تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
#تقوا_طرح_زیبای_زندگی 93 ✅ و از این بالاتر که به نظرم واقعا آدم باید یه تلنگر جدی بخوره اینه: قرآن
#تقوا_طرح_زیبای_زندگی 94
❇️ نکته ای که در مورد تقوا باید دقت بشه اینه که تقوا یه امر نسبی هست.
💢یعنی اینطور نیست که آدم ها یا صددرصد تقوا داشته باشند یا صفر درصد!
هر کسی یه درجاتی از تقوا رو ممکنه داشته باشه.
یکی دو درصد تقوا داره. یکی ده درصد. یکی 40 درصد. یکی 80 درصد و یکی هم صددرصد
💕💥 مثلا اهل بیت علیهم السلام تقوای صددرصدی داشتند.
یعنی همه کارهاشون با دقت فراوان و با رعایت اولویت ها و خالصا برای تقرب به خداوند متعال بوده.
بسیاری از علما و بزرگان تقواهای بسیار بالایی داشتند و دارند.
✅اساسا هر کسی رو میبینید که نقش موثری در جهان داشته و اثر مثبتی به جا گذاشته به خاطر تقوایی بوده که داشته.
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
#تقوا_طرح_زیبای_زندگی 94 ❇️ نکته ای که در مورد تقوا باید دقت بشه اینه که تقوا یه امر نسبی هست. 💢ی
#تقوا_طرح_زیبای_زندگی 95
⭕️ برای همین ما نمیتونیم و نباید به این سادگی ها به کسی تهمت بی تقوایی بزنیم.
🔺 بله میتونیم بگیم فلان کارت بی تقوایی بود. ولی نمیشه گفت که یک فرد کاملا بی تقواست مگر کسانی که دشمنان خدا هستند مثل صهیونیست ها که قطعا آدم های بی تقوایی هستند.
هر کدوم از ما باید تلاش کنیم که درجه تقوای خودمون رو بالاتر ببریم.
❇️ مثلا اگه روزی یک بار مراقب حرف زدنمون هستیم کاری کنیم که روزی دو بار مراقب باشیم
✅ اگه روزی یه بار مراقب نگاهمون هستیم روزی دوبارش کنیم.
❇️ اگه روزی یک بار مراقب هستیم نمازمون اول وقت باشه روزی دوبارش کنیم.
✅اگه توی زمان خواب و بیداری و غذا خوردن و لباس پوشیدن و .... مراقب نیستیم یکمی مراقبت خودمون رو بیشتر کنیم.
عاقبت بخیری فقط در همین اهل مراقبت بودنه...
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
#تقوا_طرح_زیبای_زندگی 95 ⭕️ برای همین ما نمیتونیم و نباید به این سادگی ها به کسی تهمت بی تقوایی بزن
#تقوا_طرح_زیبای_زندگی 96
🔶🔹 آدم با تقوا مراقب هست پولی که وارد زندگیش میشه از کجا میاد و کجا خرج میشه.
🔺 خب ببینیم چقدر در این زمینه دقت داریم. دقیقا هم روز قیامت یکی از سوالات اصلی که از ماها پرسیده میشه همینه.
هر کسی باید تلاش کنه تقوای بیشتری پیدا کنه. یعنی بیشتر مراقب زندگیش باشه.
❤️🌷 و خیلی جالبه که خدا وقتی میخواد بگه چه کسی از بقیه بهتر هست نمیگه کسی که بخشندگی یا مهربانی یا علم و ... بیشتری داره
میفرماید پیش من کسی با ارزش تره که تقوای بیشتری داره.. یعنی بیشتر مراقب خودش هست...
چقدر قشنگه این کار خدا.... مثل همه کاراش... قربونش بشم خدا خودش آخر دقیق های عالمه...😊💞
✅💥 دقیقا زده وسط هدف! فرموده برای من فقط افراد با تقوا ارزش دارن. هر کسی تقوای بیشتری داره من بیشتر دوستش دارم و بیشتر هواشو دارم و برام عزیز تره...
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دقت کردین.....
دقیقا بعد از دعا برای عاقبت بخیری فرمود
بچه دار بشید ....
دیگه چطور بگن مهمترین اولویت شما در زندگی باید بچه دار شدن باشه!!
اللهی که همه شما مشمول دعای زیبای رهبر باشید🤲
#فرزندآوری #حضرت_آقا
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #پاسخ_شبهات
🔺 رابطه #فرزندآوری ،تربیت و امکانات
🔸وقتی فکر میکنیم تربیت با امکانات بیشتر بهتر انجام میگیرد.
🎙 خانم دکتر اردبیلی
#فرزند_آوری
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ناگفته های تاریخی در موضوع جمعیت
#فرزندآوری و بررسی تحولات تاریخی با محوریت خانواده و جمعیت
♻️ انقلاب جنسی و بلایی که بر سر آمریکا آورد!
🔸 لزوم عبرت گیری از تاریخ
🎙 استاد وافی
#فرزند_اوری
#جمعیت
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 من بچه میخوام، خدا نمیدهد
خدا بچه میدهد، من نمیخوام...
🎙دکتر سعید عزیزی
#فرزند_آوری
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
#مقام_معظم_رهبری
✅ افزایش فرزندآوری باید به صورت یک فرهنگ دربیاید....
🔹 این حدیثی که من خواندم از قول پیغمبر اکرم که «تَناکَحوا تَناسَلوا تَکثُروا»، خدای متعال از مسلمانها خواسته که زیاد بشوند، افزایش پیدا کنند. واقعاً هم این جور است که اگر چنانچه عدد ملّت مسلمان -حالا در یک کشور اسلامی مثل کشور ایران یا در فضای اسلامی مثل امّت اسلامی- زیاد باشد، این زمینه و امکان برای رشد و تعالی در آنها وجود دارد؛
🔹 یعنی وقتی که عدّه زیاد است، افراد صالح در آن قهراً زیادترند، تواناییها قهراً بیشتر است، نیروی انسانی قهراً راقیتر است؛ این چون طبیعی است اگر چنانچه جمعیّت زیاد باشد. جمعیّت کم، مقهور واقع میشود.
🔹امروز در دنیا آن کشورهایی که جمعیّتهای زیادی دارند، به برکت آن به خیلی امکانات دست یافتهاند؛ چین یک نمونه است، هند یک نمونه است؛ با اینکه مشکلاتی هم دارند امّا در عین حال خود این جمعیّت زیاد به عنوان یک ارزش اجتماعی، ارزش سیاسی، یک ارزش بینالمللی برای آنها توانسته موفّقیّتهایی را به وجود بیاورد. بنا بر این نسل باید افزایش پیدا کند؛ اینکه من تکرار میکنم، تأکید میکنم، به خاطر این است.
🔹به هر حال افزایش فرزند باید به صورت یک فرهنگ دربیاید. شما ببینید، در بعضی از کشورهای غربی ــ مثلاً در آمریکا ــ خانوادهای پانزده تا بچّه دارند، بیست تا بچّه دارند و از این قبیل، تشویق [هم] میشوند و هیچ کس مذمّتشان نمیکند. امّا نوبت به کشور ما که میرسد، این طرف قضیّه تشویق میشود، [یعنی] کمفرزندی و مانند اینها.
«بیانات در دیدار با جمعی از زوج های جوان در فروردین ماه ۹۸»
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥰🥰🥰
خانواده پرجمعیت ایرانی
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
داستان حضرت دلبر ۱۳ .mp3
4.77M
#خاطرات_یک_مشاور
#حضرت_دلبر
#قسمت_سیزدهم
📚داستان حضرت دلبر
#فایل_صوتی
با صدای نویسنده :
✍صالحه کشاورز معتمدی
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
🖋به نام خداوند مهر آفرین ... 📕داستان #حضرت_دلبر 🔍 #قسمت_دوازدهم میان ویرانههای زلزله پدرم صیغه م
🖋به نام خداوند مهر آفرین ...
📕داستان #حضرت_دلبر
🔍 #قسمت_سیزدهم
چهارشنبه بعدازظهر منتظر آمدن بابا بودیم تا به سمت کرج حرکت کنیم.
مشغول جمعآوری وسایل شدم .
حال عجیبی داشتم اما برایم ناشناخته بود.
مرتضی وارد شد ...
تنها بود ...
+پس بابام کو ....
_نمیدونم...
با مینیبوس نیومده بود
+دیگه ماشین گیرش نمیاد پس چرا نیومد ؟!
نگران بودم ، مرتضی دلداریام داد
_میاد انشاءالله...
نگران نباش عزیزم ...
چقدر این لحن مهربان مقتدرش را دوست داشتم.
لبخندی زدم و هر دو به کار مشغول شدیم تا شب منتظر بودیم و خبری نشد.
آن شب دلشوره عجیبی داشتم حتی نشستن کنار مرتضی هم مرا آرام نکرد به قرآن قدیمی و خاکی خانه مادربزرگم پناه بردم، زیر نور چراغنفتی مشغول خواندن شدم ، نمیدانم چرا دانههای درشت اشک بیهوا از چشمانم میبارید مرتضی قرآن را از دستم گرفت:
_ چیزی نشده طیبه جونم چرا اینجوری میکنی؟
نگاهش کردم:
+ نمیدونم به خدا دست خودم نیست آخه بابام هیچوقت بدقولی نداشت بارها و بارها تو دل جنگ سروقت خودشو به قرارش میرسوند اما الان ...
_به دلت بد راه نده گلم صبح اگر خبری نشد خودم میرم دنبالش...
دستمو دور بازوانش قلاب کردم.
+ مرتضی چقدر خوبه تو رو دارم برام قرآن بخون لطفاً ...
مرتضی با آن صدای قشنگ و صوت و لحن دلنشینش شروع به خواندن کرد و من نمیدانم کی خوابم برد...
وقت نماز صبح با صدای مرتضی چشم باز کردم پشت سرش قامت بستم ، هنوز نماز ما تمام نشده بود که صدایی آمد :
_ یالله...
یالله ...
طیبه !!...
مرتضی !! ...
درحال تشهد و سلام بودیم که صدا وارد شد.
شوک بودم :
+ سلام دایی جان ...
بلند شدیم و رویش را بوسیدیم .
دایی لبخند میزد ...
توجهی به لباس سیاهش نداشتم این روزها همه سیاه پوش بودیم و طبیعی بود .
مرتضی گفت :
_خیره آقا محمود این موقع اینجا چه میکنید؟!!
+ اومدم دنبال شما باید بریم منجیل ...
من با صدای بلندتر گفتم :
+نه دایی جان منتظر بابا هستیم باید بریم کرج
_ کرج هم میرید گلم بابات خودش منو فرستاد دنبال شما ، یالا حاضر شید بریم ساک و وسایل برندارید با بابات برمیگردید اینجا...
با تعجب بههم نگاه کردیم چادرم را سرم کردم و عقب پیکان دایی محمود نشستم ، دایی و مرتضی جلو بودند تمام راه سکوت بود میدیدم دایی گاهی اشکهایش را پاک میکند اما نمیفهمیدم یا نمیخواستم بفهمم ...
حالت تهوع داشتم...
دو بار در طول مسیر ماشین را نگاه داشتند تا حال من جا بیاید...
سپیده زده و هوا روشن بود که وارد منجیل شدیم چشمم به آنهمه ویرانی عادت کرده ، مانند مسخ شدهها فقط نگاه میکردم.
+ کجا میریم ؟
_داریم میریم خونه خاله زیور همه اون جا جمع هستن خونه اونها نوساز بوده و خیلی خرابی نداره .
ماشین که ایستاد دیدم مردی با کتری بزرگ چای دارد وارد خانه خاله میشود همینکه مرا دید سرش را از دروازه داخل برد و داد زد:
اومدن ...
بگو بهشون اومدن ...
دختر خالم سرش را از دروازه بیرون آورد و فقط نگاهم کرد ، دستش را روی صورتش زد و رفت چرا نمیفهمیدم ... چرا پاهایم توان راه رفتن نداشت ...
مرتضی رنگپریده به دیوار تکیه زده بود شوهر خالهام آمد به استقبال ، اول رفت سراغ مرتضی و او را در آغوش گرفت نشنیدم به او چه گفت فقط دیدم که مرتضی روی زانوهایش نشست دستهایش را روی سرش گذاشت و گفت یا حسین ...
نگران مرتضی بودم اما سه زن که اصلاً برایم آشنا نبودند به سمتم آمدند و زیر بغلم را گرفتند و مرا با خود بردند ... انگار اختیاری نداشتم فقط میشنیدم که میگفتند :
خدا صبر میده ...
طیبه جان خدا صبر میده ...
مرا با خودشان داخل بردند از بین زنان و مردان سیاهپوش که در حیاط جمعشده بودند یک نفر آشنا بود چشمهایم را ریزتر کردم شبیه عمه فاطمه بود اما ده سال نه بیست سال پیرتر ...
یک نفر زیر بغلش را گرفته بود.
اطراف را نگاه کردم ...
بابایم نبود...
عمه دستهایش را باز کرد:
_ طیبه جانم ...
با صدایی که بهسختی شنیده میشد با التماس گفتم:
+ بابام کجاس ؟؟؟
با این جمله من صدای شیون جمع بلند شد دیگر جز سیاهی و صدای مبهم چیزی حس نمیکردم...
بابایم رفته بود و روزگار سیاه من در راه ...
✍ صالحه کشاورز معتمدی
#ادامه_دارد....
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥دکتر جلیلی: تحلیلهای فلج کننده از تحریمهای فلج کننده بدترند
دکتر جلیلی در جمع دانشجویان دانشگاه سمنان:
💥مسئولین کشور در رسانهها اعلام کردند که به دلیل وعدهی دروغ آمریکا، عملیات طوفان الاقصی ۲ به تعویق افتاد. باید از چنین اتفاقاتی درس گرفت.
پ.ن: حرف دل و مطالبه امروز مردم ایران
#آنتی_فتنه
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
✍ واکنش کاربران فضای مجازی به دومین
گفت وگوی تلوزیونی #پزشکیان
#وعده_صادق۳
#آنتی_فتنه
#نکته_بصیرتی
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh