🍂🌼🌷🍁🌸🌺🌹ا
برنامه هفتگی #تنها_مسیر_آرامش (راز حیات برتر)
#تحت_تشکیلات_جهانی #تنها_مسیر_آرامش
از کتابهای استاد پناهیان و انتخاب مطالب از استاد سید محمد باقر حسینی
و استاد صالحه کشاورز معتمدی
#کنترل_ذهن_برای_تقرب شنبه ها و سه شنبه ها
#خانواده_متعالی __ یکشنبه ها و چهارشنبه ها
#دنیای_مدیریت_مؤمنانه
#نقدی_بر_قانون_جذب دوشنبه ها و پنج شنبه ها
#آداداب_زندگی #ادب جمعه ها
#رمان_دختر_شینا هر شب
#انتخابات_1400 __ هر روز
عرض خیر مقدم به تمامی بزرگوارانی که به دوستان ارزشی خود پیوستند.
ممنونیم از همراهی شما سروران گرامی ، به همتون افتخار میکنیم .
نظرات ، پیشنهادات و انتقاد شما را با گوش جان پذیرا هستیم .
آیدی @ashkae
🌹🌺🌸🍁🌷🌼🍂
record۲۰۲۱۰۴۲۵۱۰۵۲۰۳.3gpp
3.82M
☝️☝️☝️☝️
#تنها_مسیر_آرامش
#خانواده_متعالی
#جلسه_سی_و_یکم
ائمه هدی حتی با حیوانات هم محترمانه برخورد می کردند.
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
🌸🌷🌹🌺🌸🌷🌹🌺 🌸🌷🌹🌸🌷🌸 🌸🌷🌹🌺 🌸🌺🌷 🌷🌸 ✍#خانواده_متعالی 7 #جلسه_سی_و_یک ✨🌺بسم الله الرحمن الرحیم🌺✨ ✨افوض ام
☝️☝️☝️☝️
#تنها_مسیر_آرامش
#خانواده_متعالی
#جلسه_سی_و_یکم
ائمه هدی حتی با حیوانات هم محترمانه برخورد می کردند.
🕊️🕊️💞🕊️🕊️💞🕊️🕊️💞🕊️🕊️
🕊️🕊️ پیوند آسمانی💞
http://eitaa.com/peivand_asemani313
💫 لطفا کانال ازدواج پیوند آسمانی را به همه معرفی کنید و در ثواب ازدواج دیگران شریک باشید
🕊️🕊️💞🕊️🕊️💞🕊️🕊️💞🕊️🕊️
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
✫⇠ #دختر_شینا ✫⇠قسمت 25 کم کم در و همسایه و دوست و آشنا به حرف درآمدند که: «خوش به حالت قدم. چق
✫⇠ #دختر_شینا
✫⇠قسمت :26
فردای آن روز رفتم سراغ عموی صمد.
بنده خدا تنها زندگی می کرد.
زنش چند سال پیش فوت کرده بود.
گفتم: «عمو جان بیا و در حق من و صمد پدری کن.
می خواهیم چند وقتی مزاحمتان بشویم.
بعد هم ماجرا را برایش تعریف کردم.»
عمو از خدا خواسته اش شد.
با روی باز قبول کرد.
به پدر و مادرم هم قضیه را گفتم و با کمک آن ها وسایل را جمع کردیم و آوردیم. بنده خدا عمو همان شب خانه را سپرد به من.
کلیدش را داد و رفت خانه مادرشوهرم و تا وقتی که ما از آن خانه نرفتیم، برنگشت.
چند روز بعد قضیه حاملگی ام را به زن برادرم گفتم.
خدیجه خبر را به مادرم داد.
دیگر یک لحظه تنهایم نمی گذاشتند.
یک ماه طول کشید تا صمد آمد.
وقتی گفتم حامله ام، سر از پا نمی شناخت.
چند روزی که پیشم بود، نگذاشت از جایم تکان بخورم.
همان وقت بود که یک قطعه زمین از خواهرم خرید؛
چهار صد و پنجاه تومان. هر دوی ما خیلی خوشحال بودیم.
صمد می گفت: «تا چند وقت دیگر کار ساختمان تهران تمام می شود. دیگر کار نمی گیرم..
می آیم با هم خانه خودمان را می سازیم.»
اول تابستان صمد آمد.
با هم آستین ها را بالا زدیم و شروع به ساختن خانه کردیم.
او شد اوستای بنا و من هم کارگرش.
کمی بعد برادرش، تیمور، هم آمد کمکمان.
تابستان گرمی بود.
اتفاقاً ماه رمضان هم بود. با این حال، هم در ساختن خانه به صمد کمک می کردم و هم روزه می گرفتم.
یک روز با خدیجه رفتیم حمام. از حمام که برگشتیم، حالم بد شد.
گرمازده شده بودم و از تشنگی داشتم هلاک می شدم.
هر چقدر خدیجه آب خنک روی سر و صورتم ریخت،
فایده ای نداشت.
بی حال گوشه ای افتاده بودم.
خدیجه افتاد به جانم که باید روزه ات را بخوری. حالم بد بود؛
اما زیر بار نمی رفتم.
گفت: «الان می روم به آقا صمد می گویم بیاید ببردت بیمارستان.»
صمد داشت روی ساختمان کار می کرد.
گفتم: «نه.. او هم طفلک روزه است.
ولش کن. الان حالم خوب می شود.»
کمی گذشت
، اما حالم خوب که نشد هیچ، بدتر هم شد.
خدیجه اصرار کرد:
«بیا روزه ات را بخور تا بلایی سر خودت و بچه نیاوردی.»
قبول نکردم. گفتم: «می خوابم، حالم خوب می شود.»
خدیجه که نگرانم شده بود گفت:
«میل خودت است، اصلاً به من چه!
فردا که یک بچه عقب مانده به دنیا آوردی، می گویی کاش به حرف خدیجه گوش داده بودم.»
این را که گفت، توی دلم خالی شد؛ اما باز قبول نکردم.
ادامه دارد...✒️
🎀 @saritanhamasir 🎀
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
✫⇠ #دختر_شینا ✫⇠قسمت :26 فردای آن روز رفتم سراغ عموی صمد. بنده خدا تنها زندگی می کرد. زنش چن
✫⇠ #دختر_شینا
✫⇠قسمت 27
ته دلم می گفتم اگر روزه ام را بخورم،
بچه ام بی دین و ایمان می شود.
وقتی حالم خیلی بد شد و دست و پایم به لرزه افتاد،
خدیجه چادر سر کرد تا برود صمد را خبر کند.
گفتم: «به صمد نگو. هول می کند.
باشد می خورم؛ اما به یک شرط.»
خدیجه که کمی خیالش راحت شده بود،
گفت: «چه شرطی؟!»
گفتم: «تو هم باید روزه ات را بخوری.»
خدیجه با دهان باز نگاهم می کرد.
چشم هایش از تعجب گرد شده بود.
گفت: «تو حالت خراب است،
من چرا باید روزه ام را بخورم؟!»
گفتم: «من کاری ندارم، یا با هم روزه مان را می شکنیم، یا من هم چیزی نمی خورم.»
خدیجه اول این پا و آن پا کرد.
داشتم بی هوش می شدم.
خانه دور سرم می چرخید. تمام بدنم یخ کرده و به لرزه افتاده بود.
خدیجه دوید.
دو تا تخم مرغ شکست و با روغن حیوانی نیمرو درست کرد.
نان و سبزی هم آورد. بوی نیمرو که به دماغم خورد، دست و پایم بی حس شد و دلم ضعف رفت.
لقمه ای جلوی دهانم گرفت.
سرم را کشیدم عقب و گفتم: «نه... اول تو بخور.»
خدیجه کفری شده بود.
جیغ زد سرم. گفت:
«این چه بساطی است بابا. تو حامله ای، داری می میری، من روزه ام را بشکنم؟!»
گریه ام گرفته بود.
گفتم: «خدیجه! جان من، تو را به خدا بخور. به خاطر من.»
خدیجه یک دفعه لقمه را گذاشت توی دهانش و گفت: «خیالت راحت شد. حالا می خوری؟!»
دست و پایم می لرزید.
با دیدن خدیجه شیر شدم.
تکه ای نان برداشتم و انداختم روی نیمرو و لقمه اول را خوردم.
بعد هم لقمه های بعدی.
وقتی حسابی سیر شدم و جان به دست و پایم آمد،
به خدیجه نگاه کردم؛
او هم به من. لب هایمان از چربی نیمرو برق می زد.
گفتم: «الان اگر کسی ما را ببیند، می فهمد روزه مان را خورده ایم.»
اول خدیجه لب هایش را با دستک چادرش پاک کرد و بعد من.
اما هر چه آن ها را می مالیدیم،
سرخ تر و براق تر می شد.
چاره ای نبود. کمی از گچ دیوار کندیم و آن را کشیدیم روی لب هایمان. بعد با چادر پاکش کردیم.
فکر خوبی بود. هیچ کس نفهمید روزه مان را خوردیم.
🔸
آخر تابستان، ساخت خانه تمام شد.
خانه کوچکی بود. یک اتاق و یک آشپزخانه داشت؛ همین.
دستشویی هم گوشه حیاط بود.
صمد یک انبار کوچک هم کنار دستشویی ساخته بود،
برای هیزم و زغال کرسی و خرت و پرت های خانه.
ادامه دارد...✒️
🎀 @saritanhamasir 🎀
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
✍ #نکات_دعای_عهد 29
«یاور خودساخته»💕
🌸🌺🌷🌼🍂🍁🌹
📜 وَأَحْيِ بِهِ عِبادَكَ... خدایا بندگانت را به وسیله او زنده فرما!
💠در آیهی ۵ سوره قصص فرموده است: «وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ»
💯در این آیه شریفه اشاره کرده که مستضعفان جهان در آینده بر بشریت حاکم خواهند شد و این منت خداوند بر بشر است تا صالحان و مستضعفان، حاکمان و وارثان زمین شوند.
🌸🌺🌷🌼🍂🍁🌹
🌍 اما برای اینکه صالحان روی زمین به حکومت برسند باید در دو زمینه بسیار مهم اصلاحات ریشه ای صورت بگیرد. یکی اصلاح و ابادانی زمین و دیگری اصلاح و آبادانی وجود انسانهاست.
⛅️ و زمانی امام عصر ظهور خواهد كرد كه بسترـبرای ایجاد دو انقلاب "احیای عباد"و"عمران بلاد" فراهم شده باشد و تا زمانی كه آن حضرت ظهور نكند، حاكمیت صالحان شكل نخواهد گرفت.
🌸🌺🌷🌼🍂🍁🌹
♻️ لذا یکی دیگر از ویژگیهای یاوران حضرت مهدی "عج" همین است که شب و روز در تلاشند تا با مبارزه ی با نفس و خودسازی، سرزمین وجودشون رو آباد کنند.
🌹 @saritanhamasir
🌹🌺🌷🌼🌸🍁
🍃 بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و درود خاص خداوند محضر مبارکتان
طاعات و عبادات شما مقبول درگاه احدیت
ان شاءالله که حال دلتون نورانی و روزهاتون عالی باشه
✨✨✨✨ ✨✨✨✨✨
با چهارمین قسمت از مبحث مفید #نقدی_بر_قانون_جذب
در خدمتتون هستیم.
🌹🌺🌷🌼🌸🍁
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹 " #نقدی_بر_قانون_جذب " بخش سوم 🔷 در مورد قانون جذب یه نکته ای رو باید توجه کرد.
🌸🌷🌹🌺🌸🌷🌹🌺. #نقدی_بر_قانون_جذب
🌸🌷🌹🌸🌷🌸
🌸🌷🌹🌺
🌸🌺🌷
" #نقدی_بر_قانون_جذب "
بخش چهارم
🔶 خداوند متعال هر انسانی رو آزاد آفرید تا در طی اتفاقات زندگی خودش و با هدایت هایی که از طرف خدا براش میرسه، رشد کنه و #اهداف مناسبش رو پیدا کنه.
👈 و از اونجایی که #فطرت انسان بی نهایت طلب هست، دوست داره که به "بالاترین لذت ها" برسه و اگه به بالاترین لذت ها نرسه افسرده و بی روح خواهد شد. آدم نباید به حداقل راضی بشه.
💢 شروع بدبختی های یک انسان زمانی هست که اسیر لذت های #سطحی و #حداقلی بشه
🔴 عالم هستی هم چنین فردی که به حداقل ها راضی شده رو نخواهد بخشید و باهاش برخورد خواهد کرد
جهنم چیه؟
#جهنم یعنی عالم هستی دیگه تحمل موجودی که به حداقل ها راضی شده رو نداره.🔥🔥🔥
چنین انسانی مثل یک زباله باید بازیافت بشه و جهنم مکان بازیافت زباله های انسانیست...
ای انسان...
💞 خدا تو رو برای بی نهایت لذت خلق کرد... برای اینکه تو خییییییلی لذت ببری
اصلا از خود خدا لذت ببری...💥🌺
ولی تو چرا به لذت های کم قانع شدی؟ چرا نخواستی که خیلی لذت ببری؟😒
✅ تمام اتفاقات عالم رو خدا طوری طراحی کرده که تو بتونی با کمک #عقل و #پیامبران، از برخی لذت های سطحی به نام #گناه عبور کنی و به لذت های برتر برسی.
ولی تو با عجله رفتی سراغ همون لذت های سطحی و کم!
💢 خدا از چه کسی بدش میاد؟
فقط از کسی که به لذت کم قانع بشه.
⭕️ میگه ای بیچاره... من همه عالم رو خلق کردم فقط برای اینکه تو بتونی از لذت های سطحی عبور کنی تا به لذت های برتر برسی ولی تو تا دیدی یه جایی یه ذره لذت ریخته سریع رفتی تجربش کنی؟
🔴 و مهم ترین کاری که تمدن غرب و صهیونیست ها با انسان ها میکنن اینه که اون ها رو به لذت های سطحی و کم قانع میکنند...
هیچ خیانتی بالاتر از این نمیشه....
💢 چرا بالاترین آمارهای افسردگی و خودکشی در کشورهای به ظاهر پیشرفته هست؟
🚨 چون انسانی که مجبورش کردن سرش توی آخور دنیا باشه و اصلا فکر لذت های برتر هم به سرش نزنه، این انسان به آخر خط خواهد رسید...
🚨 پول و خونه و ماشین و .... اینا نمیتونه فطرت بی نهایت انسان رو سیراب کنه.
⭕️ در واقع صهیونیست ها هر جامعه ای رو بخوان بدبخت کنن اول اون ها رو "به کم قانع میکنن".
💢 وقتی ملتی به کم قانع شد کم کم تبدیل به "برده های همیشه بدهکار صهیونیست ها" میشه و حتی به همون لذت های کم هم دیگه نخواهد رسید...
دقیقا کاری که غربگراها که نوکران صهیونیست ها هستن با مردم ما کردن...
نتیجه چی شد؟
آیا رونق اقتصادی شد؟
⭕️ خیر. اوضاع اقتصادی خیلی بدتر شد.
عالم هستی متنفر هست از چنین آدم هایی، چنین مردمی که به کم قانع شدند... تو در سال 57 قرار بود که تمام دنیا رو از شر صهیونیست ها پاک کنی.
🌷 امام تو گفته بود: #اسرائیل باید از صفحه روزگار حذف بشه...
تو با خودت چیکار کردی؟😒
کی تو رو فریبت داد که به کم قانع بشی؟
⭕️ میدونی که تو هر ضربه ای به اسرائیل بزنی، هزاران کیلومتر حتی به همون لذت های دنیایی هم بیشتر نزدیک میشی؟
به آبادانی و انواع لذت های دنیایی بیشتر میرسی؟
🚧 نوچه هاشون در فتنه 88 فریاد زدن که نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران!
یعنی چی؟
👈 یعنی ما نباید به سایر مظلومین جهان کاری داشته باشیم و سرمون توی کاسه خودمون باشه تا بیشتر بخوریم!
😒
⭕️ غربگراها با همین شعار سر کار اومدن و گفتن که ما کاری به بقیه نداریم، فقط برای خودمون پول خرج میکنیم و کاری میکنیم که مردم حتی به 45 تومن یارانه هم نیازی نداشته باشن!
⭕️ اگه کسی به کم قانع بشه حتی همون کم رو هم از دست خواهد داد
✅ ولی اگه کسی به کم قانع نشه، هم لذت های مادی و هم لذت های معنوی رو در نهایت خودش خواهد برد. حتی از همین شهوت هم بیشترین لذت رو میبره.
🔥 و چه کسانی در کشور ما تلاش کردن که مردم ما رو به لذت های حداقلی و سطحی قانع کنن؟
مروجین فرهنگ هایی مثل قانون جذب....
🔷 و تو خود حدیث مفصل بخوان ازین مجمل....
✍
🌷🌸🌹🌷🌸🌹🌸
🌷🌸🌷🌹🌷
🌺🌹🌷🌸
🌷🌸
🌷@saritanhamasir
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
🌸🌷🌹🌺🌸🌷🌹🌺. #نقدی_بر_قانون_جذب 🌸🌷🌹🌸🌷🌸 🌸🌷🌹🌺 🌸🌺🌷 " #نقدی_بر_قانون_جذب " بخش چهارم 🔶 خداوند متعال
🌸🌷🌹🌺🌸🌷🌹🌺. #نقدی_بر_قانون_جذب
🌸🌷🌹🌸🌷🌸
🌸🌷🌹🌺
🌸🌺🌷
🌷🌸
✍🔶 وقتی میخوام از اهداف نادرست دوره های قانون جذب حرف بزنم
اگه بگم که خدا ما رو آفریده تا عبدش بشیم!
👈🏼 خب حالا باید شش ماه در مورد عبد شدن صحبت کنم تا مشخص بشه که عبد چه مقام بالایی داره
بعدش بیام بگم که دوره های قانون جذب، عبد تربیت نمیکنه بلکه یه موجود خودخواه و متکبر مثل ابلیس تربیت میکنه
🔥 ابلیسی که خودش بزرگترین بچه مذهبی بود برای خودش!
⭕️ توی برخی از این دوره ها هم ظاهرا آیه و روایت میارن
ولی وقتی به خروجی دوره نگاه میکنی میبینی اصل کار که زدن تکبر بوده هنوز سر جاش باقیه! بلکه خیلی بزرگ تر و قوی تر شده...
حالا شما بگو که من چطور این حرفا رو توضیح بدم؟!
اصلا میشه؟😒
🔶 سعی میکنیم بحث نقد قانون جذب رو کم کم تمومش کنیم. ما حرفایی که لازم بود رو زدیم، هر کسی میتونه راهش رو با این مطالب مشخص کنه.
🔷 برخی از افراد خیلی مقاومت کردن و تاکید داشتن که دوره های جذب خیلی خوب هست و لازمه افراد شرکت کنن، برای همین ما نقدها رو گفتیم و بقیش رو به مخاطب سپردیم.
🔵یه بنده خدایی مراجعه کرد و گفت دوره فلانی که در مورد جذب هست خوبه یا نه. بهش گفتم ببینید ما نقدها رو گفتیم، به نظر خودت با توجه به این نقدها، آیا شرکت در دوره ی اون شخص کار درستیه؟☺️
یه چند دقیقه بعد پیام داد:
نه حاج آقا درست نیست...
گفتم خب پس دیگه نیاز به بحث کردن نیست...
✅ واقعا خیلی وقتا نیاز نیست با افراد درگیر بشیم. همین که واقعیت رو مقابل شخص بذارید کافیه.
اگه عقل سالم داشته باشه و فطرتش تاریک نشده باشه حتما انتخاب صحیحی خواهد داشت.
💢 اگه همچنان بر رفتار غلط خودش پافشاری کنه دیگه نیازی نیست براش وقت بذارید.☺️
این جور موارد رو باید بذارید تا روزگار به مسیر درستش برگردونه.
پایدار و سربلند باشید زیر نگاه مهربان پروردگار
🌹 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹
حاج آقا حسینی
🌷🌸🌹🌷🌸🌹🌸
🌷🌸🌷🌹🌷
🌺🌹🌷🌸
🌷🌸
🌷@saritanhamasir
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
🌸🌷🌹🌺🌸🌷🌹🌺. #نقدی_بر_قانون_جذب 🌸🌷🌹🌸🌷🌸 🌸🌷🌹🌺 🌸🌺🌷 " #نقدی_بر_قانون_جذب " بخش چهارم 🔶 خداوند متعال
☝️☝️☝️☝️
#تنها_مسیر_آرامش
#نقدی_بر_قانون_جذب
#جلسه_چهارم
خداوند از کسانی که به لذت کم قانع باشن ، بدش میاد .
مهمترین کاری که تمدن غرب و صهیونیست ها میکنن اینه که مردم رو به لذتهای
سطحی و کم قانع کنند .
⤵️⤵️
record۲۰۲۱۰۴۲۵۲۱۵۳۴۶.3gpp
8.09M
☝️☝️☝️☝️
#تنها_مسیر_آرامش
#نقدی_بر_قانون_جذب
#جلسه_چهارم
خداوند از کسانی که به لذت کم قانع باشن ، بدش میاد .
مهمترین کاری که تمدن غرب و صهیونیست ها میکنن اینه که مردم رو به لذتهای
سطحی و کم قانع کنند .
⭕️ فوری!!!
💥 کمپین بزرگ عزم ملی برای برگزاری انتخابات در زمان مقرر👇👇👇
https://www.farsnews.ir/my/c/62052
💢 با توجه به تناقضات رفتاری ستاد کرونا و برنامه های پشت پرده دولت غربگرا، همه مردم ایران خواهان برگزاری انتخابات در تاریخ مقرر و به شکل #حضوری هستند.
✅ قبل از آنکه غربگرایان بخواهند به اهداف شوم خود برسند این کمپین را امضا کنید و به دست سایر مردم هم برسانید.
#تعویق_انتخابات_ممنوع
#فقط_انتخابات_حضوری
🇮🇷 @saritanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💞قول صریح دکتر سعید محمد به زوج های جوان....
#خبر_خوب
#دکتر_سعید_محمد
به دوستان ارزشی خود بپیوندید👎👎👎👎👎👎👎👎👎
🇮🇷 @saritanhamasir
16.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ فرار مغزها یا فرار دل ها
✅ فردی که میتواند دانشمندان ما را به کشورمان بازگرداند...
🇮🇷 @saritanhamasir
به دوستان ارزشی خود بپیوندید. 👍👍👍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آغاز حمایت های مردمی از دکتر سعید محمد
🇮🇷 @saritanhamasir
🌷 دعای روز سیزدهم #ماه_مبارک_رمضان
التماس دعای فرج 🤲
@saritanhamasir
Tahdir-(www.DaneshjooIran.ir) joze13.mp3
3.89M
[تندخوانی جزء سیزدهم قرآنکریم🌱
بانوای استاد معتزآقائی🎤]
رمـــ🌙ضـانـــ✧
ـــــــــــــــــــــــ✨🌙✨ــــــــــــــــــــــــ
🌸 @saritanhamasir 🌸
[ نکات کلیدی زندگی موفق در
جزء سیزدهم قرآن کریم 🌱]
با قرآن رفیق شو :)😌🖇
رمـــ🌙ضـانـــ✧
ــــــــــــــــــــ✨🌙✨ــــــــــــــــــــــ
🌸 @saritanhamasir 🌸
هدایت شده از تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
record۲۰۲۱۰۴۲۵۲۱۵۳۴۶.3gpp
8.09M
☝️☝️☝️☝️
#تنها_مسیر_آرامش
#نقدی_بر_قانون_جذب
#جلسه_چهارم
خداوند از کسانی که به لذت کم قانع باشن ، بدش میاد .
مهمترین کاری که تمدن غرب و صهیونیست ها میکنن اینه که مردم رو به لذتهای
سطحی و کم قانع کنند .
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
✫⇠ #دختر_شینا ✫⇠قسمت 27 ته دلم می گفتم اگر روزه ام را بخورم، بچه ام بی دین و ایمان می شود. وقتی
✫⇠ #دختر_شینا
✫⇠قست : 28
خواهر ها و برادرها کمک کردند اسباب و اثاثیه مختصری را که داشتیم آوردیم خانه خودمان.
از همه بیشتر شیرین جان کار می کرد و حظ خانه مان را می برد.
چقدر برای آن خانه شادی می کردیم.
انگار قصر ساخته بودیم.
به نظرم از همه خانه هایی که تا به حال دیده بودم، قشنگ تر، دل بازتر و باصفاتر بود.
وسایل را که چیدیم، خانه شد مثل ماه.
از فردا دوباره صمد رفت دنبال کار. یک روز به رزن می رفت و روز دیگر به همدان.
عاقبت هم مجبور شد دوباره به تهران برود.
سر یک هفته برگشت.
خوشحال بود. کار پیدا کرده بود.
دوباره تنهایی من شروع شده بود؛ دیر به دیر می آمد.
وقتی هم که می آمد، گوشه ای می نشست و رادیوی کوچکی را که داشتیم می گذاشت بیخ گوشش و هی موجش را عوض می کرد.
می پرسیدم: «چی شده؟!
چه کار می کنی؟! کمی بلندش کن، من هم بشنوم.»
اوایل چیزی نمی گفت.
اما یک شب عکس کوچکی از جیب پیراهنش درآورد
و گفت: «این عکس آقای خمینی است.
شاه او را تبعید کرده. مردم تظاهرات می کنند.
می خواهند آقای خمینی بیاید و کشور را اسلامی کند. خیلی از شهرها هم تظاهرات شده.»
بعد بلند شد و وسط اتاق ایستاد و گفت: «مردم توی تهران این طور شعار می دهند.»
دستش را مشت کرد و فریاد زد: «مرگ بر شاه... مرگ بر شاه.»
بعد نشست کنارم.
عکس امام را گذاشت توی دستم و گفت: «این را برای تو آوردم. تا می توانی به آن نگاه کن تا بچه مان مثل آقای خمینی نورانی و مؤمن شود.»
عکس را گرفتم و نگاهش کردم. بچه توی شکمم وول خورد.
روزها پشت سر هم می آمد و می رفت.
خبر تظاهرات همدان و تهران و شهرهای دیگر به قایش هم رسیده بود
. برادرهای کوچک تر صمد که برای کار به تهران رفته بودند،
وقتی برمی گشتند، خبر می آوردند صمد هر روز به تظاهرات می رود؛ اصلاً شده یک پایه ثابت همه راه پیمایی ها.
یک بار هم یکی از هم روستایی ها خبر آورد صمد با عده ای دیگر به یکی از پادگان های تهران رفته اند،
اسلحه ای تهیه کرده اند و شبانه آورده اند رزن و آن را داده اند به شیخ محمد شریفی.
این خبرها را که می شنیدم، دلم مثل سیر و سرکه می جوشید.
حرص می خوردم چرا صمد افتاده توی این کارهای خطرناک.
دیر به دیر به روستا می آمد
و بهانه می آورد که سر زمستان است؛
جاده ها لغزنده و خطرناک است.
از طرفی هم باید هر چه زودتر ساختمان را تمام کنند و تحویل بدهند.
می دانستم راستش را نمی گوید و به جای اینکه دنبال کار و زندگی باشد، می رود تظاهرات و اعلامیه پخش می کند و از این جور کارها.
عروسی یکی از فامیل ها بود. از قبل به صمد و برادرهایش سپرده بودیم حتماً بیایند.
ادامه دارد...✒️
🎀 @saritanhamasir 🎀
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
✫⇠ #دختر_شینا ✫⇠قست : 28 خواهر ها و برادرها کمک کردند اسباب و اثاثیه مختصری را که داشتیم آوردیم خ
✫⇠ #دختر_شینا
✫⇠قسمت : 29
روز عروسی صمد خودش را رساند.
عصر بود. خبر آوردند
" حجت قنبری " یکی از هم روستایی هایمان را که چند روز پیش در تظاهرات همدان شهید شده بود به روستا آورده اند.
مردم عروسی را رها کردند و ریختند توی کوچه ها.
صمد افتاده بود جلوی جمعیت، مشتش را گره کرده بود و شعار می داد:
«مرگ بر شاه... مرگ بر شاه.»
مردها افتادند جلو و زن ها پشت سرشان. اول مردها مرگ بر شاه می گفتند و بعد هم زن ها.
هیچ کس توی خانه نمانده بود.
خانواده حجت قنبری هم توی جمعیت بودند و در حالی که گریه میکردند، شعار می دادند.
تشییع جنازه باشکوهی بود.
حجت را به خاک سپردیم. صمد ناراحت بود.
من را توی جمعیت دید.
آمد و خودش مرا رساند خانه و گفت می رود خانه شهید قنبری.
شب شده بود؛
اما صمد هنوز نیامده بود.
دلم هول می کرد.
رفتم خانه پدرم.
شیرین جان ناراحت بود.
می گفت حاج آقایت هم به خانه نیامده.
هر چه پرسیدم کجاست، کسی جوابم را نداد.
چادر سرکردم و گفتم:
«حالا که این طور شد، می روم خانه خودمان.» خواهرم جلویم را گرفت و نگذاشت بروم.
شستم خبردار شد برای صمد و پدرم اتفاقی افتاده.
با این حال گفتم:
«من باید بروم. صمد الان می آید خانه و نگرانم می شود.»
خدیجه که دید از پس من برنمی آید،
طوری که هول نکنم، گفت:
«سلطان حسین را گرفته اند.» سلطان حسین یکی از هم روستایی هایمان بود.
گفتم: «چرا؟!»
خدیجه به همان آرامی گفت:
«آخر سلطان حسین خبر آورده بود حجت را آورده اند.
او باعث شده بود مردم تظاهرات کنند و شعار بدهند.
به همین خاطر او را گرفته و برده اند پاسگاه دمق. صمد هم می خواسته برود پاسگاه، بلکه سلطان حسین را آزاد کند
. اما حاج آقا و چند نفر دیگر نگذاشتند تنهایی برود. با او رفتند.»
اسم حاج آقایم را که شنیدم، گریه ام گرفت.
به مادر و خواهرهایم توپیدم:
«تقصیر شماست.
چرا گذاشتید حاج آقا برود. او پیر و مریض است.
اگر طوری بشود، شما مقصرید.»
آن شب تا صبح نخوابیدیم.
فردا صبح حاج آقا و صمد آمدند.
خوشحال بودند و می گفتند:
«چون همه با هم متحد شده بودیم، سلطان حسین را آزاد کردند؛ وگرنه معلوم نبود چه بلایی سرش بیاورند.»
نزدیک ظهر، صمد لباس پوشید.
می خواست برود تهران. ناراحت شدم. گفتم:
«نمی خواهد بروی. امروز یا فردا بچه به دنیا می آید.
ما تو را از کجا پیدا کنیم.»
مثل همیشه با خنده جواب داد: « نگران نباش خودم را می رسانم.»
ادامه دارد...✒️
🎀 @saritanhamasir 🎀
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃