eitaa logo
تلنگر...
41 دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
11.5هزار ویدیو
359 فایل
🤔تلنگر🤔 تلنگر های زندگی را دریاب قبل از اینکه دیر متوجه بشویم
مشاهده در ایتا
دانلود
39.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑🎥 نماهنگ "سیدالشباب" کار جديد از گروه سرود بچه های قم "شمیم ظهور"
های ویژه ماه محرم ◀️ شماره ۲: در آرزوی گریه سیر بر سیدالشهدا علیه‌السلام امینی (رحمة الله علیه) فرزند امینی، صاحب کتاب با عظمت الغدیر می‌گوید: پدرم که در تهران مریض و روی تخت خوابیده بودند، روزی فرمودند: رضا! من این داغ و عقده دلم را از کربلا نگشوده‌ام. من برای سیدالشهدا [علیه‌السلام]گریه سیری در عمرم نکرده‌ام، با خدا پیمان بسته‌ام که اگر خوب شدم، پنج سال در کربلا ساکن شوم، شاید گریه سیری بکنم و این عقده دلم را به پایان ببرم. حضرت آیت الله سید مرتضی نجومی در مورد حالات مرحوم علامه امینی در روز عاشورا می‌نویسد: در نجف اشرف، کراراً – هنگامی که در ایوان مطهر [حضرت امیر]مشغول خواندن اذن دخول بودم – صدای گریه آن مرحوم را که در حرم مطهر مشغول دعا خواندن بود، می‏شنیدم. صدای ایشان از حرم و رواق مطهر گذشته، به بیرون می‏آمد. وقتی در یکی از سفر‌های ایران، به نجف اشرف بازگشته بود، شبانگاه، طلاب به دیدن ایشان آمده بودند و به همین مناسبت در منزل آن عزیز، مجلس روضه‏ای بود. شیخ عبدالوهاب کماشی در اول منبرش، با آن آوای ملکوتی و نوای دلنشین‌اش، شروع به خواندن خطبه شقشقیه کرد. به محض شروع، صدای گریه آن بزرگوار بلند شد. از خواندن و نوای او و گریه عجیب علامه امینی و سایرین، چنان شور و التهاب عجیبی دست داد که به قول حافظ «حالتی رفت که محراب به فریاد آمد!» هیچ‌گاه آن مجلس و طنین صدای گریه آن بزرگ مرد را -که گریه‌ای مردانه و با صلابت بود – فراموش نمی‌کنم. این گریه‌ها و شور‌ها مخصوص مجلسی خاص نبود؛ او همیشه در این سوختن‌ها و شور‌ها بود.
🛑📸عاقبت منفورترین چهره های کربلا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 «نقص مذهبی‌ها» 👤 استاد   💵 مرز مالکیت بین مومنین باید برداشته بشه باید فعالیت گروهی اقتصادی انجام بدیم... 🔅 در زمان ظهور امام زمان شیعیان از هم سود نمی‌گیرند...
🏴 شیخ جعفر (ره) : 💎 گریه بر امام حسین علیه‌السلام سِرّالاسرار عالم معناست. ✨ هر چه می‌خواهید، در خانه ی امام حسین علیه‌السلام است؛ همه چیز را از آن حضرت بخواهید که نزدیکترین راه تقرب الهی، توسل به آن بزرگوار است. 📿 ما با گفتن یک یا علی به نبرد اهریمن می‌رویم و با نام مبارک آقا امام حسین علیه‌السلام کمر شیطان را می‌شکنیم. ⬅️ کتاب لاله ای از ملکوت، جلد چهارم 🏷
11.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ بنشين با تو بگويم زينب با صدای محمد حسین پویانفر
YEKNET.IR - vahed - mehdi salahshoor - shabe 1 muharram 1402.mp3
4.84M
🔳 ▪️ (محرم 1402) 🌴عاشورا پایانی نداره 🌴کربلا دائم برقراره 🎙 👌بسیار دلنشین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضه‌ی حضرت رقیه علیهاالسلام.mp3
6.29M
🔊 🚩 روضۀ حضرت رقیّه علیهاالسلام 🎤 مداح:مرحوم حاج حسن جمالی (⛔️لطفا با حال مناسب گوش دهید)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شب حضرت رقیه سلام الله علیها: السلام علیک یا بنت رسول الله ‬‬ملا محمدهاشم خراسانی(ره) حکایت نبش قبر حضرت رقیه سلام الله علیها توسط ایشان به منظور ترمیم قبر و رفع آب‌گرفتگی مضجع شریف حضرت رقیه(س) در سال ۱۲۸۰ هجری، را نقل می‌کند: جناب آقا سیّد ابراهیم دمشقی که نَسَبش به  سیّد مرتضی علم‌الهدی منتهی می‌شد و سنّ شریفش بیش از 90 سال بود، سه دختر داشت و اولاد پسر نداشت. شبی دختر بزرگ ایشان حضرت رقیّه دختر امام حسین علیه‌السلام را در خواب دید که فرمودند: «به پدرت بگو: به والی بگوید: میان لحد و جسد من آب افتاده، و بدن من در اذّیت است، بیاید قبر و لحد مرا تعمیر کند.» دختر به سيّد عرض کرد، ولی سیّد از ترس اهل تسنّن، به خواب اعتنا ننمود. شب دوّم دختر وسطی سیّد همین خواب را دید و به پدر گفت، ترتیب اثری نداد. شب سوّم دختر کوچک سیّد همین خواب را دید و به پدر گفت، باز ترتیب اثری نداد. شب چهارم خود سیّد حضرت رقیّه را در خواب دید که به طریق عتاب فرمودند: چرا والی را خبردار نکردی؟! سیّد بیدار شد، صبح نزد والی شام رفت و خوابش را گفت. والی به علماء و صلحاء شام از شیعه و سنّی امر کرد که غسل کنند و لباس‌های پاکیزه بپوشند، به دست هر کس قفل ورودی حرم مطهّر باز شد، همان کس برود و قبر مقدّس او را نبش کند، پیکر را بیرون آورد تا قبر را تعمیر کنند. صلحاء و بزرگان از شیعه و سنّی در کمال آداب غسل کردند و لباس پاکیزه پوشیدند، قفل به دست هیچ کس باز نشد مگر به دست خود مرحوم سیّد، و چون میان حرم آمدند کلنگ هیچ کدام بر زمین اثر نکرد، مگر به دست سیّد ابراهیم. حرم را قُرق کردند و لحد را شکافتند. دیدند بدن نازنین حضرت رقیه سلام‌الله علیها، میان لحد و کفن صحیح و سالم است اما آب زیادی میان لحد جمع شده است. سیّدابراهیم در قبر رفت، همین که خشت بالای سر را برداشت دیدند ،سیّد افتاد. زیر بغلش را گرفتند، هی می‌گفت: «ای وای بر من.. وای بر من.. به ما گفته بودند یزید لعنةالله علیه، زن غسّاله و کفن فرستاده ولی اکنون فهمیدم دروغ بوده، چون دختر با پیراهن خودش دفن شده. من بدن را منتقل نمی‌کنم، می‌ترسم بدن را منتقل کنم و دیگر به عنوان "رقیّه بنت الحسین" شناخته نشود و من نتوانم جواب بدهم. سیّد بدن شریف را از میان لحد بیرون آورد و بر روی زانوی خود نهاد و سه روز بدین گونه بالای زانو خود نگه داشت و گریه می‌کرد تا اینکه قبر را تعمیر کردند. وقت نماز که می شد سیّد بدن حضرت را بالای جایی پاکیزه می‌گذاشت. پس از فراغ از نماز برمی‌داشت و بر زانو می‌نهاد، تا اینکه از تعمیر قبر و لحد فارغ شدند، سید بدن را دفن کرد. و از معجزه آن حضرت این که سیّد در این سه روز احتیاج به غذا و آب و تجدید وضو پیدا نکرد و چون خواست بدن را دفن کند دعا کرد که خداوند پسری به او عطا فرماید. دعای سیّد به اجابت رسید و در سن پیری خداوند پسری به او لطف فرمود که نام او را "سیّد مصطفی" گذاشت. آنگاه والی واقعه را به سلطان عبدالحمید عثمانی نوشت؛ او هم تولیت زینبیّه و مرقد شریف حضرت رقیّه و امّ کلثوم و سکینه را به سید ابراهیم واگذار کرد. این قضیه در سال ۱۲۴۲ هجری شمسی رخ داده و در کتاب «معالی» هم این قضیّه مجملاً نقل شده و در آخر اضافه کرده است: «فَنزلَ فی قبرها و وَضع علیها ثوباً لفَّها فیه و أخْرجها، فإذا هی بنتٌ صغیرةٌ دُونَ البُلوغِ و کانَ متْنُها مجروحةً مِنْ کثرةِ الضَّرب» «آن سیّد جلیل وارد قبر شد و پارچه ای بر او پیچید و او را خارج نمود، دختر کوچکی بود که هنوز به سن بلوغ نرسیده، و پشت شریفش از زیادی ضربات مجروح بود.» پس از درگذشت سیّد ابراهیم، تولیت آن مشاهد مشرفه به پسرش سیّد مصطفی و بعد از او به فرزندش سیّد عبّاس رسید.فرزندان سیّد ابراهیم دمشقی معروف و مشهور به "مستجاب الدعوه" هستند. منابع: 1-اسرار الشهادة، صفحه ٤٠٦. 2-منتخب التواریخ، صفحه ۳۸۸. 3-مقتل جامع مقدم، جلد ۲، صفحه ۲۰۸. تراجم اعلام النساء، جلد ۲، صفحه ۱۰۳.