eitaa logo
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
1.8هزار دنبال‌کننده
12.6هزار عکس
10.5هزار ویدیو
334 فایل
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست
مشاهده در ایتا
دانلود
•﷽• سلام بر مولایے ڪه تنها نشان باقیمانده از دین و حجّت هاے خداست. سلام بر او ڪه گنجینه علم الهـے است... به امید دیدن روز ظهور روزے ݥه دین و ایمان جانے تازه میگیرد… @saritanhamasir 🤲🏻🌺
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
#ثروت_در_اسلام 19 🔵 در شب های گذشته در مورد نقش ثروت در گسترش اسلام مطالبی رو عرض کردیم. امشب یه م
20 امشب دو تا نکته رو میخوام خدمتتون عرض کنم. اولیش رو میگم اگه طولانی نشد، میرم سراغ دومیش🌷 مطلب اول در مورد هست. 🔵 ببینید قیمت هر محصولی رو خود بازار تعیین میکنه. در حالت عادی، اگه یه جنسی گرون بشه، مردم کمتر میخرن و اون جنس به طور خودکار ارزون میشه. و اگه مردم برای خرید یه جنسی حمله کنن، اون جنس گرون خواهد شد. ☢ این یه موضوع ابتدایی در علم اقتصاد هست.
🔴 این که شما میبینید اجناس بیش از حد گرون میشن، یکی از دلایلش اینه که مردم ما وقتی ببینن یه چیزی داره گرون میشه، میرن و ده برابر میخرن.😒 ⭕️ این یه قطعی هست و میدونید هر جایی که آدم دنبال هوای نفسش بره، ضرر کردنش قطعیه. ☢ مثلا پوشک گرون میشه، طرف میره 50 تا بسته پوشک میخره! ⭕️ خب طبیعیه وقتی در یه شهری هزار نفر این کار رو بکنن، توی اون شهر دیگه پوشک نایاب میشه و چون زیاد هست و کمه، حتما پوشک قیمتش به طور فوق العاده افزایش پیدا میکنه.
🔵 اتفاقا با یه میکانیک در همین مورد صحبت میکردم، بعدش گفت اتفاقا هر کی بره ده برابر بخره زرنگ تره و اون عاقل تره!🤑😏 ☢ واقعا وقتی که یه مردمی، این جور کارا رو زرنگی ببینن، خیلی طبیعیه که دشمن بیاد و بر اون ها مسلط بشه و زندگیشون رو به تاراج ببره! 🔴 آخه عزیز من، آدم باید یه مقدار جلوترش رو هم ببینه 🌷 امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود: اعقل الناس انظرهم فی العواقب ترین مردم کسی هست که به کارهاش نگاه کنه.
❌ این که آدم مثل یه ، فقط دنبال این باشه که خودش یه چند روزی راحت تر زندگی کنه و در این مسیر بقیه رو هم له کنه واقعا محض هست. این کجاش عقله؟ 🔴 اگه تو به دیگران رحم نکنی، حتما کسی به تو رحم نخواهد کرد... ✅ یکی از دوستان امروز میگفت که رفتم فروشگاه ، خانمم گفت دو تا بسته پوشک بخریم برای بچه مون. گفتم نه! همون یه دونه ای که نیاز داریم کافیه. بذار اون یکی که شما میخوای اضافه ببری رو یه آدم بیچاره دیگه ببره. فعلا همین برای ما کافیه....☺️
و خدا این نوع رفتارها رو میبینه... این نوع انتخاب ها رو میخره... 🔴 اینکه آدم مثل یک حیوان همش دنبال هوای نفسش باشه که هنری نکرده😒 🌹 توی زندگیتون همیشه دنبال این باشید که مال خدا بشید.. اگه آدم از برخی خواسته های خودش به خاطر خدا بگذره، حتما خداوند متعال شیرینی های رو توی قلبش خواهد گذاشت. شهید توی وصیت به فرزندش چی گفت؟ 🌷 کاری کن که خدا عاشقت بشه، اگه خدا عاشقت بشه خوب تو رو خریداری میکنه...💖
🔴 نگاه نکنید به این که بقیه به این چیزا دقت نمیکنن و مارک های خارجی رو میخرن اینا هم با سیلی های روزگار، آخرش به این میرسن که باید خرید کنن.☺️ ✅ شما که درکتون بالا هست و به فکر عاقبت خودتون و فرزندان و کشورتون هستید مراقب باشید که بیش از نیازتون خرید نکنید وبه هیج وجه از هیچ مارک خارجی چیزی نخرید. 🔵بله اگه جایی واقعا راه چاره ای نداشتید طوری نیست. ولی تا اونجا که میشه فقط مارک بخرید. ✔️ ضمن اینکه هر مغازه ای که رفتید و دیدید که مارک های خارجی داره عمدا هی بگید آقا وسیله ایرانی چی داری؟ از این برام بگو. اسم جنس خارجی رو نیار! فقط بگو ایرانی چی داری.😊 ✅ اگه هر مغازه داری، در طول روز ده بار این حرف رو از مشتری هاش بشنوه، دیگه هیچ جنس خارجی رو نمیاره توی مغازه.👌 سایر مردم هم کم کم مجبور میشن ایرانی بخرن تک تک شما میتونید بیشترین تاثیر رو توی اقتصاد کشور داشته باشید.✔️👌
🔵 از فردا این کاری که امشب گفتیم رو انجام بدید و بازخورد هاش رو بهمون اطلاع بدید. 👈 و نکته پایانی این که واقعا دشمن ما خیلی ضعیف و بدبخت هست. ✅ و واقعا خیلی راحت میشه این دشمن رو زمین زد کافیه که فقط توی خرید هاتون دقت کنید.☺️ اینجاست که آدم متوجه عمق فهم و تیزبینی میشه... 🌷 این که چرا امسال رو سال "حمایت از کالای ایرانی" قرار دادند... 💥 چون ایشون ریشه ای ترین موضوع برای مبارزه با دشمن رو هدف گرفتن و انصافا چقدر دقیق هدف گرفتن.. فقط با همین یه دونه کار میشه تمام هزاران نقشه دشمن رو از بین برد. 🔴 این که میبینید دشمن داخلی و خارجی با اختلال در بازار ، میتونن روی قیمت اجناس اثر بذارن، فقط به دلیل این هست که مردم ما روی خرید کالای ایرانی ندارن 👌 اگه تعصب داشته باشن، تقریبا دیگه دلار در کشور ما کارایی نخواهد داشت و "مهم ترین ابزار دشمن" برای فشار بر کشور رو از دستش خواهیم گرفت... ✔️ فقط جنس بخرید، خیلی زود بازار به ثبات خواهد رسید و اقتصاد ما رونق خواهد گرفت...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
recording-20211203-105323.mp3
1.64M
🔶 توی زندگیتون از هیچ کسی انتظار خوبی و قدردانی نداشته باشید 💢 از اون طرف از همه آدم های اطرافتون انتظار بدی داشته باشید! حاج آقا حسینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥بشارت چه کلاهی سرمان رفته تا حالا...!!! 🎙حاج آقا فاطمی نیا ╔ ✨✨ ══ 💥 ೋ•══╗ @saritanhamasir ╚══•ೋ💥 ══ ✨✨ ╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
✿❥◆◎◈◆❥✿⛱ ⚜ ✿○○••••••══ 🖋 به نام مهربانترین ... 📗داستان #خیانت_شیرین 📌#قسمت_شانزدهم ۲ در یکی از
✿❥◆◎◈◆❥✿⛱ ⚜ ✿○○••••••══ 🖋 به نام مهربانترین ... 📗داستان 📌 نمی توانستم افکارم را جمع کنم ، آینده برایم مبهم بود. فکر ریحانه و زندگیم را می کردم. در خیالاتم طلاقم را هم گرفتم و دنبال خانه ای برای زندگی می گشتم... خدا بر سر هیچ انسانی نیاورد... گیجی و سردرگمی و ندانستن راه حل بدترین حال یک انسان خصوصا یک زن آن هم در دیار غربت است. تنها چیزی که خیلی به آن اطمینان داشتم سقط بچه ام بود. فقط نمی دانستم این کار را اینجا انجام بدهم یا در ایران. اینجا کسی را نداشتم،می ترسیدم. اگر هم به ایران برمی گشتم حتما پدر و مادرم و مسعود مانع می شدند. اما واقعا دلم نمی خواست از مسعود دیگری داشته باشم. با حال بدم رفتم سراغ اینترنت و راه های سقط جنین را سرچ کردم اما چیز زیادی دستگیرم نشد. همیشه در مورد مسائل‌مربوط به کم اطلاعات بودم ، از دست خودم حرصم در آمده بود. چهار روز از خانه خارج نشده بودم و چهار روز به همین ترتیب گذشت. گوشیم خاموش بود فقط گاهی روشن می کردم و به مادرم خبر سلامتیم را می دادم و احوال ریحانه را می پرسیدم. از‌حرف های مادرم معلوم بود مسعود به آن ها نگفته است. خانه ام بهم ریخته و نامرتب شده‌ بود ، خودم رنگ پریده بودم و در این چهار روز غذای درست و حسابی نخورده بودم ، و ضعف‌ و بی حالیم مضاعف ‌شده بود. صدای چرخاندن کلید درب خانه را شنیدم.فقط عاطفه کلید اضافه داشت. اصلا تحمل دیدنش را نداشتم. 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆 از اتاقم داد زدم: _مگه نگفتم برو و دیگه اینجا پیدات نشه چرا نمی فهمی؟ از در نیمه باز اتاقم داخل شد. چشم هایم می دید‌ش اما مغزم درک نمی کرد. مسعود بود ... در چهارچوب در‌ ایستاده‌ و نگاهم می کرد. با دیدنش‌تمام وجودم نفرت شد.. آن شب در ویلای شمال... خاطرات شرکت... کلمه ی "مسعود جان"... خنده های عاطفه... همه و همه به مغزم هجوم آورد. +سلام... چه بلایی سرت اومده؟ چت شده تو؟... جوابش را ندادم ، به سختی از جایم بلند شدم ، از عصبانیت می لرزیدم ، مسعود به طرفم آمد ، آرام بازوهایم را تکان می داد. +شیرین چی شده؟ اون حرف ها چی بود زدی؟ زودتر از این نمی تونستم بیام... مردم که،حرف بزن. با تمام تنفرم نگاهش کردم ... این بار نگذاشتم احساساتم بر من غلبه کند ، باید بعد از ده سال حرف دلم را می زدم . _ازت متنفرم مسعود... از تو و اون متاسفم که ده سال زنت بودم و تو با عاطفه خوش بودی آره درست شنیدی... نه تو رو میخوام... نه بچتو.. فریاد می زدم ، طوری که گلویم درد گرفته بود : _دیگه نمی خوام ببینمت... مسعود تو... اولش نفهمیدم چی شد!!!!! فقط صورتم به شدت می سوخت. محکمی خورده بودم. +خفه شو... به چه حقی این حرف ها رو می زنی؟ دیگه صدای مسعود رو نشنیدم ، به سمتش حمله کردم و با تمام قدرت می زدمش ، هرچند ضربه های بی جان من بدن قوی او را تکان هم نمی داد. مسعود مچ دستانم را گرفت ، دردم گرفته بود... +شیرین بد حرفی زدی... بد ‌تهمتی ‌زدی بهم... با همه ی ادا اصولات کنار اومدم ، الانم نگران سلامتیت بودم که اومدم... وگرنه خیلی وقته فقط دارم تحملت می کنم . مچ دستم درد می کرد و مسعود به حرفش ادامه داد: +حق نداری به بچم آسیب‌برسونی وگرنه بد میبینی !!! حالیت شد؟ _دستم رو شکوندی لعنتی ... ولم کن +حالیت شد؟ چاره ای نداشتم : _آره ولم کن... دستمو رها کرد... هر دو نفرمون نفس نفس می زدیم ، این اولین دعوای محکم بین ما بود. هر دو حرف هایی که سال ها در‌دلمون بود به زبان آورده بودیم ، حرف گفته شده را نمی شود پس گرفت . مسعود کیفش را برداشت و با سرعت به سمت در‌ رفت. ایستاد و با صدای بلند گفت: +یه تار‌مو از سر بچه کم بشه پدرتو در میارم اینو تو اون مغز فرو کن جول و پلاستم جمع کن برگرد ایران،بهم گفتن که برای این هلندی ها چه هایی اومدی ... حرفی برای گفتن نداشتم... فقط رفتنش را نگاه کردم ... او رفت و صدای ضجه های من در خانه پیچید ... ... ✍صالحه کشاورز معتمدی 📤 ═══••••••○○✿ @saritanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤚سلام آقای من❤️ 🤚سلام پدر مهربانم با چه رویی بنویسم که بیا آقا جان شرم دارم خجلم من زِ شما آقا جان چه کریمانه به یاد همه‌ی ما هستی آه از غفلت روز و شب ما آقا جان @saritanhamasir 🤲🏻
࿐᪥•❣﷽❣•᪥࿐ 📝 ✍پیامبر رحمت (ص)⇩ : ❤️↫◄ براى هر حاجتى كه داريد، حتى اگر بند كفش باشد، دست خواهش به سوى عز و جل دراز كنيد؛ زيرا تا او آن را آسان نگرداند، آسان (برآورده) نشود.🌹 ‌ 📚 {بحار:۹۳/۲۹۵/۲۳} ╔ ✨✨ ══ 💥 ೋ•══╗ @saritanhamasir ╚══•ೋ💥 ══ ✨✨ ╝