eitaa logo
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
1.8هزار دنبال‌کننده
12.6هزار عکس
10.5هزار ویدیو
334 فایل
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست
مشاهده در ایتا
دانلود
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
#مدیریت_زمان 21 🔸🔹 البته میزان خواب هر کسی بستگی به طبع و مزاجش داره. معمولا افرادی که رطوبت بدنشون
22 🔶 هر جایی که آدم میتونه زمان خودش رو بیشتر کنه باید این کار رو انجام بده. ⭕️ یکی از اتفاقات این دوره و زمانه سرگرمی های فراوان هست. بازی های موبایلی و کامپیوتری، دستگاه های پلی استیشن، انواع فیلم و کارتون و سریال، چرخیدن توی اینترنت و اینستاگرام و... و انواع و اقسام سرگرمی ها همگی دارن قسمت های مهمی از عمر و جان انسان ها رو میگیرند... 💢 خیلی از این سرگرمی ها سلامتی انسان رو هم تهدید میکنند و انواع بیماری ها رو برای انسان به وجود میارن. 🔸 البته بیماری ها رو خیلی وقتا میشه درمان کرد ولی اون زمانی که از دست دادیم دیگه به دست نخواهیم آورد... ✅ ببینیم در طول روز چند ساعت رو به سرگرمی های مختلف اختصاص میدیم. ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
23 ⭕️ کسی که داره برای یک سرگرمی بی مورد وقت میذاره در واقع داره وقت و جان خودش رو به ابلیس تقدیم میکنه! 🌷❤️ از طرفی کسی که مثلا روزی نیم ساعتش رو میذاره برای قرائت زیارت عاشورا در واقع داره روزی نیم ساعت از جان خودش رو فدای امام حسین علیه السلام میکنه.😌💕 خب خودتون ببینید چقدر بین این دو نفر تفاوت هست... ⭕️ بسیاری از بی توفیقی های ما به خاطر سرگرمی های ماست. سرگرمی هامون رو دست کم نگیریم. 🔹🔷 بله یه موقع هست یه آدم غافلی که اصلا توی فضای خودسازی و این حرفا نیست داره برای یه سرگرمی وقت میذاره. خب زیاد نمیشه بهش ایراد گرفت. این بنده خدا در همین حد هست و خدا هم ممکنه ازش زیاد انتظار نداشته باشه. ⭕️ ولی یه وقتی یه آدم فهمیده و اهل مبارزه با نفسی میاد و وقت فراوانی برای سرگرمی های بیهوده میذاره! این آدم خیلی بی توفیق خواهد شد. بعد هی فکر میکنه که چرا من نمیتونم نماز شب بخونم! چرا نمیتونم نماز اول وقت بخونم! 🔸 خب عزیز من یه نگاهی به سرگرمی هات بنداز.... ببین داری با ارزشمند ترین سرمایه خودت یعنی عمرت چیکار میکنی...؟ ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
24 ❇️ ما قبل از اینکه بخوایم زمانمون رو مدیریت کنیم باید زمانمون رو "با ارزش بدونیم". بعد هم این موضوع باید در فرهنگ جامعه ما نهادینه بشه که همه مردم برای زمان خودشون و زمان دیگران ارزش زیادی قائل باشند. 👈🏼 در مدارس و حوزه های علمیه و دانشگاه ها باید برای زمان دانش آموزان و طلاب و دانشجویان ارزش زیادی قائل شد. مدیریت زمان باید در این مکان های آموزشی به خوبی آموزش داده بشه. 🔺 مثلا یکی از جاهایی که هرز رفتن زمان در اون خیلی خطرناکه مقطع دبیرستان هست. میبینیم که در این مقطع یک جوان انرژی بسیار زیادی داره ولی از این انرژی به درستی استفاده نمیشه. 4 تا کتاب به جوان میدن و میگن برو بخون! 🔶 بابا این چهار تا کتاب نهایتا روزی نیم ساعت وقت این جوان رو پر میکنه! بقیش رو باید چیکار کنه؟ ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حدیث روز🌹 قال امیرالمؤمنین علیه‌السلام: 🌺 «حَقُّ الْوَلَدِ عَلَی الْوَالِدِ أَنْ یحَسِّنَ اسْمَهُ وَ یحَسِّنَ أَدَبَهُ وَ یعَلِّمَهُ الْقُرْآنَ»؛ امام علی علیه‌السلام فرمودند: 🌸 حق فرزند بر پدر اين است كه نام نيك بر او بگذارد و او را به‌خوبى ادب آموزد (و تربيت كند) و قرآن را به او تعليم دهد. 📚 نهج‌البلاغه، حکمت 399. ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
📍سقوط اقتصاد ژاپن به چهارمین اقتصاد ژاپن ژاپن در امتداد نزول جمعیتی بیشتر است. در حالی که آلمان با کاهش کارگر مواجه است، این روند در ژاپن واضح‌تر است که کل جمعیت از حدود سال ۲۰۱۰ به طور پیوسته در حال کاهش بوده است. این منجر به کمبود مزمن نیروی کار شده است که انتظار می‌رود به دلیل اینکه نرخ تولد بسیار کمتر از نرخ جایگزینی است، بدتر شود. ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نکته‌ای ناب در رابطه با امام حسین علیه السلام! ⁉️ امام حسین علیه السلام در چه سنی صاحب اولاد شدند؟ ‼️ موضوعی در رابطه با فرزند آوری که نشنیده‌اید! ⛔️بحرانی که تن رهبری را لرزاند ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹چند تا سوال رایجی که همیشه برای رای دهندگان بوجود میاد.. جواب های قرآنی این سوالات رو ببینیم... ✅ ۱- چرا رای بدهیم؟ - جواب: "ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم"(رعد -11) خدا سرنوشت قومی را تغییر نمی‌دهد مگر زمانی که خودشان تصمیم بگیرند که سرنوشتشان را تغییر دهند ✅ ۲- من وقتی نمی‌دانم به چه کسی رای بدهم باید چکار کنم؟ جواب: "فاسئلوا اهل الذکر ان کنتم لا تعلمون" (نحل - 43) از اهلش بپرسید ✅ ۳- اگر پرسیدم و دیدم هر کسی از پیش خودش اخباری می‌دهد و تحلیلی می‌کند آن وقت چه کنم؟ جواب: نگاه کن به شخصی که خبر میدهد که آیا عادل است یا فاسق قرآن می‌فرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَن تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَىٰ مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ (حجرات -6) ﺍﻱ ﺍﻫﻞ ﺍﻳﻤﺎﻥ ! ﺍﮔﺮ ﻓﺎﺳﻘﻲ ﺧﺒﺮﻱ ﺑﺮﺍﻳﺘﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩ ، ﺧﺒﺮﺵ ﺭﺍ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﻭ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﻛﻨﻴﺪ ﺗﺎ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺍﺯ ﺭﻭﻱ ﻧﺎﺁﮔﺎﻫﻲ ، ﮔﺮﻭﻫﻲ ﺭﺍ ﺁﺳﻴﺐ ﻭ ﮔﺰﻧﺪ ﺭﺳﺎﻧﻴﺪ ﻭ ﺑﺮ ﻛﺮﺩﻩ ﺧﻮﺩ ﭘﺸﻴﻤﺎﻥ ﺷﻮﻳﺪ . ✅ ۴- اگر در جامعه موقع تبلیغات موجی ایجاد شد چه کنم؟ جواب: "و لا تتبعان سبیل الذین لا یعلمون" (یونس - 8) راه کسانی را که علم ندارند پیروی نکن ✅ ۵- چگونه افراد اصلح را تشخیص دهیم؟ جواب: به دنبال کسانی که از چاپلوسی و تعریف و تمجید لذت می‌برند نروید. قرآن می‌فرماید : "یحبون ان یحمدوا بما لم یفعلوا"(آل عمران - 188) دوست دارند به خاطر کارهایی که در حیطه وظایف آنها بوده و انجام نداده‌اند مورد ستایش قرار گیرند ✅ ۶- به چه کسی رای بدهیم؟ "أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرِينَ يُجاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ "(مائده - 54) جواب: به کسی رای بدهیم که آنان نسبت به مؤمنان نرم و فروتن و در برابر كافران سرسخت و قاطعند، در راه خدا جهاد مى‌كنند و از ملامت هيچ ملامت‌كننده‌اى نمى‌هراسند. ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
@nightstory57.mp3
12.31M
ا﷽ ༺◍⃟🌨჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ رویکرد 👇 اگر همگی باهم تلاش کنیم زودتر به نتیجه میرسیم. ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞نماآوا|سَيِّدُ السّاجِدین 🌀همخوانی استدیویی عربی و فارسی در مدح حضرت امام سجاد علیه السلام 🎊به مناسبت ولادت با سعادت حضرت زین العابدین علیه السلام 📌جدیدترین اثر: 💠گروه تواشیح بین المللی تسنیم💠 🔸تهيه شده در: 🎙استدیو تسنیم اصفهان ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
هر چندتا روز هم بگذره نمیشه از شکوه مهمانی ده کیلومتری چشم پوشی کرد ! مراسم های قبلی ضعف هایی داشت اما میهمانی باشکوه چند کیلومتری برگزار شد که هم شادی داشت هم شعف پر از معنویت و همبستگی ... خدا را شاکریم بابت نعمت نظام اسلامی که به برکت ولایت امیرالمومنین است . دنیا در جنگ و خون و ایران سرای ولایت و امنیت. ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عجب حرفی زد !!! تو این ۵ دقیقه تمام تاریخ از جلوی چشممون عبور میکنه!!!😭😭😭 ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇 🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏖 @salehe_keshavarz ✤ ⃟⛱ ⃟⃟ ⃟❀᪥✾✤❀ 🖋به نام خداوند مهر آفرین ... 📕داستان 🔍 + عمه جان برام خیلی سخته ... اما چون امر کردید می‌گم براتون ... اولین جمله قطعا خیلی شوکه کنندس اما تا این مطرح نشه نمی‌تونم بقیه ماجرا رو بگم ... عمه با تمام وجودش چشم و گوش بود... + عمه جانم ! پدرم... چند شب پیش‌از فوتش ... من... و .... مرتضی... رو به‌هم محرم کرد... عمه آهی کشید و دست‌هایش را روی صورتش گذاشت ... نگرانش شدم... + می‌خواهید بقیه‌اش بمونه برا بعد؟!! _ نه گلم بگو ... بگو بدونم چه بلایی سر تو مرتضی اومده... + از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون که من و مرتضی با همه وجود هم‌دیگه رو می‌خواستیم قراره بابا این بود که بعد از چهلم زلزله‌زده‌ها به همه اعلام و جشن گرفته بشه که عمرش بدنیا نبود... هر دو آرام اشک می‌ریختیم خاطرات کوتاه محرمیت من و مرتضی مثل برق و باد از نظرم گذشت. با اشک و بغض ادامه دادم : + خدا خیر بده مرتضی و شما و بقیه فامیل رو که اگه نبودید درد یتیمی منو می‌کشت شرایط طوری نبود که بتونم دوباره درباره این‌موضوع با کسی صحبت کنم آخرین‌بار که مرتضی رو دیدم داشت برای بار آخر به پادگان می‌رفت ، رفت و دوماه نیومد... قرارمون این شد که این راز بمونه تا وقتی‌که شرایط فراهم بشه ... همین‌که مرتضی رفت موضوع تعاونی پیش‌ اومد شما هم روستا بودید یک هفته تمام خونه‌ی ما محل رفت‌وآمد بود... پول زیادی که دست پدرم امانت بوده و بخش اعظم اون تو زلزله ازبین‌رفته بود و باید براش فکری می‌کردیم . امیر که از طریق پدرش از موضوع مطلع شده بود آخر یکی از آن اون شب‌ها درب خانه ما رو زد اول با مامان معصومه صحبت کرد و بعد مفصل با من ، پیشنهاد داشت ، گفت که تمام دین پدرم رو تصفیه می‌کنه همون‌جا هم به من ابراز علاقه کرد . عمه با کمی غیض پرسید : _به این شرط کمک کرد که زنش بشی؟؟؟ + نه باور کنید اصلا به زبون نیاورد اما خب مشخص بود دیگه قصدش چیه ... یک هفته هر روز اومد و رفت ... یک هفته هر روز مردم و زنده شدم... از طرفی آبروی پدرم ... معصومه خانوم و بچه‌ها... از طرفی هم مرتضی ... برای این‌که خودمو نجات بدهم تصمیم گرفتم که حقیقتو به امیر بگم 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
🖋به نام خداوند مهر آفرین ... 📕داستان #حضرت_دلبر 🔍 #قسمت_بیست_و_سوم محمد صفای زندگیم بود ... درک ح
🖋به نام خداوند مهر آفرین ... 📕داستان 🔍 + عمه جان برام خیلی سخته ... اما چون امر کردید می‌گم براتون ... اولین جمله قطعا خیلی شوکه کنندس اما تا این مطرح نشه نمی‌تونم بقیه ماجرا رو بگم ... عمه با تمام وجودش چشم و گوش بود... + عمه جانم ! پدرم... چند شب پیش‌از فوتش ... من... و .... مرتضی... رو به‌هم محرم کرد... عمه آهی کشید و دست‌هایش را روی صورتش گذاشت ... نگرانش شدم... + می‌خواهید بقیه‌اش بمونه برا بعد؟!! _ نه گلم بگو ... بگو بدونم چه بلایی سر تو مرتضی اومده... + از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون که من و مرتضی با همه وجود هم‌دیگه رو می‌خواستیم قراره بابا این بود که بعد از چهلم زلزله‌زده‌ها به همه اعلام و جشن گرفته بشه که عمرش بدنیا نبود... هر دو آرام اشک می‌ریختیم خاطرات کوتاه محرمیت من و مرتضی مثل برق و باد از نظرم گذشت. با اشک و بغض ادامه دادم : + خدا خیر بده مرتضی و شما و بقیه فامیل رو که اگه نبودید درد یتیمی منو می‌کشت شرایط طوری نبود که بتونم دوباره درباره این‌موضوع با کسی صحبت کنم آخرین‌بار که مرتضی رو دیدم داشت برای بار آخر به پادگان می‌رفت ، رفت و دوماه نیومد... قرارمون این شد که این راز بمونه تا وقتی‌که شرایط فراهم بشه ... همین‌که مرتضی رفت موضوع تعاونی پیش‌ اومد شما هم روستا بودید یک هفته تمام خونه‌ی ما محل رفت‌وآمد بود... پول زیادی که دست پدرم امانت بوده و بخش اعظم اون تو زلزله ازبین‌رفته بود و باید براش فکری می‌کردیم . امیر که از طریق پدرش از موضوع مطلع شده بود آخر یکی از آن اون شب‌ها درب خانه ما رو زد اول با مامان معصومه صحبت کرد و بعد مفصل با من ، پیشنهاد داشت ، گفت که تمام دین پدرم رو تصفیه می‌کنه همون‌جا هم به من ابراز علاقه کرد . عمه با کمی غیض پرسید : _به این شرط کمک کرد که زنش بشی؟؟؟ + نه باور کنید اصلا به زبون نیاورد اما خب مشخص بود دیگه قصدش چیه ... یک هفته هر روز اومد و رفت ... یک هفته هر روز مردم و زنده شدم... از طرفی آبروی پدرم ... معصومه خانوم و بچه‌ها... از طرفی هم مرتضی ... برای این‌که خودمو نجات بدهم تصمیم گرفتم که حقیقتو به امیر بگم 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️ عمه فاطمه اشک‌هایش را آرام پاک می‌کرد و به حرف‌هایم گوش می‌داد . +فکر می‌کردم اگر حقیقتو به امیر بگم دست از سرم برمی‌داره و بعدش هم برای حل مشکل مالی خب خدا بزرگه، نمی‌دونستم سرنوشت برای زندگی من برنامه دیگه‌ای داره. تو اون جلسه سرنوشت‌ساز به امیر گفتم: + از این‌که به فکر ما هستید ممنونم اما مرد دیگه‌ای تو زندگیه منه... با وجود اون نمی‌تونم به کسی فکر کنم ... _می‌دونم... مرتضاس... حدس می‌زدم که این مطلب رو به روم بیاره راستش یک‌بار داخل باغ پنهانی شاهد ابراز علاقه مرتضی به من بود بهش گفتم: + این‌موضوع به خودم مربوطه برای شما همین پاسخ باید کافی باشه... _ ببین طیبه خانم سعی نکن منو با این حرف‌ها پشیمون کنی که موفق نمی‌شی ، من می‌دونم شما و مرتضی بهم علاقه دارید اما به من حق بدید که شانس خودمو برای خوشبخت کردن دختری که دوستش دارم امتحان کنم. اون روز بحث صیغه محرمیت رو هم بهش گفتم اما جوابش یک جمله بود : _صیغه مدت‌داره و تمومه بعدش تو زن آزادی من قول می‌دم خوشبختت می‌کنم به خواهر و برادرت به معصومه خانوم فکر کن به آبروی پدرت به بدهی زیادی که هست ... خلاصه عمه جانم امیر با دونستن کامل قضیه هم باز دست بر نداشت نمی‌تونستم ریسک کنم دین پدرم و آسایش خانواده‌ام منو وادار کرد تا اون تصمیم رو بگیرم به امیر هم اعتماد نداشتم می‌دونستم اگر جوابم منفی باشه راز منو فاش می‌کنه کلا آدم خطرناکی می‌دیدمش و از ترس آبروی پدرم درنهایت علی رغم میل باطنیم تصمیم به ازدواج با امیر گرفتم. عمه نفس عمیقی کشید : _بعدش رو هم که خودم در جریان هستم و می‌دونم چطور برای حفظ زندگیت تلاش کردی... در دلم یاد کتک‌هایی که خوردم و بچه سقط شدم افتادم اما لب به گلایه باز نکردم ، دوست نداشتم ویترین قشنگ زندگیم بریزه... _ الان چی؟؟ الان راحتی ؟ راضی هستی؟ مستأصل نگاهش کردم با بغض گفتم : ✍ صالحه کشاورز معتمدی ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
InShot_۲۰۲۲۱۱۱۳_۲۱۴۸۳۰۱۴۱_۱۳۱۱۲۰۲۲.m4a
11.74M
🏖 @salehe_keshavarz ✤ ⃟⛱ ⃟⃟ ⃟❀᪥✾✤❀ 📚داستان حضرت دلبر با صدای نویسنده : ✍صالحه کشاورز معتمدی ✤ ⃟⃟ ⃟⛱ ⃟❀✤✾᪥❀ 🏖 @salehe_keshavarz