این متن را به عنوان یک عبرت نگاه کنید نه سیاسی.لطفا......و لطفا تا انتها بخوانید مطالبی که به صورت کاملا مستند تو رسانه ها مخصوصا رسانه ملی پخش شده است.خودتون قضاوت کنید. ﺍﻣﺎﻡ ﺧﺎﻣﻨﻪ ﺍﯼ: ﺑﻪ ﻣﺬﺍﮐﺮﺍﺕ ﺑﺪﺑﯿﻨﻢ . ﺣﺴﻦ ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ: ﺑﻪ ﻣﺬﺍﮐﺮﺍﺕ ﺧﻮﺷﺒﯿﻨﻢ. ﺣﻀﺮﺕ ﺁﻗﺎ: ﻋﻠﻮﻡ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺷﻮﺩ. ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ: ﮐﺠﺎﯼ ﻋﻠﻮﻡ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺷﻮﺩ؟ ﺣﻀﺮﺕ ﺁﻗﺎ: ﺑﺎﯾﺪ ﻧﻬﯽ ﺍﺯ ﻣﻨﮑﺮ ﮐﺮﺩ ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ: ﻣﺮﺩﻡ ﻧﯿﺎﺯﺑﻪ ﺍﺭﺷﺎﺩﻧﺪﺍﺭﻧﺪ. ﺣﻀﺮﺕ ﺁﻗﺎ: ﻧﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﺑﺎ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﻧﺎﺻﺤﯿﺢ ﺩﯾﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﻟﺠﻦ ﻣﺎﻝ ﮐﻨﻨﺪ ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ: ﺑﺎﯾﺪ ﺳﺎﻧﺴﻮﺭ ﻭ ﻣﻤﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺭﯾﻢ،ﻣﺮﺩﻡ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﻣﯿﻔﻬﻤﻨﺪ ﺣﻀﺮﺕ ﺁﻗﺎ: ﮔﺎﻫﻰ ﺷﻨﯿﺪﻩ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﮐﺴﺎﻧﻰ ﺩﺭﮔﻮﺷﻪﻭﮐﻨﺎﺭ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ، ﺁﻗﺎ،ﻣﮕﺮ ﻣﺎ ﻣﻮﻇّﻔﯿﻢ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺖ ﺑﺮﺳﺎﻧﯿﻢ؟ ﺧﺐ ﺑﻠﻪ؛ ﻓﺮﻕ ﺣﺎﮐﻢﺍﺳﻼﻣﻰ ﺑﺎ ﺣﮑّﺎﻡ ﺩﯾﮕﺮ ﺩﺭ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﻭﻇﯿﻔﻪﻯ ﻣﺎ ﺍﺳﺖ. ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ: ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﻢ ﻣﺮﺩﻡ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺭﺍﻩ ﺑﻬﺸﺖ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﻨﻨﺪ،ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻥ ﺑﺎ ﺯﻭﺭ ﻭ ﺷﻼﻕ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺖ ﺑﺮﺩ ﺣﻀﺮﺕ ﺁﻗﺎ: ﺍﻳﻦ ﻣﻨﺒﺮﻫﺎ ﻳﻚ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ ﻓﺮﺩ ﺍﺳﺖ، ﺍﮔﺮ ﻣﺤﺘﻮﺍ ﻭﻣﻀﻤﻮﻥ ﻣﻨﺒﺮﻫﺎﻱ ﻣﺎ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ،ﻫﻴﭻ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﺍﻱ ﻧﻤﻴﺘﻮﺍﻧﺪ ﺑﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﻮﺍﺟﻬﻪ ﻭ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﻜﻨﺪ. ﺭﻭﺣﺎﻧﻲ: ﺩﻭﺭﺍﻥ ﭘﻴﺎﻣﻬﺎﻱ ﻳﻜﻄﺮﻓﻪ ﺑﻪ ﺳﺮ ﺁﻣﺪﻩ، ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺭﺳﺎﻧﺪﻥ ﭘﻴﺎﻡ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺑﻠﻨﺪﮔﻮﻫﺎﻱ ﻳﻜﻄﺮﻓﻪ، ﻣﻨﺒﺮﻫﺎﻱ ﻳﻜﻄﺮﻓﻪ ﻭ ﺳﻨﺘﻲ ﺑﻪ ﺳﺮ ﺁﻣﺪﻩ. ﺣﻀﺮﺕ ﺁﻗﺎ: ﮐﺴﺎﻧﯿﮑﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺌﻮﺭﯾﺰﻩ ﮐﺮﺩﻥ ﺳﺎﺯﺵ، ﺗﺴﻠﯿﻢ ﻭ ﺍﻃﺎﻋﺖ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺯﻭﺭﮔﻮﯾﺎﻥ،ﻧﻈﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﻨﮓ ﻃﻠﺒﯽ ﻣﺘﻬﻢ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﺧﯿﺎﻧﺖ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﻭ ﺩﺭﻭﻍ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ / ﻧﻈﺎﻡ ﺍﺳﻼﻣﯽ،ﻧﻈﺎﻡ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ،ﻧﻈﺎﻡ ﺷﺮﻑ ﻭ ﺳﻼﻣﺖ ﻭ ﺗﮑﺮﯾﻢ ﺑﺸﺮ ﺍﺳﺖ. ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ: ﻣﺎ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺩﻧﯿﺎ ﭘﻨﺠﻪ ﺑﮑﺸﯿﻢ ﻭ ﺩﺍﯾﻤﺎ ﺳﺮ ﺟﻨﮓ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ / ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﺣﯿﺎﺕ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﺷﺎﻥ ﺩﺭ ﺩﺭﮔﯿﺮﯾﻬﺎ ﻭ ﺁﺷﻮﺑﻬﺎﺳﺖ ﺣﻀﺮﺕ ﺁﻗﺎ: ﻣﺎ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﻟﻔﻆ " ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻨﺪ ﺩﻭﻟﺖ ﻣﺴﺘﮑﺒﺮ ﻭ ﺯﻭﺭﮔﻮ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻨﯿﻢ / ﺑﻨﺪﻩ ﻣﺨﺎﻟﻔﻢ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺭﺍ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺑﺪﺍﻧﯿﻢ ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ: ﻣﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺟﻬﺎﻧﯽ ( 5+1 ) ﺗﻌﺎﻣﻞ ﻭ ﻣﺬﺍﮐﺮﻩ ﮐﻨﯿﻢ تکرار تاریخ معلم تاریخمان میگفت： که امیرالمومنین (ع) جنگ را در صفین برده بود ... ❗️❗️در دقیقه 90 برخی شعار تعامل و اعتدال سر دادند و اصلا یادشان رفت معاویه همان فرزند هند جگرخوار است !!! ❗️❗️علی (ع) را به پای میز "مذاکره" کشاندند !!! ❗️❗️و جنگ برده اش را ناتمام گذاشتند !!! ❗️👈هر چه علی (ع) گفت "مذاکره" خدعه دشمن است، اینها میخواهند جنگ باخته را دوباره ببرند ... کسی گوش نکرد !! ❗️📌تازه حاضر نشدند ابن عباس و حتی مالک را که نماینده علی (ع) بود به مذاکره بفرستند !!! ❗️👈گفتند مالک جنگ طلب، خشن و غیر منعطف است !!! ❗️👈بلاخره پایشان را در یک کفش کردند که حتما باید ابوموسی اشعری !!! برای مذاکره برود ... 📌علی (ع) گفت من به ابوموسی مطمئن نیستم... ❗️👈آنها گفتند شما بدبین هستی. ابوموسی خوب و انقلابی ست !!! 📌علی (ع) گفت： من به نتیجه این مذاکرات خوشبین نیستم. شما به هدفی که ازین مذاکرات دارید نمیرسید. ❗️👈گفتند در مذاکرات خوشبینی و بدبینی معنا ندارد !!! 📌علی (ع) گفت باشد ... مذاکره کنید، این هم تجربه ای میشود برای مردم ... که بفهمند به ترسوها و آنها که پای مقاومت ندارند نباید اعتماد کرد ... 👈مذاکره ابوموسی و عمر و عاص شروع شد ❗️👈تا مدتها متن مذاکرات محرمانه بود !!! علی (ع) مالک را فرستاد تا به ابوموسی بگوید ما پشتیبان توایم، مبادا به عمرو عاص اعتماد کنی، او شیطان بزرگ است... ❗️👈ابوموسی ابرو در هم کشید و به مالک گفت: شما توهم توطئه دارید !!! عمروعاص مودب و باهوش است. اگر او به من قولی دهد به او اعتماد میکنم !!! ❌⭕️👈روز اعلام نتیجه مذاکرات حکمیت فرا رسید 👈در مذاکرات محرمانه البته به طور شفاهی تعهد کرده بودند که هر دو نفرشان ، علی (ع) و معاویه را عزل کنند و امر را به رای عمومی بگذارند. ❗️👈در مسجد عمروعاص اول به ابوموسی تعارف زد. گفت تو بزرگ مایی !!!! ❗️👈ابوموسی خندید و بالای منبر رفت ❗️❗️و گفت: چنانکه این انگشتر را از دست در می آورم علی ع را از خلافت عزل میکنم !!!! بعد پایین آمد و با لبخند به عمروعاص بفرما زد ❗️👈عمروعاص بالا رفت و گفت چنانچه این انگشتر را از دست در میآورم علی ع را خلع و چنانچه دوباره این انگشتر را به دست میکنم معاویه را نصب مینمایم !!! ❗️❗️ابوموسی خشکش زده بود ...فایده ای هم نداشت ... خود کرده را تدبیر نیست .... 🌑🌑 👇👇👇👇👇 📌اما علی (ع) از همان ابتدا خوشبین نبود ... چون دشمن شناس بود ... ❗️❗️👈 اینچنین بود که معاویه جنگ باخته نظامی را تبدیل به پیروزی سیاسی کرد...... باشد که از تاریخ درس گیریم 👆👆 ✅❗️❗️رفقا برای این متن زحمت کشیده شده لطفا نشر حداکثری. و این چنین شد که ابرگوساله یهود توانست با کمک دیگر گوساله ها با اسم رمز برجام ابتدا هسته ای را ویران و در مرحله بعد با اجرای سند 2040 ارباب اقتصاد را ویران و بینی ملت ما را به خاک بمالد

🎥 تصاویر دستگیری تروریست‌هایی که قصد عملیات انتحاری در تهران را داشتند 👌💪 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh

✨دیدن این لحظات را به هیچ قیمتی از دست ندهید 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh

🏖 @salehe_keshavarz ✤ ⃟⛱ ⃟⃟ ⃟❀᪥✾✤❀ 🖋به نام خداوند مهر آفرین ... 📕داستان #حضرت_دلبر 🔍 #قسمت_سی_و_پنجم محمدم یک جوان ۲۴ ساله ؛ زیبا و مومن و مودب ، هم کار می‌کرد و هم درس می‌خواند . مهدا یه دختر دانشجوی محجبه و خانم هدا محصل زیبا و سرحال ... بچه ها ۳ یار من بودند برای نگهداری از امیر هنوز مشکلات مالی کامل حل نشده بود ، مسائل مالی را خودم مدیریت میکردم تا بچه ها صدمه نبینند . امیر به لطف خدا روز به روز بهتر میشد هفته ای سه جلسه فیزیوتراپی و کاردرمانی داشت که همه را خودم میبردمش ... گاهی حیدر و محمد هم می‌آمدند . در مسیر رفت و آمد کلی شوخی میکردم و میخنداندمش تا با روحیه خوب به درمان دل بدهد . + ببین امیر من اینجوری پشت فرمون برات قر میدم بد نباشه یه وقت ... الان یکی میبینه میگه هرچی در میاد از این خانم چادریا در میاد ... به سختی جوابم را داد : _ نه ‌..‌. نه ... نه عشقم تو راحت باش ..‌. ضربه ای که به گردنش وارد شده بود شدید بود . نخاع آسیب جدی دیده بود . ولی به لطف خدا و کاردرمانیها همه چیز عالی پیش می‌رفت . هم پاهایش کم کم حرکت کردند . و هم دست‌هایش کمی جان گرفتند . صحبت کردنش هم در طی یکسال خیلی بهتر شده ... در آن سال من ۱۵ کیلو وزن کم کردم از بس تقلا داشتم ... کار و تدریس و مدیریت خانه و امیر ۴۰ کیلو لاغر شد . یک پاره پوست و استخوان بود ... یک سال گذشت ... سالگرد زلزله زده ها و سالگرد فوت مادرش که رسید دوباره برگشتیم روستا با عصا راه می‌رفت . داخل اتاق موهایش را سشوار کشیدم و لباس مرتب تنش کردم و برایش عطر زدم . دستش را گرفتم و با هم وارد سالن خانه پدریش شدیم . جمعیت آمده بودند برای تسلیت ... شروع کردیم خوش آمد گویی و بین مهمانها حرکت کردیم . از دور مرتضی را دیدم بعد از سالها ، یک لحظه طول کشید تا بشناسمش، کل موهایش سفید و طلائی شده بود ، صورتش شکسته تر ، پدرم بود انگار سن و سال آخرین سال‌های عمر پدرم را داشت. با سر سلام و علیکی کردیم. امیر زیر گوشم گفت : _ طیبه ببین شبیه عروس دومادا شدیم ما . یک لحظه خنده ام گرفت ، چادرم را جلو دهانم گرفتم و گفتم : + خدا نکشتت نمیدونی مگه جنبه ندارم الا وسط ختم خندم میگیره آبروم میره ... جدی شد . وسط سالن رسیده بودیم . ایستاد و جدی و بلند طوری که همه بشنوند گفت : _ طیبه تو آبروی منی ... پدر منی ... مادر منی ... کس و کار منی ... بعد با گریه خم شد و دستم را بوسید . + نکن امیر جان ... می لرزید ... نگران به محمد که پدرش را بغل کرده بود نگاه کردم . +چرا میلرزه پس ... _ هیچی نیست مامان جان نگران نباش . با ترس صدا زدم : + جمیله.... جمیله جانم جمیله و همسرش که بودند دلم قرص بود . عمه فاطمه خودش را به من رساند : _ گلم آروم باش چیزی نیست که برو پیشش من و بچه ها به مهمونها می‌رسیم . با نگاهم تشکر کردم و رفتم اتاق امیر را خوابانده بودند . جمیله بازویم را فشرد و با همسرش از اتاق خارج شدنی گفت : + چیزی نیست استاد ... نگران نباشید . محمد مهدا و هدای گریان را از اتاق خارج کرد . کنار تخت نشستم موهایش را مرتب کردم با تمام محبتم گفتم : + چی شدی پس عشقم ... نمیگی طیبه میمیره برات ... _ خوبم الان ... ببخش منو ... + وای امیر نمیبخشمت اگه بازم از این حرفها بزنیا ، تو شوهر منی ، پاره تنمی ، مثل بچه هامی ، مثل حیدر ، اگه کاری میکنم برات وظیفمه ، منم مریض بشم تو مثل پروانه دورم میگردی . باز هم دست‌هایم را بوسید ... بعد از ۲۵ سال آن شب حرفی را زد که می دانم سالها با خودش تکرار کرده بود . لرزان و با ترس و بغض حرفش را زد . _ حلالم کن طیبه ... من نگذاشتم تو با مرتضی زندگی کنی . جوونیتو گرفتم ازت ؛ به خاطر خودم زندگی شما دو تا رو خراب کردم . انگشت اشاره ام را روی لب‌هایش گذاشتم . + هیییسسس ... نگو اصلا ... هیچ وقت زندگی من تو بودی امیر ؛ خدا تو رو به من داد تا کنارت رشد کنم . کنارت درس بخونم . کنارت ۳ تا بچه گل داشته باشم . تو هدیه ی خدا بودی . دیگه نگیا ... بغلش کردم ... امیر نحیف من ... خدا می داند که در آن لحظه رضایت محض بودم از عمری که با امیر طی شده بود ... امیر همان شب و پیش از رسیدن به بیمارستان در حالیکه در آغوش من بود برای همیشه رفت ... من ماندم و داغ نبودن او ... داغ یتیمی فرزندانم ... و مسئولیت زندگی که حالا سنگین تر شده بود ... ✍ صالحه کشاورز معتمدی #ادامه_دارد ... 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh

💠@yazeynb💠 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُ🍃☫ 🇮🇷 صدای ماندگار از تیمسار خلبان «منوچهر محققی» 🔻خانمم زنگ زد که بچه‌مون داره میمیره، بیا ببین چیکار می‌تونیم بکنیم. 🔸گفتم هر روز جلوی چشم من ۲ هزار نفر می‌میرن اگر بخوام بیام این ۲هزار نفر می‌میرن. 🔺تیمسار محققی خلبان شجاع تبریزی است که با ۱۸۲ ماموریت پروازی در دفاع مقدس حماسه آفرید و بخاطر همین تعدد ماموریت سال ۱۴۰۰ با مشکل ستون فقرات به یاران شهیدش ملحق شد روحش شاد و یادش گرامی 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh

می دهد این دل گواهی پیر ما سید علی ... پرچم از دست سید علی بر دستان مهدی می‌رسد . 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh

#سرباز_دهه_نودی ✴️ آقا اجازه؟✋ می‌خوام که با شما شروع شه زنگ اول مدرسه‌ی ما💚 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh

🌱 فرزندم نذر تو! 🔹عاقبت عجیب "نذر مادر مریم(س)" از زبان قرآن 🔸روایت قرآن از لحظه‌ای که حضرت زکریا(ع) در مقابل "نذر یک مادر" کم آورد! 🍎 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh

↩️ خیلی مهمه که از بچگی فرزندانتون چه دغدغه‌هایی از شما در زندگی می‌بینن؟ ❤️دغدغه‌های ما به فرزندان‌مون منتقل میشه و اونا رو با این مسائل بزرگ میکنه. اگه تو خونه مدام از پول نداشتن و گرانی حرف زدی فرزندت پول و مادیات جزو مهم‌ترین دغدغه‌هاش میشه و اگه دید برای نماز اول وقت و دستگیری از دیگران دغدغه داری اونا براش مهم میشه. ما چه دغدغه‌هایی رو از کودکی به فرزندان‌مون منتقل می‌کنیم؟ ➖ خوبه یه دقتی بکنیم ببینیم مهم‌ترین دغدغه‌های زندگی روزانه‌مون چیه؟! استاد فاطمی پور #والدین #فرزند 🍎 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh

نگاه آیات و روایات به چرایی فرزندآوری از نوع تبیین احکام و یا کارکرد کرامت انسانی است. #جمعیت #فرزنداوری 🍎 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh

#فرزندآوری #تببین #اربعین 🔶 اربعین و تبیین اهمیت فرزندآوری(در۱۲ قسمت) 👈 قسمت پنجم👇 🖍 رابطه تربیت و فرزندآوری 📣 وقتی تربیت فرزند رزق معنوی است. 📽 محمدمسلم وافی/۱۴ شهریور۱۴۰۲/ورودی شهر کربلا 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh

#نهال_ولایت_در_نهادخانواده #صوت_ششم #جلسه_هجدهم ✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🔸 خیلی به من گفتن شما میگی احترام بذار ولی نمیدونی چه رفتار و اخلاقی دارن پدر و مادر ما 🔸ما گفتیم تحمل درست و قشنگ این رفتار بد مقدمه پذیرش اوامر سخت حضرت ولی عصر خواهد بود👌 یه مثالی میزنم توجه کنید ⚜سربازی که آقایون میرن دقت کردید که تو دوره آموزشی بهشون سخت میگیرن ⚜زیر سیم خاردار رد میشن، از بلندی ميپرن ، تمرین های سخت نظامی و ... اینا برای چیه? 🔻برای اینکه خدای نکرده جنگی پیش اومد اون جوون بتونه اونجا و در شرایط سخت آماده باشه 🔻بالاخره جنگه و کلی سختی و درگیری های خیلی خیلی بیشتر از این تمرین ها ⛔️❌⛔️❌ 🔅شما وقتی پدر و مادر بد اخلاقت رو به خاطر خدا تحمل میکنی و احترامشون رو حفظ میکنی 🔅در اصل داری حاضر میشی برای اطاعت از اوامر سختی که بعد از ظهور صاحب الزمان به تو خواهند داد 🌱درسته بین امام زمان و پدر و مادر خیلی فرق هست 🌱ولی اونی که بهت واجب کرده اطاعت کني از امر امام زمان اطاعت کردن از امر پدر و مادر هم خودش به تو واجب کرده 🌺🌾🌺🌾🌺🌾 💠شما میگید آخه خیلی با ما بد هستن شما متوجه نمی شی و نميدوني 💠باشه من متوجه نمیشم خدا که میدونه اونا چیکار میکنن و چی میگن بهت او که تمام ابعاد روحی تو رو بهتر از خودت ميشناسه✅👌 🌺 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh

🔹ببینید ثانیه به ثانیه زندگی ما از طرف خداوند طوری طراحی شده که ما رو رشد بده 🔹رشد بده و برسونه به آغوش پر از آرامش خودش 🔸اونوقت این خدای به این بزرگی و مهربانی مگه میشه تو این جریان پدر و مادر بد اخلاق ما رو رها کرده باشه ⁉️⁉️⁉️⁉️ 〽️خداوند می بینه کدوم بعد از روح ما احتیاج به رشد داره و طبق همون به ما تمرین میده دقیقا مثل مربی های بدنسازی هر تیم ورزشی 〽️یک بسکتبالیست با یک والیبالیست تمرینات بدنسازيشون متفاوته ديگه ⚡️✨⚡️✨⚡️✨ 🔹خداوند قسمت های ضعیف روح ما رو با اطرافيانمون امتحان میکنه یا بهتره بگیم تمرین ميده تا رشد پیدا کنیم ☘یکی با پدر و مادرش ☘یکی با همسرش ☘یکی با فرزندش ☘یکی با همسایه اش و... ♦️خداوند برات انتخاب میکنه تو با کی رشد کنی ♦️میگه پدر و مادر من همه جوره خوبن ولی مادرم گاهی نیش میزنه قراره تو مقاومتو در مقابل مادری که نیش میزنه ببری بالا👌 اگه قرار بود مقاومتتو مقابل مادری که کتک میزنه ببری بالا یه مادر کتک بزن بهت میداد😊 🔸نشینید بگید خوشبحال فلانی پدر و مادر خوب داره همسر خوب داره فرزند خوب داره نه عزیز من اطرافیان هر کسی متناسب با نیاز او برای رشد تعیین میشن از طرف خداوند✅👌 🌸 @tehrantanhamasiri

🌀يه توصیه ام میکنیم به پدر و مادرهای بد اخلاق بابا و مامانا هم خدا دارن, روز قیامت دارن, پرسش و پاسخ دارن آی پدر و مادرهای محترم اگه یه کم سخت بگیری بچت میره جهنم⚠️ به بچت رحم کن مستقیم میره دوزخ پس سخت نگیر اذیتش نکن اینم توصیه به بابا مامانا😊 ⚜نمی گم هر چی گفتن گوش کنید و عمل کنید مثلا گفت نماز نخون نمیخواد گوش کنی و نماز نخوني😊 ⚜اولا که بابا ها از خداشونه بچشون نماز بخونه ⚜حالا اگه بود یه موردهایی یه لبخند بزن بگو بابایی فدات بشم حالا بذار این دفعه ام بخونم سخت نگیر قربونت برم☺️❤️ داستان اویس قرن همه بلدن دیگه👇 🔸کسی که عاشق پیامبر بود مادرش ملحد بود, اویس میخواست بره مدینه پیامبر رو ببینه مادرش گفت کجا؟ 🔹گفت دارم میرم مدینه پیامبر رو ببینم مادرش گفت باشه فقط یه روز میری و برمیگردی 🔸رفت ولی همون روز پیامبر نبودن مدینه 🔻به خاطر اطاعت از امر مادرش قصد برگشتن کرد گفتن بهش اویس کجا میری تو داری از, عشق پیامبر از بین میری و آب میشی😔✅ گفت همین پیامبری که عاشقشم گفته حرف مادر ملحدتو گوش کن👏👌 برگشت و فردا که رسول خدا برگشتن فرمودن بوی اویسم میاد, بوی عطر اویسم به مشامم میرسه❤️❤️ 🔻این میشه تمرین ولایت مداری در خونه و در رفتار با پدر و مادر چه لذتی بالاتر از دیدار معشوقت ولی ازش گذشت به خاطر اطاعت از امر مادر ملحدش👌 رشد یعنی اين✅ 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh

دعـای عــهــــد ،با صوت زیبای و دلنشین استاد فرهمند سعی کنیم هر روز حتما دعای عهد را بخوانیم و با امام زمانمان عهد ببندیم که یاور او هستیم چه درزمان غیبت و چه در هنگام ظهور ان شاءالله اللهّمَ عجِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج ❤️ https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh

#صبحت‌بخیرمولای‌من🌸 سلام🤚 حضرت بهار ، مهدی جان شما بازخواهید آمد و درختان ، #پاییز و بی برگی را از یاد خواهند برد و شکوفه‌ها و گل‌ها و پروانه‌ها، میهمان دستان سبز باغ ها خواهند شد ... شما بازخواهید آمد و جهان ، در هاله‌ای از امید و عدالت و لبخند ، خوشبختی را تجربه خواهد کرد ... شما بازخواهید آمد ... به همین زودی ... به همین نزدیکی ... #الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَـــ‌الْفَـــرَج ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ سلام عزیزان🤚 صبح شما بخبر🌸 حالتون خوبه؟ 😊 روز قشنگ پاییزیتون به مهر و عافیت 🇮🇷 https://eitaa.com/16161065/25

🌷#متن بند ۳۵ استغفار🌷 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ۳۵-اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ رَهِبْتُ بِهِ سِوَاكَ أَوْ عَادَيْتُ فِيهِ أَوْلِيَاءَكَ أَوْ وَالَيْتُ فِيهِ أَعْدَاءَكَ أَوْ خَذَلْتُ فِيهِ أَحِبَّاءَكَ أَوْ تَعَرَّضْتُ فِيهِ لِشَيْ‏ءٍ مِنْ غَضَبِكَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِي يَا خَيْرَ الْغَافِرِينَ. بند ۳۵: بار خدایا ! از تو آمرزش میطلبم برای هر گناهی که در آن از غیر تو ترسیدم، یا به وسیله ی آن با اولیایت دشمنی کردم یا با دشمنانت دوستی کردم، یا دوستانت را واگذاشتم، یا با آن خود را در معرض خشم و غضب در آوردم، پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این گونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان! 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh

‌🎥 #تماشایی | درس انتظار فرج ‌ 🌷 درس امیدی برای تمام انسان‌ها ⛔ آیا باز هم بن‌بستی در زندگی ما وجود دارد؟ ‌ 📲 #انتظار ‌ 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh

🎥 #تماشایی | سلاحِ انتظار 🌷 سربازی امام زمان (عج) چه آمادگی‌هایی لازم دارد؟ #کلام_یار 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh

بچه‌ها بیایید با خدا عهد ببندیم که خدایا ما قول میدیم که پای دینت وایسیم؛ تو هم به ما نظر کن! ما این راهو خودمون نمیتونیم بریما... - شب‌های بله‌برون - شلمچه ۱۳۹۷ 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh