سلام و ادب
در مورد موضوع فرسایش شغلی نظر دوستان و همکاران رو توی کانال خوندم. ضمن تایید اون دلایل، به نظرم یکی از دلایل دیگه، اینه که من معلم نتایج کارهای تربیتیم رو نمیبینم چون کار تربیتی در طی زمان، خودش رو نشون میده و با یک سال تدریس، شما هر کار تربیتی که سر کلاس داشته باشی، خیلی وقتا بازخوردی نمیگیری و تغییر محسوسی در دانش آموز نمیبینی و حتی گاها پیش میاد که رفتارها و حرفهایی میبینی و میشنوی که به صحت کارت هم شک میکنی
گاهی یادمون میره که حرفها و عکسالعملهای من معلم چقدر روی روند زندگی یک دانشآموز طی سالهای زندگیش موثره
شاید اگر میشد آینده رو دید انگیزه بیشتری میگرفتیم و دچار این فرسایش نمیشدیم.
#پیام_مخاطب
#فرسایش_شغلی
درود و خداقوت
من یه معلم بازنشستهام و از حدود ۴۰۰ شماره تلفن داخل گوشیم، نزدیک به نیمی از اونها متعلق به دانشآموزام هست. اونها در مناسبتها یا گاهگاهی بهم زنگ میزنن، حضوری حالم رو میپرسن، در شبکههای اجتماعی جستجو و پیدام میکنن و حسابی شرمندهم میکنن.
همکار و دوست عزیزی داشتم که سال ۱۳۸۰ فوت کرد. ایشون به من گفت اگر بچههایی رو که دور و برت میبینی، بچهٔ خودت ندونی، اذیت میشی و از محل کارت خسته و کلافه به خونه میری و خانواده هم از ناراحتی تو اذیت میشن.
اینها همه مثل بچههای خودمون هستند. اگر اونها رو با این دید نگاه کنی ابدا خسته نمیشی، شاید جسمت خسته بشه، اما روحت همیشه شاداب و پر انرژی خواهد بود.
الهی نور به قبرش بباره زندهیاد «عباس قهرلو» همکار و دوست گرامی من.
هر سال تابستانها در دوران تحصیل و تدریس، خواب مدرسه را میدیدم و هنوز هم دلم برای مدرسه ضعف میره. اما به من بازنشسته آنقدر نمیدن که کرایه رفت و آمدم تامین بشه. ای کاش میشد دوباره به کلاس درس برگردم، ای کاش ... !
#پیام_مخاطب
#فرسایش_شغلی
سلام وقت شما بخیر
سال ششم هست که معلمم . دانشگاه فرهنگیان درس خوندم.
میدونم مدرسهمون خیلی امکانات نداره، بودجهبندی درسها و بخشنامهها و زمان کم و انتظارات والدین و.... همه رو میذارم یه طرف و میگم حالا من برای اینکه اوضاع یه چند درجه بهتر بشه چه کاری میتونم بکنم . این کار هم باعث پیشرفت من میشه هم حالم رو بهتر میکنه و هم برای بچهها خوبه.
خودمم گاهی خسته میشم، اما گاهی تو همین اضافهکاریها ممکنه یه دریچهی پیشرفت کاری برای ما باز بشه (منظورم اصلا ارتقا درجه در آموزش پرورش نیست)، یه راه شغلی که نیازمون فقط به حقوق آموزش پرورش نباشه. البته این کار از تمرکز ما توی مدرسه کم میکنه. اما ما پیشرفت میکنیم و این باعث میشه حال بهتری داشته باشیم و همینطور اعتبار بیشتری. می دونم که در عمل این کار خیلی سخته اما میشه.
به قول یه استادی میگفت الان دیگه احترام اکتسابیه نه انتصابی یعنی من معلم فقط چون معلمم کسی برام احترام نمیذاره، واقعا این یه مقداری خودمون هم مقصر هستیم درسته سیستم آموزش پرورش مطابق نیاز روز پیشرفت نمیکنه اما ما خودمون باید بلند شیم و یه کاری بکنیم تا اعتبار خودمون رو به دست بیاریم.
#پیام_مخاطب
#فرسایش_شغلی
سلام.وقت بخیر.
نظرات رو درباره فرسایش شغلی خوندم،من معلم نیستم. یه مادرم؛
راستش درسهای کتابهای درسی رو خیلی یادم نمیاد، اما درسهای زندگی رو که از تکتک معلمام گرفتم خوب یادمه تا جاییکه هنوز عاشق شغل معلمی هستم!
اون دلسوزی و اعتماد و امنیتی که از جانب اونا دریافت کردم، سبب شده که به پسر کلاس چهارمم هر سال یادآوری کنم:
معلم مادر دوم شماست و ضمن احترام میتونی بهش اعتماد کنی!
فرسودگی همه جا هست، حتی در مادری کردن برای جگر گوشههامون!!
بودنش هم برای اینه که به ما یاد داده نشده چطور در بهبوهه مشکلات حالمونو خوب کنیم!!چطور مشکلات و موانع رو مثل یه مسئله ریاضی ببینیم که وقتی حل میکنیم خوشحال میشیم و میگیم خوب مسئله بعدی لطفا!!!
ما با پیدا کردن راهحل برای موانع، ساخته میشیم وگرنه هر روز در هرجای زندگی به یه سری موانع جدید برنمیخوردیم!!!
مطمئن باشید حتی اگه فرصت پیاده کردن ایدههاتونو نداشته باشید این رفتار و منش شماست و طریقه صبر و برخورد با مسائل شماست که در دل و ذهن دانش آموزتون میمونه!!
#پیام_مخاطب
#فرسایش_شغلی
#والدین
سلام و روز بخیر
من دانشجو معلم سال چهارمم و دبیری میخونم
یه هفته از مهر میگذره و ما معلق نگه داشته شدیم و نمیدونیم قراره این سال رو مثل یه دانشجوی واقعی به دانشگاه بریم و یا به دلیل کمبود فضای خوابگاهی فرهنگیان، ترممون رو مجازی بگذرونیم.
پارسال هم بچههای دبیری سال آخر، به بهانهی کمبود نیرو از دانشگاه رونده شدن.
آموزش و پرورش حمایتی از دانشجو معلمها نداره؛نیرو میگیره بدون اینکه هیچ خوابگاهی رو تامین کنه و من دارم میبینم که بچهها با چه انگیزه بالایی وارد این عرصه میشن و با چه میزان از (دریافت احترام!!) فارغالتحصیل میشن و به مدرسهها برای کار میرن!
در چنین شرایطی، دوام آوردن و از دست ندادن امیدها و ایدههایی که روزگاری برای معلمی در سر میپروروندیم خیلی سخته؛ چون ما انتظار داشتیم که دست کم باور کنن دانشجوییم!!!
#پیام_مخاطب
#فرسایش_شغلی
🔴سی سال گذشت...
1️⃣قسمت اول
وقتی برای اولین بار وارد کلاس شدم و دانشآموزان تمام قد از جا بلند شدند و سلام دادند
دستها و پاهایم شروع به لرزیدن کرد...
آنچه در دانشگاه خوانده بودم و آنچه در واقعیت میدیدم زمین تا آسمان با هم فرق داشت
و من دخترک جوان و ناپختهای که دوست داشت هنوزم شیطنت کند و با در و دیوار حرف بزند، اما حالا معلم شده بود و معلم بودن کار آسانی نبود...
وقتی وارد کلاس شدم و بیست جفت چشم کنجکاو را دیدم که نصف نگاهشان به سمت من و نصف دیگر بند به بیرون کلاس است از استرس آنقدر بیحال شدم که بچهها برایم آب قند آوردند و من با عذرخواهی از بچهها سعی کردم خودم را جمع و جور کنم...!!
من ناخدایی بودم که نمیدانستم مقصد نهایی مسافرانم کجاست...
چه باید می گفتم و چگونه رفتار می.کردم با دخترکانی که شادی و غم همزمان در صورتهایشان موج میزد و احساسشان بلاتکلیف پشت نیمکتها کشته میشد و تمام دلخوشیشان شیطنت کردن وسط کلاس بود...
و داستان اینگونه آغاز شد...
#پیام_مخاطب
#فرسایش_شغلی
#قسمت_اول
🔴سی سال گذشت...
2️⃣قسمت دوم
یه روز بچهها در کلاس موشک کاغذی پرت میکردند و من هم با آنها مسابقه گذاشتم تا کدامیک برنده خواهیم شد معلم یا بچهها...
معاون سراسیمه و بدون در زدن وارد کلاس شد و گفت؛ شما اینجایید..!!!
فکر کردم کلاس معلم ندارد!
نمیدانم کجای قانون جهان نوشته شده بود که کلاس داری یعنی خفه کردن بچهها و سکوت مطلق کلاس؟؟!!
آن روز به نظر مدیر و همکاران با تجربهام، من چه دبیر بیتجربه و بیدرایتی بودم ...!!
درحالیکه من فقط میخواستم برای چند دقیقه، در بازی و شادی بچهها شریک شوم و به آنها بیاموزم شاد بودن اولین حق آنها در مدرسه هست...!!
اما معلمی که خود اجازه شادی نداشت چگونه میتوانست بچههایش را شاد کند...!!!
#پیام_مخاطب
#فرسایش_شغلی
#قسمت_دوم
🔴سی سال گذشت...
3️⃣قسمت سوم
گاهی روی تخته کلاس مینوشتم؛
من اهل مهربانیم...!
شما اهل کجایید؟
گاهی عصبانی میشوم
و گاهی هم، خیلی بد اخلاق....
اما شما مرا دوست داشته باشید و هر وقت عصبانی شدم فقط به طرفم بدوید و مرا در آغوش گیرید چون بوی فرزند مادر را آرام می کند...
کم کم آموختم باید به صورت تک تک بچهها خیره شوم و بدون هیچ سوالی کشف کنم:
کدامشان غم آب و نان دارد؟
کدامشان گونههایش بخاطر تب سرخ شده است؟
کدامشان بخاطر طلاق پدر و مادر هر روز به یک سمت پرت میشود؟
و کدامشان چند دانه رویا در جیبهایش گم کرده است....؟
چقدر تصور همه اینها سخت است و چه توان و هنری می خواهد شغل معلمی ...
حالا به انتهای این سفر رسیدهام،من ماندهام با یک دنیا خاطره و یک کتاب حرف... و یک آرزوی ساده...!!!
اینکه یکی بگوید؛ خدا قوت خانم معلم ...
و دل خوشم به صداهایی آشنا درون کوی و برزن که میگویند؛
سلام خانم معلم
من زمانی دانش آموز شما بودهام
مرا نمیشناسید...؟!
#پیام_مخاطب
#فرسایش_شغلی
#قسمت_سوم
سلام
در خصوص تفکیک دانش آموزا
بنظر من زیانهاش به مراتب بیشتر از فوایدش هست
تو مرحله اول شاید بنظر دانش آموزای قوی، تفکیک بهتر باشه و بتونن رقابت با دیگر دانش آموزان قوی داشته باشن
اما بلحاظ ارتباط اجتماعی بنظرم دچار زیان میشن، چون همیشه افراد باهوش و بااستعداد دیدن، نمیتونن بعدا تو جامعه درکی از افراد عادی و گاها بی استعداد داشته باشن
چون افرادی ک ضعف در حل مسائل دارن باید توسط افراد با استعداد مدیریت بشن(البته تو جامعه ما برعکس هست ک بحثش جداست)
همینطور افراد ضعیف هم همیشه در ارتباط با افراد ضعیف بودن و نحوه ارتباط با افراد دیگر را پیدا نمیکنن
خیلی وقتا بوده دانشآموز کماستعداد با تلاش و پشتکار تونسته به سطح بالاتر برسه ک از استعدادهای درخشان هم بیشتر موفق بوده...
#پیام_مخاطب
#تفکیک_بچهها
سلام
راستش من معلم کلاس سوم دخترانه هستم و کاملا موافق جدا کردن بچههای سطح ضعیف از سطوح متوسط و قوی هستم
اعتقاد دارم دانشآموزان سطح متوسط وقتی با دانشآموزان سطح قوی لینک بشن باعث رشد و پیشرفتشون میشه و تاثیر مثبت روشون میزاره
ولی این برای بچههای سطح ضعیف نه.تنها صدق نمیکنه بلکه نتیجهی عکس داره، باعث خودباختگی و عقبگرد تحصیلی دانشآموز ضعیف میشه باعث میشه اعتماد به نفسشون شکسته بشه، باعث میشه هیچ وقت فرصت ارائهی نظر، فرصت فکر کردن و فرصت تلاش برای انجام کار رو نداشته باشه و همین به مرور باعث سرخوردگی دانشآموز ضعیف میشه...
من تجربهشو داشتم که در کلاسی حضور پیدا کنم که فقط دانش آموزان ضعیف بودن
توی اون کلاس که همه در سطح هم بودن بچهها به شدت به شور افتادن بچهها واقعا درگیر درس و حل تمرینها و یادگیری میشدن خیلی جاها خودشون همدیگه رو راهنمایی میکردن و اشتباهات خودشون رو تصحیح میکردن؛ این درحالی بود که همین دانشآموزان رو من در کلاسهایی با سطوح قوی و متوسط دیده بودم که چقد منزوی و ساکت و بیروح و مبهوت هستند
#پیام_مخاطب
#تفکیک_بچهها
سلام
به نظر من تفکیک نباید صورت بگیرد
اگه در مدرسه هدف، آموزش صرف باشه بله تفکیک درست هست و باعث پیشرفت سریعتر میشه
اما وقتی هدف تربیت باشه، اون چیزی که به رشد و بزرگ شدن و پرورش چند جانبه دانشآموز کمک میکنه همین تفاوتهاست.
#پیام_مخاطب
#تفکیک_بچهها
سلام وقت بخیر
من دانشجوی سال آخر فرهنگیان هستم و کلاسبندی دانشآموزا بر اساس نمره رو اين مدت در بعضی مدارس دیدم...بسته به نحوه بهکارگیری، بعضی جاها باعث رقابت مثبت بین بچهها شده بود و بعضی جاها عکسش...
برای مثال در مدرسهای (متوسطه دوره اول) دانشآموزای ضعیفتر رو از کسانی که معدل و نمرات بهتری داشتند جدا کردهبودند، چرا؟ چون دانشآموزای قویتر به تایمی که دانشآموزای ضعیفتر برای درک مطلب نیاز داشتن، به چشم اتلاف وقت نگاه میکردند. و زمانیکه از دانشآموزای کلاس به اصطلاح ضعیفتر علت رو جویا میشدم میگفتند که مسئولای مدرسه، ما رو جدا کردن تا به وضعیت درسی دانشآموزای خوبشون لطمه نزنیم؛
یعنی برای این دانشآموز، این مورد رو جا انداخته بودن که بصورت پیشفرض سطحش همینه و عملا فرصتی برای تغییر شرایطش وجود نداشت. بعلاوه با این منطق، اون دسته از بچهها که مشکل انضباطی، خانوادگی و... داشتند هم باید تو کلاس ضعیفا قرار میگرفتند و حقیقتا کلاس، فضای خفه و سرکوبشده و بیرمقی داشت...
در کل بنظرم اين مدل جداسازی وقتی برنامهی مشخصی برای بهبود وضعیت دانشآموزا پشتش نباشه، هیچ نکته مثبتی نداره و صرفا روحیه اونا رو تحتتاثیر قرار میده.
#پیام_مخاطب
#تفکیک_بچهها
سلام علیکم و خدا قوت
من هم در مدرسه خاص درس خواندم و هم الان معلم هستم.
درسته که یکدست بودن دانش آموزان باعث میشه مطالب سطح بالاتری گفته بشه اما استرسی که کنارش هست، سوهان روح میشه و باز عملکرد رو پایین میاره.
وقتی هم معلم باشی و سر کلاس دانشآموزای با استعداد بری، متوجه میشی که اونا خودشون رو از اونچه هستن، بالاتر تصور میکنن و عملا معلم باید وقت زیادی بذاره تا دید بچهها رو درست کنه.
البته وقتی سر کلاس با دانشآموزای با سطوح مختلف هم هستم، متاسفانه صرف حضور دانشآموز ضعیف در کنار دانشآموز قوی باعث تلاش فرد ضعیفتر نمیشه.
نکته دیگه هم اینکه متاسفانه سطحبندی دانشآموزا در کشور ما به سمتی پیش رفته که مدارس سطح بالاتر شده مدارس مرفهین...!
در مجموع به نظرم همون آموزش دولتی و یکدست مزایای بیشتری داره
#پیام_مخاطب
#تفکیک_بچهها
سلام وقت بخیر
من ششم دبستان بودم معلم اومد بچهها رو تفکیک کرد و اسمشونو رو تابلواعلانات نوشت،حقیقتا دوست داشتم به سطح خیلی خوب برسم اما انگاری از سالهای قبل تو ذهنم قبولونده بودن من درسم خوب نیست و به این سطح نمیرسم ...
تا اینکه معلمم منو صدا زد گفت اگر یکم تلاش کنی به سطح اینا میرسی.
اینکه معلمم به من توجه کرد منی که به شدت اعتماد به نفسم پایین بود، این حرف رو به من زدن شوکه شدم و کم کم داشتم خودمو باور میکردم
همین حرف اینقدر در من تاثیر داشت که توی متوسطه اول، همیشه جزء ۵نفر برتر کلاس بودم
اینکه ماهیانه نفرات برتر رو میگفتن هم خیلی توی باور من تاثیر داشت که منم میتونم جزءشون باشم و تلاشمو بیشتر میکردم.
اما اینکه موافق باشم یا مخالف
حقیقتا فقط یه سطحبندی خالی جواب نمیده!
سال چهارم و پنجم و سالهای قبلش هم این سطحبندیا بود اما من به گروهی تعلق داشتم که بهش اصلا توجه نمیشد! به این باور رسیده بودم که من هیچ وقت به سطح عالیها نمیرسم، اعتماد به نفسم به شدت پایین بود و حتی میترسیدم با معلمم حرف بزنم و همیشه میز اخر میشستم که معلما من و نبینن!
#پیام_مخاطب
#تفکیک_بچهها
سلام
در رابطه با تفکیک بچههای مدارس خاص میخواستم نظرم و بگم.
من خودم حدود ۱۵ سال پیش در مدرسه فرزانگان که یک مدرسه دولتی برای بچههای به اصطلاح تیزهوش بود درس خوندم. برای شهرستان ما که تقریبا ۵۰۰هزار نفر جمعیت داره برای دو کلاس در مجموع ۵۰ نفر در هر پایه تحصیل میکردند.
مقطع راهنمایی سطح تدریس معلم.ها خیلی مناسب بود و ما کتابهایی علاوه بر کتابهای به قول ما وزارتی داشتیم و آموزشهای کتابهای وزراتی خیلی برای من کسلکننده بود ولی اشتیاق زیادی برای کتاب های جذاب و علمیتر سمپاد داشتم و درسم خیلی خوب بود.
در دوره ما به صورت ناگهانی برای ورود به دبیرستان ظرفیت را از ۵۰ به ۱۵۰ نفر رسوندند که در نتیجه با بچههای مدارس دیگهی شهر وارد دبیرستان شدیم این مسئله باعث شد سطح کلاسها به شدت افت کنه و حتی بعضی خانوادهها برای اعتراض به سنگین بودن دروس و فشار آوردن به معلمها به مدرسه اومدند. پایین اومدن سطح کلاسها باعث بیانگیزگی و افت تحصیلیم شد چون واقعا درسها دیگه جذابیتی برای من نداشتن و معدلم خیلی پایین اومد. افت تحصیلیم تا جایی ادامه داشت که بالاخره سال دوم با کلاسهای المپیاد آشنا شدم و تونستم یک چیز ارزشمند برای وقت گذاشتن و درس خوندن پیدا کنم. کم کم انگیزهام بیشتر شد و در درسهای دیگه هم پیشرفت کردم گرچه نتونستم مدال المپیاد بیارم ولی هدفم رو داخل زندگی پیدا کردم و الان از نظر خودم به موفقیت دلخواه تحصیلیم رسیدم.
#پیام_مخاطب
#تفکیک_بچهها
سلام
من دوران تحصیلم اگر شاگرد اول نبودم، دیگه دوم بودم حتما
همیشه هم عکسم روی برد نفرات برتر مدرسه بود.
خیلی از اوقات چند نفرمون رو جدا میکردن که مثلا بریم کلاس المپیاد، بریم یه برنامه خاص تو آموزش پرورش منطقه یا...
الان دارم میگم که بزرگتر شدم:
اگر این جدا کردن با روش درست و فرهنگ سازی درست از قبلش نباشه، به پشیزی نمیارزد.
- اولا: جوگیر میشیدیم پیش خودمون که واااای ، من خیلی خاصم
- ثانیا: وقتی میدیدیم که تهش اتفاق خاصی نیفتاد، جز حس بد گرفتن هیچی نداشت.
- ثالثا: چقدر بچههای دیگه که قطعا و مطمئنا از خود من با استعدادتر بودن، انگیزههاشون از مدرسه اومدن داغون میشد.
از همینجا به همهی معلما و مدیرا و هرکسی که تصمیمگیرندهست میگم:
جان عزیزترینهاتون عقلتون به چشمتون نباشه! اونی که نمرهش تو یه درسی خوب شده، لزوما خیلی خاص نیست...
ما دانشآموزا همهمون بمب استعداد بودیم، ولی شما نتونستید کشفمون کنید!
حیف!
#پیام_مخاطب
#تفکیک_بچهها
پادکست تخته سیاه
فکر میکنید برای انتخاب معلمها چه معیارهایی اهمیت داره؟ تحصیلات؟ یا شاید چیزهای دیگهای مثل تجربه و
معلم خوب، معلمی هست که دوست داشته باشه معلم باشه
راستش برای کار با بچهها، تو هرپستی، تجربه زمانی مفید هست و به کار میاد که معلم از بودن کنار بچهها لذت ببره
گاهی یه معلم کم سابقه و علاقمند با تلاشی که میکنه، کلاس موفقتری داره و دانشآموزانش بهتر و بیشتر یاد میگیرن
اما گاهی یه معلم با سابقه که به کار با بچهها علاقمند نیست، کمکیفیتترین کلاس رو داره، کلاسی که دانشآموزانش از بودن در اون کلاس لذت نمیبرن و بدتر اینکه مشکلاتی ایجاد میکنند که باعث خستگی خود معلم و کادر میشه و کار برای اون معلم سخت و پیچیده میشه
این تجربهی تقریبا دوازده سیزده سال کار من هست که در این مدت بهش رسیدم و ممکنه همکارانم، نظر متفاوتی داشته باشند...
#پیام_مخاطب
#استخدام_معلم
سلام و احترام
یه چیزی بگم در رابطه با بعضیها که دربهدر دنبال استخدام توی آموزش پرورش هستن
از اقوام نزدیک
فقط دنبال استخدام شدن و بعدم حقوق و مزایا، آخه بچهها چه گناهی دارن که همچین کسایی میخوان معلمشون بشن😔
این اتفاق هم متاسفانه می افته
ای کاش یه فیلتری بود که فقط اونایی که عاشق درس ومدرسه و تدریس بودن، میومدن برا استخدام و میشد اونا رو تشخیص داد
#پیام_مخاطب
#استخدام_معلم
پادکست تخته سیاه
سلام و احترام یه چیزی بگم در رابطه با بعضیها که دربهدر دنبال استخدام توی آموزش پرورش هستن از اقو
سلام
بله، این غلطه که کسی صرفاً به خاطر حقوق و مزایا معلم شده باشه ولی این نکات رو هم لحاظ کنید که:
اولا حقوق و مزایای شغل معلمی چیز دندونگیری نیست
ثانیاً این حق طبیعی هرکسی هست که توقع داشته باشه تا در قبال خدمتی که ارائه میده، حقوق و مزایای متناسب اون خدمت رو هم دریافت کنه
توی همین فنلاندی که ازش گفتید، معلمی به لحاظ مزایا و شاءن اجتماعی، جزو شغلهای ردهبالا و پر متقاضی هست و این باعث شده تا معلم به خاطر همین آرامش خاطر و همین امنیت اقتصادی، طوری کار کنه که آموزش توی این کشور پیشرفت کنه
خلاصه این که انگیزه کار با بچهها و دغدغه کار تربیتی داشتن، مهمه ولی دیگه از اون ور بوم نیوفتیم و اهمیت مسائل اقتصادی رو کتمان نکنیم...
#پیام_مخاطب
#استخدام_معلم
پادکست تخته سیاه
معلم خوب، معلمی هست که دوست داشته باشه معلم باشه راستش برای کار با بچهها، تو هرپستی، تجربه زمانی مف
سلام و احترام
مطلب اخیرتون چیزی هست که من با گوشت و پوستم درکش کردم.
همکاری داشتیم با دکترای علومتربیتی،متنفر بود که بره سر کلاس، همکاری هم بود با دو سال سابقه با چنان عشقی میرفت کلاس که همهی دانشآموزان رو به وجد میآورد...
با لبخند زدن،فقط و فقط با لبخند زدن،حتی دانش آموزان پایه های دیگه هم دوستش داشتن
در حالی بود که من خبر داشتم همسرش بدون اینکه طلاقش بده ترکش کرده و دچار مشکلات مالی هست...
ولی عشق به دانش آموزان از چشمهاش میبارید.
#پیام_مخاطب
#استخدام_معلم
پادکست تخته سیاه
همانطور که در تصویر مشاهده میکنید، برای معلمی در مقاطع مختلف تحصیلی فنلاند، تواناییها و مدارک متف
با سلام و وقت بخیر
بنده یکی از کارشناسان اداری در حوزه آموزش و پرورش در یکی از شهرستانهای خراسان رضوی هستم
در رابطه با مطلبی که در رابطه با تخصص معلمان فنلاند گذاشتید مطلبی دارم. متاسفانه دو سه سالی هست که آموزش و پرورش داره بدترین سالهای استخدام رو سپری میکنه. خودمون میبینیم افرادی صرفا بخاطر سهمیه با ۴۵ سال سن و گاهی بالاتر با رشتههایی که کمترین میزان ارتباط با معلمی رو دارن برای معلمی ابتدایی استخدام میشن؛
در واقع کسی که رشته اش بر مبنای علاقه یا عدم توانایی و... یک چیز دیگه بوده این سالها صرفا برای جنبه اقتصادی برای استخدامی شرکت کرده و پذیرفته شده
واقعا آینده دانشآموزان در چنین وضعیتی نگران کنندهست...
#پیام_مخاطب
#استخدام_معلم
پادکست تخته سیاه
با سلام و وقت بخیر بنده یکی از کارشناسان اداری در حوزه آموزش و پرورش در یکی از شهرستانهای خراسان ر
سلام
بنده در استخدامی پارسال قبول شدم و واقعا از این تفکر پیام بالا بسیار ناراحت شدم
بنده کارشناسی ارشد زیست شناسی دارم، شاگرد اول دانشگاه در هر دو مقطع بودم، ده سال بعد از فارغ التحصیلی، بالاخره رشته ما رو آموزشوپرورش خواست و در استخدامی ۱۴۰۲ پذیرفته شدم.
طی این سالها با علاقه در مدارس غیر انتفاعی مشغول تدریس بودم.
خیلی از پذیرفتهشدگان پارسال که از رشتههای غیرمرتبط بودند از شاگرداولهای دانشگاه در زمان خود بودند و میانگین معدل این سری پذیرفتهشدگان از قول آقای صحرایی بالاترین معدل بود.
چرا از خودتون سوال نمیکنید چرا دانشآموزان ما در مسابقات تیمز و ... مقام بالایی در دنیا نداشتند؟!
من مطمئنم وجود معلمینی با پایه قوی در ریاضی و علوم پایه باعث میشه ایران در آینده از نظر مسابقات بینالمللی جایگاه قابل قبولی کسب کند.
تمام این سالها ما رو از شرکت در استخدامی محروم کردند بخاطر نداشتن رشته مرتبط و یکسری افراد در دانشگاه آزاد یک لیسانس آموزش ابتدایی گرفتند تا بتونن در استخدامی شرکت کنند.
ما نومعلمان یکسال دانشگاه فرهنگیان درس خوندیم، آزمون اصلح دادیم و هرروز هم ضمن خدمتهای مختلفی رو داریم میگذرانیم.
#پیام_مخاطب
#استخدام_معلم
با سلام
من هم از استخدامیهای ۱۴۰۲ هستم، آموزگاری ابتدایی.
آزمونی که از لحاظ رقابت و دشواری در حد کنکور هست بلکه سختتر و در مدت زمان کمتر.
بنده هم لیسانس شیمی دانشگاه الزهرا و هم فوقلیسانس علوم تربیتی گرایش مشاوره مدرسه از دانشگاه علامه دارم
بله، ما دو ترم دانشگاه فرهنگیان گذروندیم و آزمون اصلح دادیم و در گرما و سرما با این حجم ترافیک، در دورههای ضمن خدمت حضوری، شرکت کردیم در حالیکه مجبور بودیم فرزندانمون رو پیش اقوام و دوستان بگذاریم....
واقعا با این دشواری و اذیتهایی که اداره آپ سر راه معلمان میذاره، و البته والدینی که انتظار و توقعی غیرمنطقی از معلم دارند....باز هم من و همکارانم با جون و دل از اعماق قلبمون برای دانشآموزانمون تدریس میکنیم.....
واقعا این همه نامهربانی با استخدامیهای جدید منصفانه نیست
#پیام_مخاطب
#استخدام_معلم
سلام
معلم پایه ی اول هستم
کلاسم بازی محوره و برای اینکه از اهداف خارج نشه باید گاهی جدی باشم
چند هفته ای از مهر گذشته بود
از بچه ها پرسیدم توی کلاس کی از من میترسه ؟
چند نفری دست بلند کردن
بجز یک نفر
میدونستم بقیه دارن سربه سرم میذارن
گفتم بچه ها به طور جدی پرسیدم
واقعا کی از من میترسه
همون یک نفر همچنان دستش بالا بود
من اینو یه نوع شکست برای خودم میدیدم
چون تمام تلاشم اینه که بچه ها از لحظه به لحظه ی حضور در کلاس لذت ببرن
و درکنارش آموزش اتفاق بیوفته
.
دو سه هفته
نازنین رو نزدیکتر کردم به خودم و سعی کردم با دادن مسئولیت هایی مثل اینکه در رو ببنده یا لامپ رو خاموش کنه برای پخش فیلم و ...
تعاملم رو باهاش بیشتر کنم
سعی میکردم بیشتر کنارش باشم
برای تشویق درست حل کردن سوالات بغلش میکردم
و بعد از یه مدت دوباره ازش پرسیدم نازنین هنوز از من میترسی
و جوابش نشون داد تلاشم نتیجه داده 😍
.
عشق معلمی یه عشق دوطرفه است که اگر سمت دیگه اش ترس باشه اون عشق ریشهی آموزش رو خشک میکنه
ترس آفت آموزشه ...
معلم باید مقتدر باشه
ولی ترسناک نه
#پیام_مخاطب
#ترس_از_معلم
پادکست تخته سیاه
ترس در کلاس درس؛ بله یا نه؟ 🧐🤔 از چندتا معلم پرسیدم: «بچهها باید از معلمشون بترسن؟» جوابهاشون ب
سلام
من معلم پایه سوم هستم
سال گذشته کلاس خیلی شلوغی هم داشتم
اما هیچ وقت نترسوندمشون
کار ما فقط آموزش نیست
ما در حال تربیت بچهها هستیم
وقتی بچه رو بترسونی، تو موقعیتی که عامل این ترس نباشه، ممکنه به کارای به مراتب وحشتناکتر دست بزنه
باید فضایی رو فراهم کرد که بچهها خود واقعیشون رو نشون بدن و خود واقعیشون جامعهپذیر باشد
وگرنه اگر با ترس کودک رو جامعهپذیر کردی، در آینده، در جایی که ترس و زور نباشه، مطمئنا رفتارهای ضد قانون خواهد داشت...
#پیام_مخاطب
#ترس_از_معلم