eitaa logo
گردش توحیدی در تار و پود زندگی
244 دنبال‌کننده
185 عکس
414 ویدیو
80 فایل
جایی برای گردش توحیدی در تار و پود زندگی و پاسخ به سوالات اعتقادی و اخلاقی و مسائل زندگی و مشاوره مذهبی. لطفا سوالات مربوط به مسائل شرعی از گروه مربوط به احکام پیگیری شود. ارتباط با ادمین ( انتقاد و پیشنهاد، تبادل ) @Admenn313
مشاهده در ایتا
دانلود
❌ وقتی بچه اضطراب جدایی داره و تو مدرسه نمی‌مونه، چیکار کنیم؟❌ 👈 قدم اول: توی خونه با فرزندتون در این مورد گفتگو کنین. این کار کمک می‌کنه تا هم شما از افکار و احساساتش باخبر بشین و ریشه‌ی مشکل رو بشناسین و هم کمک کنین خودش با افکار و احساساتش مرتبط بشه و بتونه اثرات و نشونه‌های احساساتش رو روی بدنش بشناسه. مثال می‌زنم: ✅ پسر گلم، معمولاً قبل از اینکه تو مدرسه گریه‌ت بگیره، چه فکرهایی میاد تو سرت؟ ( بهش فرصت بدین که فکر کنه و خودش بگه، اما اگه جوابی نداد یا گفت نمی‌دونم، می‌تونین حدس هاتون رو بگین:) بذار حدس بزنم. مثلاً ممکنه یاد من بیفتی و دلت برام تنگ بشه‌؟ یا ممکنه فکر کنی که من یادم بره بیام دنبالت؟ یا ممکنه به این فکر کنی که اگه دستشوییت بگیره، چه جوری با این لباسها بری؟ شایدم از اینکه بچه‌ها رو نمی‌شناسی و هنوز دوستی پیدا نکردی، احساس تنهایی می‌کنی یا شاید در مورد معلمت فکرهایی داشته باشی ... ✅ بعد که این فکرها میاد سراغت، چه احساسی پیدا می‌کنی؟ مثلاً نگرانی، ترس، تنهایی، خجالت یا یه احساس دیگه ...کدومش؟ ✅ ممکنه بگی جای این احساس کجای بدنته؟ مثلاً تو دلته، تو سرته یا تو سینه‌ت؟ 👈قدم دوم: نشون بدین که داشتن این افکار و احساسات طبیعیه و ممکنه سراغ هر بچه‌ای بیاد. می‌تونین از فکرهای عجیب و غریب و حتی خنده‌داری که تو بچگی خودتون به سرتون می‌زد، بهش بگین که فضای گفتگو تلطیف بشه و تمایلش به ادامه‌ی گفتگو بیشتر بشه. 👈قدم سوم: بهش کمک کنین که واسه فکرهایی که میاد سراغش جواب یا راهکاری پیدا کنه: ✅ حالا بیا واسه فکرهایی که میاد تو سرت، با همدیگه یکی دو تا جواب و راهکار خوب پیدا کنیم که هر وقت از حالتهای بدنت متوجه شدی که اون فکرها اومدن سراغت، بتونی اونها رو اجرا کنی. ✅ مثلاً اگه دلت واسه مامانت تنگ بشه و این فکر تو ذهنت بیاد که کاش مامانم اینجا بود، چه کارهایی می‌تونی بکنی؟ مثلاً اگه عکس منو با خودت ببری و نگاش کنی، ممکنه احساس دلتنگیت کمتر بشه؟ یا عطرم رو با خودت ببری و بو کنی؟ یا اینکه از معلمتون بخوای زنگ بزنه و یه کوچولو با هم حرف بزنیم؟ ✅ یا اگه نگرانی که یادم بره به موقع بیام دنبالت، به نظرت چه کارهایی می‌تونیم بکنیم که خیالت راحت بشه؟ مثلاً می‌تونیم هر روز صبح آلارم گوشی من رو تنظیم کنیم که من یادم نره. یا می‌شه اگه من دیر کردم، به خانم ناظم بگی که با من تماس بگیره. 👈 قدم چهارم: صبور باشین و بهش دلگرمی بدین. نشون بدین که مطمئنین که با توانمندی‌هایی که در اون می‌شناسین، می‌تونه این مسأله رو حل کنه. بهش بگین که همیشه آماده‌ی شنیدن حرفهاش هستین و کنارشین و کمکش می‌کنین. و نکته‌ی نهایی: واقعاً نگران نباشین. همه‌ی بچه‌ها چه با اضطراب جدایی و چه بدون اون، بالاخره با مدرسه رفتن کنار میان. اگه با مداومت تو اجرای همه‌ی این قدم‌ها باز هم مسأله‌تون حل نشد، من کنارتونم که باهم حلش کنیم. https://eitaa.com/tar_va_pod
❌ وقتی بچه اضطراب جدایی داره و تو مدرسه نمی‌مونه، چیکار کنیم؟❌ 👈 قدم اول: توی خونه با فرزندتون در این مورد گفتگو کنین. این کار کمک می‌کنه تا هم شما از افکار و احساساتش باخبر بشین و ریشه‌ی مشکل رو بشناسین و هم کمک کنین خودش با افکار و احساساتش مرتبط بشه و بتونه اثرات و نشونه‌های احساساتش رو روی بدنش بشناسه. مثال می‌زنم: ✅ پسر گلم، معمولاً قبل از اینکه تو مدرسه گریه‌ت بگیره، چه فکرهایی میاد تو سرت؟ ( بهش فرصت بدین که فکر کنه و خودش بگه، اما اگه جوابی نداد یا گفت نمی‌دونم، می‌تونین حدس هاتون رو بگین:) بذار حدس بزنم. مثلاً ممکنه یاد من بیفتی و دلت برام تنگ بشه‌؟ یا ممکنه فکر کنی که من یادم بره بیام دنبالت؟ یا ممکنه به این فکر کنی که اگه دستشوییت بگیره، چه جوری با این لباسها بری؟ شایدم از اینکه بچه‌ها رو نمی‌شناسی و هنوز دوستی پیدا نکردی، احساس تنهایی می‌کنی یا شاید در مورد معلمت فکرهایی داشته باشی ... ✅ بعد که این فکرها میاد سراغت، چه احساسی پیدا می‌کنی؟ مثلاً نگرانی، ترس، تنهایی، خجالت یا یه احساس دیگه ...کدومش؟ ✅ ممکنه بگی جای این احساس کجای بدنته؟ مثلاً تو دلته، تو سرته یا تو سینه‌ت؟ 👈قدم دوم: نشون بدین که داشتن این افکار و احساسات طبیعیه و ممکنه سراغ هر بچه‌ای بیاد. می‌تونین از فکرهای عجیب و غریب و حتی خنده‌داری که تو بچگی خودتون به سرتون می‌زد، بهش بگین که فضای گفتگو تلطیف بشه و تمایلش به ادامه‌ی گفتگو بیشتر بشه. 👈قدم سوم: بهش کمک کنین که واسه فکرهایی که میاد سراغش جواب یا راهکاری پیدا کنه: ✅ حالا بیا واسه فکرهایی که میاد تو سرت، با همدیگه یکی دو تا جواب و راهکار خوب پیدا کنیم که هر وقت از حالتهای بدنت متوجه شدی که اون فکرها اومدن سراغت، بتونی اونها رو اجرا کنی. ✅ مثلاً اگه دلت واسه مامانت تنگ بشه و این فکر تو ذهنت بیاد که کاش مامانم اینجا بود، چه کارهایی می‌تونی بکنی؟ مثلاً اگه عکس منو با خودت ببری و نگاش کنی، ممکنه احساس دلتنگیت کمتر بشه؟ یا عطرم رو با خودت ببری و بو کنی؟ یا اینکه از معلمتون بخوای زنگ بزنه و یه کوچولو با هم حرف بزنیم؟ ✅ یا اگه نگرانی که یادم بره به موقع بیام دنبالت، به نظرت چه کارهایی می‌تونیم بکنیم که خیالت راحت بشه؟ مثلاً می‌تونیم هر روز صبح آلارم گوشی من رو تنظیم کنیم که من یادم نره. یا می‌شه اگه من دیر کردم، به خانم ناظم بگی که با من تماس بگیره. 👈 قدم چهارم: صبور باشین و بهش دلگرمی بدین. نشون بدین که مطمئنین که با توانمندی‌هایی که در اون می‌شناسین، می‌تونه این مسأله رو حل کنه. بهش بگین که همیشه آماده‌ی شنیدن حرفهاش هستین و کنارشین و کمکش می‌کنین. و نکته‌ی نهایی: واقعاً نگران نباشین. همه‌ی بچه‌ها چه با اضطراب جدایی و چه بدون اون، بالاخره با مدرسه رفتن کنار میان. اگه با مداومت تو اجرای همه‌ی این قدم‌ها باز هم مسأله‌تون حل نشد، من کنارتونم که باهم حلش کنیم. @tar_va_pod
👈 ممکنه تقیّد شما به نماز اول وقت، تو یک‌سالگی فرزندتون که دوره‌ی طبیعی اضطراب جداییه، باعث شده که نماز براش تبدیل به نمادی از جدایی و قطع ارتباط با مادرش بشه. چرا؟ چون احتمالاً شما با این تصور که فرزندتون کنار شماست و داره شما رو می‌بینه، سرش رو با یه وسیله‌ای گرم می‌کردین و مشغول نماز می‌شدین. و بعد از مدت کوتاهی که بچه توجهش به شما جلب می‌شده و می‌خواسته باهاتون ارتباط برقرار کنه، چیزی جز بی‌توجهی دریافت نمی‌کرده و تا تموم شدن نمازتون، گریه می‌کرده و جیغ می‌کشیده. 👈 خوبه بدونیم واسه اینکه دلبستگی ایمن در فرزندمون شکل بگیره، مراقبین اصلی بچه لازمه چند تا ویژگی اساسی رو داشته باشن. یکی از مهمترینِ اون ویژگی‌ها حساس و پاسخگو بودنه. یعنی لازمه مراقب نسبت به نیازهای کودک حساس و پاسخگو باشه. و این پاسخگویی به نیاز، برای بچه‌های زیر دو سال لازمه «فوری» باشه. یعنی اگه بچه نیاز به ارتباط و آغوش داره، لازمه در کوتاهترین زمان ممکن نیازش تأمین بشه. 👈 پس اگه تجربه‌ی قطع پیوند شما و فرزندتون بارها موقع نماز خوندن شما اتفاق افتاده باشه، به این معنیه که بارها فرزندتون اضطراب زیادی رو تو این مواقع تجربه کرده. و احتمالاً از شمای مادر که دلیل موجهی واسه ترسش پیدا نکردین، همدلی چندانی هم دریافت نکرده و چه بسا به خاطر اینکه مزاحم نماز خوندنتون شده، از شما احساس کلافگی هم گرفته باشه! و عامل کلافگی مادر بودن، بیشتر به اضطرابش دامن زده! 👈 اینها رو گفتم که بدونین فرزندتون الکی مانع نماز خوندن شما نمی‌شه. بلکه نماز برای اون تداعی کننده‌ی قطع ارتباط با منبع امنیتشه و به همین خاطر باعث اضطرابش می‌شه. و اما راهکار 👇👇 ✅ اول اینکه با کمک بازی و قصه کمک کنین احساسش رو نسبت به نماز خوندن شما ببینه و به کلام بیاره و برون‌ریزی کنه. ✅ به جای انتقاد از احساسش و توجیه کار خودتون، صادقانه به اشتباه‌تون در گذشته اعتراف کنین و به خاطر اینکه قبلاً بدون هماهنگی با اون نماز خوندین و اون تجربه‌های ناخوشایند رو براش رقم زدین، ازش دلجویی کنین. بگین که نمی‌خواستین ناراحتش کنین و چون نمی‌دونستین که با نماز خوندن شما، دچار اضطراب و نگرانی می‌شه، این کارو می‌کردین. ✅ بهش اطمینان خاطر بدین که از این به بعد حتماً قبل از نماز خوندن، باهاش هماهنگ می‌شین و تا زمانیکه اون اعلام آمادگی نکنه، شروع به خوندن نماز نمی‌کنین. و البته به این حرف‌تون عمل کنین. ✅ در بستر گفتگو یا بازی و قصه، مسأله‌ی نیاز خودتون به خوندن نماز و نیاز فرزندتون به عشق و ارتباط رو مطرح کنین و با کمک خودش دنبال راهکارهایی باشین که وقتی مشغول نمازین و اون می‌خواد از عشق شما مطمئن بشه، از اون راهکارها استفاده کنه. مثلاً کف دستش رو که جای بوسه‌ی شماست، ببوسه. یا گوشه‌ی چادرتون رو ببوسه. یا دست شما رو بگیره و شما آروم دستش رو فشار بدین. بهش بگین که در صورتی که به شما نیاز داشته باشه، نهایتاً بعد از چیدن همه‌ی لگوهاش روی همدیگه، نمازتون تموم میشه و می‌تونه با شما ارتباط برقرار کنه. ✅ به پیشرفت‌های کوچولوش در این زمینه بازخورد مثبت بدین و تشویقش کنین. اگه نتونستین به تنهایی این مسأله رو حل کنین یا برای طراحی قصه و بازی متناسب با درک فرزندتون، به کمک نیاز داشتین، حتماً مشاوره بگیرین. چون اضطرابهای کودکی اگه درمان نشه، می‌تونه به اختلال اضطراب فراگیر یا افسردگی در بزرگسالی منجر بشه. به نقل از دکتر مرضیه رضاییان https://eitaa.com/tar_va_pod
مادرش می‌گفت: دخترم غالباً چهره‌ی غمگین و افسرده‌ای داره. هر کی تو فامیل می‌بیندش، می‌گه این بچه حتماً یه مشکلی داره. می‌خواست که من باهاش صحبت کنم و بفهمم مشکلش چیه؟ 👈 وقتی با دختر نوجوون صحبت کردم، فهمیدم مشکل اصلیش پدر و مادرشن! فهمیدم همه‌ی فکر و ذکر پدر و مادر، پول درآوردن و تجهیز خونه و زندگیه. با اینکه یه خونه‌ی نسبتاً بزرگ و دو تا ماشین دارن و هردوشون شغل و درآمد خوبی دارن، مدااام تو خونه درباره‌ی اینکه چقدر از نظر مالی تحت فشارن و پول ندارن و چقدر قسط دارن و لازمه واسه آینده‌ی بچه‌ها پس‌انداز کنن و... حرف زده می‌شه. می‌گفت: می‌خوام اونقدر درس بخونم که آدم موفق و پولداری بشم و بتونم به پدر و مادرم کمک کنم! آخه اونها تو فامیل خیلی تنها هستن و هیشکی ازشون حمایت نمی‌کنه و... اشک می‌ریخت و می‌گفت: نمی‌دونم چرا با اینکه خیلی درس می‌خونم، سر امتحان استرس می‌گیرم و آخرش هم نمره‌ای که دلم می‌خواد رو نمی‌تونم بگیرم! می‌گفت: معدلم ۱۸٫۷۵ شده. مامانم گفته هر کی ازت پرسید، بگو ۱۹ شده😏 می‌خواستم با نمره‌هام پدر و مادرم رو خوشحال کنم، اما نشد...😭 اینها رو براتون نوشتم که دو تا نکته‌ی مهم رو یاداوری کنم: 1️⃣ لطفاً اینقدر دم از نداری و بدبختی و مشکلات نزنین. اگه مدااام احساس بدبختی و قربانی بودن تو زندگی و روابط فامیلی داشته باشین، این احساس رو به بچه‌هاتون هم منتقل می‌کنین. 2️⃣ بچه‌ها بیشتر از «امنیت»، به «احساس امنیت» نیاز دارن. ابراز همیشگی مشکلات پیش بچه‌ها، هم در اونها احساس ناامنی ایجاد می‌کنه و هم ممکنه باعث بشه مسؤلیت نجات شما از بدبختی رو واسه خودشون بردارن که خییییلی براشون سنگینه و باعث ایجاد فشار روانی و استرس در اونها می‌شه. 3️⃣ وقتی از بچه می‌خواین که وانمود کنه معدل بالاتری گرفته، در واقع دارین بهش می‌گین که نمره‌ی اون باعث شرمندگی شماست! احساس شرم ناسالم فقط با توهین و تحقیر مستقیم ایجاد نمی‌شه. هر رفتار یا گفتاری که احساس ناکافی بودن به فرزندمون بده، شرم ناسالم رو در اون تقویت و عزت نفس و خوددوستیش رو تضعیف می‌کنه. به نقل از خانم دکتر رضاییان
👈 خودلمسی بچه‌ها مسأله‌ی شایعیه که با کمک مشاور طی یه پروسه‌ی درمانی چند هفته‌ای که شامل پایش، ریشه‌یابی و حذف ریشه‌هاست، قابل درمانه. اما هدفم از طرح این سؤال داخل کانال اینه که به هفت عامل اشاره کنم که رعایت اونها می‌تونه از شکل‌گیری عادت خودلمسی پیشگیری کنه. 1️⃣ بچه‌ها ممکنه تو پروسه‌ی پوشک کردن و از پوشک گرفتن، اندام تناسلی‌شون رو کشف کنن و بهش دست بزنن. خیلی مهمه که با سریعتر پوشک کردن بچه (البته با آرامش و بدون استرس و بدون تذکر) و پوشوندن لباسش، کمک کنین این لمس اونقدر طولانی نشه که منجر به کشف لذت بشه. 2️⃣ از پوشوندن شلوار تنگ و لباس زیر با درز برجسته یا جنس زبر و محرک، به بچه‌ها خودداری کنین. از شستشوی بیش از حد اندام تناسلی بچه پرهیز کنین. 3️⃣ با مشاهده‌ی لمس اندام تناسلی توسط بچه، اندام تناسلیش رو از نظر عرق‌سوختگی، جوش، عفونت ادرار، حساسیت و خشکی پوست یا هر مسأله‌ای که باعث لمس اندام تناسلی بشه، بررسی و مداوا کنین. 4️⃣ اگه لمس، ریشه‌ی جسمی داشته باشه که با رسیدگی بهش برطرف می‌شه، اما اگه ریشه‌ی جسمی نداره، بدون حساس کردن و تذکر دادن و عیبه و زشته گفتن و ترسوندن بچه، توجهش رو به یه فعالیت جایگزین جلب و دستهاش رو مشغول کنین. 5️⃣ عوامل تنش و اضطراب‌ رو پیدا و حذف کنین. 6️⃣ زمینه‌ی فعالیت و تحرک و تخلیه‌‌ی انرژی رو براش فراهم کنین. 7️⃣ از نوازش و ماساژ و در آغوش گرفتن فرزندتون در طول روز غافل نشین.
🔻وقتی همیشه تمرکزمون روی استعدادها، موفقیت‌ها و دستاوردهای فرزندمونه و تو مهمونی‌ها درباره‌ش حرف می‌زنیم و بهش افتخار می‌کنیم، 🔻وقتی همیشه روی کامل بودن و بی‌نقص بودن و نابغه بودن و بهترین بودن و شاگرد اول بودن بچه تمرکز می‌کنیم، 🔻وقتی به چیزی به جز نمرات عالی و عملکرد فوق‌العاده راضی نمی‌شیم، 🔻وقتی مدام فرزندمون رو واسه مسابقه و رقابت و برتری تشویق می‌کنیم، یادمون باشه که داریم ازش: ✅ یه آدم تأییدطلب و مضطرب می‌سازیم که مدام فشار زیادی رو به خودش وارد می‌کنه که با موفقیت‌هاش نظر آدمهای مهم زندگیش رو جلب کنه! ✅ یه آدمی می‌سازیم که یاد می‌گیره واسه اینکه دوست داشته بشه، لازمه همیشه یه چیزهایی به دست بیاره یا وانمود کنه که به‌ دست آورده و اگه نتونه انتظارات والدینش رو برآورده کنه، مدااام خودش رو سرزنش و قضاوت می‌کنه! ✅ یه آدمی می‌سازیم که شناخت چندانی از خودش نداره و غالباً خودش رو طوری که دیگران می‌بینن، می‌شناسه! و در حالی ۲۵ ساله می‌شه که یه آدم واقعاً سخت‌کوش و پرتلاشه، اما هنوز نمی‌دونه واقعاً کی هست و به چی علاقه داره! ✅ یه آدمی می‌سازیم که غالباً نمی‌دونه چی دوست داره و از زندگی چی می‌خواد! چون هیچ وقت فرصتی برای اشتباه کردن، کشف کردن یا پرداختن به علایقش بدون اینکه نمره، امتیاز یا دستاوردی براش داشته باشه، نداشته!😢 چون یاد گرفته احساسات و علایق واقعیش مهم نیستن، مگه اینکه دستاوردی به همراه داشته باشن و تحسین دیگران رو به دنبال داشته باشن! ✅ یه آدمی می‌سازیم که با هر شکست و اشتباه کوچولویی خرد می‌شه و خودش رو غرق سرزنش می‌کنه، چون به شدت از قضاوت شدن و سرزنش شدن می‌ترسه! ✅ یه آدمی می‌سازیم که تک بعدیه و معمولاً مسائل مهمی مثل عشق، خانواده، دوستی، خلاقیت و تفریح رو فدای موفقیت‌های حرفه‌ایش می‌کنه و با این وجود، هیچ وقت از خودش راضی نیست! ✅ و از همه بدتر، یه آدمی می‌سازیم که اغلب تنهاست، چون از صمیمی شدن با دیگران می‌ترسه! چون نمی‌تونه کسی رو اونقدر به خودش نزدیک کنه که مبادا یه وقت بفهمه که اون واقعاً بی‌نقص نیست! 👈 بچه‌هامون لایق یه زندگی توأم با تلاش و آرامش هستن. اونها رو مضطرب و کمالگرا بار نیاریم! @tarbiatenaamahsoos