#ذکرروز👆دوشنبه
🌸دوشنبه تون آرام
الهی🤲
🌸در روزگار اسیر گرفتاری
🍃درلحظه ها اسیرغم
🌸درشیرینی عمر اسیر مریضی
🍃ودر زندگی اسیر
🌸چه کنم چه کنم نشوید
🍃 آمین یاقاضی الحاجات
🇮🇷 @tanhamasiraaramesh
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
#کنترل_ذهن برای تقرب 76 #درس_هفتاد_و_شش ✅ در جلسات قبل گفتیم که ما باید تلاش کنیم که افکار منفی رو
#کنترل_ذهن برای تقرب 77
#درس_هفتاد_و_هفتم
🔵 یه اتفاقی باید در عرف جامعه ما بیفته. چه اتفاقی؟
اینکه تصور مردم باید نسبت به دین عوض بشه.
چطور؟
✅ باید در عرف جامعه ما، این یه مساله خیلی واضح باشه که دین به انسان قدرت میده، اما واقعا اینطور نیست.
.
قبول دارید؟
💢 یعنی مردم تصورشون از دین این نیست که مهم ترین اثر دین در انسان رو "قدرتمند شدن انسان" بدونن!
⭕️ در طول قرن ها تعلیمات و تبلیغات دینی اصلا به این موضوع پرداخته نشده
مثلا شما از هر کسی نظر سنجی کنید که به نظر شما اولین اثر دین در انسان چیه
حتما این جواب ها رو میشنوید:
🌷 مهربان شدن، نورانی شدن، معرفت، سخاوت، ادب و...
معمولا از این دست جواب ها رو میشنوید. درسته؟
⭕️ اما باید دونست که همه این ویژگی ها بدون قدرت روحی تقریبا ارزشی ندارن
میشه خوبی هایی از سر ضعف...
خوبی از سر ضعف که فایده نداره.
شما اگه به برخی معتادا هم نگاه کنی میبنی به خاطر این که جنسش جور بشه کلی چاپلوسی میکنه و التماس و خودشیرینی و ...!😕
اما آیا این خوب بودنه ارزش داره؟!
⭕️ حتی خوبی از سر ضعف ممکنه علامت یه سری بیماری های روحی دیگه باشه.
باید توی جامعه این موضوع جا بیفته که دینداری باعث قدرتمند شدن انسان میشه.👌💪
خب یه سوال؟!
💢 در طول هزار سال گذشته چرا به اینجور بحثا پرداخته نشده؟
- چون همیشه دینداران غریب بودن. دشمنان اسلام همیشه سعی در نابودی شیعیان داشتن.
🔹 مثلا فرض کنید در دوران رضاشاه و سایر طاغوت ها
توی یه مسجدی، جوانان جمع بشن و هی بگن دین اومده ما رو قوی و شجاع کنه!
این ذکر شب و روزشون باشه!
خب معلومه رضا خان فوری می اومد و در اون مسجد رو میبست! میگفت چیه؟ دارید چریک تربیت میکنید علیه دربار؟!👿
✅ چقدر خوب میشد که الان در جامعه ما توی مساجد میاومدن هدف دائمی بندگی رو مدام مرور میکردن😌
مثلا بگن: ای مردم! شما اگه نماز میخونی ببین آیا نمازت تو رو قویتر کرده یا نه! اگه نمازات باعث قدرت روحیت نشده خودتو معطل نکن!
نماز خوندنت فایده ای نداره!
👌 آقا روزه میگیری باید قوی تر شده باشی! آخرای ماه رمضان باید قدرت بیشتری در انتخاب تمایلات برتر پیدا کرده باشی.
✅ ملاک اینکه یه عملی از آدم قبول شده یا نه اینه که چقدر قدرت روحی آدم رو بالا برده
🌺 از کجا میشه فهمید که تونستیم توی یه عمل اخلاص داشته باشیم؟
از اینجا که ببینیم چقدر قدرت روحیمون بالا رفته. انسان مخلص کسی هست که در اوج قدرت قرار گرفته....
و نکته تاسف بار اینه که ما الان بعد از 40 سال از انقلاب گذشته
⭕️ هنوز داریم مثل 200 سال قبل دین رو به جوانان و مردممون توضیح میدیم...😒
✅ در حالی که الان دیگه امکانات و فضا تغییر کرده . الان داریم میبینیم که دین چه قدرت هایی رو در دل جوان ها ایجاد کرده... #اربعین رو داریم با چشم خودمون میبینیم...
#اعتکاف های گسترده رو میبینیم... #شهدای مدافع حرم رو داریم میبینیم...
تلاش های مومنین در انجام کارهای تشکیلاتی و هیات ها و خودسازی ها رو داریم میبینیم.🌷
✔️ فقط کافیه نگاه مردم رو به دین اصلاح کنیم.... دین تلاش میکنه که از ما انسان های قدرتمندی بسازه... انسان هایی که از سر قدرت خطا نمیکنند نه از سر ترس...
انسان های قدرتمندی که پا روی هوای نفسشون میذارن و عالم رو پر از زیبایی ها و لذت ها میکنند....
🇮🇷 @tanhamasiraaramesh
011.mp3
4.46M
#جهاد_تبیین 11
❇️ انتظارات خدا از ما آدم ها فرق میکنه
🔸 استاد پناهیان
تنهامسیری شوید👇
🇮🇷 @tanhamasiraaramesh
📸 مهدی لطفی سومین شهید لرستانی مدافع امنیت
🔹 در پی بروز ناامنی های اخیر در سطح کشور و تلاش ماموران پلیس برای حفاظت از جان، مال و نوامیس مردم، استواریکم مهدی لطفی از ماموران انتظامی یگان امداد تهران شب گذشته توسط اغتشاشگران مجروح و در بیمارستان به علت شدت جراحات وارده به درجه رفیع شهادت نائل گردید
🔹شهید لطفی متاهل، دارای یک فرزند هفت ماهه و اهل لرستان بود.
🔸تنهامسیری شوید 👇
🇮🇷 @tanhamasiraaramesh
ما اگه همه اهل جهاد تبیین بشیم دیگه شاهد چنین اتفاقاتی نخواهیم بود...
ادامه بحث جهاد تبیین رو تقدیم میکنیم. با عزم بیشتر سعی کنید آموزش ببینید.👇🏼👇🏼
012.mp3
3.64M
#جهاد_تبیین 12
✅ همه مربیان باید به مخاطبین خودشون آموزش بدن که دین پیچیده هست
🔹 در روایات هست که مومن باید هفته ای یک روز رو به یاد گرفتن دین اختصاص بده...
🔸 استاد پناهیان
تنهامسیری شوید👇
🇮🇷 @tanhamasiraaramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️ اطلاعاتی بسیار زیبا در مورد ایران عزیز
🇮🇷@tanhamasiraaramesh
013.mp3
4.19M
#جهاد_تبیین 13
⭕️ انسان موجودی هست که خیلی جدل میکنه و برای اشتباهاتش مدام توجیه میاره!
🔸 استاد پناهیان
تنهامسیری شوید👇
🇮🇷 @tanhamasiraaramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ رویش های انقلاب اسلامی....
🔸 خداوند به نسل دهه نودی ما قدرتی میده که ان شالله زمینه ساز ظهور امام زمان علیه السلام خواهند بود...
🔸تنهامسیری شوید👇
🇮🇷 @tanhamasiraaramesh
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
✤ ⃟⛱ ⃟⃟ ⃟❀᪥✾✤❀ 🖋به نام خداوند مهر آفرین ... 📕داستان #حضرت_دلبر 🔍 #قسمت_هجدهم امیر انتخاب من بو
✤ ⃟⛱ ⃟⃟ ⃟❀᪥✾✤❀
🖋به نام خداوند مهر آفرین ...
📕داستان #حضرت_دلبر
🔍 #قسمت_نوزدهم
عمه فاطمه برایم مادری کرد.
راه و رسم زندگی را یادم داد.
فرمولهای او ، درسهای روانشناسی و آموزههای دینی هم ابزاری بودند برای ساختن زندگی پرآشوب من.
خیلی سال بعد متوجه شدم که عمه فاطمه آن روزها با امیر هم جداگانه صحبت میکرده خدایا چقدر مدیون این زن هستم.
اما نقطه عطف زندگی من جایی حوالی قم رقم خورد ...
هر اتفاقی افتاد در آن سفر جمکران بین من و امام زمان افتاد ...
سفری که به اصرار معصومه خانم و با هزار التماس از امیر نصیبم شد .
خدای من آن شب با قلب من چه کردی ؟؟؟
هوای خنک پاییزی بود...
تنها وسط شلوغی حیاط میخکوب شدم
صدای مداحی وسط حیاط مسجد پخش بود...
گل نرگس...
گل نرگس ...
تمام قلبم به یکباره ....
در یک آن ...
در یک لحظه...
از عشق صاحبالزمان عج لبریز شد ...
سرشار شد...
آتش گرفت...
تا آن لحظه انگار نمیدانستم او هست ...
انگار نمیدانستم بین ماست...
آن لحظه وجودش را با تمام سلولهای بدنم حس کردم ...
بیحال شدم...
مست شدم ...
عاشق شدم...
عاشق معشوقی که :
زیباترین...
بهترین...
قویترین و محبوبترین مرد عالم است ...
خدایا قلب طیبه طاقت این عشق را دارد ؟!
چه کردی با من ؟!
بعد از آن فقط به عشق او نفس زدم
تلاش کردم به عشق او
بخشیدم به عشق او
امیر را...
به عشق او....
مرتضی را ...
به عشق او...
حال تازه عاشقی را داشتم که فقط و فقط خواهان جلب توجه محبوب است و بس...
یکی از روزهای پاییزی بود ، تازه از دانشگاه برگشته بودم با معصومه خانوم و بچهها تلفنی صحبت کردم و مشغول تهیه شام شدم.
امیر گاهی زود و گاهی دیر میآمد.
شغلش آزاد بود و زمان مشخصی نداشت .
اما همیشه قبل از حرکت تماس میگرفت و اگر چیزی لازم داشتم تهیه میکرد.
آموخته بودم که زن باید برای همسرش خود را آراسته کند ، به سمت میز آرایشم رفتم ، از بهترین لوازم آرایش آن زمان رویمیز و داخل کشوها بود ، نشستم و مشغول شدم ...
سختم بود اما باید این کار را انجام میدادم ...
یاد احادیث و آیاتی افتادم که در این رابطه خوانده بودم...
یاد پدرم که همیشه میخواست که بینقص باشم و یاد مرتضی که باید با تمام قوا از ذهنم پس میزدم ...
همیشه و به ذاته استعداد آرایش و رقص و لوندی های زنانه را داشتم اما تا آن زمان نمیخواستم برای همسرم ، برای امیر از این استعداد خودم استفاده کنم .
مشاورهها باعث شده بود که تسلیم شوم ...
حالا عاشق شده بودم ...
عاشق مولایم که من را با امیر میخواست ...
عاشق امام زمانم که مانیفست او این جمله بود :
"جهاد زن خوب شوهرداری اش است "
پس برای جلب محبوب چاره ای جز جلب نظر امیر را نداشتم.
در دنیای آن زمان ما طلاق وجود نداشت و من هم توان جنگیدن نداشتم ...
خستهتر از آنی بودم که برای بدست آوردن آنچه که میخواهم بجنگم...
آرایشم تمام شد رفتم و لباس زیبایی که در خرید عروسی برایم گرفته بودند پوشیدم ...
کفشهای مجلسی را پا کردم .
جواهراتم را انداختم .
یک دل سیر زاااار زدم و با خدا معامله کردم:
+ خدایا فقط بهخاطر تو ...
چونکه میدونم دوست داری خوب همسرداری کنم...
خدایا دلم چیز دیگهای میخواد اما تسلیم تو هستم ...
عشق به امامزمان از من زن دیگری ساخته بود زنی که هدف داشت ، انگیزه داشت.
هیچوقت حالت چشمهای امیر را فراموش نمیکنم از در که وارد شد خشکش زد ، محو من بود با کمی حیا به سمتش رفتم دستهایش را گرفتم :
+چی شده چرا ماتت برده؟؟؟
با تعجب گفت :
_ طیبه خودتی ؟؟؟
بعد دستپاچه گفت :
_امروز چه روزیه؟؟؟
نکنه تولده ؟؟؟
نه بابا چه گیجم من...
بعد با دست محکم به پیشانی زد :
_چقدر خرم من..
نوکرتم ...
حتما دارم خواب میبینم ...
الان آهاااا الان از خواب میپرم...
منم که برای اولینبار از مزهپرانی او خندهام گرفته بود با ناز و ادا گفتم :
+نه خواب نیستی هیچ مناسبتی هم نداره فقط خواستم بهت بگم که ...
جدی شدم با جدیت ادامه دادم:
+ که بدونی خیلی مدیونت هستم ...
خیلی زحمت ما را کشیدی ...
خیلی باهات بداخلاقی کردم...
خیلی صبوری کردی...
هیجانزده مثل پر کاه بلندم کرد و گذاشت روی اپن :
_خب خب دیگه چی میخوای بگی ... اصل حرفتو بزن بگو ببینم الان قلبم وایمیسه...
با خجالت گفتم:
+ هیچی به خدا فقط میخواستم ازت تشکر کنم...
دیگه روی زمین بند نبود ، رفت و ضبط را روشن کرد .
بین آنهمه کاست گشت و یکی را انتخاب کرد و گذاشت دستهای من را گرفت و دورتادور سالن میرقصید و میچرخید و قربانصدقه ام میرفت.
✍ صالحه کشاورز معتمدی
#ادامه_دارد ...
✤ ⃟⃟ ⃟⛱ ⃟❀✤✾᪥❀
🏖 @tanhamasiraaramesh
#مهدے_جان !
شوقِ دیدارِ #تو سَ ر رفت زِ پیمانه ما
کِی قدم مینهی ای #شاه به ویرانه ما؟!
ما هنوز ای نفست گرم، پر از تاب و تبیم
سر و سامان بده بر این دلِ شوریدهی ما
#اللهـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرج
#سلام_علی_آل_یاسین
❤️ @tanhamasiraaramesh ♥️
#ذکرروز "سه شنبه"﷽"
"۱۰۰مرتبه"
✨یا ارحم الراحمین✨
✨ای مهربان ترین مهربانان✨
🌙دیگرگناه نمی کنم #آقابیا🌙
#اللهم_عجل_الوليك_الفرج🌻
🌹 سلام صبح زیباتون بخیر
امروزتون پر از موفقیت
و پر از اتفاقات زیبا
براتون روزی
پر از لطف خداوند
دلی آرام ، زندگی گرم و
یک دنیا سلامتی آرزومندم
🌹سه شنبه تون زیبـا و در پنـاه خـدا
🇮🇷 @tanhamasiraaramesh