eitaa logo
طلبه کوهسرخی 🇮🇷🇵🇸
974 دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
4هزار ویدیو
201 فایل
هر کس به هر نحو یک قدم در راستای کار فرهنگی با ما باشید تا به اندازه خودمون قدمی برداریم🌹 ✏️طلبه دهه هفتادی: @taha_00313
مشاهده در ایتا
دانلود
به یاد رفیق شهیدم: #ابراهیم_هادی
به توکل نام اعظمت یا الله بسم الله الرحمن الرحیم
هدایت شده از  شهید ابراهیم هادی
#مسابقه_کتابخوانی📖 (متن داخل عکس مطالعه شود) ♻️لطفا اطلاع رسانی کنید♻️ 🆔 @Ebrahimhadi دانلود نرم افزار👇
طلبه کوهسرخی 🇮🇷🇵🇸
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 ⭕️ #سلام_علی_ابراهیم 🔸قسمت پنجم 🔸 #پهلوان 🔷 #سیدحسین_طهامی (قهرمان وکشتی گیر جها
⭕️ 🔸قسمت ششم 🔸 🌷بازوان قوی💪 از همان اوایل نشان داد که او در بسیاری از ورزشها است یک بار تک نفره در مقابل یک تیم شش نفره والیبال بازی کرد فقط اجازه سه ضربه به توپ را داشت . همه ما شاهد بودیم که چطور پیروز شد از آن روز را بیشتر بازی میکرد بیشتر روزهای تعطیل پشت آتش نشانی خیابان ۱۷ شهریور بازی میکردیم وخیلی ها که مدعی بودند حریفش نمیشدند اما بهترین خاطره والیبال بر میگردد به دوران جنگ در یک روز چند دستگاه مینی بوس🚌 برای بازدید از مناطق جنگی به گیلان غرب آمدند که مسول آنها رییس سازمان آقای داوودی بود او را از دبیرستان🏢 خوب میشناخت ومقداری لوازم ورزشی⚽️ به داد که هر طور میخواهد استفاده کند وگفت دوستان ما همه از رشته های ورزشی هستند کمی برای ورزشکارها صحبت کرد تا اینکه به زمین رسیدیم آقای داوودی گفت دوستان از هیئت تهران هستند نظرتون در مورد برگذاری فوتبال چیه ساعت سه بعد از ظهر مسابقه شروع شد پنج نفر یک طرف هم طرف دیگر که سه نفر از پنج نفر شان جزع ای بودند اینطرف هم مثل همیشه با پای برهنه وپاچه بالا زده وزیرپیراهنی که داشته بود کمتر کسی باور میکرد فوق الاده بود وبا ده امتیاز اختلاف برنده شد وآخر عکس یادگاری انداختند یکبار هم دوکوهه از تعریف کردیم ودوتیم درست کردیم از خواستیم تا به بازی بیاید اولش قبول نکرد ولی گفت به شرطی که شما یه طرف من یه طرف بعد بازی فرماندهان گفتند تا حالا اینقدر نخندیده بودیم ضربه ای که میزد سه نفر به هم برخورد میکردند برای گرفتن توپ و در پایان با اختلاف زیادی این بازی را هم برد https://eitaa.com/vaqf_hadi
به توکل نام اعظمت یا الله بسم الله الرحمن الرحیم
به یاد رفیق شهیدم: #شهید_ابراهیم_هادی تو مسیرم، مسافر صلواتی سوار میکردم😊 هدیه به #آقا_رسول_الله پیشاپیش میلاد حضرت مبارک
طلبه کوهسرخی 🇮🇷🇵🇸
⭕️ #سلام_علی_ابراهیم 🔸قسمت ششم 🔸 #والیبال 🌷بازوان قوی💪 #ابراهیم از همان اوایل نشان داد که او در
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 ⭕️ 🔸قسمت هفتم 🔸 🔶تقریبا سال ۱۳۵۴ بود یک روز صبح جمعه مشغول بازی بودیم که سه نفر از بچه های غرب تهران آمدند وگفتند کیه؟ بعد گفت بیا بازی سر ۲۰۰ تومان تک نفر واونها سه نفره باختند همان روز به یکی از منطقه های جنوب رفتیم وسر ۷۰۰ تومان شرط بستیم واونها باختند اما موقع پرداخت پول دید که مشغول قرض گرفتن هستند گفت بیایید تک به تک با شما بازی میکنم اگر باختید پول ندید خیلی ضعیف بازی کرد بطوری که باخت گفتم آقا ابرام چرا اینطوری بازی کردی گفت اونها سرجمع ۱۰۰تومن هم تو جیبشون نبود خواستم ضایع نشن هفته بعد همان بچه ها با دو نفر دیگه با سر ۵۰۰ تومان مسابقه دادند وباز هم برد شب با مسجد رفتیم وحاج آقا در مورد ولقمه حرام صحبت کرد بعد سخنرانی رفت به حاج آقا گفت ما امروز تو بازی ۵۰۰ تومان بردیم گرچه به یک خانواده نیازمند دادیم حاج آقا هم گفت از این به بعد مواظب باش ورزش بکن اما شرط بندی نکن هفته بعد همان افراد آمدند وخاستند ۱۰۰۰تومان ببندند اما گفت من مسابقه میدم اما شرط نمیبندم اما اونها شروع کردند به مسخره 😏واینکه ترسیدی😨 ابراهیم برگشت گفت که شرط بعد کلی مسخره بازی کردند چنان به توپ ضربه میزد که نمیتونستن جمعش کنن و اون بازی رو هم برد با اینکه به ما میگفت که شرط بندی نکنید اما یکبار با بچه محله های بازی کردیم ومبلغ سنگینی باختیم آخرای بازی بود که آمد خیلی از دست ما عصبانی😡 بود به خاطر شرطی که بسته بودیم ازطرفی ما چنین مبلغی نداشتیم که پرداخت کنیم جلو آمد وگفت کی هست بیاد تک به تک بزنیم از بچه های نازی آباد کسی بود که عضو تیم ملی وکاپیتان بود با غرور😤 خاصی اومد جلو وگفت سر چی ابراهیم گفت اگر باختی از بچه ها پول نگیری به قدری خوب بازی کرد که با اختلاف زیاد برد جز والیبال به ورزشهای دیگری هم مهارت داشت فراموش نمیکنم ابراهیم مشغول تمرینات کشتی بود ومیخواست باهایش را قوی کند در میدان دربند یکی از بچه ها را روی کول خود میگذاشت وتا نزدیک بالا برد واین کوه نوردی تا ایام پیروزی انقلاب🇮🇷 ادامه داشت https://eitaa.com/vaqf_hadi 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
مبلغ 270 هزار تومان هم واریز شد برا 50 جلد کتاب که قرار بود برا اهواز بفرستیم. البته با تخفیف ۴۵ درصد☺️ ان شاءالله گزارش های بعدی رو خدمتتون عرض خواهیم کرد.
طلبه کوهسرخی 🇮🇷🇵🇸
#مسابقه_کتابخوانی📖 (متن داخل عکس مطالعه شود) ♻️لطفا اطلاع رسانی کنید♻️ 🆔 @Ebrahimhadi دانلود نرم ا
همسنگران گرامی! سلام🌹 میلاد پیامبر مهربانیها، حضرت محمد(ص) و حضرت امام جعفر صادق(ع) بر تک تک شما بزرگواران تبریک و تهنیت باد💐 🔴سوالات مسابقه کتابخوانی کتاب سلام بر ابراهیم جلد یک، فردا ساعت ۸ صبح در بخش مسابقه کتابخوانی نرم افزار "برای دوست شهیدم" قرار داده خواهد شد. ان شالله به قید قرعه، به پنج نفر از کسانی که جواب صحیح داده باشند، جوایزی اهدا خواهد شد. امیدواریم یکی از برندگان مسابقه شما باشید😊🌹 🔵شرکت در مسابقه فقط از طریق آخرین نسخه نرم افزار امکان پذیر میباشد. 🔶🔸آخرین نسخه نرم افزار "برای دوست شهیدم" 🔸🔶 ⭕️دانلود از کافه بازار👇 http://cafebazaar.ir/app/?id=com.puzzley.ebrahimhadi40595&ref=share ♻️لطفا اطلاع رسانی کنید♻️
با سلام در این شب نورانی در حرم مطهر رضوی نایب الزیاره دوستان هستم.
به توکل نام اعظمت یا الله بسم الله الرحمن الرحیم
طلبه کوهسرخی 🇮🇷🇵🇸
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 ⭕️ #سلام_علی_ابراهیم 🔸قسمت هفتم 🔸 #شرط_بندی 🔶تقریبا سال ۱۳۵۴ بود یک روز صبح جمعه م
ای که انتظارمرا می کشی خواهم امد: 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 ⭕️ 🔸قسمت هشتم 🔸 مسابقات قهرمانی ۷۴ کیلو باشگاه ها بود همه حریفان را شکست داد وبه نیمه نهایی رسید واگر این مسابقه را میزد حتما در فینال قهرمان🏆 می شد اما در نیمه نهایی خیلی بد بازی کرد وامتیاز را واگذار کرد آن سال خیلی بد بازی کرد ومقام سوم را کسب کرد سالها بعد همان پسری که بود را دیدم که خواست به سر بزند ودر جمعی که نشسته بودیم اون آقا از خاطراتش با سخن میگفت وما گوش میکردیم. تا اینکه ماجرای آشنایی خودش با را خواست تعریف کند اما هرچه خواست تعریف کند بحث را عوض میکرد وآخر هم نذاشت که ماجرا تعریف شود روز بعد همان آقا را دیدم واز قضیه آشنایی او با را سوال کردم گفت آن سال حریف در نیمه نهایی شدم اما یکی از پاهایم به شدت آسیب دید به که تا اون موقع نمیشناختمش گفتم رفیق این پای من آسیب دیده هوای ما رو داشته باش هم گفت باشه داداش بازیش فوقالاده بود با اینکه فن هایی که میزد روی پا بود اما به پایم نزدیک نشد ومن در کمال نامردی یک خاک ازش گرفتم وبا اینکه میتوانست من رو شکست بده اما این کار را نکرد البته او خودش کاری کرد که من برنده شوم ومن به فینال راه پیدا کردم وفکر کردم همه مثل هستند وبه حریفم که از دوستانم بود گفتم این پای من آسیب دیده وبازی را شروع کردیم وحریفم روی همان پایی که آسیب دیده بود فشار آورد و من رو شکست داد آن سال دوم شده بودم اما شک نداشتم 🏆 بود صحبتش تمام شد وخدا حافظی کرد یاد مقر سپاه گیلان غرب بر روی دیوار برای هر چیزی نوشته بود برای نوشته بود ⭕️ https://eitaa.com/vaqf_hadi
🍃💕🍃💕🍃💕 💞نگاه‌ هاے تو، چیزے از جنس نجات است چشمت ڪه به گوشه ے این شهر مےخورد ... #یادت_باشد سخت محتاج یڪ نگاه از گوشه ے چشمت هستم ڪمے نور مهمانم ڪن رفیق✨ #روزتون_شهدایے🌷 🍃💕🍃💕🍃💕
به توکل نام اعظمت یا الله بسم الله الرحمن الرحیم
طلبه کوهسرخی 🇮🇷🇵🇸
ای که انتظارمرا می کشی خواهم امد: 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 ⭕️ #سلام_علی_ابراهیم 🔸قسمت هشتم 🔸 #قهرمان مسابقات
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 ⭕️ 🔸قسمت نهم 🔸 مسابقات باشگاه ها سال ۱۳۵۵بود مقام اول هم به انتخابی کشور میرفت هم جایزه نقدی میگرفت در وزن۷۴کیلو حریف نداشت اگر کسی یک بار بازی اش را میدید این حرف را تایید میکرد تمام حریفانش به نمیرسیدند ماهم مطمئن از اینکه امسال در وزن۷۴کیلو قهرمان داریم به فینال رفت حریفش همان سال شده بود قبل از شروع فینال به گفتم بازی های حریفت رو دیدم خیلی ظعیفه فقط تو رو خدا دقت کن روی تشک رفت وبا حریفش دست داد حریفش چیزی به او گفت واو هم به علامت تآیید سرش را تکان داد نمیدانم چه گفتند اما خیلی بد بازی رو شروع کرد ومشغول دفاع بود راهنمایی های مربی هم هیچ چیز را عوض نکرد وآخر بازی با چند اخطار بازی را واگذار کرد وبا اینکه دست حریفش بالا رفت خیلی خوشحال بود اما من با عصبانیت به گفتم این چه بازی بود کردی نمیخوای بازی کنی ما رو معطل نکن هم آروم گفت اینقدر حرص نخور از زور عصبانیت به دیوار مشت میزدم موقع رفتن همان حریفش من رو صدا کرد با اخم گفتم بله؟ واز من سوال کرد شما رفیق هستید؟ با عصبانیت گفتم فرمایش؟ بی مقدمه گفت عجب رفیق با مرامی دارید من قبل مسابقه به گفتم شک ندارم من از شما میخورم گفتم هوای من رو داشته باشید برادرم ومادرم وهمسر وبستگانم بازی من رو میبینند رفیقتون سنگ تموم گذاشت مادرم خیلی خوشحاله تازه ازدواج کردم به جایزه نقدیش خیلی احتیاج داشتم مانده بودم چه بگویم کمی سکوت کردم و چهره اش را نگاه کردم آن پسر خدا حافظی کرد ونیم نگاهی به چهره خندان پیرزن انداختم ویاد تمرینهای سخت افتادم که چقدر سختی کشیده بود گریه ام گرفت عجب آدمیه این https://eitaa.com/vaqf_hadi 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
اینم فاکتور خرید ۵۰ جلد کتاب ترگل با تخفیف ۴۵ درصد
به توکل نام اعظمت بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و ادب به یاد بود شهید ابراهیم هادی یه کار فرهنگی رو شروع کردیم تحت عنوان (وقف هادی) که در این طرح کتابی به صورت یک ماهه یا دو ماهه در اختیار افراد قرار میگیره و بعد از مدت مشخص شده کتاب رو به کسی دیگر اهدا میکنه....(وقف گردشی) کتاب مد نظر در دوره اول طرح، کتاب ترگل میباشد، این کتاب با طراحی جالب ۲۰ دلیل عقلی و روانشناسی بر حجاب رو مورد بررسی قرار داده... در حدیثی از آقا رسول الله هست که میفرمایند بعد از مرگ انسان همه اعمالش قطع میشود الا سه چیز که یکی از اون موارد صدقه جاریه که منظور وقف میباشد. گزارش کار در کانالی که ایجاد شده ارائه داده خواهد شد. https://eitaa.com/vaqf_hadi از بزرگوارانی که تمایل دارن در این وقف سهیم باشن لطفا با دادن پیام به آیدی زیر اعلام آمادگی کنند. از بزرگوارانی که ادمین کانال هستند اگه براشون مقدوره این پیام رو تو کانالشون بزارن. راه ارتباطی: @taha_00313
به توکل نام اعظمت یا الله بسم الله الرحمن الرحیم
طلبه کوهسرخی 🇮🇷🇵🇸
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 ⭕️ #سلام_علی_ابراهیم 🔸قسمت نهم 🔸 #پوریای_ولی مسابقات #قهرمانی باشگاه ها سال ۱۳۵۵بود
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 ⭕️ 🔸قسمت دهم 🔸 🔷باران شدیدی در تهران باریده بود خیابان ۱۷ شهریور را آب گرفته بود چند پیر مرد نمیتوانستند به آن طرف جاده بروند پاچه شلوارش را بالا زده بود وبا کول کردن پیرمرد ها اونها رو به اون طرف جاده برد البته از این دست کارها خیلی انجام میداد🌷 🔷همراه در کوچه راه میرفتیم یکی از بچه ها که در حال بازی فوتبال بودند توپ را به صورت شوت میکند طوری که صورت سرخ شد ونشست وصورتش را گرفت عصبانی😡 شدم بچه ها از ترس پا به فرار گذاشتند اما بلند اونها رو صدا زد کجا میرید بیاید وسیله هاتون رو بگیرید ودوباره بلند شد گفت بنده خدا ها ترسیده بودند اونها که از قصد نزده بودند🌷 🔷در باشگاه کشتی بودیم چند دقیقه بعد یکی دیگر از دوستان هم وارد شد تا وارد شد گفت ابرام جون تیپ وهیکلت خیلی جالب شده توی راه که می اومدی دوتا دختر خیلی ازت تعریف میکردند شلوار وپیراهن شیک که پوشیدی کیف ورزشی هم دستت گرفتی کاملا مشخصه ورزشکاری ناراحت😔 شد وتو فکر رفت . جلسه بعد رفتم برای تمرین تا ابراهیم را دیدم خنده ام گرفت پیراهن بلند وشلوار گشاد پوشیده بود وبه جای ساک ورزشی لباسهاش رو توی پلاستیک گذاشته بود بهش گفتم ما باشگاه میایم هیکلمون درست بشه لباس تنگ میپوشیم که نشون بده این چه لباسیه پوشیدی . اما او به این حرفها اهمیت نداد وبه دوستانش توصیه میکرد واگر نه برای هر چیز دیگه ای باشه 🌷 🔷توی زمین چمن مشغول بازی فوتبال⚽️ بودم یکدفعه دیدم کنار سکو ایستاده ومجله ای دستش هست . بهش سلام کردم وگفتم چه عجب از این طرفا مجله رو بالا آورد وگفت عکست رو چاپ کردن خوشحال شدم😍 خواستم مجله رو از دستش بگیرم اما مجله رو کشید وگفت شرط داره . گفتم هرچی باشه قبوله دوباره گفت هرچی بگم قبول میکنی. گفتم آره بابا قبوله مجله رو ازش گرفتم یه عکس قدی از من بود و زیرش نوشته بود پدیده جدید فوتبال جوانان کنار سکو نشستم و مطالبش رو نگاه می انداختم گفتم دمت گرم خیلی خوشحالم😘 کردی راستی شرطت چی بود؟ کمی مکث کرد وگفت دیگه دنبال 😳 گفتم چرا جلو اومد ومجله رو ازم گرفت وعکسم رو نشونم داد گفت ببین این لباس با شورت ورزشی و این عکس فقط دست من وتو نیست خیلی از دختر ها دیدنش خیلی ها هم میبیننش بعد گفت چون بچه مسجدی هستی اینا رو بهت میگم تو برو من خیلی جا خوردم که شوخی میکرد وحرفای عوامانه میزد این حرف ازش بعید بود هرچند بعد ها به حرفش رسیدم بعضی از بچه های مسجدی ونماز خوان که اعتقادات محکمی نداشتند به دنبال ورزش حرفه ای میرفتند وبه مرور به 🌷 https://eitaa.com/vaqf_hadi
#کمک_به_طرح آقا یاسین ، مبلغ 60 هزار تومان کمک کردن، خیر دنیا و آخرت نصیب این عزیز و خانواده محترمشون #ممنون_از_اعتماد_شما
به توکل نام اعظمت یا الله بسم الله الرحمن الرحیم
طلبه کوهسرخی 🇮🇷🇵🇸
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 ⭕️ #سلام_علی_ابراهیم 🔸قسمت دهم 🔸 #شکستن_نفس 🔷باران شدیدی در تهران باریده بود خیابان
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 ⭕️ 🔸قسمت یازدهم 🔸 در یکی از مغازه های بازار مشغول کار بود یک بار را در وضعیتی دیدم که تعجب کردم دو کارتن اجناس روی دوشش بود وجلوی مغازه ای یکی را پایین می گذاشت وقتی کار تحویل تمام شد جلو رفتم وسلام کردم گفتم این کارها برای شما زشته نگاهی به من کرد وگفت این کار عیب نیست بیکاری عیبه گفتم کسی شما رو توی این وضع ببینه خوب نیست تو ورزشکار ها خیلیها تورو میشناسن خندید وگفت ای بابا همیشه 🔷با یکی از دوستان نشسته بودیم یکی از اونها که را نمیشناخت عکسش رو از من گرفت دید با تعجب گفت مطمئن هستید این گفتیم چطور مگه گفت من قبلا تو بازا سلطانی مغازه داشتم این آقا کارتن رو دوشش میزاشت وبرام می آورد یه بار ازش سوال کردم اسمت چیه این آقا بهم گفت شما من رو صدا کنید گذشت چند وقت بعد یکی از دوستانم آمده بود بهم گفت ایشون قهرمان کشتی و خیلی آدم با برای این کار ها رو میکنه 🔷مدتی بعد یکی از دوستان قدیمی را دیدم در مورد کارهای صحبت میکردیم ایشان گفت قبل انقلاب یک روز ظهر آقا ابرام آمد دنبال ما من وبرادرم ودونفر دیگه را برد چلو کبابی بهترین غذا با سالاد ونوشابه سفارش داد خیلی خوش مزه بود تا اون موقع چنین غذایی نخورده بودم بعد غذا گفت چطور بود گفتیم عالی بود دستت درد نکنه گفت امروز صبح تا حالا توی بازار باربری کردم https://eitaa.com/vaqf_hadi 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
با سلام و صبح بخیر از دوره اول طرح وقف هادی: با کمک شما بزرگواران مبلغ ۲۶۰ هزار تمن جمع آوری شد که ما با این مبلغ ۷۵ جلد کتاب ترگل رو تونستیم خریداری کنیم که ۲۵ جلد در مشهد و ۵۰ جلد هم ارسال شد اهواز که به امید خدا از نحوه توزیع کتاب ها گزارش خواهیم داد. هزینه اصلی کتاب ۹۸۰۰ تومان است که ما تونستیم با تخفیف ۴۵ درصد ۵۰ جلد و ۲۵ جلد دیگه رو با تخفیف بیشتری تهیه کردیم.
با استعانت از خدای منان و اهل بیت (علیهم السلام) امروز دوره دوم رو شروع میکنیم. با توجه به نظرات و درخواست هایی که دوستان داشتند ما تعداد جلد های هر دوره رو حداقل ۲۵ جلد قرار دادیم لذا دوستان هر کسی به اندازه وسع خودشون هر مقداری که دوست داشتند کمک کنند و لو هزینه نصف کتاب باشه... کتاب پیشنهادی این دوره بنا به درخواست عزیزان جلد ۱ کتاب سلام بر ابراهیم است. لذا از امروز به مدت یک هفته کمکهای دوستان رو جمع آوری میکنیم و در مرحله بعد خرید کتاب. "چاپ جدید کتاب سلام بر ابراهیم ۱۵۰۰۰ تومان ولی چاپ قدیم گیر آوردیم ۱۱۰۰۰ تومان با تخفیف ۱۰ درصد" هزینه کلی: 247000 تومان منتظر کمک های شما بزرگواران هستیم
واریز از طرف: گمنام مبلغ 10 هزار تومان خدا خیر دنیا و آخرت نصیب این عزیز و خانواده گرامشون. سلامتیشون صلوات