1_1483813040.mp3
8.36M
💬 قرائت دعای "عهــــد"
دعـای عــهــــد ،با صوت زیبای و دلنشین استاد فرهمند
سعی کنیم هر روز حتما دعای عهد را بخوانیم و با امام زمانمان عهد ببندیم که یاور او هستیم چه درزمان غیبت و چه در هنگام ظهور ان شاءالله
اَللّٰهُــمَّ عَجِّــلْ لِّوَلِیِــکَ الْفَــرَجـــ بِحَــقِّ حَضرَتِ زِیْنَـبِ کُبْــریٰ سَــلٰامُ الله عَلَیْهٰـــا🤲
#یا_منصور_امت
#صبحتبخیرمولایمن
آقاجانم یا صاحبالزمان
سلام بر شما🌸🤚
و بر شادی گردآمدن قلبهای ما
در سایهی دستان مبارک شما
سلام بر آن لحظهای که
پراکندگیهای هوا و هوس را
به نگاهی آرام میکنید
▫️السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا جَامِعَ الْکَلِمَةِ عَلَی التَّقْوَی...
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
سلام و درود خداوند محضر شما همسفران خوب تنها مسیری ✋️
صبحتون بهشت☺️
روزتون متبرک به نور قرآن
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
چهار نعمتی که بهتر است
هر روز صبح یاد کنیم
🌿اَلحَمدُ للهِ الَّذِی عَرَّفَنِی
نَفسَهُ وَلَم یَترُکنِی عُمیانَ القَلب
ستایش خدا را که خود را به من شناساند ومرا کوردل نگذاشت.
🌿اَلحَمدُ للهِ الَّذِی جَعَلَنِی
مِن أُمَّةِ مُحَمَّدٍ صَلی اللهُ عَلَیهِ وَآلِه
ستایش خدا را که مرا از امت حضرت محمّد صلی الله علیه و آله قرار داد.
🌿اَلحَمدُ للهِ الَّذِی جَعَلَ رِزقِی فِی یَدَیهِ وَ لَم یَجعَل رِزقِی [وَ لَم یَجعَله] فِی أَیدِی النَّاس
ستایش خدا را که روزیم را در دست خودش قرار داد و آن را در دست مردم ننهاد.
🌿اَلحَمدُ للهِ الَّذِی سَتَرَ ذُنُوبِی وَ عُیُوبِی [سَتَر ذَنبی] وَ لَم یَفضَحنِی بَینَ الخَلائِق
ستایش خدا را که گناهانم وعیوبم را پوشاند و مرا در میان مردم رسوا نکرد.
🌟حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام 🌟
🌾هر کس از پیروان ما هر روز این چهار حمد را بخواند خداوند او را سه چیز کرامت فرماید:
اول عمر طبیعی
دوم مال و جمعیت بسیار
سوم باایمان ازدنیارفتن وبی حساب داخل بهشت شدن
☘☘☘☘☘☘
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
🌸❤️🌸❤️🌸
#حدیث_روز
رسول خدا (صلی الله علیه واله) فرمودند:
مَنْ اطاعَ امْرأَتَهُ اکیَّهُ اللهُ عَلی وجهِهِ فی النّارِ فقال الامام علی – علیه السّلام -:
و ما تلک الطاعة؟ قال: یاذن لها فی… و لبس الثیاب الرقاق.
هر کس از زنش اطاعت کند خداوند او را با صورت در آتش خواهد افکند.
امام علی – علیه السّلام – عرض کردند: منظور از اطاعت زن چیست؟
حضرت فرمودند:
اینکه به او اجازة رفتن به حمامهای عمومی، عروسیهایی که در آن گناه میشود
و مجالس آوازه خوانی بدهد
و نیز اجازه دهد تا در میان نامحرمان لباس نازک بپوشد.
«بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۵۳»
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
🌺🍃🌺🍃 ﷽
#ذکر_تجافی
#برداشت_های_نادرست_از_احکام
❗️بعضی از مردم که دیر به نماز جماعت میرسن، موقع تشهدخوندن امام نیمخیز میشینن، اما هیچی نمیگن.
🚫 درحالیکه...
✍️ طبق نظر آیات عظام رهبری، مکارم، سیستانی، وحید و نوری: تشهدخوندن همراه امام در این حالت، نهتنها اشکال نداره، بلکه مستحب هم هست.
✍️ طبق نظر آیتالله شبیری، این کار در نماز جماعت واجبه و اگه میخوایم ثواب نماز جماعت رو ببریم، باید همراه امام تشهد رو بخونیم.
🔺 سیستانی، جامع، ج۱، م۱۹۵۰؛ رهبری، رساله نماز و روزه، م۷۴۶؛ مکارم، استفتائات؛ نوری، استفتائات، ج۲، س۱۹۶؛ وحید، رساله، م۱۴۴۷؛ زنجانی، استفتائات، ج۱، م2314.
⬅️ احکام به زبان خیلی ساده
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
📜 #فرازے_از_وصیت_نامہ
می گفتی : « ذکر ظاهری ارزشی ندارد . ذکر باید عملی باشد .
خدا را به خاطر نعمت هایی که به ما داده عملا" شکر کنید . »
یک شب ، بعد از مراسم احیا تا صبح مردم را از امام زاده یحیی تا خانه هایشان رساندی .
آن قدر این مسیر را رفتی و آمدی تا خیالت راحت شد که دیگر هیچ کس باقی نمانده است .
می گفتی : « این شکر است . خدا به من ماشین داده ؛ این طوری شکرش را به جا می آورم .
🌷پنج صلوات هدیه به ارواحطیبهشهدا
اَللّٰهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهم
امروزمون رو مزین میکنیم به نام و یادِ شهیدِعزیز#حسن_ترک 🌷🕊
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
بسم الله الرحمن الرحیم
🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍁
🍁🍂🍁🍂🍁
🍂🍁🍂
🍁
#داستان
#هم_نفس_با_داعش
قسمت اول
سال 1393
من امیدم بچه ی آبادان تو یه خانواده عرب به دنیا اومدم و 26 سالمه
پدرم راننده ی کامیونه و با چن تا کارخونه کار میکنه و جنساشونو براشون جابه جا میکنه
منم دو سالیه که شدم هم سفرش
تو قهوه خونه با بابام نشسته بودیم.
راستش هر وقت میایم تو قهوه خونه ی حاج نعمت حس لوتیای قدیم بهم دست میده، شکل و ظاهر قهوه خونه و بخاری که تو فضا میپیچه درست مثل تو فیلماس
، مجتبی شاگرد قهوه چی که باهم از قبل بگو بخندی داشتیم اومد جلو
_ خوش اومدین... چایی، قهوه، نسکافه، یا برا صبحانه املت و نیمرو هر چی بخواین در خدمتیم..
بابام : دو تا چایی و یه املت و 4 تا نون
میخواست بره که شیطنت خونم بالا زد و گفتم
_ دو تا پیازم میذاری تنگ املت، خوش نَرَم چاییتم کم رنگ باشه دستمو گذاشتم روشونه ی بابام و با یه لبخند ادامه دادم، این دآشمونم که میبینی از بچه های گل روزگاره کارت درست باشه یه دس خوشم پیشش داری
شاگرده رفت و بابام با یه نگاه عاقل اندر سفیه بهم نگاه کرد و گفت : بیچاره مادرت، که فکر میکنه واسه خودت مردی شدی و دائم تو گوش من میخونه که واست آستین بالا بزنم
_ من زن بگیر نیستم ، این هزار بار... خدا کنه دختر طلعت خانوم زود تر شوهر کنه تا مامان دست از سر کچل من ورداره
_ با داییت برا نغمه میخواد حرف بزنه اَخ و پیف کنی از خونه میندازمت بیرون تا شَرتو از سرم وا کُنی، من همسن تو بودم 4 سر عائله داشتم و خرجی بابا نَنمَم با من بود....
شاگرد قهوه چیه چاییا رو آورد و گذاشت رو میز...
_خب چی میگی؟
تو دلم قند آب میشد و لبخندمو به زور قورت دادم و با حالتی که انگار زبادم برام مهم نبود گفتم والا چی بگم هر چی شما بگین
یه کم بعد املت آماده شد
نمیدونستم چطور باید به بابام بگم که قبول کنه باید یه جوری لابه لای حرفام میگفتم تا زیاد جدی نگیرتش و فقط خیالم راحت باشه که گفته باشم
لقمهی اولو که گرفتم قبل خوردن گفتم: راستی دو تا از دوستام اسم نوشتن برا سوریه، امروز فرداس که اعزام شن
بابام با صدای بلند گفت : خب تو رو سنه نه؟ ربط و روبطش به تو چیه؟
_ هیچی... گفتم که اگه شما اجازه بدین منم اسم نوشتم
_ چی گفتی؟ یه کم بلند بگو نشنیدم
_ گفتم که اگه شما اجازه بدین یعنی منم برم
صداشو بلند تر کرد و گفت بیخود! همون دو سال سربازی که رفتی مادرت جون به لب شد... روزی هزار دفعه خودمو لعن و نفرین میکردم که سربازیتو نخریدم، دلت به حال جوونیت نمیسوزه لاقل یه کم به فکر قلب مریض مادرت باش
_ آخه...
_ آخه نداره... یه بار دیگه یه کلمه از سوریه رفتن بزنی به خدای احد و واحد که هر چی دیدی از چشم خودت دیدی
داشتیم از قهوه خونه میرفتیم بیرون که یه پیامک از علی اومد، سلام، حل شد؟
براش نوشتم حل میشه هر خبری شد به منم بگین
#ادامه_دارد