یه سوال از شما بپرسم.
❇️ به نظرتون الان اینکه نظام جمهوری اسلامی بر حق هست موضوع روشنی هست یا نه؟ اینکه ما باید حرف خدا رو گوش بدیم حق هست یا نه؟ اینکه دین اسلام بهترین دینه روشن هست یا نه؟
بله؟
بله این روشن هست ولی بعد از جهاد تبیین.
👈🏼 اساسا دین یه موضوع پیچیده هست و به خاطر همین پیچیدگی لازمه که تبیین بشه. اگه دین ساده بود که همه میپذیرفتن.
اما چون دین پیچیده هست نیاز به جهاد تبیین مشخص میشه.
🔸 وقتی جهاد تبیین نباشه آدم ها نسبت به دین هی دچار سوء تفاهم میشن
❇️ ما به لطف خدا برنامه داریم از این بحث یه مسابقه بذاریم. ببینیم کی بهتر گوش داده.
و اینکه مطالب این دوره واقعا طلا هست. اگه بتونید خلاصه برداری هم کنید که خیلی بهتره.
🔶 هر قسمتی رو که گوش کردید میتونید نکات جذاب و مهمش رو به همراه استیکرگذاری مناسب و دسته بندی خوب برامون ارسال کنید تا همه در جریان فضای بحث قرار بگیرند
007.mp3
زمان:
حجم:
1.98M
#جهاد_تبیین 7
🔶 سیستم خدا اینه که شرایط رو برای آدم ها پیچیده میکنه که امتحانشون کنه
چند داستان جالب از زمان اهل بیت علیهم االسلام
استاد پناهیان
تنهامسیری شوید 👇
🇮🇷 @tanhamasiraaramesh
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
🏖 ✤ ⃟⛱ ⃟⃟ ⃟❀᪥✾✤❀ 🖋به نام خداوند مهر آفرین ... 📕داستان #حضرت_دلبر 🔍 #قسمت_چهاردهم پدرم بههمین
✤ ⃟⛱ ⃟⃟ ⃟❀᪥✾✤❀
🖋به نام خداوند مهر آفرین ...
📕داستان #حضرت_دلبر
🔍 #قسمت_پانزدهم
ساعت حدود ده صبح صدای دایره و ترانهخوانی کل خانه را پر کرده بود ...
بچهها با سرعت تمام در حال دویدن و شادی بودند.
یکی از داییهایم وسط حیاط درحال رقصیدن بود.
من با مانتو و شلوار و کفش سفید چادرم را سر کردم تا به آرایشگاه بروم ، معصومه خانوم سرش را داخل اتاق کرد:
_ طیبه بجنب ...
یک لحظه نگاهش روی من خیره ماند:
_ ماه شدی ...
خندم گرفت :
+هنوز که آرایشگاه نرفتیم ...
معصومه خانم سعی کرد اشکهایش را پنهان کند
_الان ماه شدی عزیز جانم ماشاءالله برات صدقه گذاشتم بیا برو بیچاره جلوی در کلی منتظرت موند...
باعجله وسایلم رو جمع کردم:
+ باشه باشه الان میرم بگو یکی بیاد کمک کنه جعبه لباس عروس بزرگه ...
ترکی شروع به صدا زدن برادرش کرد به برادرهای معصومه خانم هم دایی میگفتم یکی از آنها آمد و کمک کرد و وسایل را به داخل ماشین برد .
جلوی در ماشین ایستاده بود...
درب را برایم باز کرد ...
_سلام بر ملکه قلب من طیبه خانم ...
زیر لب سلامی دادم و سریع جلوی ماشین نشستم.
در طول راه بشکن میزد و پشت فرمان میرقصید تا مرا بخنداند اما دریغ از یک لبخند.
جلوی در آرایشگاه دوید و در را برویم باز کرد.
_عنق نشو دیگه عشقم ، مثلاً روز عروسی مونه ها...
زوری لبخندی زدم و پیاده شدم پشت سرم را هم نگاه نکردم ...
_عشقم لباست ...
با چهرهای درهم برگشتم و به زور همه وسایلم را بردم داخل آرایشگاه ، تمام ساعاتی که آرایشگر روی سر و صورتم کار میکرد مشغول خواندن قرآن بودم .
نزدیک ظهر زیارت امینالله خواندم و نماز اول وقتم را هم بهجا آوردم هنوز آرایش چشمم تمام نشده بود سر نماز با تمام حسم اشک ریختم و شکایت زندگیام را به خداوند کردم باورم نمیشد سرنوشت اینهمه بیرحم باشد .
دلم برای خودم میسوخت...
دلم بابایم را میخواست...
دلم آغوش عمه فاطمه را میخواست ...
عمه را شش ماه بود که ندیده بودم ...
دلم مرتضی را...
نه ...
مرتضی...
نه...
آرایشگرم به زحمت پف چشمهایم را پشت خط چشم سیاه پررنگ پنهان کرد ، تاج و تور و لباس عروس همهچیز سر جای خودش بود .
در آینه به چهره جدیدم نگاه کردم انصافاً زیبا شده بودم با آنهمه طلای سنگین گرانقیمت ساعت طلا و حلقه برلیان خودم را نمیشناختم.
چشمهایم را بستم مرتضی را با لبخند زیبایش با چشمهای سبزش و قامتی که مرا به یاد پدرم میانداخت تصور کردم.
با صدای آرایشگر به خودم آمدم:
_ عروس خانوم آقا داماد اومد ناز نکن ...
فیلمبردار داخل شد و شروع به کار کرد .
چادر سفید عروس را برداشتم محض احتیاط قرار بود دوتا چادر سر کند فیلمبردار گفت عروس خانوم وسط سالن آرایشگاه بایستید تا داماد وارد شود و دستهگل را تقدیم کند ...
گوش کردم ...
ایستادم ...
در باز شد...
داماد داخل شد...
با لباس سرتاسر سفید ...
#امیر شب عروسی داماد برازنده شده بود...
پشت سرش خانواده #امیر وارد شدند ...
نقل پاشیدند و قربانصدقه رفتند...
امیر پیشانیام را بوسید ...
از آن شب جز خندههای مصنوعی و صدای رقص و آواز و هدایای فراوان چیزی به خاطرم نیست...
✍ صالحه کشاورز معتمدی
#ادامه_دارد ...
✤ ⃟⃟ ⃟⛱ ⃟❀✤✾᪥❀
🏖 @saritanhamasir
رفتم در یک مغازه عتیقه فروشی در هلند.
این کارت پستال ها به چشمم خورد. چهره ای از زنان مقدس
زن در میان همه ملت ها چهره ای با وقار و متانت و پوشش داشته. این چهره برای همه ارزشمند بوده و به عنوان هدیه بر کارت پستال ها نقش می بسته.
اما به مرور دستانی زن را به سمت بی پوششی و دوری از وقار و حیا سوق داده که عوارض آن حال بد دختران و زنان در غرب و شرق است که از آن برایتان خواهم نوشت...
💡 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی🇮🇷 در فرانسه، #هلند و ایران
🔸تنهامسیری شوید👇
🇮🇷 @tanhamasiraaramesh
⭕️ تیغ کُند ضدانقلاب برای به خیابان آوردن مردم
🔹مشاهدات خبرنگاران تسنیم در خیابان های تهران در عصر امروز چهارشنبه (۲۰ مهر) حاکی از این است که برخی تجمعات با تعداد حدود ۱۰ تا ۲۰ نفر (برای هر نقطه) در برخی مناطق نظیر خیابان لاله زار، خیابان کارگر، خیابان طالقانی، خیابان جمهوری و ... صورت گرفت که افراد حاضر در آن ابتدا شعارهای ساختارشکنانه سر دادند و در برخی تجمعات نیز به اموال عمومی مثل نرده های خیابانها و سطلهای زباله آسیب زده و آنها را آتش زدند.
🔹این تجمعات محدود که بدون همراهی عموم مردم برگزار شد، بعضاً موجب ایجاد خلل در کسب و کار مردم و شده و در برخی نقاط نیز ترافیک ایجاد کرد.
🔹در داخل دانشگاه تهران نیز تجمعاتی توسط دانشجویان شکل گرفت که موجب درگیری های پراکنده با دیگر دانشجویان این دانشگاه شد.
🔹یک مقام آگاه امنیتی در همین رابطه به تسنیم گفت: عمده این تجمعات توسط حدود پنج گروه شامل سه تا چهار نفر موتورسوار صورت گرفت که برای ناامن کردن تهران با حضور در تقاطعهای اصلی شهر و مناطق پرترافیک، سطل آشغالها را آتش زده و فرار میکردند که در یکی از موارد، مردم و کسبه، این موتوریها را متوقف و تحویل پلیس دادند.
🔹برخی شبکههای ضد ایرانی از روزهای گذشته همه تلاش خود را برای ایجاد تجمعات سراسری در تهران بکار گرفتند که علی رغم حجم زیاد تبلیغات، تجمعات امروز نسبت به روزهای گذشته با همراهی بسیار کمتری مواجه شد به طوری که در برخی از نقاط حتی نیاز به ورود نیروهای انتظامی نیز نبود.
🔹هم اکنون وضعیت پایتخت در همه نقاط آرام است و هیچ درگیری و اغتشاشی در مراکز اصلی شهر تهران دیده نمیشود./تسنیم
🔸تنهامسیری شوید 👇
🇮🇷@tanhamasiraaramesh
9.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 تصاویری از بازداشت عوامل موساد که قصد داشتند تاسیسات صنعتی اصفهان را منفجر کنند
🔸تنهامسیری شوید👇
🇮🇷 @tanhamasiraaramesh
✅ آفرین به نیروهای امنیتی کشورمون که جلوی این همه خرابکاری دشمن رو میگیرند.
و عجیبه که هنوز برخی ها در داخل کشور میگن چرا فکر میکنید ما دشمن داریم!
دشمنی از این واضح تر؟
اتفاقا اگه ملتی نخواد دشمنی ها رو ببینه محکوم به نابودی خواهد بود..