یک پنجره روبه باغ پاییز خوش است
🌺❤️
کنسرت کلاغان سحرخیز خوش است
باخش خش برگ و نم نم بوسه ی ابر
❤️🌺🇮🇷
یادتو در این صبح دل انگیز خوش است
صبح تون مهدوی😍
🌺 @tanhamasiraaramesh 🌸
🔴 #توسل صبحگاهی به #امام_زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف.. علیه السلام )
🔵 مرحوم نخودکی در نامه ای به یکی از علما پیرامون نحوه توسل به امام عصر علیه السلام فرمودند :
🌕 برای حوائج یک هفته قبل از طلوع آفتاب ۷۱ مرتبه بگو :
🔹 یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا فاطِمَه یا صَاحِبَالزَّمان اَدْرِکنی وَ لا تُهْلِکْنی
📚 منبع : نامه به یکی از علما و سادات دزفول (نسخه خطی)
🇮🇷 @tanhamasiraaramesh
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
🌺سلاااااااااااااااااام🌺 🍃صبحتون پر امید و شـادی 🌱حــال دلتــون قـشنگ 🌸روزای عمرتون گـرم مـحبت 🌱زند
عرض سلام و ادب و احترام داریم محضر مبارک همه سروران 😊✋
وقتتون بخیر
ان شاءالله که حال دلتون خوب باشه🌹
در خدمتتون هستیم با درس پر مغز 👇
#کنترل_ذهن
با ذکر شریف یامهدی ادرکنی 🌺
#کنترل_ذهن برای تقرب 76
#درس_هفتاد_و_شش
✅ در جلسات قبل گفتیم که ما باید تلاش کنیم که افکار منفی رو از ذهن خودمون دور کنیم. در روایات هم به فراوانی توصیه شده که افکار بد رو از ذهنمون پاک کنیم.
🔹 مثلا در روایتی میفرماید: «فأبعدوا عن نفوسكم أفكار الدنيا، وهواجس السوء، وأفعال الشر، واعتقاد المكر، ومآكل السحت، والعدوان والأحقاد، واطرحوا بينكم ذلك كله»
از خودتون افکار دنیا و خطورات ذهنی بد رو دور کنید و...
✅✔️ وقتی خداوند متعال از ما چیزی رو میخواد یعنی حتما ما میتونیم اون کار رو انجام بدیم وگرنه این عاقلانه نیست که خدا از ما کاری رو بخواد که ما نتونیم انجام بدیم!☺️
💪 بنابراین حتما میتونیم این موارد رو از خودمون دور کنیم ولی خب نیاز به #تمرین داره.
خب حالا یه نکته بسیار مهم رو باید بگیم!
✅ ببینید وقتی که یه مدت برای کنار زدن افکار منفی اقدام میکنیم کم کم هر سطحی از افکار منفی رو که کنار زدیم به سطح جدیدتری میرسیم.
💢💥 سطح جدیدتر از سطح قبلی سخت تر هست و اجر و رشدش هم بیشتر خواهد بود.👌
✅ اولیاء الهی هم در درجات مختلف امتحان میشدن . به این قصه قرآنی خیلی دقت کنید:
✔️ خداوند متعال به حضرت ابراهیم خلیل الله فرمود پسرت رو در راه من ذبح کن.
💢 طبیعتا ما اگه باشیم سریع توی ذهنمون می اومد که بله این پسر منه و چرا باید ذبحش کنم؟!😕
ولی خب حضرت ابراهیم علیه السلام پیامبر بزرگ خداست. حتی این فکر هم به ذهنش نیومد.👌
🔹 یکی از محققین در این موضوع میگه که علت اینکه حضرت ابراهیم یه مقدار بیتاب بود و موضوع رو با خود اسماعیل در میون گذاشت این بود که
حضرت میدونست که آخرین پیامبر از نسل اسماعیل متولد خواهد شد
برای همین بیتاب و نگران این موضوع بود.
✅ ولی خداوند متعال حتی از همین موضوع هم میخواست توجه حضرت ابراهیم رو به سمت خودش جلب کنه...
💕ابراهیم من... تو فقط باید به من توجه کنی نه به هیچ چیز دیگه...
بعد از آزمایش هم خداوند متعال فرمود: قبول شدی ابراهیم...
اما دل حضرت گرفت....💔
😭گریه کنان به خدا عرضه داشت: خدایا من برای تو قربانی ندادم... مگه میشه که عاشق در راه معشوقش قربانی نده؟
🌺 خداوند فرمود: تو به خاطر اینکه پسر عزیزت رو قربانی نکردی انقدر ناراحتی؟
عرضه داشت: بله...
خداوند پرسید: تو خودت برای خودت عزیز تری یا آخرین پیامبر؟
- خدایا معلومه آخرین پیامبر.
- پسر تو عزیزتره یا پسر آخرین پیامبر؟
- معلومه خدایا! پسر آخرین پیامبر برام عزیزتره...
🌷 بعدش خدا پرده رو از جلوی چشم حضرت برداشت و تمام وقایع کربلا رو نشون داد... اشک های حضرت برای امام حسین علیه السلام شروع به باریدن کرد...😭
خداوند فرمود: ابراهیم... به خاطر این اشکا قربانی رو از تو پذیرفتیم...
اون موقع بود که توجه حضرت ابراهیم به خدا محو شد...
🌷 خدایا توجه ما رو بدون اینکه چیزی از ما بگیری به خودت جلب کن
مثل کاری که با حضرت ابراهیم کردی....
🌺🍃
با ما همراه باشید👇👇👇
تنهامسیریهای استان یزد
🇮🇷 @tanhamasiraaramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞نماهنگ شاد و زیبا |"مُحَمَّد"
⭕جدیدترین و متفاوت ترین اثر:
💠گروه تواشیح بین المللی تسنیم💠
در مدح پیامبر گرامی اسلام، حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم
میلاد پیامبر نور و رحمت
حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم و حضرت امام جعفر صادق علیه السلام
بر شما مبارک باد.
🇮🇷 @tanhamasiraaramesh
✅داستان کوتاه
🔸 پادشاهی دستور داد 10 تا سگ وحشی تربیت کنند تا هر وزیری را که از او اشتباهی سرزد او را جلوی آنها انداخته تا با درندگی تمام اورا بخورند. , در یکی از روزها یکی از وزراء رأی داد که موجب پسند پادشاه نبود دستور داد که اورا جلوی سگ ها بیندازند.
💭وزیر گفت ده سال خدمت شما را کرده ام حالا اینطور با من معامله میکنی گفت خوب حالا که چنین است ده روز تا اجرای حکم بهم مهلت بده. گفت این هم ده روز. وزیر رفت پیش نگهبان سگ ها و وگفت میخواهم به مدت ده روز خدمت این ها را من بکنم او پرسید از این کار چه فایده ای میکنی گفت به زودی بهت میگم.
💭 نگهبان گفت اشکالی ندارد و وزیر شروع کرد به فراهم کردن اسباب راحت برای سگها از دادن غذا و شستشوی آنها وغیره. ده روز گذشت و وقت اجرای حکم فرا رسید دستور دادند که وزیر را جلوی سگها بیندازند. مطابق دستور عمل شد و خود پادشاه هم نظاره گر صحنه هست ولی با چیز عجیبی روبرو شد دید همه سگ ها به پای وزیر افتادند وتکان نمیخورند. پادشاه پرسید با این سگ ها چکار کردی ؟ جواب داد ده روز خدمت این ها را کردم فراموش نکردند ولی ده سال خدمت شما را کردم همه اینها را فراموش کردی پادشاه سرش را پایین انداخت ودستور به آزادی او داد.
💥حاج آقا انصاریان :
امیرالمومنین(ع) در بیان یکی از اوصاف شیعیان و متقیان می فرمایند: اگر کسی بر او ستم کند او را عفو کند و اگر کسی او را از بخشش خود محروم کند، او در مقابل، از آنچه دارد نسبت به او دریغ نکند و اگر کسی از نزدیکان، رابطه اش را با او قطع کند، او رابطه را وصل کند...»
🇮🇷 @tanhamasiraaramesh
یکی از امامزاده هایی که بنده توصیه میکنم اگه قم مشرف شدید حتما زیارت کنید امامزاده شاه سید علی هست.
🌺 ایشون از فرزندان حضرت ابالفضل العباس هستند. اگه کسی حاجت مهمی داره حتما به ایشون متوسل بشه ان شالله حاجت روا خواهد شد
🇮🇷 @tanhamasiraaramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ چرا جهاد تبیین....؟
امام خامنه ای روحی فداه
🔸تنهامسیری شوید👇
🇮🇷 @tanhamasiraaramesh
👆 از همه اعضای محترم میخوایم جهت سالم سازی فضای ایتا حتما توی خصوصی به صاحبان این کانال ها تذکر بدن.
این کار یک امر به معروف بسیار مهم و ارزشمند هست.
💢 گاهی برخی کانال ها به بهانه روشنگری زمین و زمان رو مسخره میکنند در حالی که تمسخر حرامه و هیییچ گونه مجوز شرعی برای تمسخر وجود نداره. حتی در مورد دشمنان. یکی از گناهانی که خدا به هیچ وجه نمیبخشه تمسخر هست.
💢 برخی کانال ها تصاویر حرام رو منتشر میکنند در حالی که با دستمال کثیف نمیشه چیزی رو پاک کرد.
✅ اگه بعد از هر پیام نامناسبی هزاران نفر تذکر بدن اون ادمین حتما مراقبت میکنه که هر پیامی رو منتشر نکنه.
بی اعتنا نباشیم..
حاج آقا حسینی
♦️تو مستند "عملیات بزرگ" نشون میداد ماه ها افسران موساد و کومله برنامه ریزی کرده بودن
برا ی عملیات تروریستی تو ایران که تو مرحله آخرش
دستگیر شدن و متحیر از اینکه چطور شکست خوردن و اشتباهشون کجا بوده :))
🔹بعد ی عده با خاموش کردن چراغ و درآوردن صدا قابلمه میخان رژیم چنج کنن 😂😂😂😂
😍 @tanhamasiraaramesh
کیف پولم شبیه پیاز شده 😂
هروقت بازش میکنم اشکم در میاد.
من اوایل بصورت تفریحی بی پول بودم، بعدش دیگه معتاد شدم... 😂😂😂😂
😁 @tanhamasiraaramesh 😍
دقت کردین
وقتی بچه ایم میگن: بچس، نمیفهمه
وقتی جوونیم میگن: جوونه و خامه
وقتی پیریم میگن: هیچی حالش نیست
فقط وقتی میمیریم، میان سر قبرمون میگن: عجب انسان فهمیده ای بود😂😂🤣🤣🤣🤣😅
😍 @tanhamasiraaramesh 😄
🔶 سازمان تبلیغات برای امشب یه برنامه تدارک دیده که مردم بعد از نماز، الله اکبر بگن
بنده هرچی فکر کردم دیدم واقعا برنامه نامناسبی هست.
🔹اولا که اصلا مشخص نیست این شعاری که قراره داده بشه توی مساجده یا روی پشت بام ها.
بعد چرا یه ساعت مشخص اعلام نشده؟
🔸اخه هر شهری اذانش با دیگری فرق میکنه و هر کسی نمازش طولانی تر یا کوتاه تر از دیگران ممکنه باشه.
بعد چرا امشب؟ چرا دیشب که روز میلاد بود انجام نشد؟
والا بنده دیشب بنرش رو برداشتم.
مسئولین فرهنگی بهتره قبل از اینکه بیانیه ای بدن یه ذره فکر و مشورت کنن تا ان شالله برنامه های فرهنگی بهتر انجام بشه.😌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رئیسی: دشمن تصور میکرد با تحریم و تهدید کشور را نمیشود اداره کرد
🔹در ۶ ماهه اول کار دولت، رشد اقتصادی ۰.۴ درصد به ۵ درصد رسید. امروز تولید فقط در حوزه صنعت به ۵.۲ درصد رسیده است.
🔸تنهامسیری شوید👇
🇮🇷 @tanhamasiraaramesh
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
✤ ⃟⛱ ⃟⃟ ⃟❀᪥✾✤❀ 🖋به نام خداوند مهر آفرین ... 📕داستان #حضرت_دلبر 🔍 #قسمت_شانزدهم زندگیم با امیر
✤ ⃟⛱ ⃟⃟ ⃟❀᪥✾✤❀
🖋به نام خداوند مهر آفرین ...
📕داستان #حضرت_دلبر
🔍 #قسمت_هفدهم
حال عجیبی داشتم ...
حال شرمندگی و حقبهجانبی توأمان با من بود.
به اندازه هزارم ثانیه چشم در چشم شدیم سریع سرش را پایین انداخت ...
مرتضای محجوب من...
چند لحظه نگاهش کردم در این یکسال خیلی تغییر کرده بود به نظرم ده سال بزرگتر و مردتر میآمد.
_ کمک نمیخواید
با این جمله مرتضی به خودم آمدم
+ نه ممنون خوبه همهچیز
_ باشه پس من میرم
به سمت در حرکت کرد ...
من نبودم یک نفر دیگر از وجودم صدایش زد:
+ مرتضی !!!
برگشت گرهی در ابرو داشت :
_بله بفرمایید
+من ... من ... باید باهات حرف میزدم اما خوب نشد ...
با همان اخم گفت :
_ مهم نیست صحبتی نداریم دیگه...
+ اما من دارم
باید دلیل کارم رو بدونی ...
چند قدم به سمتم آمد و خیره نگاهم کرد با کمی خشونت گفت :
_علاقهای به شنیدنش ندارم...
یک لحظه از هیبتش ترسیدم ...
اما شباهت عجیبش در آن لحظه به پدرم مرا مسحور کرد...
وای خدای من مرتضی روزبهروز بیشتر شبیه پدرم میشد ...
بیاختیار گفتم :
چقدر شبیه بابام شدی مرتضی...
با این جمله من از عصبانیت سرخ شد شنیدم که زیر لب گفت:
_ لاالهالاالله ...
به سمت دررفت و برگشت از ریختن اشکهایش ابایی نداشت ، با تکان دادن انگشت اشاره به سمتم آمد...
از ترس چند قدم عقب رفتم ...
_ببین طیبه منو با اسم دایی تحریک نکن
یکبار برای همیشه بهت میگم
نه دیگه برام مهمی ...
نه میخوام دلیل خیانتت رو بدونم...
و نه میخوام که ببینمت ...
برو با همون امیر میلیونر خوش باش ...
تو ارزشت همون مرد مشروبخوار و زنباره است که...
دیگه هیچچچی نشنیدم...
چشمهایم سیاهی رفت و ...
روی صورتم آب میپاشید :
طیبه...
طیبه...
خوبی ؟؟
غلط کردم پاشو...
صورتش را از نزدیک میدیدم خدایا این مرد همین سال گذشته همسرم بود و حالا یک نامحرم به خودم آمدم چادرم را صاف کردم و روسریام را کشیدم جلو و با صدای آهسته گفتم :
+خوبم ...
با خجالت گفت :
_چیزی میخوای بیارم برات...
+ نه ممنون..
_ ببخشید ...
به خدا نمیخواستم ...
+میدونم ...
حقمه...
این حرفها رو باااید بشنوم
با حال استیصال نگاهش کردم :
+ ولی مرتضی تو از هیچی خبر نداری پس قضاوتم نکن ...
سرش پایین بود و فکر میکرد .
+حالم خوب نیست مرتضی تو دیگه داغ منو بیشتر نکن ...
مغبون گفت :
_کاری از دستم برات برنمیاد...
بلند شد ...
_اگه خوبی من برم خوبیت نداره اینجا باشم
+آره خوبم برو ...
به سمت در رفت ...
ایستاد...
برگشت...
میخواست چیزی بگوید اما پیش دستی کردم با التماس گفتم :
+حلالم کن مرتضی ...
تورو به خونِ بابای شهیدت
تورو به روح بابام حلالم کن ...
گیر افتاده بودم ، پای آبروی بابام و آینده بچه ها در میون بود ...
حلال کن منو
مستقیم نگاهم کرد ...
سکوت ...
آهی کشید و سری تکان داد و گفت :
_حلالت باشه طیبه ...
طیبه حال بدت رو با مامان فاطمه تقسیم کن اون یه مادر و معلم خوبه برات
زندگیتو درست کن...
تو حالا زن اون مرد هستی...
صاحب زندگی شدی...
پس بسازش ...
چقدر این جملات را برادرانه برایم گفت و بعد سریع رفت.
تمام شدم...
من همانجا در همان مسجد تمام شدم.
بقیه مراسم مثل همیشه برگزار شد ، یخ مرتضی هیچوقت باز نشد ، هیچوقت جاییکه من بودم حاضر نمیشد اما به توصیه او به عمه فاطمه پناه بردم و زندگیام وارد فاز جدیدی شد ...
✍ صالحه کشاورز معتمدی
#ادامه_دارد ...
✤ ⃟⃟ ⃟⛱ ⃟❀✤✾᪥❀
🇮🇷 @tanhamasiraaramesh
16.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ روشنگری حجتالاسلام رضاپور در مورد فتنه اخیر
🇮🇷 @tanhamasiraaramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ایران انقلاب شده؟