🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸
🌸🌷🌺🌸🌷🌺🌸
🌸🌺🌷🌺🌷
🌷🌺🌸
#کنترل_ذهن برای #تقرب 20
🔵 در درس های قبل گفتیم که آدم اگه به علاقه های بدش فکر نکنه کم کم اون علاقه های بد، ضعیف میشه.
💢 اما اگه مدام به علاقه های منفی خودش فکر کنه هر روز بدتر میشه. تا جایی که دیگه نمیتونه جلوی خودش رو بگیره و سراغ گناه میره.
در روایت میفرماید:
✔️ مَن کثُرَ فِکرُهُ فی اللذّات غَلَبَت علیه
کسی که زیاد فکر کنه به لذتها، غلبه پیدا میشه بر او.
لذت که گفته شده منظور لذت های سطحی هست.
⭕️ بعضی از آدما رو میبینی که 30 سالش شده ولی هنوز یاد نگرفته که "به بعضی چیزا نباید فکر کرد"😒
🍁🍁🍃🌷🌷🍀
🔥 مثلا حسادت یه خصلتی هست که خیلی زود توی آدم پیدا میشه.
چرا؟
ریشه ش توی فکر کردنه!
⭕️ هی میشینه به بهتر شدن اوضاع دیگران فکر میکنه! میگه آخه چرا انقدر وضع فلانی خوب شده؟
💢 بعد هی به این فکر میکنه که خودش عقب افتاده! انقدر فکر میکنه تا شعله های حسادت روحش فوران کنه...
❌ یا هر اتفاق بدی که می افته زود دنبال مقصر میگرده! میشینه فکر میکنه ببینه کیو میتونه مقصر اعلام کنه!
کلا این روحیه بدی هست که آدم برای مشکلاتش دنبال مقصر بگرده.
💢 بر میگرده میگه: من میدونم! فلانی باعث همه بدبختیای منه! همه مشکلاتم تقصیر فلانیه!😤
یا یه نفر از اطرافیانش حواسش نبوده یه اشتباهی کرده بعد میشینه پیش خودش هی فکرای منفی میبافه!
😒
✅ آدم باید #ذهنش رو مدیریت کنه که سراغ هر فکر بیخودی نره.
🔵 حالا چرا نمیگیم کنترل #اندیشه؟ چرا میگیم کنترل #ذهن؟
👈 چون حتی یه لحظه هم نباید به اون افکار بد #توجه کنی چه برسه که بخوای در موردشون فکر کنی!
🍁🍁🍃🌷🌷🍀
🔵 خب حالا چرا میگیم مدیریت ذهن و چرا نمیگیم مدیریت توجه؟
✔️ برای اینکه سعی کنی اصلا ازش آگاهی هم پیدا نکنی!
💢 واقعا خیلی از چیزا رو ضرورتی نداره آدم بدونه! یه نفر یه چیز جالبی آورد برام گفت ببین!
⭕️ گفتم: آقا من نمیخوام بدونم! ولمون کن تو رو خدا! بعضی چیزا رو من اصلا نمیخوام بدونم.😒
مگه من بیکارم که یه ذره از ذهنم رو دست تو بدم؟!
⭕️ شما الان یه آماری از چیزای جالبی که توی این چند سال زندگیت شنیدی و دیدی و فهمیدی و .... یه آماری بگیر.
اون چیزایی که با ولع رفتی دنبالش که بدونی!
✔️ آمار بگیر.
گرفتی؟
💢 خب حالا چی شد؟ چی بهت رسید؟
😒
هیچی! الکی وقتت رو تلف کردی. روحت هم درب و داغون شد!
واقعا چه نیازی داره که آدم خیلی از چیزا رو بدونه؟
🍁🍁🍃
💢 مثلا من بدونم که کی چیکار کرد؟ به من چه!😒😐
مثلا بدونم فلان بازیگر با کی ازدواج کرد و شام چی خورد و ...
فلان فوتبالیست چند سالشه و چیکار میکنه و چند تا گل زده و ...!
⭕️ چقدر توی تلویزیون و شبکه های اجتماعی ذهن آدم ها رو درگیر چیزایی میکنن که اصلا ارزش نداره آدم وقتش رو براش بذاره!
بیشتر خبرها همشون برای خراب کردن ذهن انسان هستن!
بابا ولمون کنید تو رو خداااااااا!
⭕️ اصلا توی تلویزیون آدم میذارن و میگن تو بشین سر اینا رو به حرفای الکی بند کن، ماه به ماه هم حقوقت رو از بیت المال به صورت چند ده میلیونی بهت میدیم!
انواع مجری ها و بازیگرا و خواننده ها و ...
💢اکثر این ها برای کنترل ذهن من و شما به کار گرفته میشن!
سر بزنگاه هم میبینید که چطور به کشور و جامعه خودشون خیانت میکنن...❌
آقا از امروز بنای زندگیت رو بر این بذار که پای هر حرفی نشینی
وقتت رو برای هر چیزی نذاری.
هر آگاهی رو نری دنبالش
✅ بله اگه میدونی یه چیزی هست که یاد بگیری باهاش میتونی #پول فراوان به دست بیاری. حتما برو دنبالش! 😊
✅ حتما پول در بیار و حالش رو ببر🌹🎉👌
🔷توی پول دراوردن کم نذار. فقط هم به خاطر امر خدا پول در بیار.
ولی اگه قرار باشه وقتت رو بذاری و ذهنت رو الکی شلوغ کنی واقعا این ظلم رو به خودت نکن.😒
🔶 به خدا حیف هستی....
🌷 ذهن تو حیفه...
نذار هر کسی بهش آسیب برسونه...
📌 یه نکته رو بازم تذکر بدم.
خیلیا میگن حاج آقا اگه ما به خیلی از چیزا فکر نکنیم پس به چی فکر کنیم؟ صبح تا شب به نماز فکر کنیم؟🙄😐
🔵 ببینید ما نمیگیم صبح تا شب به نماز و قرآن فکر کنید. هر چیزی سر جای خودش.
ما میگیم برای چیزای الکی ذهنت رو درگیر نکن.❌
✔️ بله اگه جایی هست که ذهنت رو درگیر کنی بعدش میتونی پول در بیاری خب خیلی خوبه. آفرین. ذهنت رو درگیر کن تا پول در بیاری و راحت باشی.
✔️ اگه جایی درس میخونی خب ذهنت رو درگیر درست کن تا بهترین نمره ها رو بگیری و لذتش رو ببری.💕
یا داری چیزی اختراع میکنی یا دنبال معامله پر سودی هستی و...
💢 ولی اگه چیزایی باشه که فقط الکی ذهنت رو درگیر میکنه کلا بریزشون دور!
❌ مثلا جدول حل کردن و تلویزیون دیدن و چک کردن لحظه ای گوشی و جلسات غیبت و حرفای خاله زنک بازی و ....
🌺 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌺
انشاءالله موفق باشید🌹
@saritanhamasir
🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸
🌷🌺🌸🌷🌺
🌺🌸🌷
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
✿❥◆◎◈◆❥✿⛱ ⚜ ✿○○••••••══ 🖋 به نام مهربانترین ... 📗داستان #خیانت_شیرین 📌#قسمت_بیستم +اگر سخت نیست
✿❥◆◎◈◆❥✿⛱
⚜
✿○○••••••══
🖋 به نام مهربانترین ...
📗داستان #خیانت_شیرین
📌#قسمت_بیست_و_یکم
همانطور که از توضیحات شیرین شخصیت شناسیش کرده بودم ، کم حرف و درونگرا بود ، به سختی می شد ازش حرف کشید و باید از راه خودش وارد می شدم.
خلاصه ی داستان زندگی این دو را اینبار از زبان مسعود یادداشت می کنم :
...از همان برخوردهای اول #مهرش بر دلم نشست.
نگران اختلاف سنی بینمان بودم ،تنها چیزی که بعدها اصلا اثری در زندگیمان نداشت.
شیرین را با قلب و عقلم انتخاب کردم دختری که وقارش ، متانتش ، نمازش حجابش به من آرامش می داد .
طول کشید تا فهمیدم که تقوای شیرین مرا جذب خودش کرده بود.
سبک زندگی من و شیرین خیلی متفاوت بود.
من در خانواده ای کاملا آزاد از تقیدات مذهبی رشد کرده بودم ، در فرهنگ ما محرم و نامحرمی معنایش طور دیگری بود ، اما شیرین گویا از دنیای دیگری وارد زندگیم شده بود.
سخت بود اما به خاطر علاقه ی شدیدی که به او داشتم خودم را با شرایطش وفق دادم.
قبل از شیرین یک مدت با دخترخاله ام #نامزد بودیم.
عاطفه برای من یک #دوست بسیار خوب بود اما در کنارش به عنوان همسر #آرام نبودم ، در همان سال ها بود که جرقه ای در دل و ذهنم زده شد اما نمی دانستم که چه می خواهم ، خودم آن نامزدی را بهم زدم و تاوانش را هم با قهر خانواده از من دادم .
دو سالی طول کشید که خودم را پیدا کردم .
با دیدن شیرین نیمه گمشده خودم را یافتم.
همیشه نسبت به عاطفه احساس #دین داشتم ، خودم را #بدهکار احساس و عمرش می دانستم از نظر کاری هم به او بدهکار بودم.
بعد از ازدواجم با شیرین #هیچ زنی برایم جلوه نداشت ، من #معدن_جذابیت را پیدا کرده بودم
حساسیت های شیرین از همان دوران نامزدی خودش را نشان داد.
به همه ی رفتار های من حساس بود ، در فرهنگ ما دست دادن با نامحرم و نشستن در جمع های مختلط رایج بود ، اما از نظر شیرین تمام این فرهنگ ما بوی خیانت داشت.
از ترس شیرین گاهی از مواقع #پنهانی با فامیل و آشنایان دیدار می کردم نمی خواستم اذیت شود.
یکبار که مرا با عاطفه دیده بود دعوای شدیدی بینمان در گرفت در حالیکه ما فقط مشغول برنامه ریزی کاری بودیم.
وقتی هم که دعوا می کند نه حرف منطقی می زند نه توضیح می دهد فقط محکوم می کند و داد می زند و قهر و کم محلی می کند .
بارها اتاق خوابش را جدا کرد ...
بارها خودش را از من گرفت فقط به دلیل تفاوت هایی که در فرهنگمان داشتیم.
از دست خودم و شیرین خسته بودم.
بعد از به دنیا آمدن ریحانه بود که به صورت اتفاقی با دوستان دوران سربازیم ارتباط پیدا کردم.
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆
ارتباط با آن ها #شروع یک تغییر بزرگ در من شد.
تغییری که مدت ها بود در پی آن بودم اما جراتش را نداشتم.
عشق شیرین بزرگترین انگیزه من بود دلم می خواست عقایدم شبیه به او بشود تا کمتر آزارش بدهم.
اما افسوس هر چه گذشت فاصله ما بیشتر و بیشتر شد.
همکار شدن عاطفه با ما هم مشکلی بر مشکلات ما اضافه کرد.
از احساس خودم نسبت به عاطفه مطمئن بودم ، اما نمی دانستم که بودن او در شرکت به هر دوی آن ها چقدر صدمه وارد می کند.
متاسفانه شیرین را لا به لای توسعه شرکت و تغییرات خودم گم کردم.
به خودم آمدم دیدم شیرین چادرش را زمین گذاشته...
خدا می داند با این کارش چقدر از چشمم افتاد اما به خاطر زندگیمان کاری از دستم بر نمی آمد.
اگر باب میلش حرف نمی زدم پرخاشگری می کرد.
کوتاه آمدم باید همان موقع جلویش را می گرفتم.
فکر می کنم #پول و #رفاه او را از راه به در کرد.
شیرین همه کاره ی شرکت شده بود.
طول کشید تا به من اثبات شد شیرین خیانت کرده است.
از شنیدن کلمه " خیانت شیرین " تکان خوردم .
در داستان شیرین هیچ وقت #خیانتی ذکر نشده بود .
اما ترجیح دادم سکوت کنم تا مسعود به ادامه داستانش بپردازد .
...شیرین دیگر شیرین من #نبود.
من بدنبال آرامش بودم اما هرچه از شیرین عایدم می شد تنش بود.
رفتارش با کارمندان #تغییر کرده بود ، پیش روی من با آقایون گرم می گرفت و خوش و بش می کرد .
سه زوج در میان کارمندانمان داشتیم که هر سه به اصرار خانمهایشان از شرکت رفتند ، از بس که سبک بازیهای شیرین به زندگیشان صدمه وارد می کرد.
و من تنها پناهم ریحانه کوچکم بود و دوستانم که وجودشان سرشار از آرامش بود.
در دورهمی ها آموزش قرآن هم داشتیم و من رفته رفته اطلاعات مذهبی خودم را بالا می بردم ، اما نه به خاطر شیرین که از تقوای شیرین دیگر چیزی نمانده بود ، فقط به خاطر خودم چون احساس می کردم این مسیر مرا قوی می کند و با روحیاتم سازگار است .
بارها متوجه نگاههای #تیز شیرین به عاطفه شدم ...
اما نمی دانم ...
شاید #لج کرده بودم ...
#ادامه_دارد ...
✍صالحه کشاورز معتمدی
═══••••••○○✿ @saritanhamasir
آقا از امشب بنای زندگیت رو بر این بذار که پای هر حرفی نشینی
وقتت رو برای هر چیزی نذاری.
هر آگاهی رو نری دنبالش
✅ بله اگه میدونی یه چیزی هست که یاد بگیری باهاش میتونی #پول فراوان به دست بیاری. حتما برو دنبالش! 😊
✅ حتما پول در بیار و حالش رو ببر🌹🎉👌
🔷توی پول دراوردن کم نذار. فقط هم به خاطر امر خدا پول در بیار.
ولی اگه قرار باشه وقتت رو بذاری و ذهنت رو الکی شلوغ کنی واقعا این ظلم رو به خودت نکن.😒
🔶 به خدا حیف هستی....
🌷 ذهن تو حیفه...
نذار هر کسی بهش آسیب برسونه...
@saritanhamasir
•┈┈••••✾•🇮🇷•✾•••┈┈•
یه نکته رو بازم تذکر بدم👇
خیلیا میگن ... اگه ما به خیلی از چیزا فکر نکنیم پس به چی فکر کنیم؟
صبح تا شب به نماز فکر کنیم؟🙄😐
🔵 ببینید ما نمیگیم صبح تا شب به نماز و قرآن فکر کنید. هر چیزی سر جای خودش.
ما میگیم برای چیزای الکی ذهنت رو درگیر نکن.❌
✔️ بله اگه جایی هست که ذهنت رو درگیر کنی بعدش میتونی #پول در بیاری خب خیلی خوبه. آفرین. ذهنت رو درگیر کن تا پول در بیاری و راحت باشی.
✔️ اگه جایی درس میخونی خب ذهنت رو درگیر درس کن تا بهترین نمره ها رو بگیری و لذتش رو ببری.💕
یا داری چیزی اختراع میکنی یا دنبال معامله پر سودی هستی و...
حتی اگه تفریح هم میکنی، فکرت رو کاااملا بذار برای تفریح و خوش گذرونی. از تفریح کردنت خییییلی لذت ببر🌺💥
💢 ولی اگه چیزایی باشه که فقط الکی ذهنت رو درگیر میکنه کلا بریزشون دور!
❌ مثلا جدول حل کردن و تلویزیون دیدن و چک کردن لحظه ای گوشی و جلسات غیبت و حرفای خاله زنک بازی و ....
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
✿❥◆◎◈◆❥✿⛱ ⚜ ✿○○••••••══ 🖋 به نام مهربانترین ... 📗داستان #خیانت_شیرین 📌#قسمت_بیستم +اگر سخت نیست
✿❥◆◎◈◆❥✿⛱
⚜
✿○○••••••══
🖋 به نام مهربانترین ...
📗داستان #خیانت_شیرین
📌#قسمت_بیست_و_یکم
همانطور که از توضیحات شیرین شخصیت شناسیش کرده بودم ، کم حرف و درونگرا بود ، به سختی می شد ازش حرف کشید و باید از راه خودش وارد می شدم.
خلاصه ی داستان زندگی این دو را اینبار از زبان مسعود یادداشت می کنم :
...از همان برخوردهای اول #مهرش بر دلم نشست.
نگران اختلاف سنی بینمان بودم ،تنها چیزی که بعدها اصلا اثری در زندگیمان نداشت.
شیرین را با قلب و عقلم انتخاب کردم دختری که وقارش ، متانتش ، نمازش حجابش به من آرامش می داد .
طول کشید تا فهمیدم که تقوای شیرین مرا جذب خودش کرده بود.
سبک زندگی من و شیرین خیلی متفاوت بود.
من در خانواده ای کاملا آزاد از تقیدات مذهبی رشد کرده بودم ، در فرهنگ ما محرم و نامحرمی معنایش طور دیگری بود ، اما شیرین گویا از دنیای دیگری وارد زندگیم شده بود.
سخت بود اما به خاطر علاقه ی شدیدی که به او داشتم خودم را با شرایطش وفق دادم.
قبل از شیرین یک مدت با دخترخاله ام #نامزد بودیم.
عاطفه برای من یک #دوست بسیار خوب بود اما در کنارش به عنوان همسر #آرام نبودم ، در همان سال ها بود که جرقه ای در دل و ذهنم زده شد اما نمی دانستم که چه می خواهم ، خودم آن نامزدی را بهم زدم و تاوانش را هم با قهر خانواده از من دادم .
دو سالی طول کشید که خودم را پیدا کردم .
با دیدن شیرین نیمه گمشده خودم را یافتم.
همیشه نسبت به عاطفه احساس #دین داشتم ، خودم را #بدهکار احساس و عمرش می دانستم از نظر کاری هم به او بدهکار بودم.
بعد از ازدواجم با شیرین #هیچ زنی برایم جلوه نداشت ، من #معدن_جذابیت را پیدا کرده بودم
حساسیت های شیرین از همان دوران نامزدی خودش را نشان داد.
به همه ی رفتار های من حساس بود ، در فرهنگ ما دست دادن با نامحرم و نشستن در جمع های مختلط رایج بود ، اما از نظر شیرین تمام این فرهنگ ما بوی خیانت داشت.
از ترس شیرین گاهی از مواقع #پنهانی با فامیل و آشنایان دیدار می کردم نمی خواستم اذیت شود.
یکبار که مرا با عاطفه دیده بود دعوای شدیدی بینمان در گرفت در حالیکه ما فقط مشغول برنامه ریزی کاری بودیم.
وقتی هم که دعوا می کند نه حرف منطقی می زند نه توضیح می دهد فقط محکوم می کند و داد می زند و قهر و کم محلی می کند .
بارها اتاق خوابش را جدا کرد ...
بارها خودش را از من گرفت فقط به دلیل تفاوت هایی که در فرهنگمان داشتیم.
از دست خودم و شیرین خسته بودم.
بعد از به دنیا آمدن ریحانه بود که به صورت اتفاقی با دوستان دوران سربازیم ارتباط پیدا کردم.
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆
ارتباط با آن ها #شروع یک تغییر بزرگ در من شد.
تغییری که مدت ها بود در پی آن بودم اما جراتش را نداشتم.
عشق شیرین بزرگترین انگیزه من بود دلم می خواست عقایدم شبیه به او بشود تا کمتر آزارش بدهم.
اما افسوس هر چه گذشت فاصله ما بیشتر و بیشتر شد.
همکار شدن عاطفه با ما هم مشکلی بر مشکلات ما اضافه کرد.
از احساس خودم نسبت به عاطفه مطمئن بودم ، اما نمی دانستم که بودن او در شرکت به هر دوی آن ها چقدر صدمه وارد می کند.
متاسفانه شیرین را لا به لای توسعه شرکت و تغییرات خودم گم کردم.
به خودم آمدم دیدم شیرین چادرش را زمین گذاشته...
خدا می داند با این کارش چقدر از چشمم افتاد اما به خاطر زندگیمان کاری از دستم بر نمی آمد.
اگر باب میلش حرف نمی زدم پرخاشگری می کرد.
کوتاه آمدم باید همان موقع جلویش را می گرفتم.
فکر می کنم #پول و #رفاه او را از راه به در کرد.
شیرین همه کاره ی شرکت شده بود.
طول کشید تا به من اثبات شد شیرین خیانت کرده است.
از شنیدن کلمه " خیانت شیرین " تکان خوردم .
در داستان شیرین هیچ وقت #خیانتی ذکر نشده بود .
اما ترجیح دادم سکوت کنم تا مسعود به ادامه داستانش بپردازد .
...شیرین دیگر شیرین من #نبود.
من بدنبال آرامش بودم اما هرچه از شیرین عایدم می شد تنش بود.
رفتارش با کارمندان #تغییر کرده بود ، پیش روی من با آقایون گرم می گرفت و خوش و بش می کرد .
سه زوج در میان کارمندانمان داشتیم که هر سه به اصرار خانمهایشان از شرکت رفتند ، از بس که سبک بازیهای شیرین به زندگیشان صدمه وارد می کرد.
و من تنها پناهم ریحانه کوچکم بود و دوستانم که وجودشان سرشار از آرامش بود.
در دورهمی ها آموزش قرآن هم داشتیم و من رفته رفته اطلاعات مذهبی خودم را بالا می بردم ، اما نه به خاطر شیرین که از تقوای شیرین دیگر چیزی نمانده بود ، فقط به خاطر خودم چون احساس می کردم این مسیر مرا قوی می کند و با روحیاتم سازگار است .
بارها متوجه نگاههای #تیز شیرین به عاطفه شدم ...
اما نمی دانم ...
شاید #لج کرده بودم ...
#ادامه_دارد ...
✍صالحه کشاورز معتمدی
═══••••••○○✿ @saritanhamasir
از امشب بنای زندگیت رو بر این بذار که پای هر حرفی نشینی
وقتت رو برای هر چیزی نذاری.
هر آگاهی رو نری دنبالش
✅ بله اگه میدونی یه چیزی هست که یاد بگیری باهاش میتونی #پول فراوان به دست بیاری. حتما برو دنبالش! 😊
✅ حتما پول در بیار و حالش رو ببر🌹🎉👌
🔷توی پول دراوردن کم نذار. فقط هم به خاطر امر خدا پول در بیار.
ولی اگه قرار باشه وقتت رو بذاری و ذهنت رو الکی شلوغ کنی واقعا این ظلم رو به خودت نکن.😒
🔶 به خدا حیف هستی....
🌷 ذهن تو حیفه...
نذار هر کسی بهش آسیب برسونه...
📚#تفکُّروتعقُّل_درقرآن_کریم :
❌تا دیرنشده عجله کنید.
📚#قُل_لِّعِبَادِيَ_الَّذِينَ_آمَنُواْيُقِيمُواْ #الصَّلاَةَ_وَيُنفِقُواْمِمَّارَزَقْنَاهُمْ_سِرّاً #وَعَلانِيَةً_مِّن_قَبْلِ_أَن_يَأْتِيَ_يَوْمٌ_لاَّ #بَيْعٌ_فِيهِ_وَلاَخِلاَلٌ.
(سوره مبارکه ابراهیم آیه۳۱)
✅قبل از اینکه #مرگ_وقیامت
برسد، در انجام دوکارعجله کنید:
🔶 ۱- #اقامه_نماز
🔶 ۲- #انفاق
(البته بایدتوجه داشت که #انفاق، فقط مربوط به مال نیست. بلکه از هرچه که خداوند#روزی_انسان نموده است، می باشد. از علم، آبرو، قدرت، وقت، هنر، فکر و...و...)
⚡️برای انجام این دوکار👆👆، بایداز #فرصت_دنیا استفاده کرد. زیرا در #قیامت نه پول به درد انسان می خورد و نه پارتی: (لا بَيْعٌ فیه و لا خِلاَلٌ)
(آنجا، نه #پول داری، نه #پارتی)
✅ آنجافقط#عمل_به_دستورات
#الهی_استکه_به_دردانسان میخورد.
✅ فقط#تقوا_تقوا_تقوا🕌🕋🕌
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
🖋 به نام مهربانترین ... 📗داستان #خیانت_شیرین 📌#قسمت_بیستم +اگر سخت نیست بفرمایید ... _اتفاقا سخت
🖋 به نام مهربانترین ...
📗داستان #خیانت_شیرین
📌#قسمت_بیست_و_یکم
همانطور که از توضیحات شیرین شخصیت شناسیش کرده بودم ، کم حرف و درونگرا بود ، به سختی می شد ازش حرف کشید و باید از راه خودش وارد می شدم.
خلاصه ی داستان زندگی این دو را اینبار از زبان مسعود یادداشت می کنم :
...از همان برخوردهای اول #مهرش بر دلم نشست.
نگران اختلاف سنی بینمان بودم ،تنها چیزی که بعدها اصلا اثری در زندگیمان نداشت.
شیرین را با قلب و عقلم انتخاب کردم دختری که وقارش ، متانتش ، نمازش حجابش به من آرامش می داد .
طول کشید تا فهمیدم که تقوای شیرین مرا جذب خودش کرده بود.
سبک زندگی من و شیرین خیلی متفاوت بود.
من در خانواده ای کاملا آزاد از تقیدات مذهبی رشد کرده بودم ، در فرهنگ ما محرم و نامحرمی معنایش طور دیگری بود ، اما شیرین گویا از دنیای دیگری وارد زندگیم شده بود.
سخت بود اما به خاطر علاقه ی شدیدی که به او داشتم خودم را با شرایطش وفق دادم.
قبل از شیرین یک مدت با دخترخاله ام #نامزد بودیم.
عاطفه برای من یک #دوست بسیار خوب بود اما در کنارش به عنوان همسر #آرام نبودم ، در همان سال ها بود که جرقه ای در دل و ذهنم زده شد اما نمی دانستم که چه می خواهم ، خودم آن نامزدی را بهم زدم و تاوانش را هم با قهر خانواده از من دادم .
دو سالی طول کشید که خودم را پیدا کردم .
با دیدن شیرین نیمه گمشده خودم را یافتم.
همیشه نسبت به عاطفه احساس #دین داشتم ، خودم را #بدهکار احساس و عمرش می دانستم از نظر کاری هم به او بدهکار بودم.
بعد از ازدواجم با شیرین #هیچ زنی برایم جلوه نداشت ، من #معدن_جذابیت را پیدا کرده بودم
حساسیت های شیرین از همان دوران نامزدی خودش را نشان داد.
به همه ی رفتار های من حساس بود ، در فرهنگ ما دست دادن با نامحرم و نشستن در جمع های مختلط رایج بود ، اما از نظر شیرین تمام این فرهنگ ما بوی خیانت داشت.
از ترس شیرین گاهی از مواقع #پنهانی با فامیل و آشنایان دیدار می کردم نمی خواستم اذیت شود.
یکبار که مرا با عاطفه دیده بود دعوای شدیدی بینمان در گرفت در حالیکه ما فقط مشغول برنامه ریزی کاری بودیم.
وقتی هم که دعوا می کند نه حرف منطقی می زند نه توضیح می دهد فقط محکوم می کند و داد می زند و قهر و کم محلی می کند .
بارها اتاق خوابش را جدا کرد ...
بارها خودش را از من گرفت فقط به دلیل تفاوت هایی که در فرهنگمان داشتیم.
از دست خودم و شیرین خسته بودم.
بعد از به دنیا آمدن ریحانه بود که به صورت اتفاقی با دوستان دوران سربازیم ارتباط پیدا کردم.
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆
ارتباط با آن ها #شروع یک تغییر بزرگ در من شد.
تغییری که مدت ها بود در پی آن بودم اما جراتش را نداشتم.
عشق شیرین بزرگترین انگیزه من بود دلم می خواست عقایدم شبیه به او بشود تا کمتر آزارش بدهم.
اما افسوس هر چه گذشت فاصله ما بیشتر و بیشتر شد.
همکار شدن عاطفه با ما هم مشکلی بر مشکلات ما اضافه کرد.
از احساس خودم نسبت به عاطفه مطمئن بودم ، اما نمی دانستم که بودن او در شرکت به هر دوی آن ها چقدر صدمه وارد می کند.
متاسفانه شیرین را لا به لای توسعه شرکت و تغییرات خودم گم کردم.
به خودم آمدم دیدم شیرین چادرش را زمین گذاشته...
خدا می داند با این کارش چقدر از چشمم افتاد اما به خاطر زندگیمان کاری از دستم بر نمی آمد.
اگر باب میلش حرف نمی زدم پرخاشگری می کرد.
کوتاه آمدم باید همان موقع جلویش را می گرفتم.
فکر می کنم #پول و #رفاه او را از راه به در کرد.
شیرین همه کاره ی شرکت شده بود.
طول کشید تا به من اثبات شد شیرین خیانت کرده است.
از شنیدن کلمه " خیانت شیرین " تکان خوردم .
در داستان شیرین هیچ وقت #خیانتی ذکر نشده بود .
اما ترجیح دادم سکوت کنم تا مسعود به ادامه داستانش بپردازد .
...شیرین دیگر شیرین من #نبود.
من بدنبال آرامش بودم اما هرچه از شیرین عایدم می شد تنش بود.
رفتارش با کارمندان #تغییر کرده بود ، پیش روی من با آقایون گرم می گرفت و خوش و بش می کرد .
سه زوج در میان کارمندانمان داشتیم که هر سه به اصرار خانمهایشان از شرکت رفتند ، از بس که سبک بازیهای شیرین به زندگیشان صدمه وارد می کرد.
و من تنها پناهم ریحانه کوچکم بود و دوستانم که وجودشان سرشار از آرامش بود.
در دورهمی ها آموزش قرآن هم داشتیم و من رفته رفته اطلاعات مذهبی خودم را بالا می بردم ، اما نه به خاطر شیرین که از تقوای شیرین دیگر چیزی نمانده بود ، فقط به خاطر خودم چون احساس می کردم این مسیر مرا قوی می کند و با روحیاتم سازگار است .
بارها متوجه نگاههای #تیز شیرین به عاطفه شدم ...
اما نمی دانم ...
شاید #لج کرده بودم ...
#ادامه_دارد ...
✍صالحه کشاورز معتمدی
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
🇮🇷 شما هم اگر بی تفاوت و بی دغدغه نیستید با کانال تنها مسیر آرامش همراه شوید 👇
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
آقا از امروز بنای زندگیت رو بر این بذار که پای هر حرفی نشینی
وقتت رو برای هر چیزی نذاری.
هر آگاهی رو نری دنبالش
✅ بله اگه میدونی یه چیزی هست که یاد بگیری باهاش میتونی #پول فراوان به دست بیاری. حتما برو دنبالش! 😊
✅ حتما پول در بیار و حالش رو ببر🌹🎉👌
🔷توی پول دراوردن کم نذار. فقط هم به خاطر امر خدا پول در بیار.
ولی اگه قرار باشه وقتت رو بذاری و ذهنت رو الکی شلوغ کنی واقعا این ظلم رو به خودت نکن.😒
🔶 به خدا حیف هستی....
🌷 ذهن تو حیفه...
نذار هر کسی بهش آسیب برسونه...
یه نکته رو بازم تذکر بدم👇
خیلیا میگن ... اگه ما به خیلی از چیزا فکر نکنیم پس به چی فکر کنیم؟
صبح تا شب به نماز فکر کنیم؟🙄😐
🔵 ببینید ما نمیگیم صبح تا شب به نماز و قرآن فکر کنید. هر چیزی سر جای خودش.
ما میگیم برای چیزای الکی ذهنت رو درگیر نکن.❌
✔️ بله اگه جایی هست که ذهنت رو درگیر کنی بعدش میتونی #پول در بیاری خب خیلی خوبه. آفرین. ذهنت رو درگیر کن تا پول در بیاری و راحت باشی.
✔️ اگه جایی درس میخونی خب ذهنت رو درگیر درس کن تا بهترین نمره ها رو بگیری و لذتش رو ببری.💕
یا داری چیزی اختراع میکنی یا دنبال معامله پر سودی هستی و...
حتی اگه تفریح هم میکنی، فکرت رو کاااملا بذار برای تفریح و خوش گذرونی. از تفریح کردنت خییییلی لذت ببر🌺💥
💢 ولی اگه چیزایی باشه که فقط الکی ذهنت رو درگیر میکنه کلا بریزشون دور!
❌ مثلا جدول حل کردن و تلویزیون دیدن و چک کردن لحظه ای گوشی و جلسات غیبت و حرفای خاله زنک بازی و ....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بهانه #پول #فرزندآوری
🚨 پول حمایت از فرزندآوری کجاست؟!
آقای رئیس جمهور پول هست به شرط اینکه دولتقانون را اجراء کند!!
❗️منابع پولی اجرای قانون جوانی جمعیت👇
🔸 ماده ۷۲ قانون👇
الف ـ یک درصد(۱%) از اعتبارات بودجه کلیه دستگاهها، نهادها و موسسات
ب ـ یک درصد(۱%) از اعتبارات مالیات بر ارزش افزوده
پ ـ یک درصد(۱%) از اعتبارات جدول هدفمندی یارانه ها
ت ـ سه درصد(۳%) از محل موضوع مابه التفاوت نرخ ارز
ث ـ ده درصد(۱۰%) منابع حاصل از اجرای ماده (۳۷)
ج ـ دو درصد (۲%) از یک دوازدهم هزینه های جاری شرکت های دولتی، بانک ها و مؤسسات انتفاعی وابسته به دولت
چ ـ صد درصد(۱۰۰%) از محل افزایش بیست درصدی جرایم تخلفات رانندگی
ح ـ هفتاد درصد(۷۰%) از درآمد اجرای اصل (۴۹) قانون اساسی
د ـ اعتبارات مرتبط با توزیع عموم اقلام پیشگیری از بارداری، عقیم سازی وسایر مواردی که تحت هر عنوانی به کنترل جمعیت منجر می شده است.
ذ ـ صد درصد (۱۰۰%) درآمد حاصل از افزایش نهصد (۹۰۰) ریال به تعرفه هر متر مکعب گاز مصرفی واحدهای تولیدکننده فولاد
ر ـ صد درصد (۱۰۰%) درآمد حاصل از افزایش هزار (۱۰۰) ریال به ازای هر متر مکعب فروش آب شرب شهری مشترکان پرمصرف آب
ز ـ صد درصد(۱۰۰%) درآمد حاصل از افزایش سه برابری جرایم مربوط به کالا، تجهیزات و داروهای قاچاق
س ـ صد درصد(۱۰۰%) جرایم تعزیرات حاصل از احتکار و گران فروشی
ش ـ کاربر بستههای ارائه دهنده خدمات مخابراتی علاوه بر قیمت هر پیامک مبلغ ده (۱۰) ریال
سه درصد(۳%) از محل اعتبارات تملک داراییهای سرمایه ای
و ....
🖍محمدمسلم وافی ۲۹مهر
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh