eitaa logo
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
1.8هزار دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
10.5هزار ویدیو
334 فایل
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست
مشاهده در ایتا
دانلود
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
‍ ✫⇠ #دختر_شینا ✫⇠قسمت 51 صاحب خانه خوب و مهربانی هم داشت که طبقه پایین می نشستند. همان روز آینه و
‍ ❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت 52 منی که تا چند روز قبل عاشق خرید وسایل خانه و ظرف و ظروف بودم، یک دفعه از همه چیز بدم آمده بود. با خودم گفتم: «جنگ است. شوهرم رفته جنگ. هیچ معلوم نیست چه به سر من و زندگی ام بیاید. آن وقت این ها چه دل خوش اند.» زن گفت: «می خواهی هر وقت بچه ها بیدار شدند، بیایم دنبالت.» گفتم: «نه، شما بروید. مزاحم نمی شوم.» آن روز نرفتم. هر چند هفته بعد خودم تنهایی رفتم و با شوق و ذوق لیوان ها را خریدم و آوردم توی کمد چیدم و کلی هم برایشان حظ کردم. شهر حال و هوای دیگری گرفته بود. شب ها خاموشی بود. از رادیو آژیر وضعیت زرد، قرمز و سفید پخش می شد و به مردم آموزش می دادند هر کدام از آژیرها چه معنی و مفهومی دارد و موقع پخش آن ها باید چه کار کرد. چند بار هم راستی راستی وضعیت قرمز شد. برق ها قطع شد. اما بدون اینکه اتفاقی بیفتد، وضعیت سفید شد و برق ها آمد. اوایل مردم می ترسیدند؛ اما کم کم مثل هر چیز دیگری وضعیت قرمز هم برای همه عادی شد. چهل و پنج روزی می شد صمد رفته بود. زندگی بدون او سخت می گذشت. چند باری تصمیم گرفتم بچه ها را بردارم و بروم قایش. اما وقتی فکر می کردم اگر صمد برگردد و ما نباشیم، ناراحت می شود. تصمیمم عوض می شد. هر روز گوش به زنگ بودم تا در باز شود و از راه برسد. این انتظارها آن قدر کش دار و سخت شده بود که یک روز بچه ها را برداشتم و پرسان پرسان رفتم سپاه. آنجا با هزار مصیبت توانستم خبری از او بگیرم. گفتند: «بی خبر نیستیم. الحمدلله حالش خوب است.» با شنیدن همین چند تا جمله جان تازه ای گرفتم. ظهر شده بود که خسته و گرسنه رسیدیم خانه. پاهای کوچک و ظریف خدیجه درد می کرد. معصومه گرسنه بود و نق می زد. اول به معصومه رسیدم. تر و خشکش کردم. شیرش دادم و خواباندمش. بعد نوبت خدیجه شد. پاهایش را توی آب گرم شستم. غذایش را دادم و او را هم خواباندم. بچه ها آن قدر خسته شده بودند که تا عصر خوابیدند. آن شب به جای اینکه با خیال راحت و آسوده بخوابم، برعکس خواب های بد و ناجور می دیدم. خواب دیدم صمد معصومه و خدیجه را بغل کرده و توی بیابانی برهوت می دود. چند نفر اسلحه به دست هم دنبالش بودند و می خواستند بچه ها را به زور از بغلش بگیرند. یک دفعه از خواب پریدم. دیدم قلبم تندتند می زند و عرق سردی روی پیشانی ام نشسته. بلند شدم یک لیوان آب خوردم و دوباره خوابیدم. عجیب بود که دوباره همان خواب را دیدم. از ترس از خواب پریدم؛ اما دوباره که خوابم برد، همان خواب را دیدم. بار آخری که با هول از خواب بیدار شدم، تصمیم گرفتم دیگر نخوابم. ادامه دارد...✒️ 🎀 @saritanhamasir 🎀 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 ١٧ روز مانده تا عید سعید تا عیدالله الاکبر، هر روز چشم مان را به نور یکی از فضائل مولی الموحدین امیرالمومنین علیه السلام روشنایی بخشیم... 🌿⃟🌸؎•° @saritanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای کاش دلم فرش عبورت گردد یک روز شرفیاب حضورت گردد مشهورترین جمعه ی تاریخ شود این جمعه اگر عید ظهورت گردد امام خوب زمانم هر کجا هستید با هزاران عشق و ارادت سلام اَلسّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الزَّمانِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا شَریکَ الْقُرْآنِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ 🌺 @saritanhamasir 🌺 🤲
. ساعت دلمو عقب می‌کشم، هر روز تا خیال کنم دیر نکرده‌ای هنوز ... .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام و صبح به خیر خدمت همراهان همیشگی عزیز🌷 ایام بر شما مبارک 🌺🌺 بابت تاخیر بوجود آمده در ارسال پیام در کانال عذرخواهیم... ☺️🌷•┄✮بِـسْـم‌‌ِاللّٰه‌ِالࢪَّحمن‌ِالࢪَّحیمْ✮┄• ســـــلامــ و ادب محضر مبارک شما سروران ☺️🌸 سلامی به زیبایی عشـق به طـــراوت لبخنــــد 🌺 سلامــــــی روح بخش و اکنده از عشق الهی بر فضای قلب باصفای تک تکتـــــــــون 🌸صبح زیبای اول هفته تون بخیـــر و نیـــڪی واول هفته‌تون سرشار از موقعیتهای عالی احوالتون چطوره؟ ان شالله هرکجا هستید حالتون خوب خوب خوب واحوالتون خوبتر باشه❤️🌷 امیدوارم هفته تون پرازفرصتهای نو موفقیتهای پی درپی وعشق وبرکت درتمام مراحل زندگیتون باشه چه اول هفته زیبایی خواهد بود وقتی بهترینها رو برای دیگران بخواهیم ☺️ در آغاز روز و شروع هفته بهترینها رو براتون آرزو میکنم🌹 پایدار باشید و سلامت🌸 ✦‎࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ @saritanhamasir
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
#کنترل_ذهن برای #تقرب 31 #درس_سی_و_یکم ✴️ کنترل ذهن این قدرت رو به آدم میده که بتونه به یه موضوعی
برای 32 ✅ قرار شد که هر کدوم از ما توی نماز یه مقدار توجهمون رو نسبت به خوبی هایی که داریم جلب کنیم. همه ما خداوند متعال رو دوست داریم دیگه خب این دوست داشتن رو توی نماز هی کن. میفرماید کسی که توی نماز توجهش به من باشه بعد از نماز تمام گناهانش آمرزیده میشه...
✴️ متاسفانه معمولا ما نماز میخونیم ولی توجه به خدا نداریم. چون اصلا نمیتونیم توجه داشته باشیم! چون اصلا زورمون نمیرسه به پرنده خیالمون! حالا این پرنده کجاها میره؟ خودتون میگید یا من بگم؟😊
- والا به خدا حاج آقا! شرمنده! فکرمون هی میره سمت پیاز و سیب زمینی و.... الکی اینطرف و اونطرف میره! - یه سوال؟ خیلی کیف میکنی وقتی فکرای الکی میکنی سر نماز؟ - والا نه به خدا!😥 - خب چرا به چیزای الکی که لذتی هم نداره فکر میکنی؟😒
- خب حاج اقا گاهی وقتا آدم واقعا یه مشکلی داره و نمیتونه بهش فکر نکنه!😢 هر موقع سر نماز یاد مشکلت افتادی بذارش کنار. بهش فکر نکن. نترس👌 هییییچی بهم نمیخوره! بذارش کنار ✅ به خودت بگو: من الان نمیخوام به این مشکل توجه کنم.
🌺 آیت الله بهجت میفرمودن شما وقتی توی نماز یاد یه مشکلی افتادی به خدا بگو خدایا من الان نمیخوام به این مشکل فکر کنم. میخوام به تو فکر کنم. نماز که تموم شد یه دفعه میبینی اون مشکل بهتر شده و اذیتت نمیکنه. چی شد؟ سپردیش به خداوند عالم. 🌹
💢 سر نماز به مشکلاتت فکر نکن. با اختیار خودت بذارشون کنار. میدونید که سر نماز گریه کردن برای امور دنیوی نماز رو میکنه! چرا اینو فرمودن؟ ✴️ چون گریه یعنی توجه نسبتا عمیق به چیزی. وقتی کسی به خاطر مشکل دنیاییش گریه میکنه یعنی دیگه عمیقا رفته توی فکر اون مشکل. پس دیگه نمیتونه اون نماز رو درست کنه و برای همین باطل میشه.
✅ از اون طرف فرمودن توی نماز شب، حتی شده به اندازه یه بال مگس اشک بریز. وقتی که اون قطره رو بریزی معلومه که توجهت یه مقدار جلب شده به خدا. این یعنی . 🔵 راستی! اصلا چرا انقدر تاکید میشه که دعا رو همراه با تضرع باید بخونیم؟ چون تضرع یعنی .
- حاج آقا این حرفا خوبه ولی ما هر کای میکنیم توی دعا و نماز نمیتونیم اشک بریزیم برای قیامت. انگار غم و غصه قیامتمون رو نداریم اصلا!😢 ⭕️ نه نگو این حرف رو. اتفاقا همه ما غم و غصه قیامتمون رو داریم. غصه معاد و غصه بهشت و... همین الان در وجود تک تک منو شما هست. همین الان هست. چطور؟ توجه توجه توجه کن!
ده دقیقه بشین در مورد قیامتت و اینکه دستت خالیه فکر کن. عمیقا توجه کن ببین سیل اشک چطور بیرون میزنه! همه اشکال ما از اینه که نداریم....
🔵 امشب و فردا این باشه که هر کسی در یه فرصت مناسب یه گوشه ای بشینه و چند دقیقه ای در مورد قیامتش فکر کنه. ✅ ببینید انقدر میتونید توجه کنید به این موضوع که اشکتون جاری بشه یا نه.
⭕️بعضیا میگن ما نا امید میشیم وقتی به قیامتمون فکر میکنیم. خب باشه. شما به مهربونی خدا فکر کن. باشه؟ کمک میخوای؟ باشه
یه سوال؟ ⭕️حتما تا حالا شنیدید که آدم باید از خدا بترسه. درسته؟ یا شنیدید که حضرت علی فداش بشم بارها در مناجات های خودشون از خدا غش میکردن. این ترس از خدا دقیقا یعنی چی؟ مگه خدا ترس داره؟🙄 پاسخ به این سوال بسیاااار دقیق هست. ببینم کی میتونه یه جواب جامع و قشنگ بده👌 پیروز وبرقرار باشید🌹 در پناه حق👌 @saritanhamasir •┈┈••••✾•🌸•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Panahian-Clip-FarzandaneMomen.mp3
2.36M
⭕️ چگونه فرزندانی با ایمان تربیت کنیم؟ چهار روش و تکنیک برای افزایش ایمان کودکان✨😍 🌿⃟🌸؎•° @saritanhamasir
پیش‌ثبت‌نام سفر اربعین آغاز شد 🔹متقاضیان سفر به اربعین حسینی از امروز تا پایان تیر می‌توانند در سامانه سماح پیش‌ثبت‌نام خود را انجام دهند. تزریق ۲ دز واکسن الزامی است. @saritanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😂 _آقاهه بازنش میرن مسافرت!!!! شب میشه و چادر میزنن!!! آقاهه نصف شب زنش رو بیدار میکنه!!! زنه میگه: خیر باشه؟ آقاهه میگه: تو آسمون چی می بینی؟ زنه میگه: ماه وستاره!!!! آقاهه میگه: معنیش چیه؟ زنه میگه: معنیش عشق و عاطفه و محبتہ!!! آقاهه میگه: الکی رویا نباف!!!! چادر رو دزدیدن!!!!😂😂😂 ☺️ -پیرمردی را به خاطر دزدیدن نان به دادگاه احضار کردند. پیرمردبه اشتباهش اعتراف کرد ولی کار خودش را اینگونه توجیه کرد: خیلی گرسنه بودم و نزدیک بود بمیرم. قاضی گفت: تو خودت می‌دانی که دزد هستی و من تو را جریمه مالی می کنم و می دانم که توانایی پرداخت آنرا نداری، به همین خاطر من جای تو جریمه را پرداخت میکنم. درآن لحظه همه سکوت کرده بودند و دیدند که قاضی پولی از جیب خود درآورد و درخواست کرد تا به خزانه بابت حکم پیرمرد پرداخت شود. سپس ایستاد و به حاضرین درجلسه گفت: همه شمامحکوم هستید و باید هرکدام جریمه پرداخت کنید چون شما در شهری زندگی می کنید که فقیر مجبور می‌شود تکه ای نان دزدی کند! درآن جلسه دادگاه پولے جمع شدوقاضی آن را به پیرمردبخشید. امام زين العابدين عليه السلام: -لقمان گفت: «اى پسرم! ... همانا دزد ، هر گاه دزدى كند ، خداوند عز و جل روزى اش را نگه مى دارد .. حالْ آن كه اگر صبر مى كرد ، از راه خودش به آن روزى دست مى يافت» @saritanhamasir ——————————