می‏‌پاشد که ‏ای آسمان، ببین و شاهد باش! در آن لحظات آخر که ضربات زیادی بر بدن مقدس ابا عبدالله وارد شده بود که دیگر روی زمین افتاده بود و بر روی زانوهایش حرکت می‌کرد و بعد از مقداری حرکت می‌افتاد و دوباره برمی‏‌خاست، ضربتی به گلوی ایشان اصابت می‌کند. نوشته‌اند باز دست مبارکش را پر از خون کرد و به سر و صورتش مالید و گفت: من می‌خواهم به ملاقات پروردگار خود بروم. اینها صحنه‏‌های تکان دهنده صحرای کربلاست، قضایایی است که را برای همیشه در دنیا جاوید و ثابت و باقی ماندنی می‌کند. صفحه 351-350.
اهمیت عزاداری محرم و صفر.mp3
4.47M
🔉 بیانات حضرت آیت اللَّه‏ خوشوقت ره 🏴 قالَ الصَّادِقُ ع يَقُولُ لَنَا الْمُغْتَمِّ لِظُلْمِنَا وَ هَمُّهُ لِأَمْرِنَا عِبَادَة 📌حادثه پیامبراکرم ❓چرا برای حادثه عاشورا ؟ ❓چرا جریان در از طول کشید؟ 📌 و صفر از است که نجاست هایی که دشمنان مردم را به آن آلوده کردند همه را میکند 📌اصولا ما زیر همین مسلمان شدهایم 📌 ما، ما، حرکت کردن ما، هر کسی در هر بعدی از ابعاد که به عزاداری امام حسین دارد کمک میکند دارد به طرف ✳️ آدم از خانه که به آمدن به قدم برمیدارد شروع میشود
هدایت شده از برش‌ ها
🔺نذر عاشورا 🔹مادر محمود نذر کرده بود که پسرش در شهید شود. می گفت: می دانستم محمود شهید می شود. برداشتم که اگر شهید می شود، روز عاشورا شهید شود تا گریه هایم برای امام حسین (ع) باشد و رنگ او را بپذیرد. 🌀تا غروب خبر شهادت محمود به او نرسید. ناراحت بود. گفت: خدایا! نذرم را قبول نکردی؟! 🔸مادر عازم مسجد بود. وقتی خبر شهادت محمود را به مادر دادیم، اولین سؤالش این بود که کی شهید شد؟ ⚡️وقتی گفتیم روز عاشورا، گفت:«خدایا! ممنونم که نذرم را قبول کردی». 🍁دوباره راه مسجد را در پیش گرفت. در مقابل نگاه سؤال انگیز ما گفت: «محمود به (ع) اقتدا کرد و امام حسین (ع) شهید نماز شد. من هم عازم نمازم». 📚 ؛ کتاب خاطرات شهید محمود اخلاقی، نویسنده: اشرف سیف الدینی، ناشر: اداره کل حفظ و نشر ارزش های دفاع مقدس کرمان، نوبت چاپ: اول – ۱۳۸۸؛ صفحه 75-74. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا 🇮🇷@boreshha🇵🇸 🌍http://www.boreshha.ir