تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
)✿❥◆◎◈◆❥✿⛱ ⚜ ✿○○••••••══ 🖋 به نام مهربانترین ... 📗داستان #خیانت_شیرین 📌#قسمت_هفدهم نمی توانستم اف
✿❥◆◎◈◆❥✿⛱
⚜
✿○○••••••══
🖋 به نام مهربانترین ...
📗داستان #خیانت_شیرین
📌#قسمت_هجدهم
...چند ساعت بعد از رفتن مسعود زنگ در به صدا در آمد در را که باز کردم کسی پشت در نبود فقط یک مقدار خوراکی پشت در گذاشته شده بود.
بعد از دعوای با مسعود این حس تنفر در من ایجاد #قدرت کرد ، خودم را جمع و جور کردم با مادرم تماس گرفتم و گفتم که به ایران برمی گردم.
چند روز بعد بی سر و صدا راهی تهران شدم.
دلم برای ریحانه و خانواده ام #تنگ شده بود.
از اختلافمان چیزی به مادرم نگفتم اما از حال و احوالم همه چی کاملا مشخص بود.
رابطه ی مادر و پدرم با مسعود بهتر از من بود او را خیلی #قبول داشتند چون این موضوع را می دانستم مانند بقیه ی دختر ها خودم را برای پدر ومادرم لوس نکردم ، ریحانه را برداشتم و به خانه ی خودم رفتم .
یقین داشتم که دیگر نمی توانم به این زندگی #ادامه بدهم اما از ترس مسعود از سقط بچه گذشتم .
در تهران هم به شرکت نرفتم
این جا هم کسی سراغم را نگرفت
حتما مسعود به آن ها گفته بود که سراغ من نیایند .
چندباری مادر مسعود زنگ زد اما جواب سر بالا دادم حتی با پدرش آمدند و حرف زدند که "چرا پیش ما نمیایی ؟! مگه چه چیزی شده ؟! " و از این جور تعارف ها ...
به آن ها هم جواب درستی ندادم .
گاهی دلم برای مسعود تنگ می شد اما وقتی یاد کارهایش می افتادم به خودم نهیب می زدم .
مسعود هرروز با ریحانه تماس تصویری و تلفنی برقرار می کرد.
می توانم بگویم بهترین بابای دنیاست اما...
وارد ماه هفتم حاملگیم شده بودم شکمم در آمده بود دیگر لباس گشاد هم چاره ی کارم نبود به ناچار به مادر و مادرشوهرم گفتم که باردارم ، آن ها کلی خوشحال شدند .
مادرشوهرم می گفت :
_ گوش مسعود و می پیچونم که تو رو با این وضع ول کرده و رفته اونور آب ...
مسعود برای زایمانم برگشت ایران اما به خانه نیامد .
بعد از عمل وقتی به هوش آمدم #دیدمش...
کنج اتاق ایستاده بود و سرش را پایین انداخته بود ...
از شدت #دلتنگی اشک هایم روی صورتم می ریخت ...
اما ...
غرورم اجازه نمی داد چیزی بگویم .
نگاهم کرد نمیدانم چند دقیقه بهم خیره ماندیم ...
اما هیچ کدام نه حرفی زدیم و نه حسی رد و بدل شد فقط یک نگاه بود که تفسیری برایش نداشتم ...
فرزند دومم هم دختر بود .
مسعود که عاشق دختر بچه هاست اما من ته دلم پسر می خواست .
وقت ملاقات اتاقم شلوغ شد
همه از اسم بچه می پرسیدند
مسعود با خنده گفت :
+ اسم دخترمو #نازنین گذاشتم .
من #شوکه بودم ، حتی نظر مرا نپرسید .
خواهرش گفت :
+ داداش یک اسم جدیدتر میذاشتی حداقل ...
اما مسعود با عشق دخترمان را می بوسید و #نازنین_زهرا صدایش می زد.
فضا کمی #سنگین بود هر دو خانواده فهمیده بودند که بین ما شکرآب هست اما کسی چیزی به زبان نمی آورد.
آنروز بعد از هفت ماه مسعود را فقط چند دقیقه دیدم ...
یک هفته بعد از تولد نازنین زهرا پدر مسعود شناسنامه ی بچه را آورد .
شرمنده بود ...
موقع رفتن گفت :
+چیزی لازم نداری شیرین جان ؟
_نه بابا ممنونم همه چیز هست ...
همه چیز بود ...
مسعود دائم حسابم را شارژ می کرد.
چند بار خانواده ها واسطه شدند که این مشکل حل شود اما هر دو از هم #فراری بودیم.
از مادر مسعود شنیدم که عاطفه هم به ایران برگشته .
پشت تلفن برایم کلی تعریف عاطفه را کرد :
+چه خانومی شده واسه خودش
اصلا اون عاطفه ی قبل نیست ...
تازه داشتم نرم می شدم که با شنیدن این حرف آتش زیر خاکسترم دوباره شعله کشید.
بعد از زایمان کمی اضافه وزن داشتم و برای روی فرم آمدن هیکلم هفته ای چند روز باشگاه می رفتم .
خودم را با باشگاه و آرایشگاه رفتن سرپا نگه میداشتم .
هرچه که می شنیدم عاطفه محجبه تر شده حال من بدتر می شد و من بی حجاب تر می شدم.
نازنین زهرا ۵ ماهه بود که پدرشوهرم #فوت کرد .
برای تشییع #باید می رفتم .
از اینکه تازه موهایم را رنگ کرده بودم ته دلم خوشحال شدم .
قبل از رفتن به منزل آن ها لباس مشکی زیبایی برای خودم و دو تا دخترهایم خریدم ،هر سه با هم ست بودیم .
شیک و مرتب رفتم منزل پدر خدابیامرز مسعود.
قیامتی بود ...
مادر و خواهرهایش مرا که دیدند صدای ضجه هایشان بلندتر شد.
خودم هم از ته دل غمگین بودم اما #هیجان دیدن مسعود بر غم دلم غلبه داشت .
سرم پایین بود که سینی چای جلویم گرفته شد .
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
#ادامه_دارد ...
✍صالحه کشاورز معتمدی
═══••••••○○✿ @saritanhamasir
اےظهورتدردهارابہتریندرمان،بیــــا💔
#سلام_علی_آل_یاسین
⚫️
.
سَلامٌ عليٰ آلِ يٰس ...
پدرمهربانم، سلام ...
▪️#آجرك_الله_يا_بقية_الله
#اربعين_فقط_دعاي_بر_فرج
#پدر_مهربانم
هر سال این روزها که میرسید،
کولهپشتی ام را آماده میکردم برای سفر،
به شوق اینکه در جاده کربلا
با شما هم قدم شوم؛
به شوق اینکه همصدا با شما
زیارتنامه اربعین بخوانم ...
امسال اما؛
اربعین را باید
با خاطره و حسرت سر کنم...
نمی دانم کدام گناه بزرگم،
رزق اربعینم را بُرد؛
اما میدانم هرچه باشد
کَرَم شما از گناه من بزرگتر است.
از کرم و مهربانی ات،
بگذار دوباره با شما هم سفر شوم!
#سلام_علی_آل_یاسین
#دستم_بگير_اي_دستگير_كريم
▪️يا رب الحسين بحق الحسين
▪️إشف صدر الحسين #بظهور_الحجة
❤️ @saritanhamasir
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
#کنترل_ذهن برای تقرب 60 #درس_شصت 🔴 گفتیم که دشمنان بشریت یعنی صهیونیست ها چون قدرت مدیریت ندارن و
به نام خـــدای جان و خرد
سلام و عصر بخیر خدمت شما تنهامسیری های نازنین🌷
ان شالله که آماده باشید تا درس جدید کنترل ذهن رو تقدیم حضورتون کنیم.
✅ درسهای قبل رو هم یه مروری بکنید تا توی ذهنتون تثبیت بشه.
سعی میکنیم زیاد توی کانال مطالب متنوع نذاریم که تمرکز ذهنی تون بهم نخوره.👌
#کنترل_ذهن برای تقرب 61
#درس_شصت_و_یک
در مورد این صحبت کردیم که ما باید مراقب ذهنمون باشیم که خیلی از افکار منفی واردش نشه.
🍒 اونوقت میوه و ثمره کنترل ذهن چه خواهد بود به نظرتون؟
🔵 یعنی وقتی که آدم خیلی مراقب ذهنش باشه چی میشه؟
خوب دقت کنید!
میوه بحث کنترل ذهن اینه:
🌷 سوء ظن به خدا یه لحظه هم به ذهنمون نیاد....
"حتی یه لحظه هم فکر نکنیم که تنهاییم..."
💕 یه لحظه هم فکر نکنیم که خدا ما رو ول کرده...
یه لحظه هم به ذهنمون خطور نکنه که خدا ما رو کم دوست داره....💖
⭕️ اگه ذره ای از این مدل افکار توی ذهنمون اومد معلومه که سوء ظن داریم به خدا
معلومه که کنترل ذهنمون در مسیر درستی نبوده...
💥💖حسن ظن داشتن به خدا شیرین ترین میوه عالم هست...
🔴 میدونید روزانه چندین بار ما این گناه بزرگ رو مرتکب میشیم که سوء ظن به خدا پیدا میکنیم؟
میدونید تمام استرس ها و ناراحتی ها مال ذهنی هست که رفته سراغ سوء ظن به خدا!
😒
چقدر بده آدم سوء ظن به مولای خودش پیدا کنه....
✔️ بذارید امروز یه دعای مهم رو با هم مرور کنیم.
🌷 خدایا همین الان سوء ظن ما رو نسبت به خودت پاک کن..😓
ابلیس!
🚨 ابلیس لعنت الله علیه بیشترین زورش رو هم دم مرگ میزنه!
🔴 یه کاری میکنه که وقتی داری جون میدی، موقع درد جون دادن
میگه ببین! ببین خدا باهات چیکار کرده👿
💢 اونجا کافیه یه لحظه آدم بدبین بشه به خدا... تموم شد..
کافر و بدبخت شد...
عزیز دلم، جلوش بایست...🚧
وسوسه اصلی شیطان توی ذهن انسانه.😒
میزنه...
⭕️ دائما وسوسه میکنه...
✅ دینداری دقیقا همینجاست.
معنویت همینجاست..
💢 تهش تو به خدا سوء ظن داری یا نه؟
اگه پر از گناه و آلودگی هستی بازم حسن ظن داشته باش به مولای خودت...😌
بگو خدایا تو که وضعیتم رو میدونی. خودت برای گناهام یه فکری کن
من دست از حسن ظن به تو بر نمیدارم...😭
🔷🔶🔹🔸
#شرح_نامه۳۱
نهجالبلاغه
📌قسمت ۱۴۹
❣امیرالمومنین علیهالسلام در بيست و هفتمین توصیه می فرماید:
✨سَلْ عَنِ الرَّفِيقِ قَبْلَ الطَّرِيقِ، وَعَنِ الْجَارِ قَبْلَ الدَّارِ
💠«پيش از سفر ببين که هم سفرت کيست و پيش از انتخاب خانه ببين که همسايه ات کيست»
✍اين سخن امام عليه السلام واقعيتى است که بارها مردم آن را تجربه کرده اند، زيرا به هنگام سفر غالبا پرده ها کنار مى رود و درون اشخاص ظاهر مى شود; اگر هم سفر انسان آدمى نادرست و بى تقوا يا بخيل و سنگدل يا بدخلق باشد آرامش را به کلى از او سلب مى کند همچنين همسايگان بد سبب سلب آرامش از انسان حتى در خانه او هستند.
🚩 @saritanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥برو به ملکه ات بگو....
🔹ایران ما بیبی مریم رو داشت که نوچههای ملکه انگلیس رو مثل سگ از ایران پرت کرد بیرون
🚩 @saritanhamasir
سلام بزرگواران ، عصرتون بخیر
🔶 یه نکته
تقریبا برعکس تمام حرفایی که توی رسانه ها گفته میشه مشکل اصلی کمبودهای عراق نیست
💢 تمام سختی و هزینه های سفر مربوط به ایرانه.
از مرز که رد شدید یه دفعه ای تمام مشکلات حل میشه.
توی عراق هم بر عکس حرفایی که گفته میشه آب و غذا و امکانات فراوان هست.
هرچی کمبوده مربوط به مرزهای ایران هست.
❇️ البته مسئولین و مرزبانان هم بنده های خدا خیلی تلاش میکنند ولی معلوم نیست چرا انقدر عبور از مرز سخت و طاقت فرساست.
مردم عراق واقعا با تمام وجود برای اربعین تلاش میکنند.
و یک نکته تلخ!
❇️ توی عراق مردم تمام سال رو کار میکنند و کسب درامد میکنن تا توی ده روز اربعین خرج کنند
⭕️ ولی توی ایران برخی شرکت های بیمه ای و هواپیمایی و اتوبوسی و برخی مسئولین میخوان خرج کل سالشون رو توی این ده روز از مردم در بیارن!
🔶 خب معلومه امام زمان که تشریف میارن مرکز حکومتشون رو عراق قرار میدن....
البته از موکب داران و مرزداران عزیز تشکر میکنیم که با تمام وجود تلاش میکنند🌷🌷🌷
✨﷽✨
🏴قابل توجه کسانی که از قافله اربعین جا ماندند!
✍امام باقر عليه السلام:
نيّت مؤمن از عمل او بهتر است زيرا (فرد مؤمن) کار خوبي را نيّت مي کند که به (انجام دادن) آن نمي رسد. و نیت کافر بدتر از عمل اوست، زيرا قصد و آرزوي کار بدي را مي کند که به (انجام دادن) آن نمي رسد. به همين دليل است که خداوند، مردم را روز قيامت بر اساس نيّت هايشان محشور مي گرداند.
امام صادق عليه السلام خود را در زمرهي شهداي کربلا شمرده اند: "من خود را خارج از شهداي دشت کربلا نمي دانم و پاداشم را کمتر از آنها نمي شمارم، زيرا نيّت من اين است که اگر آن روز را درک مي کردم امام حسين عليه السلام را ياري مي نمودم. و هم چنين شيعيان ما شهيدان (محسوب) هستند هرچند که در بسترهايشان از دنيا بروند.
💥اميرالمؤمنين علیه السلام فرمودند:
کسي که ما را به قلبش دوست بدارد و با زبانش ياري کند و همراه ما با دشمنان ما بجنگد، پس (در قيامت) با ما و در درجهی ما خواهد بود. وکسي که ما را دوست داشته باشد و با زبانش ياري کند، ولي همراه ما با دشمنان ما نجنگد، در درجهي پايين تري قرار دارد.
📚منابع:
1- وسائل الشيعه ج1 ص39 ح 17
2- وسائل الشيعه ج1 ص 34
3- مکيال المکارم ج2 ص228 به نقل ازشرح صحيفه سجّاديّه سيّدنعمت اللّه جزایری
4- بحارالانوار ج 44 ص 286
@saritanhamasir