eitaa logo
معاونت تهذیب حوزه استان تهران
123 دنبال‌کننده
705 عکس
437 ویدیو
101 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
219.pdf
112.4K
هر روز با قرآن و عترت 📚 ✅فضایل و کمالات اخلاقی ✏️4. توکل 🗓1399/08/29 🌺 @nedaye_tahzib 🍃 tahzib-howzeh.com
6.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سخنران: آیت الله علی مشکینی موضوع: عاقبت غرور و تکبر رسول اکرم (ص) شتری بسیار راه‌وار و چابک داشت و در هر مسابقه‌ای می‌برد. روزی بادیه‌‌نشینی آمد و گفت: "ای پیامبر آیا با من مسابقه می‌دهی؟" پیامبر اکرم (ص) با این همه عظمت شأن با این عرب مسابقه داد. در روایت آمده که مسلمانان ناراحت شدند. رسول اکرم (ص) فرمودند: "می‌دانید علت آن چیست؟" به این جهت است که این حیوان مغرور بود. ظاهراً غرور و تکبر اثری وضعی دارد که در این حیوان هم اثر می‌گذارد و موجب سقوط و عقب‌ماندن او شد. یعنی اگر کبر و تکبر بر این حیوان اثر می‌گذارد، ای انسان! مواظب باش که با تکبر از انسانیت ساقط می‌شوی و در تو اثر کامل خواهد گذاشت. نکند تو آن‌طور باشی که خدایت نمی‌خواهد. در مقابل این صفت صفتی است که باید آن را دریابی و آن صفت تسلیم است. @tahzibtehran
👇🏿👇🏿 📚📚معرفی کتب و منابع اخلاقی📚📚 شماره 8 2- کتابهای اخلاقی - فلسفی (قسمت سوم) : 👇🏿👇🏿 2️⃣ تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق (یا طهارة الاعراق): کتابی به عربی درباره علم اخلاق نوشته ابوعلی احمد بن محمد بن یعقوب رازی ملقب به مسکویه، فیلسوف قرن چهارم و پنجم. وی که از مترجمعین آثار یونانی است ، بیشتر بر عقل و مکتبهای فلسفی تکیه دارد و به شیوه و ترتیب آنها سیر می کند. به گونه ای چشم گیراز گفتار حکماء یونانی سود جسته و با مهارت این گفتار را بررسی کرده و در آنهااجتهاد می کند. تفاوت وی با عامری در چند نکته است : 1- بهره مندی وی از شرع و تعالیم دین ، فزونتراز عامری است . 2- بر عکس عامری که نگارش ساده و روانی را دنبال می کرد،ایشان در پی شیوه ای علمی و در خور فهم صاحبان فن است . چنانکه خود گوید: [ و علمناه لمحبی الفلسفه خاصه لاللعوام] . 3- ویژگی دیگراین کتاب ، نظم بسیار مرتب و منطقی است که در هفت مقاله و براساس شیوه حکماء یونان آمده است . چنان که از نفس ، قوای نفس ، فضایل چهارگانه ، آغاز کرده و بحثهایی نظیر: اخلاق و طبایع ، سعادت ، لذت ، شجاعت ، عدالت ، جور،انواع محبت ، مرضهای نفسانی و راه مداوای هر یک و ... را به دنبال آورده است . مسکویه رازی ، بیش از هر متفکراسلامی ، به اخلاق و مسائل روحانی ،اهتمام ورزیده است . مهمترین نگارش وی دراین زمینه ، همین کتاب[ تهذیب الاخلاق] است . که مرحوم خواجه نصیر طوسی ، درباره ارزش واهمیت آن می نویسد: کتاب الطهاره - که استاد فاضل و حکیم کامل ،ابوعلی احمد بن محمد بن یعقوب مسکویه خازن رازی ، سقی الله ثراه ، و رضی الله عنه وارضاء، در تهذیب اخلاق ساخته است و سیاقت آن ، برایراد بلیغ ترین اشارتی در فصیح ترین عبارتی پرداخته ، چنان که این سه چهار بیت که پیش ازاین در قطعه گفته آمده است به وصف آن کتاب ناطق است : بنفسی کتاب حازکل فضیله وصار لتکمیل البریه ضامنا مولفه قدابرزالحق خالصا بتالیفه من بعد ماکان کامنا و وسمسه باسم الطهاره قاضیا به حق معناء ولم یک ماینا لقد بذل المجهودلله دره فما کان فی نصح اخلایق خانیا] (کتابی که همه برتری را در بر گرفته و ضامن تمامیت نیکی گشته است . حق را که ناپیدا بود، بدین نگارش ، بی پیرایه آشکار ساخت . نام آن ر،[ طهارت] نامید، که سزاوار و شایسته آن است تمام کوشش را بکار بود، خدایش پاداش فراوان دهد، که در خیرخواهی مردم خطا نرفت ). بااین که افکار واندیشه های مسکویه ، چندان نو و مبتکرانه ، به نظر نمی آید. بلکه تلفیقی است ازاندیشه های حکمای یونانی ، که با مهارت و ژرف اندیشی ، پرداخته و تکمیل شده است .اما گفتار وی ، در باب اخلاق فلسفی ، جنبه سندی داشته و ازارزش فراوانی ، بر خورداراست . زیرا وی ،از نخستین حکیمانی است که انظار فلاسفه و دانشوران اسلامی را به مطالعه اخلاق ، بدین شیوه ، متوجه ساخته و کوشیده است که معارف اسلامی را، به شیوه و جو علمی روز مطرح سازد. کتاب دیگری ازایشان به نام[ جاویدان خرد]، به چاپ رسیده است ، که در آن ، بیشتر به پندهای جزئی و گوناگون مردم جهان ،از هر آیینی که باشند، توجه دارد و مانند[ طهاره الاعراق] به کلیات مسائل اخلاقی ، نپرداخته است . وی در تفاوت این دو می نویسد: بالجزئیات [فهذه جمل نحکمها قبل تفصیلها لولاانا قداحکمنالک الاصول کلها فی کتابناالموسوم[بتهذیب الاخلاق] ، لاوجبنالک هاهنا. ولکن هذاالکتاب غرضنا فیه ایراد جزئیات الاداب بمواعظ الحکما من کل نحله و تبعنا فیه صاحب کتاب [جاویدان خرد] کما وعدناک فی اوله... . (پس این مطالبی بود که بطور فشرده ثابت کردیم . واگر نبود که تمامی اصول این گفتار را در کتاب[ تهذیب الاخلاق] بیان داشته ایم ، بر خود لازم می دانستیم ، که اینجا بحث کنیم .اما هدف ما دراین کتاب : آوردن آداب جزئی ،از پندهای حکما از هر آیینی که باشند - هست . و همان گونه که در آغاز یادآور شدیم : به شیوه کتاب[ جاویدان خرد] ، خواهیم رفت ). ادامه دارد... 🌹 @nedaye_tahzib ☘️ tahzib-howzeh.com
‏فیلم از طرف یاصاحب الزمان ادرکنی
در محور عملیاتی شلمچه در خاکریزهای نونی شکل که دشمن برای کند کردن حرکت نیروهای اسلام طراحی کرده بود، همراه شهید کابلی برای سرکشی و شناسایی وارد منطقه شدیم. مقداری که در کانال های سیمانی حرکت کردیم، او به بالای کانال رفت و در دید دشمن روی خاکریز به حرکت خود ادامه داد. من هم بلافاصله پشت سر فرمانده دلیر خود به بالای خاکریز رفتم که ناگهان شهید یوسف کابلی خطاب به من گفت: «برو پایین خطر دارد.» من که تعجب کرده بودم، گفتم: اگر خطر دارد پس چرا شما اینجا باشید من بروم پایین؟ فرمانده مهربان گفت: «عزیز من، تکلیف من با شما فرق دارد. شما وظیفه تان این است که الان در کانال حرکت کنید ولی من تکلیفم این است که به رزمندگان اسلام قوت قلب و روحیه بدهم. پس برو پایین و مراقب جانت باش. نباید بی دلیل جانتان را به خطر بیندازید. هر کس وظیفه ای دارد.» ✍به روایت همرزم شهید 🌷 ولادت : ۱۳۳۵/۸/۲۹ تهران شهادت : ۱۳۶۵/۱۱/۱۸ شلمچه ، عملیات کربلای۵
🔔 دوره آموزش پیش از ازدواج (PME) برای طلاب برگزار می‌شود ◻️ کارشناس مسئول اداره امور خانواده معاونت تهذیب و تربیت حوزه های علمیه از برگزاری دوره آموزش پیش از ازدواج ویژه طلاب و روحانیون برادر با همکاری مرکز خدمات حوزه خبر داد. ◻️ ثبت نام توسط طلاب، از طریق مراجعه به پنل شخصی در سامانه سخا، صورت می‌گیرد و کارگاه‌ها در مجموع به مدت ۱۰ ساعت و بطور معمول در ۵ کارگاه ۲ ساعته برگزار می شود. جزئیات بیشتر: https://hawzahnews.com/x9TKY 💠روابط عمومی مدیریت حوزه علمیه استان تهران 🇮🇷کانال رسمی مدیریت حوزه علمیه استان تهران 🌐 www.howzehtehran.com 🆔 @howzehtehran
ﺍﺯ شیخ رجبعلی خیاط ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ: ﭼﻄﻮﺭ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﯽ ﺯﻧﺪﮔیت ﺭﺍ ﺑﺮ ﭘﺎﮐﯽ ﺑﻨﺎ ﮐﻨﯽ؟ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﺁﺭﺍﻣﯽ؟ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺳﺒﺐ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﮐﻪ ﻫﯿﭽﮕﺎﻩ ﺧﺴﺘﻪ ﻧﺸﻮﯼ؟ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﭼﺎﺭ ﻭﺳﻮﺳﻪ ﻧﻤﯿﺸﻮﯼ؟ ﮔﻔت ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻭ ﺗﺠﺮﺑﻪ، ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮ ﭘﻨﺞ ﺍﺻﻞ ﺑﻨﺎ ﮐﺮﺩﻡ: ۱. ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﺭﺯﻕ ﻣﺮﺍ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻧﻤﯽﺧﻮﺭﺩ، ﭘﺲ ﺁﺭﺍﻡ ﺷﺪﻡ! ۲. ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﺮﺍ ﻣﯽﺑﯿﻨﺪ، ﭘﺲ ﺣﯿﺎ ﮐﺮﺩﻡ! ۳. ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﺮﺍ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻧﻤﯽﺩﻫﺪ، ﭘﺲ ﺗﻼﺵ ﮐﺮﺩﻡ! ۴. ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﮐﺎﺭﻡ ﻣﺮﮒ ﺍﺳﺖ، ﭘﺲ ﻣﻬﯿﺎ ﺷﺪﻡ! ۵. ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﻧﯿﮑﯽ ﻭ ﺑﺪﯼ ﮔﻢ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﻣﻦ ﺑﺎﺯﻣﯽﮔﺮﺩﺩ، ﭘﺲ ﺑﺮ ﺧﻮﺑﯽ ﺍﻓﺰﻭﺩﻡ ﻭ ﺍﺯ ﺑﺪﯼ ﮐﻢ ﮐﺮﺩﻡ! 🌺🌼🌺🌼🌺 ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺍﯾﻦ 5 ﺍﺻﻞ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﯾﺎﺩﺁﻭﺭﯼ ﻣﯽﮐﻨﻢ.
⚘🌹🌿⚘🌹🌿⚘🌹🌿 به مناسبت ۴ ربیع الثانی سالروز ولادت سید حسنی ❣ خورشید ری ; نگاهی کوتاه به زندگی و شخصیت حضرت عبدالعظیم حسنی (ع). ⚘🌹⚘ ولادت حضرت: حضرت عبدالعظیم حسنی، در چهارم ربیع الثانی سال 173هجری در شهر مدینه چشم به جهان گشود. ایشان فرزند عبداللّه بن علی، از نوادگان امام حسن مجتبی (ع) بودکه نسبتش با چهار واسطه به آن حضرت می رسید. ❣ عبدالعظیم، از دانشمندان شیعه و از راویان حدیث ائمه ی معصومین (ع) و نیز از چهره های بسیار محبوب و مورد اعتماد، نزد اهل بیت عصمت و طهارت (ع) به شمار می رفت. دوران وی، گر چه عصر حاکمیت عباسیان و ایجاد خفقان و سخت گیری نسبت به شیعیان بوده است، ولی مدافعان دین و حافظان مکتب که روایات امامان را ثبت و نقل می کردند، نقش عمده ای در پاسداری و صیانت از فرهنگ والای اهل بیت (ع) داشتند و این بزرگوار نیز یکی از سنگربانان عقیده ی تابناک تشیع محسوب می شودکه درحفظ و انتشار سخنان ائمه ی اطهار، سخت کوشا بود و ستایشهای فراوان ائمه (ع) از وی نشان دهنده ی شخصیت والای علمی و معنوی وی می باشد. ⚘ ادب نسبت به ساحت ائمه (ع) «شیخ محمّد شریف رازی» در کتاب خود، پیرامون ادب حضرت عبدالعظیم نسبت به ساحت ائمه ی معصومین (ع) چنین می نویسد: «رفتار و عادت کریمانه ی حضرت عبدالعظیم (ع) این بود که هر وقت وارد مجلس حضرت امام جواد (ع) یا امام هادی (ع) می شد، با کمال ادب و خضوع و غایت حیا و تواضع، در حالی که دست های خود را از ردا بیرون آورده بود، با کمال ادب به محضر آن امامان سلام عرض می کرد و امام پس از جواب سلام، او را نزدیک خود می خواند و در کنار خویش می نشاند؛ به حدّی که زانوی مبارکش به زانوی مقدّس امام می چسبید و امام، کاملا از احوال او سؤال می کرد که این موجب حسرت و غبطه ی دیگران می شد.» ⚘ محمّد شریف رازی در ادامه می نویسد: یکی از جنبه های احترام و تعظیم های امام جواد (ع) و امام هادی (ع) به جناب عبدالعظیم حسنی این بود که هیچ وقت اورا به نام نمی خواندند و پیوسته حضرتش را با کنیه اش - که «ابوالقاسم» بود- خطاب می نمودند و علمای ادب می گویند که کنیه برای تعظیم و تکریم و احترام، وضع شده است؛(2) لذا به خوبی فهمیده می شود که حضرات ائمه ی معصومین (ع) تا چه حدّی برای جناب عبدالعظیم، احترام قائل بوده اند و اینها چیزی جز این نیست که تقوا، ورع و علم توأم با عمل عبدالعظیم، باعث شده است که محبوبیت خاصی نزد امامان معصوم بیابد.» 🥀 مقام و منزلت عبدالعظیم از زبان معصومین (ع) شیخ صدوق در کتاب «کمال الدین» می نویسد: «وقتی که حضرت عبدالعظیم (ع) خدمت امام هادی (ع) مشرف شد و عقاید خود را اظهار نمود، امام فرمود: تو از دوستان حقیقی ما هستی.»(3) 🥀 و نیز مؤلف کتاب «جنةالنعیم» می گوید: «شخصی به نام ابا حماد رازی - از شیعیان و موالیان شهر ری - با وجود مشکلات آن زمان به سامراء رفت و خدمت امام زمانش حضرت علی النقی (ع) رسید و مسائلی را پرسید. امام، ضمن پاسخ به مسائل او، فرمود: «ای ابا حماد! هرگاه مشکلی از امور دینی برایت پیش آمد، جواب مشکل خود را از عبدالعظیم حسنی بخواه و سلام مرا به او برسان.»(4) 🌹⚘🌹 عبدالعظیم در کلام علمای اسلام سیّد جلیل القدر، حضرت عبدالعظیم حسنی، در میان فرزندان ائمه ی هدی (ع) از مقام و منزلت والایی برخوردار است که غالب دانشمندان و نوابغ عالم اسلام، هر کدام به نوبه ی خود، باعباراتی بدیع و بیاناتی لطیف، او را ستایش کرده اند؛ که بیان برخی از آنها در این جا جالب توجه بوده، موجب معرفت بیشتر به آن حضرت می گردد: ⚘ - شیخ بزرگوار، صدوق می نویسد: «حضرت عبدالعظیم (ع)» شخصی خدا پرست، پارسا و پسندیده ی خدا و رسول خدا - صلی اللّه علیه و آله - و مردم بوده است.»(5) ⚘ صاحب بن عباد - که یکی از علمای اهل تسنن و وزیر فخر الدوله بوده است - می گوید: «عبدالعظیم حسنی (ع) مردی با ورع، پارسا و پرهیزگار و دیندار و خدا پرست، معروف به امانت داری و دارای صداقت لهجه، دانای به امور دین و گویای توحید، و عدل بسیار بود. در زمان خودش در علم و ادب و فضل و دانش و تقوا، بعد از امام زمانش، برتمام معاصران خویش برتری داشته، هیچ کس را منزلت او نبوده و به تمام معنا تبعیّت و تقلید از حضرات ائمه (ع) می نمود و در اولاد و احفاد حضرت امام حسن مجتبی (ع) کسی به قدر مرتبه و مقام او نرسیده است.»(6) ⚘ نجاشی نیز در کتاب «رجال» خود درباره ی شخصیت حضرت عبدالعظیم می گوید: «عبدالعظیم (ع) در حال خوف و فرار از خلیفه، وارد شهر ری گردید و در سرداب منزل یکی از شیعیان ساکن شد؛ وی در آن زیر زمین، که مخفی گاه او بود، روزها را روزه می داشت و شب ها را به نماز مشغول می شد.»(7) ⚘⚘⚘ درمحضر سه امام یکی از ویژگی های مهم در زندگی حضرت عبدالعظیم (ع) این بود که توفیق یافت محضر پرفیض سه حجّت الهی را - که عبارتند: از امام رضا، جواد و امام هادی (ع) - درک نماید، از تعالیم آن بزرگواران بهره مند گردد و سخ
نان و روایات آنان را به نسل های بعد منتقل نماید. وقتی امام رضا (ع) در مدینه به سر می برد، برای حضرت عبدالعظیم (ع) امکان دیدار با حضرتش فراهم بود؛ پس از شهادت آن حضرت، که امامت به امام جواد (ع) رسید، در آن مدت که امام نهم در مدینه بود، این سعادت و توفیق همچنان برای حضرت عبدالعظیم (ع) فراهم بود که با آن حضرت، تماس و دیدار داشته باشد و از دانش آن بزرگوار، بهره گیرد. گاهی نیز سؤالات خود را به صورت نامه از امام می پرسید و جواب مکتوب از امام دریافت می کرد. سرشارترین و حسّاس ترین مقطع حیات حضرت عبدالعظیم، دوران امام هادی (ع) بود؛ گرچه امام هادی (ع) بخشی از عمر خویش را در یک منطقه ی حفاظت شده ی نظامی و تحت نظر، در «سامرا» گذراند و در آن دوران، امکان ارتباط شیعیان با آن حضرت، کمتر و با مشکلاتی همراه بود؛ امّا عبدالعظیم حسنی (ع) درهمان زمان هم به محضر امام هادی(ع) می رسید و از او رهنمود می گرفت. ⚘⚘⚘ علت هجرت به ری علت مهاجرت حضرت عبدالعظیم (ع) از مدینه به ری و سکونت در غربت را باید در اوضاع سیاسی و اجتماعی آن عصر، جستجو کرد. خلفای عباسی نسبت به خاندان پیامبر (ص) و شیعیان ائمه (ع) بسیار سخت گیری می کردند. یکی از خشن ترین و بد رفتارترین این خلفا، «متوکل» بود که دوران خلافتش، نه تنها چندین بار مزار سیّدالشهداء (ع) را در کربلا تخریب کرد، از زیارت قبر آن حضرت نیز جلوگری می نمود. امام هادی (ع) با پنج نفر از خلفای عباسی - از جمله متوکّل - هم عصر بود. متوکّل، برای مصون ماندن از خشم انقلابی مردم مظلوم و جلوگیری از تجمع شیعه بر محور وجود امام هادی (ع) آن حضرت را از مدینه به سامرا برد، تا تمامی فعالیت ها و ارتباطات آن امام را زیر نظر داشته باشد. حتّی چندین بار مأموران خلیفه به خانه ی امام ریختند و با گستاخی تمام، به تفتیش خانه ی آن حضرت پرداختند. وقتی نسبت به امام معصوم، با آن موقعیت حساس، اینگونه برخوردهای تند وجود داشت، درباره ی پیروان آنان و شخصیت های رده ی بعدی، سختگیری و خوف و خطر بیشتری بود. ⚘ از آنجا که حضرت عبدالعظیم (ع) بعضا به خدمت امام هادی (ع) در سامرا می رسید و از محضرش استفاده می نمود، جاسوسان خلیفه ارتباط ایشان را با امام هادی (ع) گزارش نمودند و در پی آن، خلیفه دستور تعقیب و دستگیری وی را صادر کرد و لذا حضرت عبدالعظیم حسنی برای مصون ماندن از خطر خلیفه ی عباسی، خودرا از چشم مأموران پنهان می کرد و در شهرهای مختلف به صورت ناشناس، رفت و آمد می کرد و این وضع ادامه داشت تا اینکه حضرت عبدالعظیم به شهر «ری» رسید و در آنجا قصد اقامت نمود.(8) 🌴⚘🌴 حضرت عبدالعظیم در «ری» حضرت عبدالعظیم به صورت یک مسافر ناشناس، وارد رِی شد و در محله ی «ساربان» در کوی «سکةالحوالی» به منزل یکی از شیعیان رفت. مدتی در زیر زمین آن خانه به سر می برد و مردم از حضورش بی خبر بودند و تنها افراد انگشت شماری از شیعیان او را می شناختند و از حضورش در آن محله، مطلع بودند که آنان هم می کوشیدند که این خبر، فاش نشود تا خطری جان ایشان را تهدید نکند. امّا با گذشت زمان، افراد بیشتری حضرت عبدالعظیم (ع) را می شناختند و به خانه اش رفت و آمد می کردند تا از علوم و روایاتش بهره گیرند وعطر خاندان عصمت را از او ببویند.(9) آری! شیعیان آن خطّه، حضرت عبدالعظیم را یادگاری از امامان خویش می دانستند و پروانه وار به گرد شمع وجودش طواف می کردند و بر موقعیت علمی و دینی او ارج می نهادند و مسائل شرعی و مشکلات دینی خویش، را بوسیله ی او حل می نمودند. ♠️⚘♠️ غروب خورشید روزهای پایانی عمر پر برکت حضرت عبدالعظیم (س) با بیماری همراه بود. آن قامت بلند ایمان و تلاش، به بستر افتاده بود و پیروان اهل بیت (ع) در آستانه ی محرومیت از وجود پر خیر و برکت این سیّد کریم قرار گرفته بودند. عبدالعظیم حسنی (ع) علاوه بر رنجی که از بیماری و غربت و دوری از خویشاوندان می برد، اندوه مصیبتهای پیاپی مردم و روزگار تلخ شیعیان در عصر حاکمیت عباسیان، برایش جانکاه بود. او با ذکر پیوسته خدا و عبادت به روح خود آرامش می بخشید و بار غربت و بیماری را بردوش می کشید. بنابر قول مشهور، خورشید فروزان ری، حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) در پانزدهم شوال 252هجری، غروب کرد(10) و در پی آن شعله ی دیرپای حق و ایمان در آن دیار، فرو خوابید. خبر درگذشت آن بزرگوار، دهان به دهان گشت و مردم شهر، جملگی سیاه پوش شدند و بر در خانه ی آن حضرت صدا به گریه و شیون بلند کردند و پس از آنکه پیکر مطهّر حضرت عبدالعظیم (ع) در میان خیل عظیم مردم تشییع شهر، در آن شهر به خاک سپرده شد. 🌹🌹🌹 قرن هاست که حرم با شکوه حضرت عبدالعظیم (ع)، با جلوه ای ملکوتی و معنوی که داشته، کهربای جانهای مشتاق و دلهای پاک بوده است و همواره قلوب اهل معرفت، کبوتر وار برگرد حرمش طواف کرده است. 🌹⚘🌹 فضیلت و ثواب زیارت فرهنگ زیارت در مکتب شیعه، از شیوه های اساسی احیای نام و یاد بزرگان، عالما