eitaa logo
طلبه کوهسرخی 🇮🇷🇵🇸
918 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
4.2هزار ویدیو
202 فایل
هر کس به هر نحو یک قدم در راستای کار فرهنگی با ما باشید تا به اندازه خودمون قدمی برداریم🌹 ✏️طلبه دهه هفتادی: @taha_00313
مشاهده در ایتا
دانلود
در حال رایزنی ارسال کتاب به اهواز هستیم از دوستان اهوازی اگه کسی هست یه پیام تو پی وی بدن لطفا @taha_00313
واریز توسط یکی از اعضا ، مبلغ 50 هزار تومان، خیر دنیا و آخرت نصیب این عزیز و خانواده محترمشون سلامتی خودشون و خانوادشون صلوات
طلبه کوهسرخی 🇮🇷🇵🇸
به سادگی... با کمترین هزینه... شما هم واقف بشین... و خودتونو از ثواب این کار محروم نسازید... برا ار
به همت شما خوبان تا الان جدای از خرید ۲۵ جلد ؛ مبلغ ۲۰۰ هزار تمن کمک شده که چند نفر از بزرگواران هم قول کمک دادن ؛ یه خورده دیگه مونده تا مبلغ ۵۴۰ تمن ها...بسم الله... نگاه هادی دلها نصیبتون
طلبه کوهسرخی 🇮🇷🇵🇸
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 ⭕️ #سلام_علی_ابراهیم 🔸 قسمت سوم 🔸 #محبت_پدر در خانه ای کوچک و #مستاجری در حوالی میدا
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 ⭕️ 🔸قسمت چهارم 🔸 اوایل دوران دببرستان بود که باورزش باستانی آشنا شد معروف به حاج عارفی وارسته بود یکی از ورزشکاران این محیط ورزشی ومعنوی شد حاج حسن ورزش را با یک یا چند آیه شروع میکردسپس میگفت و میکرد و هم در داخل گود با کمکش میکرد از جمله نکات این محیط ورزشی این بود ورزش را تعطیل میکردند وداخل گود پشت حاج حسن به او اقتدا میکردند یکبار ورزش تمام شد و بچه ها مشغول لباس پوشیدن بودند که مردی که بچه ای زیر بغل داشت سراسیمه وارد شد وبه حاج حسن گفته بود شما نفست حق هست دعا کن برای فرزندم که دکتر ها جوابش کردند بچه ها را به داخل گود دعوت کرد و از سوز دل خواند بعد دوهفته حاج حسن ما را به مهمانی دعوت کرد وگفت آن فردی که دو هفته قبل اینجا آمده بود بچه اش شفا گرفته انگار چیزی نشده بود رفت لباسهایش را بپوشد اما من میدانستم که بخاطر سوز دعای او بوده با بچه هایی که نبودند ارتباط برقرار میکرد آنها را به ورزش و بعد به مسجد آشنا میکرد یکبار با یکی آشنا شده بود که اهل واهل دین مذهب نبود یک بار به او گفتم اینها کی هستند همراهتان می آیند گفت چطور ... گفتم دیشب که حاج آقا داشت در مورد یزید و مظلومیت امام حسین میگفت ونوحه سرایی میکرد بجای گریه زیر لب به یزید ولشکرش فوشهای رکیک میداد خنده کرد😂😂😂 وگفت اینها با دین آشنا نیستند یواش یواش آشنا میشوند کم کم این جوان کار های اشتباه وغیر مذهبی خود را کنار میگذارد یکبار هم در زورخانه بودیم که همین جوان با جعبه شیرینی وارد شد واز همه دوستا تشکر کرد گفت رفقا من مدیون شما هستم 🔷آن شب را فراموش نمیکنم . شعر ودعا میخواند و مدتی طولانی به مشغول شده بود ما حواسمان به او نبود در بالای گود پیرمردی نشسته بود وبه بچه ها نگاه میکرد پیش من آمد و به ابراهیم اشاره کرد وگفت او کیست گفتم چطور مگه: گفت من وقتی وارد شدم داشت شنا میرفت همزمان با ذکر تسبیح را شمردم او الان هفتصد شنا رفته اورا به بالای گود بیاورید حالش بهم میخورد 🔷البته همیشه میگفت کار برای خدا بدنی قوی میخواهد البته ورزشهای فوق الاده اش کم کم داشت سر زبانها می افتاد که در جمع از ورزشهای خارقالاده اش انجام نمیداد میگفت مردم به این چیز ها حساسند و برای آدم غرور می آورد وبا این کارم باعث ضایع شدن دیگر رفقایم میشوم 👉 https://eitaa.com/vaqf_hadi 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
به توکل نام اعظمت بسم الله الرحمن الرحیم
به یاد رفیق شهیدم: #شهید_ابراهیم_هادی قرائت زیارت امین الله هدیه به #آقا_امام_هادی_ع
طلبه کوهسرخی 🇮🇷🇵🇸
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 ⭕️ #سلام_علی_ابراهیم 🔸قسمت چهارم 🔸 #ورزش_باستانی اوایل دوران دببرستان بود که #ابراه
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 ⭕️ 🔸قسمت پنجم 🔸 🔷 (قهرمان وکشتی گیر جهان) به ما آمده بود و با بچه ها ورزش میکرد یک باربه حاج حسن گفت کسی هست که با من بگیرد .حاج حسن هم را نشان داد وهر دو داخل گود رفتند اما هیچکدام شان نتوانست دیگری را مغلوب کند واین بار برنده ای نداشت. ورزش تمام شده بود وحاج حسن خیره به خیره را نگاه میکرد با تعجب گفت چی شده حاجی؟ حاج حسن گفت تو قدیمی های تهرون دوتا پهلوون بودن به نامهای رزاّز و توی کشتی هم کسی حریفشان نبود .وهمیشه کشتی شان را با و برای آقا علیه السلام شروع میکردند وتا جایی که میدادند من تو رو مثل اونا میدونم لبخندی زد گفت حاجی ما کجا واونا کجا حاج حسن از تعریف میکرد وبچه ها ناراحت میشدند فردای اون روز پنج به زور خانه ما اومدن تا باما بگیرند حاج حسن داور بود واونها سرش داد میزدند وشلوغش میکردند تا به مرحله پایانی رسید و باید میگرفت همه میدونستند که حریف نمیشن خیلی حساس شده بود وامکان دعوا بعد بازی در صورتی که اونها شکست میخوردند بود وقتی توی گود رفت با همه رفقا وبقیه دست داد وگفت من بازی نمیکنم ورفاقت ما بیشتر از این بازی ارزشش را دارد گرچه بازی نکرد ونبُرد ولی مانع دعوا وکدورت شد بعد بازی رو به بچه ها کرد وگفت حالا متوجه شدید چرا از تعریف میکنم او روی نَفسش پا گذاشت ومانع دعوا شد او واقعی است داستان ادامه داشت تا اینکه شد وبیشتر بچه ها درگیر مسائل شدند تا اینکه پیشنهاد داد صبح ها داخل زور خانه رو به میخواندیم وصبحانه مختصری میخوردیم و ورزش را شروع میکردیم با شروع فعالیتهای زور خانه بسیار کم شد و کمتر تهران می آمد یکبار هم که آمد وسایل ورزشی زورخانه اش را همراهش برد و در جبهه مشغول شد با فوت حاج حسن هم به خانه مسکونی تبدیل شد ودوران طلایی ومعنوی ای به پایان رسید 🔸🔸 🔸🔸 ♻️ چون ودر سالهای قبلش تختی و .... تربیت یافتگان چنین مسلک ومرامی بودند که در تاریخ ماندند ...... 👉 https://eitaa.com/vaqf_hadi 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
با عرض سلام و خداقوت برا اینکه کانال از این سکوت در بیاد یه پیشنهاد: دوستانی که تو کانال هستن از میون شهدای عزیزمون ؛ یک رفیق برا خودشون انتخاب کنند؛ و ثواب کارهای خوب و نیکی(حتی کوچیک ترین کار؛ فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره) که در طول روز انجام میدین رو به یاد اون رفیق شهید؛ به یکی از ائمه معصومین(علیهم السلام) یا اموات خودتون هدیه کنید. بعدش مثل پیام بعدی که ارسال میکنم با عکس اون شهید یا کاری که انجام دادین و عکس گرفتین برا ما ارسال کنید. اگه موافق هستین یه دونه صلوات بفرستین☺️ اصلا خرج نداره ها... ببینم چه میکنید... پیام نمونه👇
به یاد رفیق شهیدم: من امروز تو مسیرم به یه بنده خدایی که وسایل زیادی داشت کمک کردم و ثوابشو هدیه به (ص) کردم.
به یاد رفیق شهیدم: #ابراهیم_هادی