او خیلی اتفاقی راز خوشبختی را کشف کرد
به بداخلاقی مشهور بود خصوصا با خانواده اش ...
زندگی اش سرد و بی روح بود هم خودش لذتی از زندگی نمی برد هم دیگران را با اخلاق تندش عذاب می داد
♦️♦️♦️♦️
یادم نیست ورشکست شده بود یا به چه دلیل دیگه ای که تصمیم گرفت خودکشی کنه
رفت و مرگ موش خرید
توی راه به خودش گفت هیچ کس از مردن تو ناراحت نمیشه حتی بچه های کوچکت هیچ خاطره ی خوبی از تو ندارند
تصمیم گرفت حداقل در آخرین روز زندگی اش برای خانواده اش خاطره های خوب به جا بزاره
♦️♦️♦️♦️
سر راه شیرینی خرید
آمد توی خانه و بچه هاشو با محبت صدا زد
بچه ها آمدند و او را دیدند یکیشون با ذوق فریاد زد مامان! مامان! بابا شرینی برامون خریده
می خواست اخم کنه تا بچه ها پر رو نشن! اما ... لبخند زد. تمام اون روز هروقت می خواست بداخلاقی کنه یادش افتاد که این ممکنه به عنوان خاطره ی آخرین روز زندگیش تو ذهن زن و بچه اش بمونه
روز که تموم شد او با یک خانواده ی خیلی شاد واقعا احساس خوشبختی کرد
♦️♦️♦️♦️
سالها گذشت و او هر روز بدون اینکه به خودکشی فکر کنه هر وقت خواست با هرکس بداخلاقی کنه همین جمله رو به خودش یادآوری کرد:
"شاید این آخرین خاطره ی او از تو باشه"
او تا آخرین لحظه های عمر بسیار زیبا زندگی کرد.
#بداخلاقی #یک_جمله_طلایی
♦️♦️♦️♦️
حضرت محمد صلی الله علیه و آله فرمودند: «همچنان كه آهن اگر آب به آن رسد زنگ می زند، این دلها نیز زنگار می بندد. عرض شد: صیقل دادن آنها به چیست؟ فرمود: بسیار به یاد مرگ بودن و تلاوت قرآن.» ( كنز العمّال : ٤٢١٣٠ )
🌟🌟🌟🌟🌟🌟
شما هم تجربه های تلخ و شیرین زندگی خودتون یا اطرافیانتون که فکر می کنید می تونه به دیگران کمک کنه رو برامون بفرستید از این طریق:
https://eitaa.com/tajrobeha/6
شاید تجربه شما برای افراد زیادی مفید باشه
🌱🌱🌱🌱🌱🌱
بانک تجربه های کوچک و بزرگی که زندگی مون رو زیباتر می کنه
@tajrobeha