#تجربه_من ۸۸۰
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#فرزندآوری
#دوتا_کافی_نیست
#تحصیل
#اشتغال
#قسمت_دوم
یک سال گذشت و مرخصی من تموم شد. انتخاب واحد کردم و کلاسام شروع شد. اوایل خیلی اذیت شدم. یک مهد مذهبی نزدیک کلاسام پیدا کردم دوتا از بچه ها رو اونجا میذاشتم و یکیشون خونه ی مامانم بود.
اما پسرم که از همه بزرگتر بود خیلی توی مهد گریه میکرد، بطوری که مهدشون طبقه ی چهارم بود. از طبقه ی هم کف صدای گریه ش میومد. منم اون روزا که گریه میکرد سه تاشونو با خودم میبردم حوزه و پشت در کلاس مینشستم و از لای در صحبت های استاد رو گوش میدادم.
چند ماه گذشت و از طرف حوزه توبیخ شدم که نباید با بچه بیام. که کرونا شروع شد و تمام کلاسام مجازی شد و منم تو خونه بودم و خیلی راحت صوت های درسامو تا نیمه شب گوش میدادم.
جزوه های من تقریبا بهترین جزوه های کلاس بود و همش دوستانم ازم درخواست میکردند که براشون پی دی اف جزوه م رو بفرستم☺️
دوسال به همین ترتیب گذشت. سال چهارم حوزه بودم که کرونا کمتر شد و کلاسام حضوری شد. بچه هام بزرگتر شده بودند. چون با مادرشوهرم وجاریم توی یک ساختمان بودیم و چون بچه هام سنگین خواب بودن صبح ها میرفتم کلاس و ظهر که برمیگشتم تازه اونا از خواب بلند میشدن.
بعد از کمی صحبت با همسرم تصمیم گرفتیم برای چهارمی اقدام کنیم. تقریبا ده ماه طول کشید و یک روز که از کلاس برمیگشتم، گفتم بیبی چک بخرم اومدم خونه گذاشتم مثبت شد و من خوشحال...
فرداش رفتیم حرم و تصمیم گرفتم این خبر خوب رو توی حرم به بچهها بگم ولی بهشون گفتم که این رازه و نباید به کسی بگیم. چون من سه تا سزارین پشت سر هم داشتم بعضی ها سرزنشم میکردن اگر میفهمیدن دوباره باردارم. ولی بچهها طاقت نیاوردن و اول از همه به مامانم و بابام و خواهرم لو دادند.😅
بر خلاف بارداری های قبلیم این بارداری خیلی حالم بد بود. به طوری که از خونه مون، اتاق خوابم، اسپری های همسرم، بوی مایع دست شویی و لباسشویی و... بدم میومد.
خیلی بالا می آوردم. سر دردهای بدی داشتم که یکی از اقوام نزدیکم بهم گفتند که من چون ترش میکنم و معده م رفلاکس میکنه، سردرد میشم. خیلی حالت تهوع ها و سردرد ها اذیتم میکرد که اون فامیلمون گفتن شربت آلمینیوم ام جی اس بخورم که از همون شب که خوردم حالم بهتر شد و تازه طعم شیرین بارداری رو چشیدم.
اینم بگم که یک روز که خونه بودم، مادرم زنگ زدن که آب دستته بذار بیا خونه مون البته با خنده میگفتن. منم سریع بچهها رو حاضر کردم رفتم و خاله م که تفاوت سنی کمی با هم داشتیم اونجا بود.
مامانم بهم گفتن که خاله م تا چند وقت دیگه یک عمل داره. منم هاج و واج که عملش چیه ؟!؟
که فهمیدم، بله خاله م هم سومیشو بارداره و چون بچه نمیخواسته قصد سقط داشته و روش نمیشده به کسی بگه که حامله است. که مامانم خبر بارداری منو بهش دادن و اونم روش شده که به ماها بگه و دکترش اونو از سقط منصرف کرده بود.
کمتر از یک ماه، حامله گی مون با هم اختلاف داشت. خلاصه عید همون سال با خاله م یک مسافرت طولانی عالی رفتیم و دوتامون بهار زایمان کردیم☺️☺️
امسال درس من تقریبا تموم شده و فقط دوتا درس کوچیک دارم که ان شاءالله تا خرداد تموم میشه و ان شاءالله پایان نامه رو شروع میکنم.
امسال به عنوان معلم مطالعات اجتماعی پایه ششم تا نهم مشغول فعالیت در یک مدرسه ی غیر دولتی هستم. همزمان کلاس ورزش میرم و پسرم رو کلاس رباتیک گذاشتم و دخترام رو یک مجموعه ی عالی گذاشتم که معارف اسلامی رو بهشون آموزش میده.
ان شاءالله از چند وقته دیگه هم میخوام کلاس خیاطی لباس کودک و کلاس نقاشی روی پارچه برم.
خلاصه سرم خیلی شلوغه ولی خدا رو شاکرم که اولا خانواده ی خوبی دارم و ثانیا توی زندگیم تا الان موفق بودم از نظر خودم و ثالثا با کانال خوب شما آشنا شدم. ان شاءالله پنجمی رو باردار شدم خبرش رو میدم🙈🙈
🌱🌷{°طلبه عصر ظهور°}🌷🌱
@talabeasrezohoor1
10.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 یا ابوالفضل العباس(ع)
🔻 زمانی که حرم حضرت زینب سلام الله علیها به محاصره ی داعش درآمد و کم کم زینبیه داشت سقوط میکرد،بلافاصله به آقای سیستانی خبر دادن که هیچ جور نمیتونیم جلوی تکفیری هارو بگیریم چکار کنیم؟!!!
🔻آقای سیستانی گفتند دیگه کار از دست ما خارج هستش
از حضرت عباس علیه السلام کمک بگیرید.
برید پرچم از گنبد حضرت عباس بردارید و به حرم حضرت زینب سلام الله علیها برسونید.
پرچم که رسید به حرم
پشت بام در تیر رس تکفیری ها بود..
🔻 ۵ نفر داوطلب شدن تا پرچم حرم حضرت عباس علیه السلام روی گنبد نصب کنند.
۴ نفر شهید شدن و در اخر ابوتراب و یک رزمنده دیگه موفق شدن پرچم به بالای گنبد برسونن و رجز خوانی کنند.
خاطرات رزمنده ها رو که نشون میداد خیلی زیبا بود..
میگفتن وقتی پرچم بالا رفت
، انگار تیرهای ما دیگه هدایت میشد به سمت دشمن تیری هدر نمیرفت انگار.
تند تند دشمن عقب نشینی میکرد...
سفارش میکنم حتما این مستند کوتاه را حتما ببینید
#اعتقاد_ایمان_حماسه
🌱🌷{°طلبه عصر ظهور°}🌷🌱
@talabeasrezohoor1
هدایت شده از Raeian
202030_1478860783.mp3
3.95M
✳️ تحدیر (تندخوانی)جزء شانزدهم قرآن کریم
🎙 استاد معتز آقایی
هدایت شده از Raeian
202030_126933570.mp3
3.8M
✳️ تحدیر (تندخوانی)جزء هفدهم قرآن کریم
🎙 استاد معتز آقایی
می خواهیم انشاالله اعضای کانال را تا آخرماه در یک ختم قرآن مجید هدیه به حضرت زهرا سلام الله علیهم همراهی کنیم
💐💐💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️گناهانی که روزی را دور میکنند...
🔹امام زین العابدین عليه السلام میفرمایند :
گناهانى كه روزى را دور مى كنند ، چنينند :
✅ اظهار فقر كردن ؛
✅ خواب ديرهنگام در شب و پس از نماز صبح ؛
✅كوچك شمردن نعمت ها ؛
✅ و از خدا گلايه كردن
📚 معاني الأخبار : 2 / 27.
🌱🌷{°طلبه عصر ظهور°}🌷🌱
@talabeasrezohoor1