eitaa logo
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
1.8هزار دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
10.6هزار ویدیو
334 فایل
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خوبان چه خوب تشییع شدند تصاویری از تشییع شهیدان «امید و هوشنگ خوب» در بهمئیِ کهگیلویه و بویراحمد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
🖋به نام خداوند مهر آفرین ... 📕داستان #حضرت_دلبر 🔍 #قسمت_بیست_و_پنجم +مگه یادم ندادید راضی باشم
🏖 @salehe_keshavarz ✤ ⃟⛱ ⃟⃟ ⃟❀᪥✾✤❀ 🖋به نام خداوند مهر آفرین ... 📕داستان 🔍 چیزی که میدیدم برایم غیر قابل هضم بود با تعجب به دور و برم نگاه کردم تا عکس العمل بقیه را ببینم ... ولی انگار همه جز من توجیه بودند و با لبخند دست میزدند ... نگاهم با نگاه عمه فاطمه گره خورد نگاهم پر از سوال بود عمه همانطور که داشت دست میزد با چشم‌هایش مرا به آرامش دعوت کرد عروس چادر سفیدی به سر کرده بود و با لبخند به بقیه نگاه می‌کرد عروس و داماد نشستند و عاقد آمد و خطبه عقد جاری شد ... سختی لحظه بله گفتن مرتضی برای من به اندازه عمه فاطمه بود ... قطره اشکی از گوشه چشم‌های عمه چکید و زیر لب دعای خیری کرد و بعد به عروسش هدیه داد. نوبت هدیه دادن من رسید چادرم را تعویض کرده بودم با چادر سفیدم کمی رو گرفتم و سکه ای که از هدیه های عروسی خودم برداشته بودم به دست عروس دادم مرتضی وسط سر و صدا ما را به هم معرفی کرد : + راحله جان ایشون طیبه خانوم دختر دایی مرحومم هستن عروس دستم را به گرمی فشرد _بله همونی که برام گفته بودی ؟ مرتضی کمی سرخ شد و دستپاچه گفت : +بله ایشون هستن که برات گفتم کل خاطرات کودکی من با ایشون و پدر و مادرشون ساخته شده ... در حالیکه مرتضی داشت این حرفها را می‌زد من فقط نگاهش می‌کردم تبریک گفتم با لبخند با غم دیگر از حسادت خبری نبود نگاهم به چهره ی تکیده راحله خیره بود من با این زن رقابتی نداشتم همان موقع دختر ده یازده ساله ای آمد سمت راحله : _مامان ... مامان عروس گفت : +جانم مامان جان لهجه ی جنوبی در صدایش هویدا بود خدای من اینجا چه خبر است ... دنیا دور سرم میچرخید به مرتضی نگاه کردم سرش پایین بود و به گل قالی خیره بود خجالتم را کنار گذاشتم خودم را نزدیکش کردم انقدر که فقط صدایم را او بشنود چادرم را جلوی لب‌هایم گرفتم متوجه شد کمی خم شد سمتم تا در آن سر و صدا ، صدایم را بشنود با خشم و عصبانیت گفتم : +چیکار کردی مرتضی ... چیکار کردی با زندگیت سعی می‌کرد لبخند بزند همانطور که به سمت من خم شده بود گفت : _هنوز مونده طیبه ، هنوز که کاری نکردم کمی عصبی ادامه داد : _نمیبینی مگه عروسیمه خوشحال باش دختر دایی از پشت دستم کشیده شد عمه بود : _بیا گلم بیا اونجا اذیت میشی جا تنگه برات ... همانطور که دستم را گرفته بود مرا به طبقه بالا برد . در اتاق را پشت سرم بست روی صندلی نشستم چقدر هوا کم بود انگار اکسیژن به ریه هایم نمی‌رسید عمه پایین پایم نشست سر و صدای عروسی زیاد بود و صدای هق هق من و عمه فاطمه را می پوشاند. دست‌هایم را گرفته بود : + چرا عمه ؟ چرا گذاشتید مرتضی با زندگیش اینکارو کنه ؟ _ نتونستم طیبه جانم ... تصمیمش جدی بود مرتضی زندگیشو با خدا معامله کرد ، من چی میتونستم بگم ... خدا میدونه نگران تو بودم ، با این حالت ، فکر میکردم امیر خان راضی نمیشه و نمیآیید وگرنه حتما قبلش آمادت میکردم . +من این مدت از همه جا بی‌خبر بودم ... با التماس گفتم بگید : +بهم لطفا چی شده ؟ عمه اشک‌هایش را پاک کرد همانطور که زمین نشسته بود زانوهایش را بغل کرد و گفت : _راحله اهل جنوبه ، همسرش شهید شده و ۳ تا فرزند داره ... + با تعجب گفتم ۳ تا بچه ... مگه چند سالشه ؟ _ از مرتضی ۱۷ سال بزرگتره ... از من دو سال کوچیکتره فقط دیگر فقط سکوت بود بین ما ... به جای آنهمه احساس خشم و حسادت ، تمام وجودم را حس عذاب وجدان پر کرده بود خودم را مقصر می‌دانستم مرتضی داشت از هر دوی ما انتقام می‌گرفت در باز شد معصومه خانم سرش را داخل آورد : _کجا موندید پس ؟ پاشید بیایید پیش مهمونا زشته عمه بلند شد و بغلم کرد _ خوب باش گلم ... برم من ؟ + بله عمه جان برید منم میام الان ... مرتضی داماد شد ... زندگیش را پای زن و ۳ فرزند شهید گذاشت راحله ... ✍ صالحه کشاورز معتمدی ... 🇮🇷 @tanhamasiraaramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تا می‌تونی بتاز! تا آخرش این صحنه رو پشت آیفون خونه‌ت ببینی... کمتر از دو دقیقه‌ست؛ ببین و نشر بده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_6030397476748396774.mp3
8.36M
💬 قرائت دعای "عهــــد" هدیه میڪنیــم به روح پاک حضرت نرجس سلام الله علیها ❤️🌹 🔸تنهامسیری شوید👇 🇮🇷 @tanhamasiraaramesh
بی امتحان ... مرا به غلامی قبول کن رسوا شود دلم ... اگر امتحان کنی مرا سلام ارباب مهربانم .... در روزگاران سخت بی کسی برگرد و همه کس ما باش ... در سینه موج میزند اندوه بیکران عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان 🇮🇷 @tanhamasiraaramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خدا صلى الله عليه وآله: 💠 أمّا علامةُ المُرائِي فَأربَعةٌ: يَحرِصُ في العَمَلِ للّه ِِ إذا كانَ عِندَهُ أحَدٌ ويَكسَلُ إذا كانَ وَحدَهُ، ويَحرِصُ في كُلِّ أمرِهِ على المَحمَدَةِ، ويُحسِّنُ سَمتَهُ بِجُهدِهِ ❇️ براى رياكار، چهار نشانه است: ▫️در حضور ديگرى خود را بر طاعت خدا حريص نشان مى‌دهد؛ ▫️در تنهايى، سستى مى‌ورزد؛ ▫️در هر كارى شيفته ستايش است؛ ▫️و در ظاهرسازى مى‌كوشد. 📚 تحف العقول صفحه ۲۲ .
•┄❁بِـسْـم‌‌ِاللّٰه‌ِالࢪَّحمن‌ِالࢪَّحیمْ❁┄• ســـــــلام واحترام دوستان و همراهان عزیز🌿🌺🌿 روز قشنگتــــــــون متجلی و فروزان✨ حال دلتون خوبه؟؟؟ الهی سهم دلتـــــــون یک دنیا آسایـــــش خاطر همــــــراه با شادکــــــــامے باشه و بهتــــــــرین احوال، سهم ثانــــیه ثانـــــــیه روز و روزگارتـــــــون بشه...🤲☺️ 🇮🇷 @tanhamasiraaramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺 نماز عبادتی هست که اگه قبول بشه سایر اعمال هم قبول میشه و اگه قبول نشه سایر اعمال هم قبول نمیشه ؛ 💢 امّا جالبه که اگه کسی نداشته باشه، همون نمازش هم قبول نخواهد شد..... ✔️👆👆🔹
🌹 امام محمد باقر علیه السلام میفرماید: ✨اسلام بر پنج چیز استوار است نماز، زکات ، روزه ، حج ، و هیچکدام اهمیتِ را ندارند.✨ *{ بُنِيَ اَلْإِسْلاَمُ عَلَى خَمْسٍ اَلصَّلاَةِ وَ اَلزَّكَاةِ وَ اَلصَّوْمِ وَ اَلْحَجِّ وَ اَلْوَلاَيَةِ وَ لَمْ يُنَادَ بِشَيْءٍ مَا نُودِيَ بِالْوَلاَيَةِ }* 📚 اصول کافی/ ج ۲/ ص ۱۸ 💖🔶🌷
🚫 واقعاً چه فایده ای داره که انسان نماز بخونه و عبادت کنه امّا خودپرستی خودش رو هم حفظ کنه! 📜 در روایات هست که ابلیس، ۶۰۰۰ سال "عبادتِ مقبول" داشت 👉👿 و به جایی رسیده بود که با خدا حرف میزد و خدا هم با او حرف میزد 🔻 امّا وقتی که به ولیّ خدا سجده نکرد، خدا به او فرمود: تو اصلاً ایمان نداری! ✅⭕️👆👆
♻️ خدایا چرا ایمانش رو انکار میکنی؟ خب بگو شیطان این راه رو تا آخر نرفته! 🌹امّا خداوند متعال می فرماید: ابلیس اصلاً از اول نیامده است.....👌 🔹💢🔹💢🔹
✴️ البته پذیرشِ در موارد مختلف مصادیقِ دیگه ای هم پیدا میکنه مثلاً اگه مشغولِ تعقیباتِ نماز باشی و پدر یا مادرت یه کاری ازت بخوان، 👆اینجا باید پا روی نفست بذاری و بری پاسخشون رو بدی ☑️ 🌺💞❇️
💠 در واقع ما باید پدر رو هم در همون حدی که هست بپذیریم 👈 به طوری که بر کارای مستحبِ فرزند اولویت پیدا میکنه💯 ✔️✔️✨👆
🔶 در داستانِ "اویسِ قرنی" هم همین نکته وجود داره 🌷 و ایشون به خاطر گوش کردن به حرف مادرِ مشرکِ خودش دیدار با پیامبر رو از دست داد و زودتر برگشت 💎 امّا به مقاماتِ بالایی رسید...... 🕊🌸
🔰 "خدا براش مهمه دستورش رو طبقِ امرِ گوش میدی یا نه....." بقیّش همگی حاشیه هست. ✅🔷🎨🌺➖💖
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم •══•◈• 🌹 •◈•══•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا