🔴 چرا جاهلان نباید امر به معروف و نهی از منکر کنند؟
🔻عموم فقهای شیعه، چهار شرط برای وجوب امر به معروف و نهی از منکر در نظر گرفتند:
1️⃣ شرط اول: شناخت معروف و منکر؛ یعنی کسی که میخواهد امر و نهی کند، باید معروف و منکر را بشناسد. بداند چه چیزی معروف و چه چیزی منکر است.
2️⃣ شرط دوم: شخص مورد نظر بر منکر اصرار داشته باشد.
3️⃣ شرط سوم: احتمال تاثیر بدهد.
4️⃣ شرط چهارم: برای فرد و جامعه مفسدهای نداشته باشد.
🔹هر چهار شرط، بالاخص شروط اول و چهارم، نیاز به شناخت و آگاهی و بصیرت دارد. چنانچه یک فرد بدون آگاهی و بصیرت، بخواهد اقدام کند سود که نمیرساند، بلکه ضربه و خسارت وارد میکند. لذا آنانیکه دچار جهل هستند و معروف و منکر را نمیشناسند، عوامل و ریشهها را نمیشناسند، نباید امر و نهی کنند. نه اینکه، تکلیف از گردن جاهل ساقط است، بلکه این جاهل نیاز به فکر و عقل و مطالعه و تحقیق و ... دارد تا بصیرت کسب کند.
🔻استاد شهید مطهری(ره) در این زمینه میفرماید: «ما که تا حالا همه اش امر به معروف و نهی از منکر کردن ما در اطراف دکمه لباس مردم بوده است. در اطراف بند کفش و موی سر مردم و دوخت لباس مردم بوده است. ما معروف و منکر نمی شناسیم چی است.
🔹- ما معروف ها را به جای منکر می گیریم و گاهی وقتها منکرها به جای معروف می گیریم. همین بهتر که ما جاهل ها امر به معروف و نهی از منکر نکنیم. چه منکرها که به نام امر به معروف و نهی از منکر به وجود نیامد.
🔸- آگاهی، بصیرت، خبرت و خبرویت می خواهد. دانایی، روانشناسی و جامعه شناسی میخواهد تا آدم بفهمد چه چیزی را امر به معروف و نهی از منکر کند. یعنی تا راه معروف را تشخیص بدهد و ببیند معروف کجاست. منکر را تشخیص بدهد و ریشه آن را به دست بیاورد ببیند از کجا این منکر سرچشمه می گیرد.
🔹- لذا ائمه دین فرموده اند جاهل بهتر است امر به معروف و نهی از منکر نکند. چون «لانه ما یفسده اکثر مما یصلح».
🔸- چون جاهل وقتی می خواهد امر به معروف و نهی از منکر کند، می خواهد بهتر کند، بدتر می کند.
🔹-این وظیفه هم ساقط نمی شود. نمی توانیم بگوییم چون ما جاهلیم پس وظیفه از ما ساقط شد. گفتید جاهلها امر به معروف و نهی از منکر نباید بکنند، ما هم که جاهلیم امر به معروف و نهی از منکر از ما ساقط شد، نه! مگر نمی دانم و نمی فهمم در دنیا عذر است؟ خدا این مغز و عقل را برای چه آفریده است؟ برای این که بفهمید، موشکافی و تحقیق کنید و بفهمید. به تو می گوید چرا نفهمیدی؟ نفهمیدم و نمی دانستم عذر نشد. چرا نرفتی بفهمی و بدانی؟»
⚫️ @saritanhamasir
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
یا حسین: ❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ #دختر_شینا ✫⇠قسمت : 99 ت
یا حسین:
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
✫⇠ #دختر_شینا
✫⇠قسمت : 100
هول برم داشت. سرم گیج رفت.
خودم را باختم. فکرم رفت پیش صمد و بچه ها. پرسیدم: «چی شده؟! اتفاقی افتاده؟!»
زن که فهمید بدجوری حرف زده و مرا حسابی ترسانده.
شروع کرد به معذرت خواهی. واقعاً شوکه شده بودم.
به پِت پِت افتادم و پرسیدم:
«مادرم طوری شده؟! بلایی سر بچه ها آمده؟! نکند شوهرم...»
زن دستم را گرفت و گفت: «نه خانم محمدی، طوری نشده.
اتفاقاً حاج آقا خودشان تماس گرفتند. گفتند قرار است توی همین هفته مشرّف شوند مکه.
خواستند شما زودتر برگردید تا ایشان کارهایشان را انجام دهند.»
زن از پارچ آبی که روی میز بود برایم آب ریخت. آب را که خوردم، کمی حالم جا آمد.
فردای آن روز با هواپیما برگشتیم تهران. توی فرودگاه یک پیکان صفر منتظرمان بود. آن وقت ها پیکان جزو بهترین ماشین ها بود.
با کلی عزت و احترام سوار ماشین شدیم و آمدیم همدان.
سر کوچه که رسیدیم، دیدیم جلوی در آب و جارو شده.
صمد جلوی در ایستاده بود. خدیجه و معصومه هم کنارش بودند.
به استقبالمان آمد. ساک ها را از ماشین پایین آورد و بچه ها را گرفت.
روی بالکن فرش پهن کرده بود و حیاط را شسته بود.
باغچه آب پاشی شده و بوی گل ها درآمده بود. سماوری گذاشته بود گوشه بالکن.
برایمان چای ریخت و شیرینی و میوه آورد. بچه ها که از دیدنم ذوق زده شده بودند توی بغلم نشستند.
صمد بین من و مادرش نشست و در گوشم گفت: «می گویند زن بلاست. الهی هیچ خانه ای بی بلا نباشد.»
زودتر از آن چیزی که فکرش را می کردم، کارهایش درست شد و به مکه مشرّف شد.
موقع رفتن ناله می کردم و اشک می ریختم و می گفتم: «بی انصاف! لااقل این یک جا مرا با خودت ببر.»
گفت: «غصه نخور. تو هم می روی. انگار قسمت ما نیست با هم باشیم.»
رفتن و آمدنش چهل روز طول کشید. تا آمد و مهمانی هایش را داد، ده روز هم گذشت.
هر چه روزها می گذشت، بی تاب تر می شد. می گفت: «دیگر دارم دیوانه می شوم. پنجاه روز است از بچه ها خبر ندارم.
نمی دانم در چه وضعیتی هستند. باید زودتر بروم.»
بالاخره رفت. می دانستم به این زودی ها نباید منتظرش باشم. هر چهل و پنج روز یک بار می آمد.
یکی دو روز پیش ما بود و برمی گشت.
تابستان گذشت. پاییز هم آمد و رفت. زمستان سال 1364 بود.
بار آخری که به مرخصی آمد، گفتم: «صمد! این بار دیگر باید باشی. به قول خودت این آخری است ها!»
قول داد. اما تا آن روز که ماه آخر بارداری ام بود نیامده بود.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
🎀 @saritanhamasir 🎀
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
یا حسین: ❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ #دختر_شینا ✫⇠قسمت : 100
یا حسین:
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
✫⇠ #دختر_شینا
✫⇠قسمت : 101
شام بچه ها را که دادم، طفلی ها خوابیدند. اما نمی دانم چرا خوابم نمی برد.
رفتم خانه همسایه مان، خانم دارابی، خیلی با هم عیاق بودیم، چون شوهر او هم در جبهه بود،
راحت تر با هم رفت و آمد می کردیم. اغلب شب ها یا او خانه ما بود یا من به خانه آن ها می رفتم.
اتفاقاً آن شب مهمان داشت و خواهرشوهرش پیشش بود. یک دفعه خانم دارابی گفت: «فکر کنم امشب بچه ات به دنیا می آید. حالت خوب است؟!»
گفتم: «خوبم. خبری نیست.»
گفت: «می خواهی با هم برویم بیمارستان؟!»
به خنده گفتم: «نه... این دفعه تا صمد نیاید، بچه دنیا نمی آید.»
ساعت دوازده بود که برگشتم خانه خودمان. با خودم گفتم: «نکند خانم دارابی راست بگوید و بچه امشب دنیا بیاید.»
به همین خاطر همان نصف شبی خانه را تمیز کردم. لباس و وسایل بچه را آماده گذاشتم. بعد رفتم، بخوابم.
اما مگر خوابم می برد. کمی توی جا غلت زدم که صدای در بلند شد. خوشحال شدم. گفتم حتماً صمد است.
اما صمد کلید داشت. رفتم و در را باز کردم. خانم دارابی بود. گفت: «صدای آژیر آمبولانس شنیدم، فکر کردم دردت گرفته، دنبالت آمده اند.»
گفتم: «نه، فعلاً که خبری نیست.»
خانم دارابی گفت: «دلم شور می زند. امشب پیشت می مانم.»
هنوز نیم ساعتی نگذشته بود که حس کردم واقعاً درد دارد سراغم می آید. یک ساعت بعد حالم بدتر شد.
طوری که خانم دارابی رفت خواهرشوهرش را از خواب بیدار کرد، آورد پیش بچه ها گذاشت.
ماشینی خبر کرد و مرا برد بیمارستان. همین که معاینه ام کردند، مرا فرستادند اتاق زایمان و یکی دو ساعت بعد بچه به دنیا آمد.
فردا صبح همسایه ها آمدند بیمارستان و آوردندم خانه. یکی اتاق را تمیز می کرد،
یکی به بچه ها می رسید، یکی غذا می پخت و چند نفری هم مراقب خودم بودند.
خانم دارابی کسی را فرستاد سراغ شینا و حاج آقایم. عصر بود که حاج آقا تنهایی آمد.
مرا که توی رختخواب دید، ناراحت شد. به ترکی گفت: «دختر عزیز و گرامی بابا!
چرا این طور به غریبی افتادی. عزیزکرده بابا! تو که بی کس و کار نبودی.»
بعد آمد و کنارم نشست و پیشانی سردم را بوسید و گفت: «چرا نگفتی بچه ات به دنیا آمده. گفتند مریضی! شینا هم حالش خوش نبود نتوانست بیاید.»
همان شب حاج آقایم رفت دنبال برادرشوهرم، آقا شمس الله که با خانمش همدان زندگی می کردند.
خانم او را آورد پیشم. بعد کسی را فرستاد دنبال شینا و خودش هم کارهای خرید بیرون را انجام داد.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
🎀 @saritanhamasir 🎀
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
recording-20220809-203938.mp3
3.5M
🌷 کمی نزدیک تر شدن به مولا...
🔹 جلسه دوازدهم: فهم قدرت و مهربانی خدا
🎙حاج آقا حسینی
🚩 هیات مجازی تنهامسیرآرامش
▪️@saritanhamasir
4_6014860681663220552.mp3
14.15M
◾️روضه شب دوازدهم #محرم
|روضه حضرت زینب (س)
🎙حجتالاسلام میرزا محمدی
🚩 هیئت مجازی #تنهامسیرآرامش
▪️@saritanhamasir
ݥــــَـــجݩــۅݩ أݪـځـــــُـــښینٍْ؏_۲۰۲۱_۰۸_۲۰_۲۰_۳۸_۳۷_۴۰۸.mp3
8.73M
🔳 #زمینه #محرم
"شب دوازدهم"
با کلام ب لشکر زدن عمه هام
دستامون بسته بود توی شهر شام
شام نشد حریف منو گریه هام...
🎤حاج محمود کریمی
شهادت امام سجاد علیه السلام تسلیت باد.
🚩 هیئت مجازی #تنهامسیرآرامش
◾️@saritanhamasir
سلام ای همه هَستیَم، تمام دلم
سلام ای که به نامت، سرشته آب و گلم
سلام حضرت دلبر، بیا و رحمی کن
به پاسخی بنوازی، تو قلب مشتعلم
امام خوب زمانم هر کجا هستید
با هزاران عشق و ارادت سلام
#سلام_علی_آل_یاسین
◾️@saritanhamasir
4_316096514810183770.mp3
1.82M
❇️ قرائت دعای "عهــــد"
🌹"روز شانزدهم"
🗓شروع چله : ۱۴۰۱/۴/۵
✍ #نکات_دعای_عهد 16
«دفاع عاشقانه»💕
🍃عهد می کنیم که از امام زمان حمایت کنیم؛ وَالْمُحامینَ عَنْه؛خدایا مرا در زمره مدافعین ولایت و امامت قرار بده!
💖 حمایت از حریم "ولایت" در حقیقت دفاع از حریم خداوند است و این دو، از هم جدا نیستند.
📝 و از بهترین شیوه هاى حمایت و دفاع اینه که مردم را نسبت به «جایگاه و عظمت ولایت» آشنا کنیم.
🌴 مانند فاطمه زهرا(س)، آغازگر دفاع از حریم ولایت، که از این شیوه بهترین بهره ها را برد...
🌸و در قالب هاى مختلف، عظمت و جایگاه رفیع و بلند امامت را بیان کرد ودر راه حمایت از جایگاه ولایت به شهادت رسید...
🌷 @saritanhamasir
.
یوسفترین نشانه یعقوبِ اهل بیت
شــد پاره پاره قَلب زلیخا ظهور کن
با پرچَمی که نامِ حسیــن اسٺ نقشِ آن
با مَشک ساقــی از دلِ دریا ظهور کن
#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
.
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
#کنترل_ذهن برای تقرب 47 #درس_چهل_وهفت " #نقدی_بر_قانون_جذب " بخش دوم 🔶 گفتیم که بین مباحث کنترل ذ
#کنترل_ذهن برای تقرب 48
#درس_چهل_وهشتم
" #نقدی_بر_قانون_جذب "
بخش سوم
🔷 در مورد قانون جذب یه نکته ای رو باید توجه کرد.
👈 اصل قانون جذب حرف درستیه و انسان با قدرت ذهن خودش میتونه اتفاقات بزرگی در عالم هستی رقم بزنه.
اصلا همون اول بحث هم ما در مورد قدرت ذهن صحبت کردیم. در این زمینه آیات و روایات زیادی وجود داره.
✅ بنابراین اگه ما بحث قانون جذب رو نقد میکنیم به این معنا نیست که داریم به طور کامل اون رو کنار میذاریم.
اما....
🔴 اما موضوع اینه که قانون جذبی که توسط خیلی از افراد روانشناس گفته میشه حرفای واضحی نیست.
👈 یعنی هر کسی بنابرسلیقه خودش یه تعریفی از قانون جذب ارائه میکنه. حد و مرز مشخصی هم برای قدرت ذهن تعریف نمیکنن و صرفا یه سری حرفای کلی و ظاهرا جذاب میزنن.
🔴 بعضیاشون که کلا ضد دین هستن و از قانون جذب حرف میزنن
🔴 بعضیاشون هم یه ذره دینی هستن و مخالفت جدی با دین ندارن
🔴 بعضیاشون هم که کلا لابلای هر جمله ای که میگن چهار تا آیه و روایت قاطی میکنن تا ظاهری مذهبی پسند پیدا کنه!
💢 الان چیزی که به نام روانشناسی اسلامی در کشور مطرح هست همین مشکل رو داره.
همون مبانی غربی رو میارن و چند تا آیه و روایت قاطیش میکنن و میگن حالا شد روانشناسی اسلامی!
😒
👈 بابا اون مبناش غربیه! نمیشه که با این جور کارا اسلامی بشه. اصلا نگاه غرب به انسان یه نگاه حیوانی هست. معلومه روش های غربی در روانشناسی برای انسان ها جواب نمیده.
✅ اما روانشناسی اسلامی واقعی مبنای نگاهش به انسان اینه که انسان بر خلاف حیوان میتونه علاقه های خودش رو مدیریت کنه.
✔️ برای همین مباحث تنهامسیر انقدر عمیق و دقیق مشکلات انسان ها رو حل میکنه. چون مبناش کاملا دینی هست
💢 بنابراین یه موقعی فریب افرادی که ظاهر دینی دارن و بحث #قانون_جذب رو ترویج میکنن نخورید. ممکنه بعضیاشون حتی عمامه هم داشته باشن!
فرقی نمیکنه. به هر جهت همه اینا با "مبانی غربی" دارن میرن جلو
🚨 پس اولا قانون جذب یه سری حرفای مبهمه که هر کسی بنابه شرایط خودش ترویجش میکنه.
🚨 دوم اینکه قانون جذب یه مطلب #ناقص هست.
👈 در واقع دنیا دارای قوانین متعددی هست که فقط یکیش قانون جذبه. اما مروجین قانون جذب طوری حرف میزنن که انگار هست و نیست فقط همین یه قانون در دنیا وجود داره و هیچ وقت هم نقض نمیشه!
✅ در حالی که خداوند قوانین متعددی در جهان قرار داده و اصلا اینطور نیست که انسان هرچی که فکر کنه به همون برسه.
✔️ بلکه قانون "مقدرات الهی" تعیین میکنه که انسان تا چه حدی و چه مقدار میتونه به اون چیزی که فکر میکنه برسه.
✅ اتفاقا دین ما خیلی واضح در مورد قانون جذب صحبت کرده
مثلا امام صادق علیه السلام میفرماید: تفکر در نیکی ها انسان را به سوی نیکی و عمل به آن میکشاند.
وسائل الشيعة، ج 15 ، ص 196
🔷 و روایات دیگه ای که در این زمینه هست. ولی هیچ وقت نباید #امتحانات الهی و #مقدرات خداوند رو در این باره فراموش کنیم.
🔴 قانون جذب میگه اگه کسی بدبخت هست و مشکل داره به خاطر اینه که هی به مشکلات فکر کرده!
💢 خب اگه اینجوری باشه که ما دیگه وظیفه ای نسبت به مظلومین دنیا نداریم. حتما اونا فکرای بد کردن که آمریکایی ها و صهیونیست ها دارن نابودشون میکنن!
😒
اتفاقا تفکر ناقص جذب خیلی مورد استقبال آمریکایی ها و صهیونیست ها قرار گرفته! با این حرفا خیلی راحت میتونن مردم جهان رو خام کنن و به اهداف شومشون برسن!