هدایت شده از داستانهای آموزنده
🔹#شناختامیرالمؤمنین از ضربت خوردن تا شهادت
✍رژه گارودی فیلسوف فرانسوی میگوید:
دختر دانشجوی فرانسوی نزد من آمدو گفت:
نکتهای که توجه مرا جلب کرده آن است که شما همواره از یک شخص مسلمان به نام علی سخن میگویید.
این علی کیست و چرا در شما این اندازه تاثیر گذاردهاست؟
🔻گارودی میگوید:علی(ع) در حال نماز و در سجده،مورد اصابت ضربۀ شمشیر قرار گرفت و آن ضربه تا اعماق جمجمهاش نفوذ کرد،یعنی به مغزش رسید.
اما تنها یک روز پس از آن حادثه،علی (ع) در حالیکه در بستر مرگ افتاده بود و ضربۀ کشنده تا ژرفای مغزش نفوذ کرده بود،
🔻آخرین وصیت خود را به فرزند ارشد خود، امام حسن(ع) گفت و این وصیت یکی از برترین مفاهیمی است که بشریت در سراسر تاریخ خود شنیدهاست.
دختر دانشجو پرسید:مگر در وصیت خود چه گفت؟ علی(ع) در بستر مرگ به فرزندش امام حسن (ع) فرمود:
🔻فرزندم! با اسیرت (ابن ملجم)مهربان باش
به خاطر حقی که بر تو دارم، از تو میخواهم که بر اسیرت رحم کنی و با او نیکوکار و دلسوز باشی.
از آنچه خود میخوری به او بده و از آنچه مینوشی به او بنوشان.
دست و پای او را با غل و زنجیر نبند
و اگر من جان دادم، تنها با زدن یک ضربه او را قصاص کن. مبادا او را بسوزانی یا مثله کنی.
🔻اگر من زنده بمانم، بر من سزاوارتر است که از او در گذرم و خود میدانم که با او چه کنم.
شما دو تن را به تقوای الهی سفارش میکنم. یاور ستمدیدگان و دشمن ستمگران باشید.
گارودی میافزاید: من همچنان بخشهایی از وصیت حضرت علی را برای شاگردم بازگو میکردم،و دخترک دانشجوی فرانسوی میشنید و اشکهایش را پاک میکرد.
کانال داستانهای آموزنده
@Dastanhaeamozande