جالب اینه بعد از هر پستی 4 نفر از کانال
میرن .. گاهی میگم حساس نبودم که روی این
مسئله ولی میبینم هنوز هستم ..
هدایت شده از ناشناسِ ترنمات
📪 پیام جدید
فقط منم که حس شرمندگی عجیبی نسبت به اقای رئیسی دارم یا بقیه هم این حس و دارن؟
من خیلی بد گوییشو کرده بودم
انگار یه سیلی محکم به صورتم خورده
#دایگو
کلبهیترنّمات 🍊🌧🇵🇸🌑🇱🇧
📪 پیام جدید فقط منم که حس شرمندگی عجیبی نسبت به اقای رئیسی دارم یا بقیه هم این حس و دارن؟ من خیلی ب
بدگویی و توهین
با نقد کردن و اشکالات رو
گفتن فرق دارد .. ما منتقد
آقای رئیسی در بخش اقتصادی
و وزارت گردشگری و چند بخش دیگه
بودیم و هستیم . . ولی همون موقع هم
میگفتیم آقای رئیسی رو دوست داریم ..
خود رهبر انقلاب هم نقد داشتند و هم تعریف
میدادند .. این نقد ها شخصیتی و شخصی نبود
نقد ها انقلابی بود، یعنی به رویکرد یا روش
بود و دولت بود برای بهتر شدن ، این ایرادی نداره.
بحث کرونا و حل مشکل کرونا خودش کم چیزی نبود
برای انی دولت ..
هدایت شده از ناشناسِ ترنمات
📪 پیام جدید
آقاجان
شرمنده ام
دلم گرفته
از اینکه غفلت ، تنبلی ، گناهانم مانع میشود در این شب های بارانی در محضر شما و در معیت شما باشم از اینکه نمیتوانم آرام و مرهمی بر قلب پر آه و داغ و نگاه مهربان شما باشم
یابن زهرا روزهای فراق شما به درازا کشیده و از هر طرف بر ما سخت میگذرد...
یابن زهرا شما بفرما از کدامین خیابان ها و گذرگاه ها گذر کنیم تا به خیمه امن و سبز و سنگین و خلوت شما رسیم؟ یابن زهرا اغثنی
#دایگو
هدایت شده از ناشناسِ ترنمات
📪 پیام جدید
سلام.
امروز توی یه جمعی بودم که با اتفاقات تلخ امروز بسیار در تضاد بودن و مسخره میکردن. به شدت به شدت حالم بد بود. نمیدونستم حال بدمو باید چیکار کنم.
یهو یاد منبر رزقتون افتادم شیخ. اون لحظه با خودم گفتم رزق من اینه که اینجا باشم و این حرف هارو بشنوم. شاید باید قوی تر بشم. شاید ..
خواستم بگم دمتون گرم شیخ. خدا مامان و بابای عزیزتونو حفظ کنه.
#دایگو
کلبهیترنّمات 🍊🌧🇵🇸🌑🇱🇧
📪 پیام جدید سلام. امروز توی یه جمعی بودم که با اتفاقات تلخ امروز بسیار در تضاد بودن و مسخره میکردن
سلام ..
توی جمع نمیشه حرف زد گاهی
یکی میخواد ناراحتیش رو خالی کنه یا ..
ما مردم رو صفر و صدی
تربیت کردیم . اتحاد رو خراب
کردیم . این مدلی شدن مردم
ریشه در یک تفکر خطرناک داره
که شهید بهشتی تذکرش رو داده بود.
بعدا میشه در موردش حرف زد.
ولی در مورد پدرم بگم گاهی جلوتر از من
که میره ازم عذرخواهی میکنه که جلو راه رفته.
ومن خیلی شرمنده اش میشم .. در مورد مادرم
بگم که یاد بگیریم ، مادرم میگه همیشه حق با همسر
پسرم هست .. اولویت اینه ، این رو از مادر پدر که رحمت
خدا رفتن یاد گرفتند .. این خیلی مهمه ، علاقه مندی های پسر
هم جزئی از علاقه مندی های مادر میشه و شدیدتر ..
ما همه قرار مادر یا پدر بشیم ..
پدری که ارتباطش رو باروح شهدا حفظ
کنه توی رفتارهاش خودش رو نشون میده
وقتی خاطرات شهدا رو همیشه می خونه ..
هدایت شده از ناشناسِ ترنمات
📪 پیام جدید
سلام مجدد.
امروز فکر کردم آقای رئیسی صد در صد قبل از رسیدن به جایگاه ریاست جمهوری یک سری تذهیب نفس هایی داشتن و وقتی به این مقام رسیدن با تمام وجود براش کار کردن و توی ۳ سال خدا خریدتشون.
این باشه برای ترنماتی هایی که مثل من دچار ناامیدی و اهمال کاری شدن. ما که اندازه شهید رئیسی نیستیم ولی قول بدیم همگی ترنماتی ها بهم که با تمام وجودمون روی خودمون و رسالتمون کار کنیم. یه روزی برسه پشت همه ترنماتی ها شهید و شهیده بنویسن.
#دایگو
کلبهیترنّمات 🍊🌧🇵🇸🌑🇱🇧
رفتیم مراسم ، امامزاده حیدر .. جای یک مصاحبه با مردم خالی بود، با دخترهایی که بدحجاب بودند ولی اوم
آقای رئیسی توی
انتخابات 1396
و انتخابات 1400
خیلی با اخلاق بودند ..
اخلاق رو نباختن و این خیلی
هنر میخواد ..
ان شاءالله .. به دعای شما و همه ی عزیزان.
هدایت شده از ناشناسِ ترنمات
📪 پیام جدید
https://eitaa.com/taranom_pm/33968
این را سربع سیوش کردم به سختی فهمیدم چی میگین
ولی جالب بود برای بقیه ام مجدد بفرستید
#دایگو
کلبهیترنّمات 🍊🌧🇵🇸🌑🇱🇧
📪 پیام جدید https://eitaa.com/taranom_pm/33968 این را سربع سیوش کردم به سختی فهمیدم چی میگین ولی
بفرستم ؟
ظهر فرستادم
بیست پیام اومد که واضح نیست
و ذخیره کردم و بعدش پاکش کردم.
الآن بفرستمش .. ؟
هدایت شده از ناشناسِ ترنمات
📪 پیام جدید
https://eitaa.com/taranom_pm/33966 خب الحمدالله ، ان شاءالله که هرچه زودتر بهبودی کامل حاصل بشه و سرپا بشن انوقت برا ادا در آوردن یکی بزنن پس گردنتون
#دایگو
هدایت شده از ناشناسِ ترنمات
📪 پیام جدید
چقد خسته بود صداتون آقا..
من از شب بیماری مادر شما تا الان چشم روی همنگذاشتم
چشمام واقعا تار شدن
قلبم ناراحته ،اشک بی اختیار جاریه
غم روی غم
یهچیزی بگین آرام بشویم
جان مولا ...
#دایگو
هدایت شده از ناشناسِ ترنمات
📪 پیام جدید
https://eitaa.com/taranom_pm/31714
درباره این. همیشه فکر میکردم میشه از بچه ها شروع کرد. نهال وجود بچه ها هنوز رشد نکرده و سفت نشده . خیلی نوپاست. میشه توحید و معاد و معارف دین رو تو دلشون نشوند.
#دایگو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نمی دونم خودشه یا نه ولی
این اگر بالگرد باشه .. خیلی
مشکوکه ..
اما این کلیپ برای دو سال
پیشِ ..
هدایت شده از ناشناسِ ترنمات
📪 پیام جدید
اگر لازمه ی خدمت این باشد که دور از خانواده باشید، به شهر های دور سفر کنید ولی خانواده مخالف باشند چکار میکنید ؟
#دایگو
کلبهیترنّمات 🍊🌧🇵🇸🌑🇱🇧
📪 پیام جدید اگر لازمه ی خدمت این باشد که دور از خانواده باشید، به شهر های دور سفر کنید ولی خانواده
نمی دونم. اصلا این سوالات پاسخ
ندارد. چون باید جزییات بیشتری باشه
و شخص خودش تصمیم بگیره بهتره.
چون بسیار متفاوت است.
بستگی به شرایط و خیلی چیزا دارد.
برای بنده الان باشه نمیرم چون خانواده ام بهم نیاز مبرم دارند.
حداقلش نمیرم.
ولی مثلاً دو سال پیش با
۶ سال پیش بود میرفتم.
حتی اگر مخالف باشند که
بودند ولی رفتم قم میهمان
شدم برای طلبگی ..
عرض میشه بستگی داره ..
خیلی متفاوته و نسخه نویسی
نمیشه کرد.
کلبهیترنّمات 🍊🌧🇵🇸🌑🇱🇧
جالب اینه بعد از هر پستی 4 نفر از کانال میرن .. گاهی میگم حساس نبودم که روی این مسئله ولی میبینم هنو
من مینویسم ؛ حتی اگر یک خواننده داشته
باشد ؛ و اگر هم هیچ خواننده ای در کانال
نباشد که بخواند؛ هیچ مشتری نداشته باشد
باز مینویسم چون تو قبل از نوشتن به آن
آگاهی داری و من مثل دعا آنرا بیان میکنم
این ابراز علاقه، برای حیاتِ قلب من لازم است..
پیچیدگی ، چند بعدی بودن و ابهام
از ویژگی های دنیای امروز است که
شما برای حضور مجاهدانهات باید
ابزارهای آن را یادبگیرید و شوقِ
حیاتِ مستمر خویش را ایجاد
کنید تا از سقوط و توقف خود
و دیگران جلوگیری کنید ..
این خاصیت آدمی است که
برای ملاقات با بهترین ها،
خویشتن را آماده میکند تا
شوق انگیزترین لذتِ عشق
را بر نهال وجودِ نیازمند خویش
بچشاند ، اما مهم این است که
بهترینها را چگونه و از چه نگاهی
در وجود شما شکل گرفته باشد و
فریب ظواهر و لذات موقتشان را
نخوریم ، باید مراقب بهترینها
باشیم چون، حضور آنها هستند که
کیفیت ما را نیز مشخص میکنند ..
کتابی که بوی حیات می دهد ..
آری روحِ بیدار مسیر خویش را
می یابد و از سرزمین غربت بی ارادگی
و گسل غفلت عبور می کند و مطلع
اراده ها و حرارتِ تازه به روح ها می بخشد
تا بتوانند اراده های اصیل خویش را
زنده کنند .. این خاصیت شهید است ..
کتابی با امضای شهید عزیز،
دکتر حسین امیرعبدالهیان ..
نابینایی روح های سنگ شده را
بینا می کند ، اسیر در زنجیرِ
نادانی ها را رهایی میدهد
اما روحی که اسیر کج فهمی
شده و نمیخواهد
#ایستُ_بازرسی_روح داشته باشد
قطعا در این مشعل پر فروغ طلوع
این خورشیدِ شهادت ، نابینا و همیشه
شبِ ظالمِ در دست نق ها خواهد بود ..
خوشا آنکه منصف است نقد هایش برای
درست شدن است و اصالت دارد و تمجیدهایش
طعم تملق نمیدهد ..
هدایت شده از کلبهیترنّمات 🍊🌧🇵🇸🌑🇱🇧
lOuVvAjuwIg-mc.mp3
3.68M
بــرای رمــضاݩ
و خــداحافظی
با ماه عزیز ایݩ
صــوت زیـبا را
استــماع کنید ..
دوزخ و برزخ یک معنا دارند
آن هم،رنج هایی از برنگشتن های تو
و حواسم نبودن های من ..
هدایت شده از خانواده صبور 🇵🇸🕊
من نمی خواستم بنویسم!
واقعا نمی خواستم ،همه ی زور خودم را زدم که انگشتانم به کیبورد ننشیند.
داشتم خرده ریزه های نان روی مبل را جارو می کشیدم ،نتیجه یک غذای فوری و عجله ای بی موقع را ،بوی اسپند و کندر زد زیر دماغم فکر اینجایش را دیگر واقعا نمی کردم!
تلویزیون را اگر دیده باشید مراسم تشیع در آن چند شهر راهم از زیرنویس ها خوانده باشید ، حتما متوجه شدید که مراسم تشیع در قم از ابتدای بلوار پیامبر اعظم است.
اول این بلوار می شود خانه ما. اولش می شود حرم و انتهایش جمکران .
اصوات همیشه زورشان بیشتر است ،هر سه شنبه که قرار نانوشته این مردم است برای پیاده روی در این مسیر ،اصوات خودشان را می رسانند به لب پنجره هامان و از آنجا همدیگر را هول می دهند که کدام زودتر بیایند تو .
حالا اما بوی اسپند و کندر تمام خانه را گرفته ،همه پنجره ها باز است ،قم این روزهایش گرمای آن چنانی ندارد .
جاروبرقی را خاموش می کنم و همانجا کنار مبل رهایش می کنم .نشسته ام روی مبل و به صداها گوش می کنم مراسم دوساعت دیگر شروع می شود نمی دانم چرا از سر ظهر روضه خوان ها دم گرفته اند .
بوی کافور و سفیداب تابه حال زده زیر دماغ تان ؟ من این را تجربه کرده ام ،عزیزم را که بردیم به غسالخانه خودم را از لایه در نیمه باز سُردادم به داخل ،مادرم داشت کمک می کرد ،عزیز لبخند داشت، کمک می کرد به غسالش دست هایش را تکان می داد ، مامان زیر لب قربان صدقه اش می رفت همه آرام بودیم ،من، مامان و عزیز و غسال با این حال اما بوی کافور دلم را پیچ و تاب می داد .
در کتاب هایم خوانده بودم شهید معرکه نبرد غسل ندارد ،پاک و طاهر است .
صبح امروز عکس جسم سوخته کفن پیچ تان را دیدم بوی گل های عکس در بینی ام بود انگار ،شمارا پاک می دانستم .
حالا اما نمی دانم چرا این بوی اسپند و کندر دارد همان کار کافور و سفیداب غسالخانه را می کند دلم پیچ می خورد .
خودم پیچ می خورم ،قلبم پیچ می خورد .
سر ظهری که آمد بیت ،در را باز کرده نکرده زدم زیر گریه .اینطورش را کم می بیند ،اینطورش مخصوص روضه هاست ،اینطورش را خانواده بلد هستند که دیگر بعد از این همه سال آب قند و تربت زیر زبانم نمی گذارند وسط مجلس . رهایم می کنند و من آنقدر شیون و ناله می کنم و آنقدر با دست به فرق سرم می کوبم تا بتوانم نفس بکشم و زنده بمانم بعد از واقعه.
از سر ظهر تابه حال اینطوری گریه می کنم دلم روضه می خواهد ، پوستر تمام مراسم هارا دوتایی زیر و رو کردیم هیچ کدام سریع الاجابه نبود برای همان موقع .
حالا نشسته ام کنار پنجره ، بوی اسپند و کندر دل و روده ام را بالا میاورد دختری در من چادر عربی به سر وسط گودی قتلگاه شیون و ناله می کند . صدای جیغ هایش دلم را ریش کرده.
مثل آن روز غسالخانه شماهم حتما در آغوش امام رضا آرام گرفته اید ،رهبرمان آرام است ، آسمان آرام گرفته است ،امان اما از دل های ما که تازه نا آرامی هایش شدت گرفته ...
|بنت الصابر
_قسمت اول
#خط_روایت
#شهیدان_خدمت
#شهید_جمهور
#در_آغوش_امام_رضا
هدایت شده از ناشناسِ ترنمات
📪 پیام جدید
https://eitaa.com/tarannomat/7802
چرا عکس بقیه شهدارو نکشیدن؟
#دایگو