جهان طبق یک برنامه و طرح قبلی غیر قابل تخلّف صورت میگیرد و قدرتی نامرئی، ولی بینهایت مقتدر، به نام سرنوشت و قضا و قدر بر جمیع وقایع عالم حکمرانی میکند و آنچه در زمان حاضر در حال صورت گرفتن است و یا در آینده صورت خواهد گرفت در گذشته، معین و قطعی شده است و انسان مقهور و مجبور به دنیا میآید و از دنیا میرود ..
👆اصلا و ابدا چنین چیزی وجود ندارد
گذشته هیچ نوع تسلّطی بر حال و
آینده ندارد و انسان که یکی از
موجودات این جهان است، حر
و آزاد و مسلّط بر مقدّرات
خویشتن است
هدایت شده از ناشناسِ ترنمات
📪 پیام جدید
میفرماید: «کَمْ مِنْ ثَنَاءٍ جَمِیلٍ لَسْتُ أَهْلاً لَهُ نَشَرْتَهُ»
ای خدای مهربان، چه حرفهای قشنگی از من بین دیگران پخش کردی درحالی که اندازه ی من این نبود.
#دایگو
کلبهیترنّمات 🍊🌧🇵🇸🌑🇱🇧
📪 پیام جدید میفرماید: «کَمْ مِنْ ثَنَاءٍ جَمِیلٍ لَسْتُ أَهْلاً لَهُ نَشَرْتَهُ» ای خدای مهربان،
چه قدر این منم .. 🥺
ولی برعکسش هم الحمدلله
پخشِ، که باعث خوشحالیمه..
کلبهیترنّمات 🍊🌧🇵🇸🌑🇱🇧
فرض سوّمی درکار است ..
یکی از مسائلی که توجّه بشر را همیشه به خود جلب کرده است این بوده ..
رابطهی سرنوشت ، قضا و قدر و انسان ..
کلبهیترنّمات 🍊🌧🇵🇸🌑🇱🇧
فرض سوّمی درکار است ..
آن اینکه سرنوشت، در نهایت اقتدار بر سراسر وقایع جهان حکمرانی میکند و نفوذش بر سراسر هستی بدون استثناء گسترده است؛ در عین حال این نفوذ غیر قابل رقابت و مقاومت ناپذیر، کوچکترین لطمهای به حرّیت و آزادی بشر نمیزند. اگر اینچنین است، چگونه میتوان آن را توجیه کرد و توضیح داد؟
هدایت شده از ناشناسِ ترنمات
📪 پیام جدید
https://eitaa.com/taranom_pm/44975
شهید اسلامی ؟
#دایگو
کلبهیترنّمات 🍊🌧🇵🇸🌑🇱🇧
آن اینکه سرنوشت، در نهایت اقتدار بر سراسر وقایع جهان حکمرانی میکند و نفوذش بر سراسر هستی بدون اس
مسئله سرنوشت و قضا و قدر در عین اینکه از نظر پیدا کردن راه حلّ در ردیف مسائل خصوصی است، از نظر عمومیت افرادی که در جستجوی راه حلّی برای آن هستند در ردیف مسائل عمومی است. یعنی این مسئله از مسائلی است که برای ذهن همه کسانی که فی الجمله توانایی اندیشیدن در مسائل کلّی دارند، طرح میشود و مورد علاقه قرار میگیرد. زیرا هر کسی طبعا علاقمند است بداند آیا یک سرنوشت محتوم و مقطوعی که تخلّف از آن امکان پذیر نیست، مسیر زندگانی او را تعیین میکند و او از خود در این راهی که میرود اختیاری ندارد؟! مانند پر کاهی است در کف تندبادی؟! یا چنین سرنوشتی درکار نیست و او خود میتواند مسیر زندگی خود را تعیین کند. برخلاف سایر مسائل فلسفه کلّی که همچنان که از نظر یافتن راه حلّ، جنبه خصوصی دارند، از جنبه توجّه اذهان به جستجو برای یافتن راه حلّ نیز دارای جنبه خصوصی میباشند..